ارسالها: 14491
#1,171
Posted: 6 Apr 2014 20:10
این لحظه
فقط این لحظه با من باش
بزار این لحظه غوغاشه
بزار لبخند شیرینت
دوباره مال من باشه
منو با بوسه دعوت کن
بزار دستاتو توو دستام
بگی تنها تویی عشقم
بگم تنها تو رو میخوام
بشی یک اسمون احساس
بشی حوای این ادم
همون عشقی که اون روزا
بهشتو واسه اون دادم
منو از من بگیری تا
بشم همرنگ اغوشت
بگم ممنونم اینجایی
بزارم سر روی دوشت
میشه این لحظه رو حس کرد
کنار هم اگه باشیم
تموم لحظه با من باش
که بازم ما بشه ماشیم
بزار این لحظه غوغاشه
بزار محتاج بودن شی
بشی حوای این ادم
نزار درگیر رفتن شی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,172
Posted: 6 Apr 2014 20:12
دلهره دارم
یه روزایی یه وقتایی
پر از دلشوره ها میشم
همون وقتا که میشینیم
شاید برگردی تو پیشم
میخوام اون لحظه ها باشی
دوباره همزبونم شی
بفهمی حس و حالم رو
دوباره مهربونم شی
بگیری ترس و از شبهام
تموم شه بغض و تنهایی
تو باشی تا بگم نازم
ازت ممنونم اینجایی
واسم غیر از تو هیچکی نیس
تو لبخندت برام دنیاس
میخوام برگردی چون قلبم
بدونت بی کس و تنهاس
همه این حال و فهمیدن
تو باشی حال من خوبه
نباشی دلهره دارم
تمام عمرم اشوبه
میخوام اون لحظه ها باشی
توو اغوش تو پیداشم
بگم ممنونم اینجایی
بزاری عاشقت باشم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,173
Posted: 6 Apr 2014 20:14
تو از
تو از اغوشم امشب هم
یه عالم فاصله داری
میخوام مهمون شی این شعرو
هنوزم حوصله داری؟
منم که من شدم از تو
تویی روز و شب و دنیام
نمیدونی همه چی رو
خودم رو هم با تو میخوام
شبیه حس یک عشقی
توی هر لحظه باهامی
بهونه ای واسه بودن
تو جونی تو نفسهامی
ازش میخوام نسیم وقتی
میاد تا مرز اغوشت
بیاد دوست دارم هامو
بگه اروم در گوشت
میخوام کاری کنم دنیا
بفهمه عاشقت اینجاس
بگم یا که نگم بازم
توو چشمام عشق تو پیداس
نمیترسم از این احساس
غرور و ابرومم تو
واست میدم همه چی مو
همه بود و نبودم تو
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,174
Posted: 6 Apr 2014 20:15
ترانه تولد
شاخه ای از خداوند هدیه ی اسمونی
دختر خوشگل تیر اخ که چه مهربونی
تابستونه تو دستات نگات ولی بهاره
موهات شبش قشنگه شبای پر ستاره
دشت پر از شقایق اطلسی های گلدون
همراه این ترانه فرستادم براتون
شیرین ترین احساس عطر خوش گل یاس
جنون داغ خورشید نگاه تیز الماس
نوای شاد بلبل هم قفس فرشته
خدا تو سرنوشتت دوست دارم نوشته
سرخی رز عاشق شکفتنای خنده
رقص لطیف پیچک کوچ هزار پرنده
خاتون مو طلایی دختر تیر و تابش
گرمای مهر و اغوش دستای پر نوازش
سوز کویر تشنه دلشوره های چشمه
معراج هر کرشمه پر فتنه مثل عشوه
ایینه پوش عاشق بیرنگ تر از تمنا
زیبای سبز جنگل خشم خروش دریا
دنیای سرد غمها باتو که هست بهشته
سرشار اسم زیبا اما فقط فرشته
مخمل ترین گیسو طغیان شعر بوسه
عصیان دختر تیر اتیش و میسوزه
حس نسیم ترانه دوستی صادقانه
تولدت مبارک فقط همین بهانه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,175
Posted: 6 Apr 2014 20:17
چشمای تو
خیره شدم توی چشات
نگاه تو دنیامو ساخت
توو بازیه ناز نگات
وجود من هستی شو باخت
رها شدم تو خاطرت
همین برای من بسه
همین که عاشقت باشم
خودت میدونی نفسه
لبریزم از ارامشت
توو بطن هر لحظه تویی
کهنه نمیشی واسه من
همیشه تازه ای نویی
معجزه ی چشمای تو
منو تا بودن میبره
حال دلم کنار تو
خودت میدونی بهتره
فقط میخوام با یک نگاه
دنیامو زیر و رو کنی
وابسته شی توام به من
عشق با من شرو کنی
همیشه جات توو قلبمه
بدون عجیب دوست دارم
توو بطن هر لحظه تویی
نمیشه تنهات بزارم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,176
Posted: 6 Apr 2014 20:18
تنهات نمیزارم
هنوزم محو چشماتم
هنوز میگم دوست دارم
اگه حتی نگی صب کن
بفهم تنهات نمیزارم
داری دنبال چی میری
میری تا با خودت باشی
نمیتونم با این حالت
تورو دست تو بسپارم
به من وابسته شو اسون
بزار حال تو بهترشه
بزار باشم کنار تو
نشه چشمای تو ترشه
همین که پشت هم باشیم
نمیدونی چه حالیه
نمیدونی که دنیامون
کنار هم چه عالیه
دارم جون میدم این گوشه
که شاید مال من باشی
تو این حسم رو میدونی
نمیزارم که تنهاشی
نرو پرپر میشی از غم
یکم با من مدارا کن
شده از روی اجبارم
منو توی دلت جا کن
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,177
Posted: 6 Apr 2014 20:19
همین بسه
من این حال و عجیب میخوام
میخوام توو فکر تو گم شم
میخوام بی وقفه با یادت
اسیر یک تبسم شم
من این رویا رو دوس دارم
که باشی توی خواب من
بپرسم که دوسم داری
بشه اره جواب من
همینکه منتظر میشی
بزاری سر روی دوشم
میشم هم صحبت با عشق
میشه غمها فراموشم
همین خوبه که هر لحظه
میشم مهمون لبخندت
چشاتو تاکه میبندی
میشم بدجوری دلتنگت
دارم احساس و میبینم
توی شهری که خاموشه
توی شهری که یخ کرده
تنم دستاتو میپوشه
من این حال و عجیب میخوام
که باشی توی رویاهام
همین بسه که با یادت
تماشایی شده دنیام
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,178
Posted: 6 Apr 2014 20:19
یه وفتی
یه وقتی خوبه چشماتو ببندی
بزاری خاطراتت زیر و رو شه
دوباره خنده دنیاتو بگیره
دلت با حس خوبی رو به رو شه
یه وفتی خوبه حالت رو ندونی
نفهمی توی دنیات غصه داری
درخت درد و از ریشه دراری
نهال اطلسی رو جاش بکاری
تجسم شه توو ذهنت رسم دنیا
همیشه مثل این قصه قشنگه
توو هرجایی که باشی اسمونش
مث این اسمون صاف و یه رنگه
یه وقتی خوبه تنهایی بلندشی
بسازی زندگیتو عاشقونه
به هر چیزی که نیس بی اعتناشی
بخندی بی بهونه بی بهونه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,179
Posted: 6 Apr 2014 20:21
تو خواستی
عجب حال خوشی بود وقتی ساختیم
تموم زندگیمونو از احساس
به شب طرح ستاره هدیه کردیم
به خونه عطری از جنس گل یاس
تو میخواستی که رویایی نمونه
خودت گفتی که ما باید یکی شیم
خودت گفتی نباید دور بمونیم
اسیر بازیای زندگی شیم
تو از دنیات گذشتی دس کشیدی
دیگه فردای ما با هم یکی نیست
نفس دارم هنوز اما بدون که
نفس تنها دلیل زندگی نیست
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,180
Posted: 6 Apr 2014 20:22
تو همیشه ارزومی
با توام تویی که حس ارزویی
تویی که میبینمت تو خواب و رویام
با تو میتونم برم تا اوج فردا
باتو میرسم با تو به هرچی میخوام
تو یه دنیایی که توش ستاره کم نیس
تو دلاش محبته غصه و غم نیس
تو یه رنگی از خدایی تو فرشته
لحظات تلخ من با تو بهشته
من به عشق تو اسیرم رسم عاشقی همینه
تو رو توو دلم میزارم تا تو رو هیچکی نبینه
تو همیشه ارزومی تو یه حس خوب و نابی
تو تمام این صدایی حیف که رویایی و خوابی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 118 از 235