انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 27 از 85:  « پیشین  1  ...  26  27  28  ...  84  85  پسین »

معرفی دیوان اشعار


زن

 
رد آبي
نوشته: فرهاد عابديني
ناشر: امرود


آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
گلپونه ها
نوشته: هما ميرافشار
ناشر: جاويدان


آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
من و خزان و تو
نوشته: مفتون اميني
ناشر: امرود


آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
ارجا
نوشته: حسين مزاجي
ناشر: چشمه




معرفی کتاب
دفتر شعر « ارجا » اگر در یاد مخاطبان شعر می ماند به دلیل نگاه حسین مزاجی به پدیده های دور و برش است. او در این دفتر با خلق فضایی خارج از عادت دفتر شعرهای این روزگار مارا به گوشه های تاریک زمان و تاریخ می کشاند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
اسطبل
نوشته: داريوش معمار
ناشر: چشمه




معرفی کتاب
این مجموعه شامل سه دفتر است که دفتر اول را من شعرهای خانگی می نامم و دفتر دوم ، شعرهای مربوط به جنگ و جنگ زدگی و دفتر سوم نیزشعرهایی را در بر گرفته است که شاعر در آن ها سعی در تجربه ی فضاهای تازه تری دارد و نیز بعضی از شگردهای زبانی خود را می آزماید.

معمار در این مجموعه به مکان هایی نظیر اسطبل،میدان،خیابان،شهر(آبادان)،آشپزخانه و ...و اشیایی مانند فانوسقه و چاقو و...نگاه نو و ویژه ای کرده است.توجه شاعر به اماکن و اشیا تا آنجا پیش می رود که منجر به همذات پنداری با آن ها و انسان نمایی و بخشیدن بعد انسانی به آن ها می گردد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
براي سنگ ها
نوشته: سارا محمدي اردهالي
ناشر: چشمه




معرفی کتاب
برجسته‌ترين ويژگي‌ شعرهاي سارا محمدي، جهان منحصر به فردي است که مي‌آفريند و در حالي که رگه‌هايي از رمانس، مرثيه‌سرايي و هيچ انديشي در آن به چشم مي‌خورد، اما در هيچ‌يک از اين قالب‌ها نمي‌گنجد و حس‌هايي را مي‌آفريند که امضاي يک شاعر هنرمند را زيرش دارد: يک ميس کالم برايت/شماره‌اي که سيوش نکرده‌اي/ زير لب تکرارم مي‌کني/ به يادم نمي‌آوري/ بي‌اجازه‌ي تو/ پادشاهي مي‌کنم/ درناخودآگاهت (عصر جمعه-صفحه‌ي ۸۴)نکته‌ي ديگري که مي‌توان درباره‌ي شعرهاي مجموعه «براي سنگ‌ها» گفت، نگرش متفاوت شاعر به مفهوم«تنهايي» است. «تنهايي» در شعرهاي سارا محمدي، چهره‌اي مدرن دارد. تنهايي او نه در غياب ديگري، بلکه بيشتر متکي بر حضور راوي شکل مي‌گيرد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
به فردا
نوشته: محمد زهري
ناشر: چشمه



معرفي كتاب:

به گُلگشت جوانان،
یاد ما را زنده دارید، ای رفیقان!
که

ما در ظلمت شب،
زیر بال وحشی خفاش خون آشام،


نشاندیم این نگین صبح روشن را،
به روی پایه انگشتر فردا.

و خون ما،
به سرخی گُل لاله
به گرمی لب تبدار بیدل
به پاکی تن بیرنگ

ژاله
ریخت بر دیوار هر کوچه،
و رنگی زد به

خاک تشنه هر کوه،
و نقشی شد به فرش سنگی میدان هر

شهری...

و این‌ست آن پرنده نرم شنگرفی،
....
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
سايه ام را بر ديوار جا گذاشتم
نوشته: مهدي مظفري ساوجي
ناشر: چشمه




معرفی کتاب
مجموعه شعر «سایه‌ام را بر دیوار جا گذاشتم» از مهدی مظفری ساوجی به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر و روانه بازار کتاب شده است. مجموعه شعری که با دقت و تامل در نوع استفاده از کلمات و فضاهایی که از چیدمان کلمات در آثار این مجموعه ساخته شده می‌توان تاثیر فضای فکری – احساسی افسرده و خاکستری که برآمده از تجربیات فردی – اجتماعی شاعر است را در شعرها مشاهده کرد. فضایی که گاه فقط بازتاب‌دهنده یک وضعیت یا موقعیت خاص از طریق تصویر است و گاه با تزریق حس و اندیشه اعتراض و انتقادی به لایه‌های مفهومی سعی در ایجاد حرکت در شعر دارد. بسامد زیاد و تکراری برخی از واژگان که در اکثر آثار مجموعه بکار برده شدند نیز در القای فضای خاکستری ذهن مظفری ساوجی تاثیرگذار بوده است. واژگانی مثل غم‌، سایه‌، شب‌، ناراحتی‌، مرگ‌، مه‌، سرگردان و بسیاری دیگر از این نوع کلمات که به تکرار در طول آثار مجموعه به‌کار رفته‌اند، همگی می‌توانند نشانه‌هایی از آن فضای یاد شده باشند.
سایه‌ام را بر دیوار جا گذاشتم، مجموعه شعری است در رثای انسان معاصر، انسانی که ناگاه از طبیعت و سنت جدا شده است و خود را میان آسمانخراش‌ها و ترافیک سنگین دنیای مدرن، خسته و تنها می‌بیند و از تکرار و یکنواختی زندگی، دلزده و گریزان است. انسانی که مبتلا به افسردگی ـ بیماری فراگیر دنیای امروز ـ است. مخاطب شعرهای مجموعه هم مانند شاعر، درگیر دنیای ماشینی امروز است و خودش را در ازدحام جهان از یاد برده، دچار از خودبیگانگی است و با شاعری که مشکلش را فریاد می‌زند، همداستان می‌شود و برای خلأیی که با از دست دادن طبیعت برایش به جا مانده، ناله سر می‌دهد:
جای خالی گلدان را/ چیزی پر نکرد/ پس آفتاب/ رنگ‌های سبز و سفیدش را/ که هر روز/ به خانه می‌آورد/ و باران/ شکل‌های آبی خود را گم خواهد کرد
مظفری در شعرهایش به دنبال خود می‌گردد، انسانی پیش از گم شدن در بین مصنوعاتش، انسانی که دچار شی انگاری نشده است، خودش را حاکم بر سرنوشت طبیعت و ساخته‌های دستش می‌داند، انسانی که در قفس ساخته‌های بی شمارش گرفتار نشده است
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
آه عشق كودكانه من!
نوشته: محمدرضا برزگر خالقي
ناشر: خانه معنا[


آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
ديوان شيخ عبدالحسين فنودي
نوشته: عبدالحسين فنودي
ناشر: هيرمند



معرفی کتاب
در دفتر حاضر مجموعه اشعار 'عبدالحسین فنودی' شاعر معاصر به طبع رسیده است. این اشعار با مضامین عاشقانه, اجتماعی, مذهبی و عرفانی سروده شده است‌؛ برای نمونه: من به چه شادمان کنم خاطر غم رسیده را/ یا به چه تسلیت دهم, قلب ستم کشیده را/ وه که دل رمیده‌ام رفت به چین زلف او/ دام چگونه کس نهد مرغ قفس پریده را/.....
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 27 از 85:  « پیشین  1  ...  26  27  28  ...  84  85  پسین » 
شعر و ادبیات

معرفی دیوان اشعار

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA