ارسالها: 14491
#431
Posted: 18 Jan 2014 23:27
هوم
نویسنده : محمد آزرم
ناشر: بوتیمار
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#432
Posted: 18 Jan 2014 23:31
به وقت محلی همیشه دلتنگم
نويسنده: فرزين هومان فر
ناشر: بوتيمار
تعداد صفحه: 152
كبريت كشيدي
به خانه و هم ـ خانه
تا در صف سوختن
پير نشوم
سفر
شهر ديگرم شد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#433
Posted: 18 Jan 2014 23:38
لبخندی که سهم من نبود
نويسنده: نفيسه مرادي
ناشر: افكار
تعداد صفحه: 72
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#434
Posted: 18 Jan 2014 23:46
به نامت غزل ميسرايم
نويسنده: احسان منصوري
ناشر: پاندا
تعداد صفحه: 136
جاودانه ام از او ٬ آن كه دل سپردمش
با همين نگاه گرم تا كجا كه بردمش !
مات آسمان شدم ٬ - آسمان چشم او -
چون ستاره تا سحر ٬ يك به يك شمردمش
اين حقيقت است اگر باورش نمي شود
مي سرايدم مسيحاي من به هر دمش
ذهن و دل پرند از اميد و اشتياق او
تا مگر فقط دمي ٬ همنفس بگردمش
گرچه بي وفا نشد شادي ترانه ام
ليك عاقبت غم اين ترانه كردمش
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#435
Posted: 18 Jan 2014 23:47
چه مي پرسي از سوگواران مجنون؟
نويسنده: اسماعيل زرعي
ناشر: آشنايي
مروري بر كتاب
فاصله گرفته ايم
از نام هاي مان
و نيز
از سرزمين هاي رويايي
در غبار دقايق مغفول
كه سرگشتگي بر سرگرداني
كه سرگرداني بر سرگشتگي.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#436
Posted: 18 Jan 2014 23:49
بودن
نويسنده: عباس قزوانچاهي
ناشر: اشاره
با من بياييد!
مي توانيم با بادبادكهاي كودكي مان
به آشيانه ي سيمرغ سفر كنيم
مي توانيم همچون ققنوس رستاخيز كنيم
با من بياييد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#437
Posted: 18 Jan 2014 23:52
مي ترسم بعد از مرگ هم كارگر باشم
نويسنده: سابير هاكا
ناشر: نيماژ
مروري بر كتاب
سیاست
همیشه بزرگترین اتفاق ها
به سادگی هرچه تمام تر اتفاق می افتد
پای همه کارگرها را
به سیاست باز کردنند
از وقتی که
جرثقیل ها چوبه دار شدند
جایزه شعر کارگری ایران ۱۳۹۲
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#438
Posted: 19 Jan 2014 07:59
املت دسته دار
نويسنده: ناصر فيض
ناشر: سوره مهر
مروري بر كتاب
وا میشود به عادت معمول با کلید
هر قفل و در،به دست شما هست تا کلید
درها بدون شک،همگی باز می شوند
در قفلشان فرو برود هر کجا، کلید
در را برای باز شدن آفریده اند
اما به شرط آن که بُوَد با شما کلید
وقتی که قفل باز شود با فشار دست
یعنی که قفل وا شده اما نه با کلید!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#439
Posted: 19 Jan 2014 08:08
عبور از سياره ي سوخته
نويسنده: ليلا فرجامي
ناشر: بوتيمار
مروري بر كتاب
تو در كهكشان ها گم شده اي عزيزم
مقصدت اگر هم سياره ي ديگري باشد
بدان تنفس در همه جا
شبيه زنده بودن است
و اكسيژن
تنها لازمه ي حيات نيست
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#440
Posted: 19 Jan 2014 08:09
ميم چسبان تنهاي آخر
نويسنده: مهرناز قربانعلي
ناشر: بوتيمار
مروري بر كتاب
ديگر نه از كنده دود بلند مي شود
نه از دودكش خانه
همه چيز خيس است
نامه هاي عاشقانه ات
و آتشي كه زير دست و پا مي افتد.
ماهي هاي دودي براي دريا صف كشيدند
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟