ارسالها: 14491
#1,121
Posted: 6 Apr 2014 14:51
از در کـــه رد میــشـی..
بــیــست و هف(ت)هش(ت)،سـاله مـیـخوای ،دنیا رفـیـقِت شه
هـر وقــت بــهِـش ،نـزدیـــک شــدی ،دورت زد وخــنــدیــد
ایـنـبـار بذار ،تـو نــقـشــه رو، مـحــکم بـچــرخــونــی
پـس طــی کــن ایـن، جــغــرافیُ، بـی تـرس وبـی تـردیـد
یـــــادِت نــره ،قــبــل از سـفـر، از آیِــنــه رد شــو
گـــرد وغــبـــارت رو، بـــریـــز ،بــایــد خــودِت بـاشـی
ازدر که رد میـــشـــی، بـــدون ،توو پــیـچِ هـرکـوچـه
یــک حـادثــه، خــوابـیــده تـا ،وقــتــی تـو پـیــداشـی
ســـیـگـارتـو، روشــن کــن ،وکــامــای آخـــر رو
از خــاطــراتِ، خــســتــه ی ذهـنــت بـگــیر بــا درد
رد شــو بــرو،تــُــف کــن به هــرچی ،خــاطـره سـازه
از پــشــتِ ،دودِ خــاطــرات ،پــنـــهــون شـــو وبــرگــرد
بــیــرون هوا تــاریــکــه،ســـوز ِبـــهـــمــنــو داره
شـــال و کــلاه کـــن، این هــوا،فکـرااش بیــمــاره
هـــردســـتِ گــرمـــی کــه، بــه ســمتـت اومـدُ رد کن
یــادت نـــره، جـــیــبــای تــو ،مردادُ تــــوش داره
ازدر بـــرو;اشـــکــاتــو ،پــشــتِ پااات، خالـــی کــن
هــیــچ نـــوری پــیــدا نیس،دلـــِت فــانــوسِ ایــن راهــه
تـو مقصـــدت معــلومــه،آیــــنــــده جـــلـــو راتـــه
دل دل نکن ،بـــــگــذر ،بـــرو، ایـــن بهترین راهــــه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,122
Posted: 6 Apr 2014 14:52
صدات کردم
ازین دلواپسی ها خسته ام،خسته
یه عمـره شهرُ دنبالِ تو می گـردم
یه عمـره توو غبـارِ ذهـنِ بیمـارم
بهِت فک کردمو بیشتر گمت کردم
تو رفتی خاطراتت زیر برفا موند
دلم آتیش گرفت تا برفو آبش کرد
با تـنـها یادِگـارت زندگـی کردم
فقط یه روسری شد مرهمِ این مرد
زمان هر رووز چرخیدو عقب برگشت
نفهمیدم جلـوم هر رووز دیــواره
نفهمیدم هنوز *فردای بعد ازتـو*
روو من جا مونده وهر رووز تکراره
صدات کردم بازم روو نبضِ دلتنگیم
فقط پژواکِ زخمیه صدام برگشت
امیدم رو توو بهت سرنوشت دادم
به تقدیر باختم،تقدیر ازم نگذشت
تو رفتی بعد تو از پیرهنم هرشب
عذاب تلخ یه سکوت بیرون ریخ(ت)
دلم اونـقـد گرفت و غصه خوردم تـا
هواا ابری شد وهرشــب،بـارون ریخ(ت)
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,123
Posted: 6 Apr 2014 14:54
من واسم این کافیه...
گریه کردم،گریه خالیم کرد وبیشتر عاشقت
طعمه خوبی داره این حس که ندونی عاشقم
لحظه هامو سازِ تنهایی به غوغا میکشه
ساعتم چن ساله کوکه روو زمانه درد وغم
من واسم این کافیه پنهونی روو مرزِ سکوت
تووی گوشِ کوچه های شب دلم خالی بشه
باااد موهامو برقصونه به جای دستِ تو
من واسم این کافیه رویااات رووم جاری بشه
اینکه پشتِ پنجره میتونم هرشب شکلتو
جایِ ما(ه)توو قلبِ آسمون ببینم کافیه
اینکه توو حوالیه فکرت میتونم شعر بشم
واژه هامو روو تنِ حست بچینم،کافیه
مردِمن،من پشتِ شهرت تووهوای دود ومه
دزدکی میشینم از عطرت به لمست می رسم
شااادمیشم وقتی لبخند بالبت هم بوسه شه
ازتب این بوسه میشینه توو چشمام بغض ونم
کاااش میشداز تو یه فرصت بخوام تا خیره شی
خیره شی روو قلبِ این دختر بگیری نبضشو
غرق شی توو التهابِ موجِ دریای چشاش
باتبِ گرمایِ آغوشت بگیری لرزشو....
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,124
Posted: 6 Apr 2014 14:57
زنی افسرده
امشب هوای خونه سم شد ازجداییت
سرما توو یک شب زندگیمو زیر و رو کرد
من موندمو این کاغذای خیسه از اشک
باطعمه این خونه که حل شد توو غمو درد
رفتی و واژه پشتِ تو ازخنده افتاد
رفتی و بغضِ قابِ خالیتو شکستی
موهای خوش رنگم توو یک شب زیرِبرف رف(ت)
یک شب نه یک قرنه که از پیشم تو رفتی
""امشب تمومِ لحظه های یادِگاریت
از گریه سیرن،چشمشون هم رنگه خونه
امشب صدای رعد وبرق وباد وبارون
هم بغضِ من میشن،میخوان برگردی خونه""
چشمامو میبندم حقیقت تلخ و زهره
باید که ازفردا توو تلخی ها نفس شم
بایدهوای زندگی رو دورر بریزم
میدونم ازفردا زنی افسرده میشم
من بعدِتو توو این اتاقِ سرد وخالی
با لحظه های بودنت همبسترهستم
می بافم انقد(ر) لحظه هاتو تووی ذهنم
تا تارو پودت بسته شه رووذهنِ خستم
""امشب تمومِ لحظه های یادِگاریت
از گریه سیرن،چشمشون هم رنگه خونه
امشب صدای رعد وبرق وباد وبارون
هم بغضِ من میشن،میخوان برگردی خونه""
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,125
Posted: 6 Apr 2014 14:59
تاوان...
با رفتنم قلبت شکست و من ندیدم
پشتِ سرم آهت مثه طوفان به پاشد
من باغرورم به تو خندیدمو رفتم
اما دعات تا آسمون رفت وادا شد
امروز منم مثله گذشتت یه حقیرم
هرصب به صب منتظرِ معجزه ی عشق
دلتنگ خواهش خیره به چشمای اونم
اما مثه هردفه میشه کارم هق هق
"نزدیک شده حالم به اون روزات،عذاب وجدانِ منم عود کرد
یاد قدیم وکوچه ی بن بست،سرمای دستم که تو روپس زد"
چن ساله آغوشش واسم جایی نداره
تنهایییام تووی اتاقم دفن میشه
قدّ تمومِ بی کسیم درد داره سینم
میفهمه اینو، اما دلبستم نمیشه
تقدیر شده *توئون* بدم قلبم روبا قلب
تا زندگیم خالی شه ازهرچی غروره
عشقه که دنیامو به این نقطه رسونده
عشقی که نزدیکه ولی ازمن دوره
"نزدیک شده حالم به اون روزات،عذاب وجدان منم عود کرد
یاد قدیم وکوچه ی بن بست،سرمای دستم که تو روپس زد"
*منظورم همون تاوان بود.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,126
Posted: 6 Apr 2014 15:04
سیاه می پوشم...
بایدخالی شم ازاین حس
داره قلبم تهی میشه...
باید گریه کنم تا صب
شایدکه قلبم آروم شه
باید له شم که ازسختی
بشم مردی که از مَردِ...
نه اون کس که به اسم ِمرد
ولی جنسش یه نامردِ
یه نامرد که تهِ قصه
به بختم تیرگی پاشید...
منو کوبید وگفت تقدیر
به من پشت سرم خندید
باید دفنش کنم قلبُ
که مم بد دل نده ازدس...
به هرکی که توو پیچ ِ راه
یه شاخه گل به دستش هس
نباید بعد ازاین هیچ وقت
نگام خیره به پشت باشه...
به فردی شیک وافسونگر
ولی سیرت زشت باشه
سیاه می پوشم وهرشب
به یادم هست گلِ پرپر...
که ازمن دل بریدو رفت
توو دستای یکی دیگر
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,127
Posted: 6 Apr 2014 15:12
زندگی پوچ ازلذت
نمیخوام عشقُ گدایی بکنم توو این زمونه
توو زمونه ای که هر عشق...ارزشش ختمَ به خونه
که تهِ قصه هرعشق...دوباره شروعِِِ قصه ست
که یه درواسه خروجُ...روبه روش دری که وا هست
که سرساعت مخصوص... بزنه تالاپ تولوپ قلب
دوباره شروع عشقُ ...دوباره تکرار هرشب
روز و شب فرقی نداره ،زندگی پوچِ ازلذت
غرقِ توو اوهام ومستی...دلُ میزنه این غلظت
همه توو فکرتن هم...پس خدا، روح چه کارست
این همه دمیدی درما...چراچشما همه بستست
چرااینقدر چرک وزشتی چهره ی عشقُ گرفته
کجاست اون لرزش محسوس وصدای بغض گرفته
اینه ارث عاشقامون که واسه امروزِ مایه؟
دیگه مرده نسل مجنون،نسل لیلیام سیاهه.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,128
Posted: 6 Apr 2014 15:18
رویای هرشب
دوباره تو به رویاهام رسیدی
دوباره پر زدی رو بام خونم
خزونم باز دوباره شدبهاری
بیا تابت بگم ازحال وروزم
نسیمت بازپیچیده توو وجودم
دوباره غرقِ چشمات من شدم مست
بیا ای شمع خاموش وجودم
بگو این که میبینم واقعی هست
ببین بغضمو توو حرف وکلامم
ببین بی تو من ازهیچ تباهم
ببین بی نور تو خونم سیاهه
خودم هم به یه تاریکی دچارم
بگو، دلبستگیتُ ثابتش کن
بذار تامن وجودم با تو ماشه
بزن بشکن تو این قفل سکوتُ
بذار ناگفته هاتم گفته باشه
بیا...پس کی میایی سمت قلبم
نذار رویا ببینم بی تو هرشب
بیا ذهنم پر از موج و هیاهوست
بذار خالی شم ازرویات یه امشب
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,129
Posted: 6 Apr 2014 15:19
من
تو میگی عاشقتم،امامن گیج دوچشم آبیم
تومیگی دوسِت دارم،امامن پراز یه حسِ واهی ام
من پر از ترسم و عشق،من پر از تردیدم
من هنوز غرقِ تو آغوش یه عشقِ دیگَم
من نگاهم به تو مُرده ست،توازم چی میخوای؟
توسکوتم پرِحرفای نگفتست،توازم چی میخوای؟
من میون برزخم، روح من از تو جداست
روح من توی گذشتم،پیش مردی تنهاست
پیش مردی که تویک شب تووقمارعشق باخت
دست تقدیراونو برد و منو هم اسیر ساخت
من امروزم برام مرگه تو اما خندونه لبهات
چه طوراین زندگی ماشه،وقتی دورم من ازرویات
من این تقدیر نامردُ قبولش میکنم بادرد
میخوام هیچکی ندونه که دوچشم آبی بام چه کرد
میخوام هیچکی ندونه که یه جای قلبم ازدست رفت
یکی اومد،یکی هم رفت،سرانجام یه عشق این هست.
پایان
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,130
Posted: 6 Apr 2014 15:27
ترانه سرا *****محمود محکمی
بیو گرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟