ارسالها: 14491
#2,001
Posted: 4 Sep 2014 08:04
جای خالی
منو این سال تحویل و یه سفره بی تو خالی
منو غم های مرموزو ....دل حالی به حالی
..
منو تقدیر بی تغییر پر از روزای بیهوده
منو شبهای تکراری به کابوس تو الوده
...
منو شمای کم نورو روبان مشکی سبزه
تمومه کار من امسال ببین دستامو بی نبضه
...(منو تحویل سال نو که تحویلش نمیگیرم-تا وقتی جای خالی هست به سال کهنه زنجیرم)...
....
منو لیوان ابی که ترک برداشته از غمهام
به حدی از تو غمگینم که تنها باخودم تنهام
...
منو ماهی توی تنگ که خوب حالمرو میفهمه
اخه اون مثل من تنهاس چقد تنهایی بیرحمه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,002
Posted: 4 Sep 2014 08:10
بارون
اون روزی که تو رفتی دلخوشی دیگه ندارم
شدم ابر پر بارون............ میخوام بارون ببارم
شدم زنجیر اشکو غم شدم یه قطره ی بارون
که تو هر لحظه چشمامو ...به گریه میسپارم
...
...
از اون روزی که تو رفتی شبا با گریه میخوابم
برای دیدن چشمات........ پر از دلتنگی نابم
نمیدونم که شب بی تو چجوری میگذره اما.
برای لمس اغوشت هنوز بی تاب بی تابم
...
...
همه کارم شده هرشب با عکست جشن میگیرم
تو نیستی توی این خونه من از دوریت می میرم
تو دوریو نمیبینی .......که غرقم توی اشکو غم
همین کافیه که هرشب به خواب عشقتو میرم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,003
Posted: 4 Sep 2014 08:13
خونه ابی
فدا کردم خودم رو تا تو پای خونمون واستی
به طوفان میزدم اما تو خونمرو نمیخواستی
به جنگ هرکسی رفتم برای حفظ این خونه
چقدر پر پر زدم تا که بفهمی دل پریشونه
/././.
تواوج ترکش سختی دوست دارم بهت گفتم
تا وقتی من تو رو دارم بدون از پا نمیفتم
چقدرگفتم ولی انگار تو کر بودی نمیشنیدی
به پای خونه افتادم تو کور بودی نمیدیدی
/././.
غرورم زیر پا له شد شکست حرمت بین ما
نشست غم تو همین خونه چقد تاریک شده اینجا
چقدر بی رحم بودی تو همه عشقترو میبردی
همون لحظه که میرفتی چرا اشکامو میشمردی؟؟
/./././.
چقد بی اعتنام کردی به عکس هردمون تو قاب
دارم دیوونه تر میشم کجا رفت قرصای اعصاب
کجا رفت عشق دیروزت کجا رفت خونه ی ابی
از امشب من نمیدونم رو دستای کی میخوابی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,004
Posted: 4 Sep 2014 08:14
دو حس
یه روزی عاشقم بودی منم پای تو جون دادم
یه روزدستامو ول کردی من از چشم تو افتادم
چقدر بیرحم میخندی به این حالی که من دارم
اره مردم حواست نیست تو خوابم مرگ میزارم
ببین دل بستن اسونه ولی کندن چقدسخته
تو راه سختو میرفتی همین از تلخی بخته
یه جور بد منو انگار تو وابسته به خود کردی
میون راه ازم کندی نگفتم تو چه نامردی
همش دلواپست بودم که تسلیم غرورت شی
تو تسلم هوس بودی که میخواستی ازم ردشی
تو درگیر دوحس بودی به من که عاشقت بودم
چقدر عشقو چقدر نفرت ب من که لایقت بودم
بدون معنی عشق اینه که عاشق پای عشقش مرد
تو به عشقت چه می نازی همین عشق ابروتو برد...
چه روزا با تو تا کردم تو بد کردی به من هر بار
یه کاری دادی دستم که پشیمونم ازت صد بار
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,005
Posted: 4 Sep 2014 08:14
این روزا
تواین روزا داره چشمم ازاشکش سیل میسازه
درو دیوار این خونه داره به مرگ میبازه..........
تو این روزا که پژمرده گل عشق وجود من
صدای شر شر بارون منو یادش نمیندازه.....
****
**
تو این روزا که شبهاشو برای شعر بیدارم
برای گفتن حرفم عجب دلشوره ای دارم
نمیادتوی ذهنم جز همین فکرای بیهوده
برای لمس دلتنگیم کنارم عکس نمیزارم
****
**
تواین روزا همین ساعت صدام از بغض میگیره
نمیدونم که این عشقه یا داره عشق میمیره
چقدر تردید من دارم به روزایی که در پیش
به ایندم به این روزا که تعبیره یه تغییره...
.
.
.
.
.........
حالم خوش نیست تو این روزا کنارم باش
برای دلخوشیم باشو نزار تو این دلو تنهاش
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,006
Posted: 4 Sep 2014 08:15
نامه
یه خودکار توی دستم واسه گفتن از گذشته
واسه حرفای سیاهی که مسیره عشقوگشته
گفتن ازقولا وو حرفات همه بوسه های فیکت
از چشایی که ندیدن روبراه شدن از عشقت
**
کاغذم ک هی سیاشد پرت میشدبیرون خونه
این قدر گلایه دارم ک زیاده جا میمونه........
این قدر دلم پر که.از خودم از حرف مردم
کم میارم نمیتونم توهجومه غم میشم گم
**
پشیمونم از خودم که یه روز بودی عشق پاکم
حالاچی مونده ازون عشق اینجوری اسیره خاکم
که الان بغضم میگیره وقتی چشمامو می بندم
میبینم چشماتو اما واسه دلخو شیم میخندم
**
پشیمونم از شبایی خوابیدیم دوتایی با هم
چشم بستم روهوسهام.بد نکردم ب تو یکم
بد نکردم به تو اما خوب جواب منو دادی
الان چندماهه گذشته ولی تو نکردی یادی
**
اینارو گفتم بفهمی تو دو تا خط سیاهی
توی این جاده ی خالی تو مسیر اشتباهی
اینارو گفتم سبک شم عقده ها ازم جداشه
شاید اینجوری بشه که مرهمم بغضم نباشه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,007
Posted: 4 Sep 2014 08:16
تو تکرار نکن اشتباه منو
تو تکرار نکن اشتباه منو /یه چن سالیه توی راه هستم
میترسم بااین رفتا های تو/یه روز کم بیاری بگی خستم
تو اصرار نکن واسه راهی شدن/میدونم که جاده برات امن نیس
میدونم تحمل ندارم بری /برا این درو روی تو بستم
=====
.....
تو که ارزوت بوده خورشید شدن/چی شد که رو من سایه انداختی
بگو که چه جوری تویه این مسیر /توخونت رو تنهایی میساختی
تو که نور امید بودی برام/چرا بی هوا سردو خاموش شدی
توی برزخ خشک چشمای من/بگو که تو هرشب به کی باختی
====
....
توکه عمری بامن شدی هم نفس/یه مدت چرا حرف رفتن زدی
صدام کردیو بعد رفتی کجا/صدات کردمم حرفو به من زدی
توکه کم نمیزاشتی نسبت به من/کجاوو چجوری به کی باختی
چه راحت تو این برزخ لعنتی /لباس یکی دیگه رو تن زدی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,008
Posted: 4 Sep 2014 08:16
فریاد من
فریادم رسید به اسمونا.........از شدت تنها شدنم تو خیابونا
از حسرت دیدن محبت..........دارم سر میزارم به بیابونا.....
*-*-*+*+*
فریاده منو همه شنیدن........حراسون شدمو همه دیدن
دیدن که افتادم یه گوشه.......همه رفتنو به دادم نرسیدن
*-*-*+*+*
کسی کاری نکرد تو هم نکردی
تو کم نکردی از این همه دردی
که فکر رفتنه تو جا گذاشته..
فکر این که بری ..برنمیگردی
*-*-*+*+*
به دادم نمیرسی وقتی که دیدی
زمین گیرم تو اوج نامیدی.......
زمین گیرمو فریادم بلنده
تو هم میشنویو جواب نمیدی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,009
Posted: 4 Sep 2014 08:17
هنوزم....
میدونستی رو تو حساس بودم
واسه این دس گذاشتی رو ضع.فم
خودت رو میزدی به بیخیالی
نمدیدی که سردم پر در.دم
نمیدیدی چجور بخ بسته چشمام
با اشکایی که دارن سیل میشن
تویه مهمونیه اشکام نبودیو ندیدی
که چشمام بی تو ماتو بی تو کیشن
*****
....میدونستی میخوامت بینهایت
برا این کم محلیات شرو شد
دیگه هر کاری دوس داشتی میکردی
دلم با رویه دیگت روبه رو شد
میدیدی که عذابم میده حرفات
نمیدونم چرا؟خوشت میومد
من افتادمو تو خوشحال بودی
نگاتم دیگه زخماشو به من زد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,010
Posted: 4 Sep 2014 08:29
کم کم دارم حس میکنم
کم کم دارم حس میکنم/میخوای جداشی
از من دیگه بریدیو میری نباشی.........
دیگه تحمل نداری اینجا بمونی
میری چشامو از خودت ساده میرونی
..
کم کم دارم حس میکنم که پر دردی
دلیشو نمیدونم/ ولی سردی
اینو میدونم که دیگه اخر قصست
اگه از این خونه بری بر نمیگردی
..
کم کم دارم حس میکنم همش دروغ بود
کناره من بودی ولی سرت شلوغ بود
شبات گذشت کناره من روزات با اون
دلت چطو نسوخت واسه خاطره هامون؟
..
داری میری کناره اون/ خودم میدونم
دستاشو محکم بگیری گلم میدونم
رفتی نگفتی که چرا ازم بریدی
کجا نگامو پس زدی به اون رسیدی
.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 201 از 235