ارسالها: 14491
#1,981
Posted: 14 Aug 2014 06:35
شاعر بمان
دلـگـیـریـو دلـتـنـگ روزای قــشــنــگــی
احـسـاس ایـن روزای غـمـگـینو میدونم
بــغـضـی که داری ابــرای تــیــره نـدارن
از تـو چـشـات بـغـض تـرانـتـو مـیـخونم
باید تموم شه جنگ و کینه تا قشنگی
دوبـاره بـا دسـتـای گـرمـت جـون بگیره
تو جمع ما زشتی و کینه موندنی نیس
قلـبـای ما از این سیاهی سیره سیره
*کاشکی که این روزای شوم از بین میرفت
احـســاس خــوبــی رو از ایــن روزا نــدارم
تـو شـاعـری شـاعـر بـمـون و شـاعری کن
مـن مـونـدم و ایـن شـعـر هـای تـیـکه پـارم*
مـقـصـد این لـجاجـتـا کجـای قـصه اس
آخـر ایـن خـصـومـتــا فــقــط ســقـوطـه
تـو دشـمـنـی نـیـمـه ی پـر وجـود نداره
دو نـیـمـه ی خـالـی هـمیـشـه روبروته
مـیـتـونـی از راهـی که رفـتـی برنگردی
مـیـتـونـی تـا وقتی بخوای دلگیر باشی
امـا نـمـیـشـه تـا ابـد تـنـهــا بــمــونــی
تـا کـی مـیـتونی با خودت درگیر باشی
*کاشکی که این روزای شوم از بین میرفت
احـســاس خــوبــی رو از ایــن روزا نــدارم
تـو شـاعـری شـاعـر بـمـون و شـاعری کن
مـن مـونـدم و ایـن شـعـر هـای تـیـکه پـارم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,982
Posted: 14 Aug 2014 06:36
زنده با رؤیا
دارم دیــوونـه مـیـشــم بــاز
دارم بــی تــو هــدر مــیــرم
تـو که نـیستی شبا تا صب
بـه جـای خـواب مـیـمــیــرم
چـطـور مـیــتـونــم از فـکـرت
از این احساس خالی شم
حــواســم پــیـشـتـه انـقــد
که تو این خونه گـم میشـم
*تو که نیستی هوا انقد بده که
گـل مصنوعیه رو طاغچه پژمـرد
تمـوم حس و حال خونـه یـخ زد
تموم آینـه ها بی تو تـرک خـورد*
چـطـوری مـیـشـه یک لحظه
بـــدون بـــودنــت ســر کــرد
نــبــودت واقــعــی بــاشـــه
بـــایــد رؤیــاتــو بـــاور کـــرد
هـوا بــی عــطــرت آلــودس
جـهـان بـوی جـنـون مــیــده
یـه دنـیـا بـی کـسی بـعدت
واسـه مـن دس تـکون میده
*تو که نیستی هوا انقد بده که
گـل مصنوعیه رو طاغچه پژمـرد
تمـوم حس و حال خونـه یـخ زد
تموم آینـه ها بی تو تـرک خـورد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,983
Posted: 14 Aug 2014 06:40
**خیره به در**
همون لحظه ی تلـــخ دل کنــدنـــــت
همون لحظه که هیچ رحمی نداشت
همون لحظه ای کــــه ازم رد شــدی
میخواستـــم بمیـــرم غرورم نــذاشت
تــو رفـتی و مــن غــرق برگــشتـنت
تــمـوم وجــودم بــه در خـیــره شــد
تــو رفـتی نـدیـدی هــوای چـشــام
مـثــه آسمــونــی که دلگــیره شــد
*ســرم گــرمه با خاطـرات خوشـــت نــبــودت دیگه سـرنــوشــت منــــه
تـــو نیــستـــیو دنــیا جهــنم شــده زمـــین و زمـــونم با مـــن دشمنـــه*
از اون روز تـــو ایـــن خونه زندونیـــم
نبــــودت میخواد پشتمو خــم کـــنه
دیگه پنجرم قلبش از شیشه نیست
نـــمـــیـــذاره دنــیــا نگــاهــم کـــنه
دیگه سیــرم از خـــوردن حســـرت و
حــالا حســـرتــه که مـــنــو مـیخـوره
مـیدونــم که دســت نــبــودت یه روز
نـــخ نـــــــازک عـــمــرمــو مــیـــبــره
*ســرم گــرمه با خاطـرات خوشـــت نــبــودت دیگه سـرنــوشــت منــــه
تـــو نیــستـــیو دنــیا جهــنم شــده زمـــین و زمـــونم با مـــن دشمنـــه*
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,984
Posted: 14 Aug 2014 06:41
آخرین نامه
میدونم که این آخرین ناممه
میدونم که سرگرم آینده ای
میدونم که از یاد تو رفتمو
هنوزم تو دنیای من زنده ای
چقد سخته واسم بدونم کجام
تو دنیای تو جای من گم شده
رسیدم به اون نقطه ی آخری
که حتی صدا کردنت بیخوده
هنوز تو گذشته قدم میزنم
هنوز بوی عطر تنت با منه
چشامو میبندم تا پیشم باشی
نبودت داره آتیشم میزنه
تو این خونه حوا گناهی نداشت
کسی که خطا کرد فقط آدمه
امیدی ندارم به برگشتنت
میدونم که این آخرین ناممه
میدونم که این.....
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,985
Posted: 14 Aug 2014 06:55
روزه ی گریـــه
خیــسـیه رو شونــه هاتــو
بذا پای قــلب خــــسـتــم
روزه ی گـــریــــمــــو بـازم
روی شونه هات شکستم
وقتی نیـــستـــی قلب آینه
جایـــی واسه مـن نــداره
هـــوا ابریــه هــمیــشــــه
امـــا بــــارون نـمــیـــبــاره
وقتی نیستی چشمای من
ســهم دیـــوارای خونـــس
هـرکســی حالــمو دیـــده
مــیگه طفــلکی دیـوونــس
تو نــباشـــی تک و تـنـهـام
آســـمــون بـــرام غریــبـــه
دیگــه احســـاسی نــدارم
حــال مــن خیلی عجیبـــه
حـــالا برگشتــی و ایــنبـــار
نمـــیخوام از تو جــدا شــم
مــن بــایــد تا آخـــــر عـمـر
مثـــل سایــه با تو باشـــم
خیسیـــه رو شونــه هـاتـــو
بــذا پــای قــلــب خستـــم
روزه ی گـــریــــمـــو بــــازم
روی شونه هات شکستــم...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,986
Posted: 14 Aug 2014 06:56
هوای نفسگیر—-غزل ترانه
هوا این روزا عجیبه که نفسگیر شده
توی سالای جوونی دل من پیر شده
شادیای دل من یکی یکی محو شدن
مونده این دیو غمی که توی زنجیر شده
عاشق خوندن و آواز قناری بودم
اما خوندنش برام بدجوری دلگیر شده
تابلوی توی اتاق خنده ی اجباری داشت
ولی درگیر غم خارج تصویر شده
آهوی دشت امیدم دیگه پیشم نمیاد
آخه یه صید کوچیک تو چنگ تقدیر شده
یه روزی بود آدما دور و برم زیاد بودن
حالا آدما که هیچ،دنیا ازم سیر شده
این روزا آینه هم جایی واسه من نداره
واسه نابودی من زمونه پیگیر شده
هوا این روزا عجیبه که نفسگیر شده
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,987
Posted: 14 Aug 2014 06:56
تصویر یک درد
اتاقی خالی از امید
یه قاب عکس تکراری
یه فیلم طنز و تن دادن
به لبخندای بی عاری
یه آینه پیر و فرسوده
یه گوشش عکس سه در چار
یکی تصویر درداشو
کشیده رو درو دیوار
یه پنجره با رقص باد
داره پلکاشو میبنده
گل کاکتوسم این روزا
داره رو طاغچه میگنده
یه جسم نیمه جون رو تخت
یه تخت خسته از این تن
شبو روزی که رد میشن
تو تقویمی جدا از من
دارم هر لحظه میمیرم
از این احساس بیزارم
من این دنیای بیمارو
به لطف رفتنت دارم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,988
Posted: 14 Aug 2014 07:01
شب کابوس
میدیدی غرق روزای سیاهو
اســیــر حلقه ی تـکرار بــودم
تموم حسم اون روزا همین بود
دیگـــه از زندگی بیــزار بــودم
تو از خوبی برام میگفتی اما
تو فریادم نمیـشنـیدم صداتو
نگاهم تو مسیر جاده گم بود
نــمیــدیـدم کنـــارم رد پاتـــو
مــنو آباد دیــدی از غم و درد
خرابــم کـردی و آبــاد کــردی
همیـشه با خودم درگیر بودم
مـــنو از بند مــن آزاد کــردی
تو یادم دادی اینو که همیشه
باید مهتــابو تو شـب آرزو کرد
بـایـد امیــدو تو روزای سخــتو
تو اوج نا امیدی جستـجو کرد
گذشتم با تو از شب های وحشت
تـو تـــاریـکی برام فانــــوس بــودی
تو عمق بی کسی هام پا گذاشتی
تو پــایــان شـــب کابـــوس بــودی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,989
Posted: 14 Aug 2014 08:29
همنشین کلاغ ها
کتابم پر شد از نتهای هق هق
صدای خیس و درد آلود یک مرد
صدایی که تو اوج پر زدنهاش
فقط دیوار خونه باورش کرد
امیدم ماه توی آسمون بود
که اونم پشت ابرا لونه کرده
میدونم اونم از من دلبریده
شبای بی فروغو بونه کرده
تموم آدما با من غریبن
دارم دنبال سایم راه میرم
برای رفع این تنهاییه محض
کلاغارو تو خونم راه میدم
صدای تیک تاک ساعت سرخ
توی سینم داره کمرنگ میشه
سرود لحظه های زنده بودن
برای بودنم دلتنگ میشه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,990
Posted: 14 Aug 2014 08:30
اشتباه
چطور باورم شه داری رد میشی
چطور باورم شه یهو جا زدی
واسم بهتره که بدونم چرا
بدونم چرا دل به دریا زدی
داری میری اما دلیلش چیه؟
بگو شاید اصلأ منم قانه(قانع)شم
بگو تا نتونم تو در وایسمو
نتونم جلو رفتنت مانه شم
چرا برمیگردونی روتو ازم؟
چرا داری آتیش به پا میکنی؟
خیال میکنی اینجوری حل میشه؟؟؟؟
به قرآن داری اشتبا میکنی
قدمهات داره نبضمو میشمره
بری من از این زندگی میگذرم
داری جونمو با خودت میبری
چطور جون سالم به در میبرم؟؟؟
نه اشکات داره روحمو میخوره
واسه من همه لحظه هارو بخند
به برگشتنت قلب من روشنه
برو خوبم اما درارو نبند
چرا برمیگردونی روتو ازم؟
چرا داری آتیش به پا میکنی؟
خیال میکنی اینجوری حل میشه؟؟؟؟
به قرآن داری اشتبا میکنی...
پایان
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟