ارسالها: 14491
#511
Posted: 28 Jan 2014 16:02
نردبان بدون پله
نويسنده: لعيا اعتمادي
ناشر: مرسل
مروري بر كتاب
سه جلدي
این مجموعه شامل دل نوشته های ادبی است که به صورت خودمانی به موضوعات اخلاقی ، اجتماهی می پردازد.
طراح گرافیک این مجموعه سید مصطفی سید ابراهیمی است
اعتمادی در یکی از نوشته هایش بنام «وقتی دلت می گیره چه کار می کنی؟» می نویسد:
وقتی دلت می گیره چه کار می کنی؟ می روی توی اتاق و در را روی خودت می بندی واجازه نمی دهی که هیچ کس پا توی خلوت و تنهایی ات بگذارد، یا می زنی به سیم آخر و از زمین و زمان بد می گویی، یا اینکه گوشه ای کز میکنی و باد بادک های خیالت را پر میدهی به آسمان تا هر دل شان میخواهد، پرواز کنند؟..
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#512
Posted: 28 Jan 2014 16:05
بي خبري
نويسنده: ميلاد عرفان پور
ناشر: شهرستان ادب
مروري بر كتاب
این اثر دارای اشعاری در قالب «غزل»، «رباعی» و «دوبیتی» است.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#513
Posted: 28 Jan 2014 16:14
كافه سكوت
نويسنده: فرشاد نيكبخت ارزنده
ناشر: خورشيد باران
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#514
Posted: 28 Jan 2014 16:15
آوازهاي تا نخورده
نويسنده: خديجه محمدي
ناشر: خورشيد باران
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#515
Posted: 28 Jan 2014 16:19
در گورستان تمام اسكلت ها شبيه يكديگرند
نويسنده: ارغوان انصاري
ناشر: آذر برزين - پرواز
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#516
Posted: 28 Jan 2014 16:20
از جاده تو نیز زمان عبور خواهد کرد
نويسنده: گيتي خوشدل
ناشر: پيكان
مروري بر كتاب
آه از این خیال خام
که آسمانت را به کلمه بیارایند
حقیقت، واژه یی کوتاه و
لبخندی بلند است
نامت را به دلم بگو
تا خورشید شوم!
و شعری دیگر از این مجموعه:
ماهی دهانش را گشود
اما پیش از آخرین کلام مرد
مرگ...
میهمانی که سرزده می آید
هرگز نمی پرسد
آیا آماده ای؟
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#517
Posted: 28 Jan 2014 16:23
كتاب كثيف
نويسنده: پژك صفري
ناشر: نيم نگاه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#518
Posted: 29 Jan 2014 19:50
دستي ميان پنجره و باران
نويسنده: محمود معتقدي
ناشر: چاپار
مروري بر كتاب
دفتر شعر با سروده‌هایی به سبک نو و مضامین عاشقانه
روز دیگر
با گام‌های تو از راه می‌رسد
یا رنگین کمانی سبزتر از صدای باران
یا ساده‌تر از سکوت برگ
که بزودی آسمان ممنوع را
پر می‌کند
من تنها
با ترانه‌ای کوچک بیدار می‌شوم
این یعنی که تو هنوز می‌آیی و
...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#519
Posted: 29 Jan 2014 19:56
خان واده
نويسنده: سهيل غافل زاده
زبان كتاب: فارسي
مروري بر كتاب
دفتر شعر
دل وقتی پر می شود ...
توی این باران ریز پر چربی
توله آوردم
حرفش از مرگ نبود و دشمن تا پاهایم رسیده بود و
... -" حاجی بچه ها فکر می کنند سنگرند"!
... تکه تکه جواهر از مروارید چشمهات
ریخته بر شانه هات و هوای سینه زنانت
در شبی که گیسو فروهشته ای به دامن و پلاس بودی و
- چوب لای ویلچرم نکن
... - چند کربلا توی چشمهای تو تا خورد لامصب
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#520
Posted: 29 Jan 2014 19:59
دوربين قديمي
نويسنده: عباس صفاري
ناشر: ثالث
مروري بر كتاب
و اشعار ديگر
خط صداي مرا
از لابلاي زمزمه هاي بيد زده
بگير و بيا
به پنجره اي خواهي رسيد
كه واژه ي شكسته اي ست
از زباني فراموش شده
دري خواهي ديد
كه بغضي است
تركيده در ديوار.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 52 از 85