ارسالها: 14491
#641
Posted: 14 Feb 2014 09:20
غزل ها، الفاظ سپيد را هنوز مي بينم
نويسنده: مجتبي احتياط
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
فنجان چاي را به روي بالكن نوشيدم و خيال نوشين چشم هايت شديم
غار كهن، خواب مان را ربود و ما جوان مردان سرزمين چشم هايت شديم
هنوز طنين پلك هايت
سرنوشت زمين را گام هاي توبه تعويق مي انداخت
پست چي نامه را اورده بود،
باز كرديم،
نشوته بود:
قرين چشم هايت شديم...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#642
Posted: 15 Feb 2014 20:00
سطرهايي از سكوت
نويسنده: سيدمحمود حسيني
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
تيك
تيك
به پنجره ي مه گرفته ي اتاقم مي كوبي
بي خبر از آنكه
در را باز گذاشته ام
و آغوش تمام لحظه هايم
تو را مي طلبد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#643
Posted: 15 Feb 2014 20:03
نامه اي نشسته بر نسيم براي دشت خاتون
نويسنده: محمد بزرگمهر
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
بر آسمان گنبد طلا، هر غروب
كبوتر با باز دل مي بازه و من به تو
تا حقيقت
آن نباشد كه هست!
من، تنها گربه اي هستم
كه محض رضاي خدا
موش، شكار، نمي كند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#644
Posted: 15 Feb 2014 20:04
كلمه هايي كه انگار خوابشان نمي برد
نويسنده: نيلوفر ضرغاميان
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
نمي دانم
خواب كعبه را ديدم
يا
تو
در خوابت
مرا به آسمان بردي
حالا
اما
خدا اينجاست
حتي اگر نباشي.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#645
Posted: 15 Feb 2014 20:06
شكوه انتظار
نويسنده: شهلا فاطمي
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
در ديار خلوتم
دلتنگ
ليك، عاشق ترينم
هر شبانگه، با زلال شعر
مست از عشق ناب و آخرينم
ميزنم فرياد:
بي تو
من هميشه، با تو خواهم بود
يار نازنينم!
در "شكوه انتظار" دلنشينم
بهترينم!...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#646
Posted: 15 Feb 2014 20:10
فراوان كلمه اسست
نويسنده: آنا شكرالهي
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
در انفجاري كه شب گذشته روي داد
ابراهيم صحنه را تبديل به گلستان كرد
تفكيك بين آن چيزهايي كه سوخت
و آنچه داشت مي سوخت
ممكن نيست
مخصوصا كه بوي گل در تمام فضا پيچيده است.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#647
Posted: 15 Feb 2014 20:11
من گونه اي ديگرم
نويسنده: محمد بزرگمهر
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
بي همگان به سر شود جمله ي لحظه هاي من
عاشق و خوش نشسته اي در تن من به جاي من
محرم و راز تو منم غير مجاز تو منم
معجزه پشت معجزه سر زده از خداي من
گشوده دنج چشم تو جاي غزل سرودن است
سايه رقص ناب تو لرزش دست و پاي من
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#648
Posted: 15 Feb 2014 20:13
اين نام از بيماري مزمني رنج مي برد
نويسنده: رضا كردبچه
ناشر: نگيما « نگار و نيما »
مروري بر كتاب
اي بابا
اصلا رضا كردبچه
تنها يه الف بچه بود
كه دهانش بوي شعر
ببخشيد، بوي شير و ور مي داد
شما به بزرگي خودتان، ببخشيد!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#649
Posted: 15 Feb 2014 20:15
صبوري آه صبوري
نويسنده: سيروس احمدي فر
ناشر: شادگان
مروري بر كتاب
و فكر مي كردم كه ديگر
صبوري آه صبوري
اين يادگار نامي ايوب
با كوه ايستادن من
خوش ميانه نيست .
بندر ماهشهر 15/11/1354
« صبوري ، آه صبوري!» نام مجموعه اشعاري از سيروس احمدي فر، شاعر نام آشناي دهه ي پنجاه ، شاعر خونگرم خوزستاني; امروز ساكن تهران است كه گزيده ي آثار او از ميان شعرهايي ست كه از سال 49- و قبل از آن ...تا سال 82 سروده است .
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#650
Posted: 15 Feb 2014 20:17
قاصد و قاصدك
نويسنده: عليرضا شاه حسيني
ناشر: خورشيد آفرين
مروري بر كتاب
تو كه شاهزاده عشقي تو كه صاحب نگيني
تو كه ماه آسماني پس چرا روي زميني؟
تو كه در ميان جمعي تو كه پروانه و شمعي
تو كه خود ساقي جمعي زچه روگوشه نشيني؟
من مثال برف و سنگ و تو شراب ناب بودي
من هنوز سخت و سردم، تو هنوز آتشيني
من همان عاصي پستم تو همان ساقي مستي
من هنوز بد ترينم تو هنوز بهتريني
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 65 از 85