ارسالها: 14491
#51
Posted: 17 Aug 2013 19:52
✿✿✿✿✿
زندگی کیف پولی بود
که در خیابان افتاد!
و پیرمردی که سال هاست
به دنبال آن می گردد!!
✿✿✿✿✿
کوه دماوند را برعکس می کنم!
تا ساعت شنی زمین دوباره به کار بیفتد!
تمام زمان دنیا برای تو،
فکرهایت را بکن
عاشق ها که پیر نمی شوند!!!
✿✿✿✿✿
روز میلادم را دوست دارم
ولی باور کن آرزویم بود...
روزی که تو رفتی،
به دنیا نمی آمدم!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#52
Posted: 17 Aug 2013 19:53
✿✿✿✿✿
و تو هیچ گاه نخواهی فهمید.
که شب ها،
آن زمان که به خواب می روی
من،
همچنان گوشی تلفن را نگه می دارم
و به هیچ صدایی که نمی آید...
فکر می کنم!!!
و تو هیچ گاه نخواهی فهمید
✿✿✿✿✿
این چهارصد و هفتاد و پنجمین کتابی ست
که می خوانم تا شاید
کسی، جایی،
چیزی از معمای نهفته در نگاهت
گفته باشد
✿✿✿✿✿
تو چند متر با من فاصله داریـ و
منـ
چند سال استـ
که پله برقی عشقـ را
بر عکس بالا می آیمـ و
هیچ گاهـ ...
بهــ تو نمیرسمـــ
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#53
Posted: 17 Aug 2013 19:55
✿✿✿✿✿
خدایا...
فقط یک زلزله کوچک دیگر!
تا شاید،
دوباره از خانه بیرون بیاید!!!
فقط یک بار دیگر...
✿✿✿✿✿
باید منطقی باشیم!
زمین هم حق دارد
خونش به جوش بیاید
و گاهی تکانی بخورد!!!
✿✿✿✿✿
نمی دانم خوب است یا بد، اما...
این روز ها آتشفشانی در وجودم برپاست
که حتی زمین لرزه ها را
احساس نمی کنم!!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#54
Posted: 17 Aug 2013 19:56
✿✿✿✿✿
از ترس اینکه قلبم،
زیر آوار فراموشی ات بماند،
یک هفته است
در پارک مقابل پنجره ات،
چادر زده ام!!!
✿✿✿✿✿
هر لحظه در انتظار
فوران پیروزی هایت بمان.
دیر یا زود فرا خواهد رسید.
بمب ساعتی باش!
با افتخار، در انتظار زمان انفجار!!!
✿✿✿✿✿
خورشید امید
بر من بتاب،
گرچه آدم برفی ام اما...
آب هم روشنایی ست!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#55
Posted: 17 Aug 2013 19:57
✿✿✿✿✿
/تاریکی.
صدای چهار ضربه به در./
مرد: -"کسی هست که دلتنگم شده باشد؟!"
/صدایی به گوش نمی رسد.
تاریکی./
...
حضار بی وقفه تشویق می کنن
کسی را که در خانه نبود!!!
✿✿✿✿✿
و ما را می آزمایی
در شرایط سخت
یکی پس از دیگری
و دیگری پس از دیگری!
و ما خسته از این امتحان ها.
"دنیای آزمون و خطایت،
سه ماه تعطیلی ندارد؟!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#56
Posted: 17 Aug 2013 20:00
✿✿✿✿✿
من زندگی رو دوست دارم حیف گاهی
با غصه ها هر لحظه شو کوتاه کردم
هر چند گفتی آخر هر کار بابا
من زندگیمو آزمایشگاه کردم!!
✿✿✿✿✿
آن گاه که ناامیدی گام هایت را
آن گاه که تردید صدایت را
و آن گاه که ترس وجودت را فرا می گیرد...
به آیینه پناه ببر!!
✿✿✿✿✿
شب و روز درون سینه ات
پیرمردی در تلاش است تا،
مجسمه ای رویایی از قلبت بسازد...
عزیزکم، سنگ، سنگ است
چه تندیسی زیبا باشد،
چه صخره ای زمخت!!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#57
Posted: 17 Aug 2013 20:03
✿✿✿✿✿
خیلی دوس دارم یه روز ببینمت
وقتی سعی می کنی پروانه بشی
قد یک پنجره جا بذار واسم
توی دیواری که دورت می کشی!!!
✿✿✿✿✿
نظم عمومی بدنت را برهم زدم
بند چشمانت را هزار بار از اشک تـر کردم
زندانـیان دیگـرت را فـــراری دادم!
عاشق آشوب گر تو این جاست
مرا به انفرادی قلبت بینداز !!!
✿✿✿✿✿
درد نامه هایمان برای خداوند
کلمات را صادقانه بنویسیم
چون او خوب می داند
که چه وقت "نماز" ؛
اشتباه چاپی "نیاز " می شود!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#58
Posted: 17 Aug 2013 20:04
✿✿✿✿✿
تكيه گاهم نيستي آرام جانم نيستي
مي وزد طوفان درد بادبانم نيستي!
نيستي هروقت محتاج توام
امشبي كه سخت محتاج توام
امشبي كه مرگ مي خندد به من
مي رسم تا لحظه ي تنها شدن
قايقي بي بادبان و ناگزير
غرق روياهاي قايقران پير
بي هدف درگير امواج بلا
عشق من را مي برد تا ناكجا
تكيه گاهم نيستي آرام جانم نيستي
مي وزد طوفان درد بادبانم نيستي
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#59
Posted: 17 Aug 2013 20:06
✿✿✿✿✿
سـه کــوه ، چهــار دره
یک دریــا ...
در میانه های صحــرا پرسید :
" پس کی می رسیم ؟! دیگــر خسته شده ام ! "
پاسخ داد : " قــرار نیست همیشه عشق به جایی برسد ! "
و هــر یک به سویی رفتند !!!
✿✿✿✿✿
من ديــر زمانيست ،
خدا را در آغوش فشرده ام !
من یک عمــر در بهشت مي زيسته ام .
بي ترديد ، بي دلهره ، بي عذاب ِ کارهاي نکرده !
من سال هاست که ديگر ...
به گنــاه اعتقــادي نـــدارم !!!
✿✿✿✿✿
خیلی دوستت دارم ...
ده تا !
مثل روز های کودکیمان
عمیق ، پاک و بسیــار !!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#60
Posted: 17 Aug 2013 20:09
✿✿✿✿✿
همانا تو خدای نــوح ،
ابراهیم ، موسی ، عیسی و محمد هستی
و نیـــز خدای ما که هیچ کس نیستیم !
پس به ما هم حق بده که بخواهیم
هوای مارا بیشتر داشته باشی !!
✿✿✿✿✿
مادربــزرگ ...
خــدا تو را هم فریب داد !
مگر نگفتی که دعا هایت را
هیچ وقت بی پاسخ نگذاشته ؟
مگــر برایــم دعــا نکرده بودی که
دست به خــاک بــزنـــم طلا شـود !!؟
پــس چــرا برعکس شد ؟!!
✿✿✿✿✿
حــد و مرزها را مداد ها کشیده اند !
و من روزی تمامشان را زیر پــا خواهم گذاشت.
گویی انسان ها فراموش کرده اند
که مداد ،
ساخته دست خودشان بوده است !!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟