ارسالها: 14491
#651
Posted: 15 Feb 2014 20:21
توهمات يك ديوانيست!
نويسنده: سونا پطروسيان
ناشر: شوكا
مروري بر كتاب
شعرها و طرح هاي سونا پطروسيان
امشب همه چيز آشفته است
هزار گوشه ي اين اتاق متروك
بر سر خيالم مي چرخد
و خطوط در كاغذ سياهم
راه گريز نمي يابند
آينه ي روي ديوارم
هر سو را نشان مي دهد
و من تصور مي كنم
در اتاقي سراسر من هستم
همه چيز آشفته است
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#652
Posted: 16 Feb 2014 16:20
بنفش هاي ياس را...
نويسنده: مينا امامي
ناشر: كاكتوس
مروري بر كتاب
چيزيست در دلم
چيزي شبيه حفره ي تاري
در امتداد روده ي يك راه،
تلخ و عبوس و سرد...
وقتي شبيه سرودم،
وقتي در اوج شكفتن،
احساس مي كنم
موجودي وجود نجيبم،
در انتهاي حفره ي تاريك
تحليل مي رود
تاريك مي شود...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#653
Posted: 16 Feb 2014 16:24
غربت خاك
نويسنده: صداقت صادق زاده
ناشر: كاكتوس
مروري بر كتاب
مي افروزم شمعي
شايد خسته پيري دوره گرد
بر مزار اقاقي ها بكارد اشكي
دست نوازش مي آويزم به ماه
تا شايد برهنه تنم را
بسپارد به چراغ پيه سوزي
گاه گاه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#654
Posted: 16 Feb 2014 16:25
با نگاهي ديگر
نويسنده: محمود كيانوش
ناشر: آفرينش
مروري بر كتاب
رباعيات نو
از بام سياه شب، ماتمزده، ماه
با چشم جنون به من كند مات نگاه؛
آيا دل من منتظر فاجعه اي ست،
يا ماه خير شنيده چشم به راه؟
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#655
Posted: 16 Feb 2014 16:32
تاول حكايت راه است
نويسنده: مهدي خطيبي
ناشر: آفرينش
مروري بر كتاب
به خانه مي آيم
عصر تابستانم
در مي گشايي
طراوت يك ليوان آبم
كنار كودكي ات نشسته اي
با عروسكي،
حتي به تو مي گويد:
«شايد غذايت بسوزد».
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#656
Posted: 16 Feb 2014 16:39
هندسه عشق
نويسنده: مهرانگيز اوحدي
ناشر: دستان
مروري بر كتاب
شعر ما لحظه شكفتن ماست
التذاذ سكوت و گفتن ماست
وارهيدن ز رنج پيدايي
پشت ابهام ها نهفتن ماست
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#657
Posted: 16 Feb 2014 16:44
خنده در برف
نويسنده: عباس صفاري
ناشر: مرواريد
مروري بر كتاب
مجموعه شعر سال هاي 1386 - 1383
لازم نيست آلوده كند
سكوت سحرگاهي را
اين ساعت ديجيتال
كه اداي خروس در مي آورد
با قوقولي قوي ضبط شده اش
امشب
وزوز پشه اي هم مي تواند
پايان دهد به اين تعقيب
و بيدارم كند از خواب
...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#658
Posted: 16 Feb 2014 16:46
هستي، عشق، مستي
نويسنده: ر. رها
ناشر: تزكيه
مروري بر كتاب
هر قدر افزونتر به ديگران مهرورزي كني،
دركت از پيرامونت افزونتر خواهد شد
و
به وسعت مهرورزي ات، گستره ي انديشه ات
فزوني خواهد يافت
و
روزي فرا خواهد رسيد كه
جهان در گوشه اي از جان تو جاي مي گيرد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#659
Posted: 16 Feb 2014 16:47
ديوان قصاب
نويسنده: داوود قصابيان
ناشر: نور نرگس
مروري بر كتاب
سر درگم اين جهان چرائي، اي دل
آشفتگي خيال چه داري، اي دل
محزون چه اي؟ بيا خراباتي باش
با ما بنشين كه خوش گذاري اي دل
چهره نگار مي كشيد، خط كمان روي تو
سلسله خط شكن شكن، پيچش تار موي تو
خط ميان آن دو لب، تيغه ماه مي برد
گم نه چو من اسير تو، واله همي به كوي تو
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#660
Posted: 16 Feb 2014 16:50
حكايت بي قراري غربت
نويسنده: يعقوب رستمي ثالث
ناشر: آزادمهر
مروري بر كتاب
و نمي داني تو!
با چه خشمي!
شعله هاي نفرت مي بلعند
خرمن سبز رهايي را
كه زمانه همه عياركشي است
... در اينجا!
و دريغا...! كه در اين شهر بلاكش
خبري نيست كه نيست!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 66 از 85