ارسالها: 14491
#1,141
Posted: 6 Apr 2014 16:07
فسیل
من و تو شبیه هم نیستیم .......من از چوب و تو از سنگی.
من و تو مال هم نیستیم...........من میسوزمو تو میجنگی.
من و تو جنس هم نیستیم......من میسازم تو میشکونی.
مچاله ام تو هر دستی.............و تو یک شکل میمونی.
هردومون یک قلب داریم......قلب من چوبی قلب تو سنگی.
تو از من میتونی رد شی............من میشم کاغذ رنگی.
تو سنگی مهربونی کن.............شاید اقبال تو برگرده.
شاید یک سنگ پیداشه.........اون که دنبالت میگرده.
از این نامهربونیهات..................شدم انبار توی دلها.
شاید من هم فسیل باشم......دیگه من سنگ شدم حالا.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,142
Posted: 6 Apr 2014 16:08
خودکشی
انگار از دوری هوای تو .............نفسهام بوی خودکشی داره .
تو دنیات خالی از حرف............ منمو هم مرگ تنها نمیزاره .
خیلی حرف با خودم دارم.........که روزی مال دنیات بود.
فکر میکردم دنیای حالام..........اندازهء تموم دستهات بود.
میدونم نیستم و تو خوشحالی.........تو دنیات موازی با کوچ ه.
من بازنده هستم تو این بازی..........تو هم جفت دستات پوچه.
هر چی خواستم نفهمم نشد.......تو اموزگار حرفهای خیالی هستی.
من تنبلترین شاگرده کلاس و.......تو استاد حرفهای تو خالی هستی.
یادمه روزهایی که به شب میخندیدی........کنارت ایستادمو زیر لب میجنگیدی .
باخت سکوتم کنار خنده ء سوالی........کاش معنی سکوتم رو میسنجیدی.
تو این حرفها دلم گرفته بود باز.........تو این هوا خیال عاشق کشی دارم.
تو هستی و من شاگردیم که..............کنار (شما) خیال خودکشی دارم.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,143
Posted: 6 Apr 2014 16:09
پناهنده نمیشم
حرفهات بوی دلخوشی داره ...............یا شاید با خواب خوشحالم.
این جنگ چه ارایشی داره..................باید اماده شم.پلکامو میمالم.
داره باورم میشه حرفت..................خونه ای از جنس پوست داری.!
نه . پناهنده نمیشم من..................میشم اونی که تو دوست داری.
با تو خوشبختی محال............................... دور بشه از دنیای من .
هر قدم یک دیواره......................................که میسازه رویای من .
تو تو خوابم سایه بودی...................فکر نکردم میتونی حقیقی باشی.
تو رو رو دیوار میدیدم......................فکر نکردم میتونی زمینی باشی.
اگه این خواب نیست..........................دیگه هیچ وقت نمی خوابم.
که این لحظه دور نشه......................دیگه من شبگرد بی خوابم.!!
داره باورم میشه حرفت..................خونه ای از جنس پوست داری.!
نه . پناهنده نمیشم من..................میشم اونی که تو دوست داری.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,144
Posted: 6 Apr 2014 16:10
سنگسار این جنگ میشم
حالم از خیلی روزهای تو خستست..........هوای خواستن تو تو رگم لخته شده.
خاطره ها نیومده دارن میرن.......................دروازه تحمل ارزوهام بسته شده.
جای حواست پیش من نیست خالیه...........وقتی من دنبال نگات میگردم.
تو دلت سر به هوا بال میزنه اما..........من دست خالی از ردپات بر میگردم.
یک روز میبینی قدمات بلند میشن..........اون روز دنبال چتر من میگردی.
انگار فاصله ها زیاد شدند....................تو دنبال یک جای امن میگردی.
با کدوم قسمت بسازم؟...................هستی و اما من دلتنگ میشم.
با تمام تشنگیهام......................بی تحمل سنگسار این جنگ میشم.
میدونی..!
حالم از خیلی روزهای تو خستست..........هوای خواستن تو تو رگم لخته شده.
خاطره ها نیومده دارن میرن.......................دروازه تحمل ارزوهام بسته شده.
حرف خوبی منتظر حرفهای من نیست..........تمام عاشقیهام از دست رفته.
داشتن تو تمام دلخوشیم بود ...................تمام دلخوشیهام از دست رفته.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,145
Posted: 6 Apr 2014 16:11
اگه این پاییز می آیی
مگه میشه تورو داشتو ..................یک دنیارو نخندونی.
مگه میشه کنارت بود....................و خورشید برنجونی.
بی تو حرفام پیچیدست...........دریا هم میشه طوفانی.
بی تو ادمهام سردن................تو این شبهای طولانی.
با تو حس میکنم انگار...............توی این شعر پرندم.
کنار پنجره خوابیدم و ..............به اخرین بیت میخندم.
من پروازو بلد نیستم..................به سلول تو وابستم.
شاید من اشنا باشم.............من تک سلولیه خستم.
مگه میشه تورو داشتو ..................یک دنیارو نخندونی.
مگه میشه کنارت بود....................و خورشید برنجونی.
حالا هستی یا باز انکار؟........ تا کجای شعر بیداری ؟
میخوام عاشق پاییز شم........اگه این پاییز می آیی..!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,146
Posted: 6 Apr 2014 16:14
میخوای باور کنی یا نه
منو باور کنی یا نه........................روزی صد بار برات مردم.
برای لحظه ای با تو .......................توی تابوت سر خوردم.
منو باور کنی یا نه.............................شبها خمار حرفاتم.
تعبیر خوابم هم اینه...................... که من جدا از دستاتم.
حواسم روی تو پرت.......................خودم رو در به در کردم.
تو خواب و تو ی بیداری.....................کتاب تاروت رو بر کردم.
میدونم فکر من نیستی...................برات راه فراری هست.
توی دنیای رویاییم......................رو نگام جای پایی هست.
میخوای باور کنی یانه................شدم یک خاعن بد مست.
فروختم این دل تنگ و................به اونی که درو روم بست.
یک عذر خواهی بدهکارم.......کمی حرفهام سر بسته است.
تو بغضم رو نمیبینی.................دیگه دنیا ازم خسته است.
این حرفهارو بهت گفتم............نمیخواستم هم اغوش شم.
گفتم شاید دلم باز شه.............میخوام بی تو فراموش شم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,147
Posted: 6 Apr 2014 16:15
جای خالی دیگه کم بود.
یک روز میخوای برات باشم.......ولی چشمهای من بستست.
دیگه دنیا برام سرده.............دیگه زمینه که وابستست.
یک روز میخوای نوازش شی...........ولی دستهای من خستست.
دیگه نبضم شده خاموش..............دیگه بال و پرم بستست.
یک روز میخوای نفس باشم.......زمین من که سر بستست.
هوای خالی این روزام............. یک تنگ بغض شکستست.
تو اون روزا منو هر بار........... شکل دایره میدیدی.
منو چرخوندیو هر بار..............باز به اسمون رسوندی.
تو خیال کردی تنها.........تو منو به اوج رسوندی.
با رها کردن من باز.........بی صدا منو شکوندی.
رفتمو خدارو دیدم...........رو تنم زخمهای غم بود
برای بازگشتن این بار........جای خالی دیگه کم بود.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,148
Posted: 6 Apr 2014 16:16
بدون تو نفس میشم
یکی هست اونور بارون .دلش پیشه دلت گیره .
هنوز لبهاشو میبنده .هنوز خوابش نمیگیره .
اون اغوشش همش بازه .اخه دردت رو میدونه.
نمیدونی چه ها کردی.به یاد تو ست که گریونه .
یکی هست اونوره بارون .شده خاکستر خونه.
بازم شعرهای سردت رو.زیر لب اهسته میخونه.
خواستی باشی رنگ پاییز.گفتی یکرنگ نمیتونی.
خواستی باشی مثل دریا.مثل موج ثابت نمیمونی.
:::::
منم یکروز عوض میشم .منم رنگ هوس میشم.
میشم رنگین کمان سرد.بدون تو نفس میشم.
میرم هر جا که تو نیستی .شکل افتاب عصر میشم.
شاید خندانتر از لبخند....شاید با غصه مرد میشم.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,149
Posted: 6 Apr 2014 16:16
منو اتیش بغل کرده :
تو سرمای کدوم سوزی .که هستی با تو خوشحالم.
منو سوزوندیو بازم..بی تو من شعر مینالم .
دیگه دستام خشک و سرده.هنوز اشکام یخ کرده.
ولی توی دلم انگار .منو اتیش بغل کرده .
تو معنای کدوم رنگی .با کدوم جعبه میجنگی.؟
تو جات توی نگاه من..نه رو کاغذ.نه مداد رنگی.
اومدم پا به پای تو.تو حرفات جای پاهام هست.
شدم همزادتر از بارون.رو چترت جای اشکم هست.
تو قحطی نگاه شب.تو بغض سرمهء خورشید.
تو جنگل ابر.کنارتو ..میشه غمهارو زود بخشید.
تو معنای کدوم بادی.که میلرزونه بند بندم .
تو گرداب حقیقت باز.به جز تو دل نمیبندم.
تو سرمای کدوم سوزی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,150
Posted: 6 Apr 2014 16:18
ثانیه ها زود می میره.
نگاهم یخ زده رو تو ................تو ابم کن با نزدیکی .
هوا شد شاهد عطر ت................وقتی از عشق لبریزی.
یک حسم با تو درگیره...............ازم دردش رو میپرسه.
میگم با صبر مدارا کن..............اون از عاقبتش میترسه .
نگاهم زردو غمگینه...............دلم از خنده دلگیره .
خنده هات سردو سنگینه...........حقیقت با تو درگیره.
فراموش کن سایه هارو...........توهم با تو ورمیره.
نگاه کن اینه هارو................ثانیه ها زود میمیره.
یک حسی توی حرفت بود ............من از تو باورش کردم.
شدم مجنون تر از دیروز............منم تا اخرش رفتم.
بیا با لمس باورها ..............خلاصم کن از این زندون.
هنوزم با توایم شبها.............منو .دیوارو ...........!.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟