ارسالها: 14491
#171
Posted: 12 Jan 2014 21:45
«تندیسِ تنهایی»
شدم تندیــــــسِ تنهایی، توی تاریکــــی خونــــــه
یه بغض کهنه همرامه، که از عشقِ تو میخونـــه
تودستام سیمِ گیتــاره، که انگشتامو می بوســــــه
صدای ساز من امشب، بازم با گریه مأنوســــــه
هوای خونه دلگیره، دلم بی تـــو چه غمگینــــــه
گرفتم نبض قلبم رو، سکوتش بی تو سنگینــــــه
دلم دستِ چشــاتو خوند، تواین بازی رؤیایــــــی
دارم قافیه می بازم، به این تکــــرار تنهایــــــی
تمومِ عمرمو میخوام با عشقــت روبرو باشــــــم
برای داشتنــت بایـــد، ســـرا پـــا آرزو باشــــــم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#172
Posted: 12 Jan 2014 21:46
«خطِ ریلِ فاصله»
افتاده راه عشقمــــون رو خطِ ریــــلِ فاصــــله
حرفــــای این روزای من، شدن شکایت و گله
یه حادثه از عشــــق بود، جرقه ی نگاهمـــون
فاصله ها رسیدن و جــــدا شد از هــم راهمون
دستای مهربونِ تو، دور شدن از دستای مــــن
یه انتظارِ بی ثمــــر نشستـــه توشبــــای مــــن
توکُل فصلِ زندگیـــــــــم ردِّ پاهای پائیــــــــزه
اشکای دلتنگـــیِ مـن، بازم رو گونه م میریزه
شاید دلــت به این روزا، به این جدائی راضیه
تـــو میری و مــن می شکنم، همین آخرِ بازیه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#173
Posted: 12 Jan 2014 21:47
راز گل سرخ
تو راز اون گل سرخی که هر کس قصه شو خونده
تو اون بُغضی که یک عمره طنینش توگلوم مونده
دلم متروکه بعد از تو غمم فریاد یک درده
تو که دوری از این خونه هوا دلگیره و سرده
چرا عین خیالت نیس که اشکِ من سرازیره؟
چرا با دیدن اشکم دیگه گریه ات نمی گیره؟
همش بغضه، همش فریاد ،همش گریه، همش آهه
نمی دونستم عمرِ عشق، تا این اندازه کوتاهه!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#174
Posted: 12 Jan 2014 21:50
میگذره دنیا
میگذره دنیا دلم غصه نخور
اینهمه از بی کسی غصه نخور
اونکه رفته بر نمیگرده دیگه
آخر بهش میرسی ، غصه نخور
با دلم نون و نمک خورد ولی
با من از نا مهربونی کم نذاشت
اونهمه دل دادن و عاشق شدن
جز جدایی آخر چیزی نداشت
بسمه آواره ی هر جا شدن
بین غربت موندن و وابستگی
دیگه خستم از زمونه ای خدا
پشتِ پا خوردم من از سادگی
با دلم نون و نمک خورد ولی
با من از نا مهربونی کم نذاشت
اونهمه دل دادن و عاشق شدن
جز جدایی آخر چیزی نداشت
پایان
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#175
Posted: 13 Jan 2014 16:24
ترانه سرا
ارش توفیقی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#176
Posted: 13 Jan 2014 16:25
من عاشقِ
من عاشق تسکین دستاتم / وقتی که روو دردام می ذاری
من مات اون چشمای شرقی تم / مجذوب ابروهای قاجاری
چشمای تو اخبارِ دنیامه / غمگین شه یعنی سوریه بلواست
وقتی نگاهت لحظه ای شادِ/یعنی که صلحِ منطقه برپاست
من عاشق خورشیدِ موهاتم / وقتی که روی ماهتو پر کرد
می شه از این تلفیقِ بی تکرار/بی شبهه اعجازو تصور کرد
موجا توو آغوس تو آرومن / پاهای ساحل پای تو گیره
یک لحظه سیب خندَتو روو کن / دریا ، کنارت عکس می گیره
لحن تو نیمایی ترین طرحِ / آغاز حرفت بهترین شعره
یک لحظه آهنگین قدم بردار/را رفتنت ترجیع این شعره
زیباترین بانوی تاریخی / تاریخ زیبائیتو می خونم
تو عاشق این مرد مغروری / با بودنت ، مغرور می مونم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#177
Posted: 13 Jan 2014 16:26
بی تویی ...
نگاهم در به در از در به دیوار
زبونم حرفی از برگرد داره
نگا کن ... راه بندونه نفس هام
نبودت سخته ، خیلی درد داره
نبودی بغضی از من رفت بالا
نبودی قد کشیدم ، پا گرفتم
نبودی ، باز هرروزم رقم خورد
ولی هر عکسیو ... تنها گرفتم
تورفتی ، پای من روزارو طی کرد
ندیدی پای تو ... می لنگه قلبم !
تو رفتی که بفهمونی ، بفهمم
برای بودنت ، می جنگه قلبم
نشونم دادنو پچ پچ شروع شد
نشونم دادنو پچ پچ ... شنیدی ؟
نفهمیدی ، نبودی ، تا ببینی
نفهمیدی ، نبودی ، نه ... ندیدی
تورفتی عشق یادم داد ، عشقت
همیشه مثل سایه پا به پامه
نبودت ترس تنهایی رو آورد
حضورت مرگه ترسه ، ازخدامه
تورفتی ، پای من روزارو طی کرد
ندیدی پای تو ... می لنگه قلبم !
تو رفتی که بفهمونی ، بفهمم
برای بودنت ، می جنگه قلبم
****
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#178
Posted: 13 Jan 2014 16:31
من نکشتم
تو باید بگی که نکشتیش و من
می گم بی گناهی ، دفاع می کنم
دارم زورمو می زنم حل بشه
دارم قفل قاضی رو وا می کنم !!!
به همسایه هاتم سپردم ، بگن
ندیدن که تو راهتو کج کنی
شده همسرت لحظه ای لج کنه
ندیدن که تو لحظه ای لج کنی
به قاضی بگو : خودکشی می کنم
بگو که خرابی ، هنوز عاشقی
وکیل زنت هرچی پرسید ازت
جوابش رو راحت بده ، منطقی
بگو که ...
بگم چی ؟ بگو چی بگم ؟
بگم من نکشتم ؟ بگم کشته شد ؟
چرا از توو ایوون ؟ بگم حادثه ؟
یا شاید پریده ، یهو ... خود به خود !
ببین ... همسرت مرده ، باور بکن
نباید که حال تو بدتر بشه
تو که شاعری ، زندگی رو بفهم
نباید کسی مثل تو ، خر بشه !
کدوم شاعری ؟ نه کدوم زندگی ؟
منو زندگی بینمون فاصله س !
تو بودی ، نمی کشتی وقتی زنت
بهت می گه ازیک نفر ... حامله س ؟!
می خوام پیش مردم بگم چی شده
با وجدان راضی بگم : کشتمش
تو هم قفل قاضی رو لطفا ببند !
می خوام پیش قاضی بگم ... کشتمش
****
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#179
Posted: 13 Jan 2014 16:36
تو کنارمی
توی چشمای تو تردیدم مرد
توی دستای تو قلبم جا شد
زندگی تازه به من رو کرده
این منه خسته کنارت ... ما شد
زندگی با تو پر از موسیقی
هر ترانه ای پر از ایثاره
باتو خوشبخنمو این مرد چقدر
حس با تو بودنو دوس داره
عاشقم ، عاشق تو بی وقفه
عاشقی ، عاشق من هر لحظه
عشق ما خدارو عاشق کرده
عشق ما جنونه ، عشقی محضه
لحظه ای که دستتو حس کردم
اولین تجربه ی شادی بود
این هوای تازه بعداز یک عمر
لمس حس خوب آزادی بود
تو کنارمی توو هر دلتنگی
تو همیشه با حضورم خوبی
من همیشه با حضورت خوبم
من کنارتم توو هر آشوبی
عاشقم ، عاشق تو بی وقفه
عاشقی ، عاشق من هر لحظه
عشق ما خدارو عاشق کرده
عشق ما جنونه ، عشقی محضه
****
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#180
Posted: 13 Jan 2014 16:40
روزای بعد از
وقتی از این خونه بری ... خوبه
وقتی جهان روشو بهت رو کرد
وقتی که ترسیدی ، دلت لرزید
دیره .. ولی هروقت شد ... برگرد
می ترسم از روزای بعد از تو
وقتی بری ... نه صبر کن ، تازه
رفتن که موندن نیستش حتما
این در همیشه روی تو بازه
وقتی بری از ترس ، می ترسم
وقتی بری از راه بی راهم
وقتی بری با قصه همدستی
وقتی بری با غصه همراهم
می ترسم از این بی توئه وحشی
می ترسم از حسی که می میره
می میرم از حسی که می ترسه
تقویمه بی تو ، خشم تقدیره
روزای بعد از من پر از گرگه
وقتی که توو پس کوچه تنها شی
مردا همه توو شهر ... نامردن
مردا توو پس کوچه همه لاشی
وقتی از این خونه ... نری خوبه
وقتی که دنیا دستشو رو کرد
می ترسی از پس کوچه از گرگا
می ترسی اما ... زودتر برگرد !!!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟