ارسالها: 14491
#2,121
Posted: 25 Sep 2014 07:45
دیر اومدی
یه عمری سهم من ازت ..... سرزنش و گلایه بود
من عاشق تو بودم و ..... دل تو جای دیگه بود
عین خیالتم نبود ...... چی به سرِ دلم میاد
کاش میدونستی یه نفر ..... تورو واسه خودت میخواد
موقع رفتن ندیدی ..... که اشک حسرت میریزم
آخ که تا زنده ام باید ..... از این جدایی بسوزم
حالا سراغم اومدی ..... که دیگه خیلی دیر شده
بهت میگن که عاشقت ..... تو چنگ مرگ اسیر شده
تو لحظه های آخرم ..... دست توی دستام میذاری
بار سفر بستم و تو ..... میخوای منو نگه داری
توی چشام زُل میزنی ..... میگی که حقت این نبود
واسه یه بارم که شده ..... حق با توئه اما چه سود ؟!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,122
Posted: 25 Sep 2014 07:45
عشق داره آتیش میسوزونه
میخواستم بی قراری رو، بگیرم از دل تنگت
بشم تنها رفیق تو ، رفیق صاف و یکرنگت
میخواستم بی ریایی رو بخونی از توی چشمام
بدونی هر چی خوبیه ، واسه تو از خدا میخوام
میخواستم سوژه شعرام ، فقط چشمای تو باشه
همون چشما که عشق از توش ، مثه فوّاره می پاشه
میخواستم سهم تو ازمن ، همیشه باشه آرامش
نگاهت رو نگیر ازمن ، زیاده راستی این خواهش ؟؟!
ولی عشق این وسط انگار، داره آتیش میسوزونه
چشاتو دائم از دستم ، با هر کاری میرنجونه
همش حرفای من پیشت ، یه جور تعبیر بد میشه
توی این امتحان انگار ، دلم هر روز رد میشه
بیا و خوب من یکبار ، دل تنگم رو باور کن
بدون قلبم تو رو میخواد ، یکم صبرت رو بیشتر کن
اگه از کل دنیا هم ، برامون غصه می باره
توکل کن خدا باماست ، تنهامون نمی ذاره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,123
Posted: 25 Sep 2014 07:49
غمهاتُ پَر دادم
نمیدونم چرا از چشمت افتادم !
چرا لبخندهات سهم نگاهم نیست ؟!
چرا دستای گرم و مهربون تو
دیگه وقت پریشونی پناهم نیست !
کنارت موندم و غمهاتُ پر دادم
تموم اون روزا که غرق غم بودی
بجاش وقتی دلم از غصه پرخون شد
تو از روز و شبام همّیشه کم بودی
مثه خیلی از این زنهای امروزی
نمیخوام فک کنی تو کَندَن استادم
نمیخواستم وبال گردنت باشم
من حتی هدیه هات ُ پس فرستادم
حالا هم جز خوشی ت چیزی نمیخوام من
فقط گاهی یه یادی از دلم کن باز
اگه جای کسی رو دیدی تنگ کردم
برو تنهام بذار اونوقت ولم کن باز
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,124
Posted: 25 Sep 2014 07:49
به خاطرت جوون میشم
آهای تو که از راه دور اومدی
با یه بغل شادی و شور اومدی
اومدی اما یه کمی دیر شد
نبودی و یکم دلم پیر شد
اما حالا جوون میشم دوباره
غصه تو قلبم دیگه جا نداره
تا اومدی پر کشیدن غصه هام
هدیه ی تو سبد سبد بوسه هام
با تو میشه به قصه ها سفر کرد
جا خالیِ هر چی که نیستُ پر کرد
الهی که همیشه زنده باشی
تو زندگی همش برنده باشی
از این به بعد سوژه ی شعرام تویی
از ته دل اونی که میخوام تویی
تو آخر تموم خوبیهایی
دوسِت دارم ، فدات بشم الهی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,125
Posted: 25 Sep 2014 07:51
من فقط به تو دل بستم
اینجــــــوری سر به سر دلـــم نذار
میدونی که بیشتر از جون میخوامت
مثــــه تک درخت خشکِ تو کویــــر
که داره حســـرت بارون میخــوامت
میـــون این همه عشقِ جورواجور
من فقط دل به تو بستم نفســـم
روز و شب وقت دعـــا ، سـرِ نماز
از خـــدا من تورو خواستم نفسم
این روزا خیلـــــــی دلم تنگه برات
کاش میشد به خواب من می اومدی
کاش میشـــد با اون دل مهربونت
یه ســــری هم به دل من میزدی
من کــه ادّعا نمی کنـــم ولــی
واسه تو که کم نذاشتم گلِ من
من به خاطرت همـــــه غرورمو
حتی زیر پا گذاشتــــم گلِ من
به خدا قسم پشیمون نمیشی
بیا مردونگی کن با من بمـــــون
دلِ عاشق این روزا خیلی کمه
نفسم قـــدر دلِ منـــو بـــدون
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,126
Posted: 25 Sep 2014 07:52
نفرت
میتونستی محــرم دلم بشــی
بمونی نیمه ی کاملــم بشــی
بخــدا میشه یه رنگ و ساده بود
میشـــه با ثبات و با اراده بـــــود
اِنقده سخته که مهربون باشی ؟
با همه همدل و همزبون باشی ؟
اِنقده سختـــه ینی آدم بـــودن ؟
توی هـر مشکلی یار هم بودن ؟
نمی شد یعنی خیـــانت نکنی؟
بد نشی ، به کینه عادت نکنی؟
نمی شد یعنی خدا رم ببینی؟
مثـــه آدم سرکــــارت بشنی ؟
خیلی خواستم که تحملت کنـم
راه بیـــام باهات تا عاقلت کنــم
ولی اصلا دلت آمــــــــــاده نبود
خشتتو ،معماره،کج گذاشته بود
تو دیگه عـــوض نمی شی تا ابد
بـــرو گمشــــو ، متنفّــــرم ازت
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,127
Posted: 25 Sep 2014 07:52
بوی عطر زنانه
عشق من دیشب آخرین شب بود ... وعــده هـای دروغ می دادی
وعــــده از عشق ظاهراً گـــــــرمُ ... در عمـــل بی فروغ می دادی
قصــــــری از آرزو بنــــا کــــــردی ... روی آن حـــــرفهای بی پـــایه
رو نکردم دلـــم چگونــــه شکست ... چون درختان خشکِ بی سایه
تــــــو مقصّـــر نبــــــوده ای آری ... من تو را اینچنیـــــن پرستیــــدم
در خفـا اشکُ آهُ حسرت ُ غـــــم ... روبه رویت همیشــه خندیــــدم
در دلم هیـچ شوق ماندن نیست ... بــــرو عشـــــقم دگـــر تو آزادی
تو گمــان کــن که مــن نفهمیدم ... بـــوی عطــــر زنانـــــه می دادی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,128
Posted: 25 Sep 2014 07:54
عاشق ترین دل
مثل گذشتــــــه دیدنت ، هنوز شادم می کنــــه
به دل میگم حتما اونم ، گهگاهی یادم می کنـــه
با این خیالا دلِ بیچـــــــاره مو آروم می کنـــــــــم
با اینکه تو مقصری ، من دلُ محکـوم می کنــــــم
بهش میگم تو لایقِ اونهمــــــــــه احساس نبودی
اونیکـــــــه میخواستی بودُ، اونیکه میخواس نبودی
اما خودت خوب میدونی ، ریشه مشکل از کجاس
آره درستـــــــــه این دلِ سنگِ توئه که بی وفاس
امّا بازم دیـــــر نشده ، هنوز دلم تو رو می خــواد
هنـــــــــوز تند تند میزنه ، وقتی صدای پات میــاد
بیــــا که مثلِ پیشترا ، بازم دوسم داشته باشی
نــــذار عاشق ترین دلِ دنیا رو کم داشته باشی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,129
Posted: 25 Sep 2014 08:04
نردبون ترقی
تو که معنــــی لحظه هـــــای منی
چرا بعضــــــــی وقتــــا گُمِت میکنم ؟
همش روزو شب در خودم میشکنم
ولــــی در عــــــوض محکمت میکنم
یه چیز عجیبـــی تو این رابطه ست
یه شیرینـــــیِ نقضِ بی انتهـــــــا
یه چیــــــزی مثـــه رد پای خداس
توی خلســـــه ی نابِ بعد از دعا
میدونـــــم یه روزی تو بایـــد بری
بری سرنوشتت رو پیــــــدا کنی
شاید یاد من هم بیفتی یه وقت
میتـــونی منو حتّی حاشا کنی !
نمیخـــــوام به اون روزها فِک کنم
به این حال خوبی که دارم خوشم
تو این لحظــــه هایی که مالِ منی
تو رو سمت خوشبختیــــا میکشم
من عاشق میمونم به تـــــو تا ابد
چه ترکم کنی ، چه بمونی پیشم
تـــــو تا قلّـــــه ی آرزوهــــات بــرو
خــــــودم نردبونِ ترقّی ت میشـم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,130
Posted: 25 Sep 2014 08:05
آخر عاشقی
من نمیگم چرا دوســــم نداشتی ... یا نمیگم واسه چی کم گذاشتی
میگم چرا آخر عشق این میشه ؟.. این یکی به اون یکی بدبین میشه؟
آره درستـــــه رفتنت ســــــاده بود ... اما دلــــم دل به دلت داده بـــود
دلم شکست دل نسوزونده رفتی .. این دفعـــــه شعرامو نخونده رفتی
رفتی نگفتی آخرش چی میشه ؟.. هم نفس بی کسیام کی میشه ؟
من که بجز تو کسی رو نداشتم ... سر روی شونه ی کسی نذاشتم
از نظر من عاشقی دروغ نیست ... دورو برم که مثـــل تو شلوغ نیست
یه بغضـــــی چند وقته توی گلومه ... خوشبختی تــــــــــو تنهــا آرزومه
بعدِ خــــدا تنهـــــا عزیزم بودی ... قربون چشمات ! همــــه چیزم بودی
اما نخــــــواستی بمونی کنارم ... باشه گلـــــم ، گلایــــــــه ای ندارم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟