ارسالها: 14491
#2,081
Posted: 5 Sep 2014 08:29
دنیای ما
دنیا برام جای قشنگی نیست...وقتی نمیشه عاشقت باشم
وقتی نشه سهم دلم باشی...وقتی نمیشه لایقت باشم
دنیا برام جای قشنگی نیست...وقتی تو رو نشه نوازش کرد
وقتی نشه لباتو بوسید و...از عُمق دل تو رو ستایش کرد
دنیا برام جای قشنگی نیست...وقتی یه مرز، وسعت دنیامه
وقتی یه حسرت توو وجودم هست...که شب به شب کابوسِ رویامه
دنیا برام جای قشنگی نیست...وقتی که عشق توی دلا مُرده
وقتی که تبعیض...فقر...استبداد...آدمارو از یادِ هم بُرده
دنیا برام جای قشنگی نیست...وقتی سکوت، بغضِ توی سینه م
وقتی که فریادِ همه حرفا...از دوستی... چیزی نمی بینم
دنیا برام جای قشنگی نیست... وقتی که حکمِ مرگ... به هم دادیم
وقتی که ما محکوم به تبعیضیم...کی گفته ما انسانِ آزادیم
وقتی که عاشق باشی، توو دنیا...پوست و نژاد و رنگ بی معناست
دنیا اساسش مبتنی بر عشق...بوده و هست و تا ابد برجاست
دنیای ما دنیایی بی مرزِ...عشقِ که دلهامون و فتح کرده
کاشکی یه روز با تکیه بر این عشق... صلح و صفا به دنیا برگرده
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,082
Posted: 5 Sep 2014 08:29
تو نیستی!
توو این شبهای دلتنگی... با هیشکی دل نمی جوشه
تو نیستی!... با من این روزا...غم و غصه هم آغوشه
نمی پرسه کسی حالم...کی از حالم خبر داره!؟
یه لحظه خاطراتِ تو... منو تنها نمی ذاره
تو نیستی!... بی تو این خونه... برام مثه یه زندونه
قناری بی تو بُغض کرده... دیگه آواز نمی خونه
بی تو سر درگُم و گیجم... و از این زندگی خسته
انگار...خوش بختی از دنیام... با تو بارِ سفر بسته
تو نیستی و به یاد تو شبا با گریه بیدارم
از این روزای بی تو، من...به حدِ مرگ بیذارم
تو نیستی بی تو این روزا... چه بی اندازه افسردم
از اون روزی که تو رفتی... منم، هم پای تو مُردم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,083
Posted: 5 Sep 2014 08:30
ببار ای آسمون...!
ببار ای آسمون غم دارم امشب
که از این زندگی بیزارم امشب
توام مثه دلِ من بیقراری
گلوتو بُغض گرفته... غصه داری
ستاره با دلت امشب غریبِ
دلت از روشنایی بی نصیبِ
منم، مثه توام، امشب غریبم
زمونه عمریه داده فریبم
ببار ای آسمون غم دارم امشب
که از این زندگی بیزارم امشب
یه روز توو سینه ی من آرزو بود
یه یاری خوش دلو...خوش رنگ و رو بود
یه روز توو سینه ی من آرزو بود
به چشمم هر چه بود...او بود و او بود
ولی از من جدا افتاده امشب
به عشقِ دیگه ای تن داده امشب
بمونم با غمش، یارب روا نیست
بجز مرگ واسه دل، دیگه دوا نیست
ببار ای آسمون غم دارم امشب
که از این زندگی بیزارم امشب
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,084
Posted: 5 Sep 2014 08:31
روز تولدت شد!
روز تولدت شد!... نیستی ولی کنارم
کاشکی میشد جوونم رُ... هدیه واست بیارم
روز تولدت شد!... اما تو نیستی پیشم
دوباره باز به قابِ... عکسِ تو خیره میشم
اگرچه دنیا نذاشت....کنارِ هم بمونیم
ترانه ی تولد...کناِر هم بخونیم
میخوام که توی رویام... برا تو جشن بگیرم
توو لحظه های با تو... هزاردفه( دفعه) بمیرم
من باشمُ تو باشی ...یه کهکشون ستاره
خنده از اون لبامون...سبد سبد بباره
تو شمع هاتُ فوت کنی... خندتُ باز ببینم
گل بوسه از سرِ شوق...از رو لبت بچینم
تولدت مبارک... ای شاه پریِ رویام
کاشکی بودی! که بی تو!...چه سوت و کورِ دنیام
تولدت مبارک... هر چند جداییم از هم
یه روز می یاد که دستِ... همو بگیریم... بازم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,085
Posted: 5 Sep 2014 08:33
شَک...!
بریدم!....خسته شدم!....از این همه رنج و عذاب
از گریه های هر شبم....رو بالشم...توو تختخواب
چند ساله که برای هم....ما بدتر از غریبه ایم
چی بگم از حالِ دلم...بدجور خرابم...چه خراب!
شاید توام مثه منی...توام داری درد می کِشی
واسه همین تو مثه من...خودت رُ میزنی به خواب
از من چی دیدی که مگه... اینجور عذابم تو میدی!
سهم من از حضور تو....درد و غمِ...با اعتصاب!
عشقِ تو واسه من بجز...استرس و عذاب نداشت
چند ساله مصرف می کنم...قرصای ضدِ اضطراب
چرا تو اینقد(ر) به منِ....بیچاره بدبینی آخه
از لطف این شَکای تو...زندگیمون، شده سراب (شک های)
این چند ساله محال نبود...دستت به روم بلند نشه
هر کی که میشنید، قصه مو...دلش می شد برام کباب
اصلاً تو خوبی...بهترین،آدم روی زمین تویی
بذارم به حالم بمیرم...فرو برم توو منجلاب
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,086
Posted: 5 Sep 2014 08:34
ببین ای دل چقد ساده شکستی!
ببین ای دل چقد ساده شکستی
بپا اون بی وفا عمری نشستی
دیدی ساقه جونتو شکستش
دیدی تنهات گذاشت و ساده رفتش
همه حرفای اون مکر و ریا بود
دل اون خالی از مهر و وفا بود
(نَنال از بخت شومت ای دل ای دل
نَخور افسوس گذشته ها گذشته
نَشین غمگین که فردا فرصتی نوست
به غَم خوردن گذشته برنَگشته)
چه زود طی شد بهارِ آرزوهات
خزون شد گلشن امید و رویات
چه زود رها شدی توو موج غمها
شدی بی هم نفس...تنهای تنها
همه دنیا به چشمِ تو سیاه شد
پس از اون همدمِ تو اشک و آه شد
(نَنال از بخت شومت ای دل ای دل
نَخور افسوس گذشته ها گذشته
نَشین غمگین که فردا فرصتی نوست
به غَم خوردن گذشته برنَگشته)
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,087
Posted: 5 Sep 2014 08:37
بی تو...!
میخوام حرفِ دلم رُ صادقانه
بهت بگم بی عذر و بی بهانه
میخوام خجالتُ کنار بذارم
بهت بگم چه حسی به تو دارم
دنیام کنار تو یه رنگ دیگه ست
طرحِ چشات برام یه طرح ویژه ست
طرحِ چشات برام یه طرحِ خاصه
همونی...که یه عمر دلم می خواسه
تو سهم من از عشق روی زمینی
تو بیستی...محشری....صدآفرینی
بی تو شبا ی من هم رنگ یلداست
یه چشمم خون...یکیش از غصه دریاست
همه رویای قلب من همینه
که مِهر من توو (به) قلب تو بشینه
بِشی خورشید و گرمابخش دنیام
بیا کنار من که خیلی تنهام
یه عمری خواسته م از خدا تو بودی
الهام بخشم توو هر شعر و سرودی
بیا که عشقُ من با تو شناختم
دل و دینم رُ به چشمِ تو باختم
بی تو شبا ی من هم رنگ یلداست
یه چشمم خون یکیش از غصه دریاست
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,088
Posted: 5 Sep 2014 08:37
مرزِ جنون
چند روزه میگم می تونم....میشه...نه! انکار میکنم
برا فراموش کردنت....تمرین و تکرار میکنم
حال من اصلاً خوب نیست...بعد تو بهتر نمیشه!
کابوس هر شبم شده...رفتنت واسه همیشه
واسه ی درک رفتنت...میگم که عادت میکنم
منی! که قبله ام تویی... تو رو عبادت میکنم
میگم که از یادم میری...این روزگار و رسمِ شه
میگم شاید با رفتنت...همه چی باز دُرس(ت) بشه
رفتی و رفتنت برام...چاره بجز گریه نذاشت
آخه بگو که قلب من... واست چی آخه کم گذاشت
بعد تو انگار که دلم... به تهِ خط رسیده بود
کارِ من از رفتنِ تو...تا به جنون کشیده بود
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,089
Posted: 5 Sep 2014 08:39
خستم!
خستم از دورنگیا و این همه دوز و کلک
بس که پیشِ هر کَس و ناکَس خدایا خم شدم
جُرم من سادگی و یه رنگیه بهم نخند!
نه محاله اینکه دنیا، دست به دست تو بدم
باید این زمونه گرگ بود من نمی خوام گرگ بشم
یا یه وقت بازیچه توو دستای این و اون بشم
بس که توو خودم شکستم دل شده ویرونه و
دارم عشق و توو وجودم لحظه لحظه می کُشم
هر چی جنگیدم باهات دنیا دیگه من بسمه
بعدِ یه عمر جنگ باهات پرچمِ صُلح به دستمه
آخ که هر چی که سرم اومد از رو سادگی بود
تاوانِ این قلبِ سادم این دلِ شکسمه
عشق من دووم بیار دنیا اگه با ما نساخت
سنگای ریز و دُرشت جلوی راهمون گذاشت
وایسا و کنار من به عشق پاکم تکیه کن
باید این روزای سخت همدیگه رو تنها نذاشت
ای خدا بیا دوباره دستِ خستم و بگیر
بیا و مرهم بشو پای دلِ خستم بشین
من نمی خوام چشمِ خیسم پیشِ مردم دیده شه
خستمو...شکستمو...این حال زارم و ببین
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,090
Posted: 5 Sep 2014 08:44
ای دختر مثه پری!
ای دختر مثه پری
بس که تو ناز و دلبری
داری تو با ناز و ادات
دل از توو سینه می بری
ای دختر کاکُل زری
از همه خوشکلا سری
از همه دخترای شهر
یه سر و گردن بهتری
وقتی که تو ناز می کنی
گُل از گُلم وا می کنی
می خوام بهت رازی بگم
توو بوق و کرنا نکنی
جام شرابِ لبِ تو
منم توو تاب و تبِ تو
می خوام اجازه گر بدی
یه بوسه از رو لب تو
من تو رو خواستم از خدا
با خواهش و نذر و دعا
بدون برا تو حاضرم
جوونم و من کنم فدا
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟