انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 215 از 235:  « پیشین  1  ...  214  215  216  ...  234  235  پسین »

Song Writer | ترانه سرا


زن

 
تظاهر

حـسی تـو ایـن روز و شبا افتاده به جونم
که قـصـد داره روبـری قـلـبِ من وایـسـتـه
داره تـــمـومِ سـعـیـشـو مـیـکـنـه تـا بـازم
قانَم کنه که بـدگـمـانی های من راسـتـه

امـا تـو تـنـهـا قــهــرمــانِ خـوبِ رؤیـاهـام
ایـن دیـو بـادسـتـای تـو بـایـد که نابود شه
بـایـد تـو هـرچـه زودتـر کـاری کـنـی بـلـکـه
اون لحظه ی موعود برای هردومون زود شه

اون لـحـظـه که رؤیـایِ زیـبـایِ یـه عـمـرِ من
با یه تـلـنـگـُر توو دلـت میره که تـعـبـیـر شه
اون لحظه که میلادِ احساس نجـیـبِ توست
تا باور خـوشبـختـیِ مـن با تو تـفـسـیر شه

حـسی تـو قـلـبـم میگه که هـرگـز نـذارم تا
چیزی مث شک تو دلم جا خوش کنه هردم
باید بازم درگـیـرِ عـشـقـت شم یه جوری که
از هـر مـسـیـری که بـرم بـاز بـه تـو بـرگـردم

تـردیـد نـکـن احـسـاسـتـو رو کن واسه قلبم
قـلـبـی که عـمـریـه خـودش درگـیـرِ چشماته
تنها تـظـاهـُر مـیکـنـی که عـشـقِ پـــاکِ من
مـثـلِ یـه زنــجــیــرِ گــره خــورده بـه پـاهـاتـه

بسه تمومش کن یه بار روراست باش با من
اقــرار کـن تــمــومِ تـو درگــیــرِ ایـن حــسـه
جـوری بـشین توو بـاورم تا عشق معنا شه
جـوری که بـاشی تو خـودت راویِ این قـصـه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
مـُبارکه تولدِت

دوبـاره پـایــیــزه و دیـدنـیـه حــال و هــوام
تبِ شعرام این روزا درگیره با یه احساسه
صـدایِ قـدمـهـایِ قشنـگِ پـایـیـز مـیگه که
روزِ مـیـلادِ تـو کـم کـم داره از راه میرسـه

داره از راه مـیـرسـه شـُـروعِ پـایــیــزیِ تـو
رگِ ایـن ثـانـیـه هـا رو بـا تـو پـیـونـد میزنم
میتکونم گــَردِ یِـک سال دیگه از عـاشقیمو
از تـو لـحـظـه هـایِ نـارنـجـیِ شاعر شدنم

*مثِ هر سال تو خیـالـم واسه تو جشن میگیرم
پــُرِ بــُغــضــم مــثــلِ اون بــادکــنــکِ تــولـــــدِت
تـو هیـاهـو،یک به یک شمعـا رو فوت کن تا منم
تـویِ ایـن ســکــوت بــگـم مـُـبــارکــه تـولــــدِت*

مـیـونِ بـالِ کـدوم فـرشـتـه نـقـاشی شدی
کـه قـداسَـتِ نـگـات،آیـنـه ی اعـجـازِ مـنـه
از کـدوم بـهـونـه هـا سـر درآوردن دلِ مـن
کـه تـو بـاورِ وجودت نـبـضِ شـعرام میزنـه

قـسـمـتـم نـبـود بـمـونـم تـو کـنـارِ لــحـظـه هات
تـا بــرات تـــمــومِ پــایــیــزُ چــراغـــونــی کــنــم
شعرِخوشبختی رو با سمفونی هایِ خنده هات
با صــدایِ نـفـسـایِ گـرمـت هـمـخـونـی کــنــم

*مثِ هر سال تو خیـالـم واسه تو جشن میگیرم
پــُرِ بــُغــضــم مــثــلِ اون بــادکــنــکِ تــولـــــدِت
تـو هیـاهـو،یک به یک شمعـا رو فوت کن تا منم
تـویِ ایـن ســکــوت بــگـم مـُـبــارکــه تـولــــدِت*
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
احساستو بسپُر به من

احساسِتو بسپُر به من/بی شـک،بـدونِ واهِمه
مقصد همینجاس،قلبِ من/گرچه برایِ تو کمه

بی تـو تـمـومِ شـعـرام/بی انـتـهان،بی قـافیه
بمون که از دنیا فقط/سهمَم تو باشی کـافیه

تو باش اینجا تادیگه/بساطِ غم تعطیل بشه
هـر عاشقونه گفتنم/با اسـمِ تو تکمیل بشه

بگو که حرفِ رفتنت/تنها تو حدِ شایعَس(شایعه س)
تو که بری این اتفاق/تازه شروعِ فاجِعَس(فاجعه س)

ثابت بکن بیهوده نیس/عشقِ نشسته تو دلم
اینکه فقط با اسم تو/شـعـرایِ من خـورده قلم

احساسِتو بسپُر به من/به این کـه اینجا وایـْساده
اینکه یه عمر لـحظاتِشو/واسه همین لحظه داده
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
سؤال

بعضی وقتا باخودم فکر میکنم
چجوری یه عمری عاشق تواَم؟
وقتی چشمات اینو بم نشون میده
نــمـونـم که آیـــنـه ی دقِ تـواَم

نــمـونـم که تـرسِ مـونـدنـم داره
واست تبدیل به یه دَغدَغه میشه
شــاهِ شـطـرنـجِ غـرورِ تـو دیـگـه
داره کم کم فکرِِ یه حُـقـه میشه

بـا سـکـوتِ پـر از تـردیـدِ نـگـات
جـوابِ دلـم رو حـالـی مـیـکنی!
نمی فهمی انـگـاری با رفتـنت
پشتِ احساسمو خـالی میکنی

هیچکی تو دنیا نبود به غـیرِ تو
تــمــومِ آرزوهـامــو لــه کـنـه
واسه حرفایی که بغض شد توگلوم
نخواد حتی کمی حوصله کنه

چجوری یه عمره که ترانه هام
فـقط با اسـمِ تو میخورده قـلم؟
تورو یه عمر،چجوری میخواستمت؟
وقتیکه رد میشی ساده از دلم!

اگـه تـو لایـقِ عـشـقـم نباشـی
واسه این دلم چه تو جیهی دارم؟
بعضی وقتا با خودم فـکـر مـیکنم
واسه این سؤالا توضیحی دارم؟!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
گفته بودم

گفته بودم حالا که میخای بری
نبینم باز اومــــدی ســراغِ مــن!
حالا برگشتی میگی پشیمونی؟!
بــرو و دردی نـــذار رو داغِ مــن

دلم پیر شد پایِ عمری خواستنت
اومــدی امـا دیـگـه دیـر شـده بود
سایه ی مـهـیب و سـنگینِ نـگـات
به پـایِ دلـم یه زنـجیــر شـده بود

حالا برگشتی پیشم که چی بشه
من دیـگه واسـه تـو چیــزی نـدارم!
از این برزخـی که تـو ساختـی برام
انـــگــاری راهِ گــــریــــزی نـــــدارم

دیـگـه هــیـچ فـایـده نـداره بودنـت
دیـــگــه آرزو نـمــیـکــنـم تـــو رو
خیلـی وقتـه حسِ من مرده دیگه
از هـمـون راهـی که اومـدی بـرو

کـم آوردم پـیـشِ بـی تـفـاوتـیـت
طفـلـکِ دلـم چه زخما که نخورد
سـیـلِ سهـمنـاکِ غـرورِ تو دیگه
بـاخــودش تــمـــومِ آرزمـــو بــرد

حتی حـاضـر شده بودی باهـمه
روح و احسـاسِ من بـازی بکنی
از هـمـون راهـی که اومدی برو
حـق نـداری اعـتـراضـی بکـنی!

گفته بودم که میری، نیای دیگه
تـمـومِ خـاطـره هـامـو خـط بـزن
ایـنـدفـه بـرا هـمـیشـه قیـدمـو
بی چون و چرایی،بی زحمت بزن!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
معجزه ی زندگی

کی میگه حتی لحظه ای ، من بی تو زنده باشم
تو نیستی و واسه دلم ، بهونه می تراشم

میخام حضورت همیشه ، لمس کنه شعرای منو
چشمای نازنین تو ، میسازه دنیای منو

نگاه مهربون تو ، تموم دنیای منه
اسم قشنگت نازنین ، عادت لبهای منه

***میخام تو خوبم به کسی ، به غیر من فکر نکنی
مدیون احساسم نشی ، یه وقت نری دل بکنی

تو لحظه ی شکفتنی ، عادت شعرهای منی
می میرم ازنبودنت ، به رفتنت فکر نکنی***

چشمای تو معجزه ی رسالت زندگیه
هر آیه ی نگات برام ، نزول وحی شادیه

کی میگه حتی لحظه ای ، به فکر تو نباشم
لحظه ی مرگم وقتیه ، که از عشقت جدا شم

رو بوم عاشقونه هام ، خیالتو نقش میزنم
باهرنفس که میکشم ، تورو به قلبم میدمم

***میخام تو خوبم به کسی ، به غیر من فکر نکنی
مدیون احساسم نشی ، یه وقت نری دل بکنی

تو لحظه ی شکفتنی ، عادت شعرهای منی
میمیرم ازنبودنت ، به رفتنت فکر نکنی***...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
محراب

مــثل یک جــرقـه توی ذهـن شـاعـرها
بی هوا میای و باحسم عجین میشی
به سـتایش میکـشـونی روح شـعرامـو
ندونـسـته بانـی خـلق یه دین مـیشی

تـو هــمــون حــادثــه ی بـلاعـلاجــی که
خـیلی وقتـه مـبتـلا شــده به تو شـعـرام
حرف یک روز و دوروز نیستش و مدتهاس
ازدوتاچـشم قـشنگ سـاخته شده دنیام

حــــس و حــال مــــلــکــوتـی نــگــاه تو
مـــنو مـی بره به مــــحــراب پرســتیـدن
تـــمـوم فــرشـــته ها قـداسـت شــون رو
به چــشـای نـاز و مـعـــصـوم تو مـدیـونن

***هرچی عاشقونه هس،گم میشه تو چشمات
پیـــشـت این همـــــه تـــرانـه هامــــو مــــی بـازم
جــا شـــــده یـه دنـــــیا شــــــعــر تـوی نـگــاه تـو
من با هــــر پـلـک زدنــت قافـــیه می ســـازم***

اونقده خواســتنی هـستی واســه قـلــبم که
اینـــــجــوری نـــبودنــت عــــین مـجـــازاته
ســــهـمـم از بهـشــتو مــیدم به ازای تو
بـــخـدا قــسـم بـهـشت مـن تو دسـتاته

هــمـه ی حـــواس مـن پـرت نـگـاه تـوس
بـگـو هـسـتـی تـاهـمـیشـه پا به پای من
با هـمه بی کسی هاش میجنگه قلبم تا
اســم تـو مـیشـه رفـیق لـحـظه هـای من

***هرچی عاشقونه هس،گم میشه تو چشمات
پیـــشـت این همـــــه تـــرانـه هامــــو مــــی بـازم
جــا شـــــده یـه دنـــــیا شــــــعــر تـوی نـگــاه تـو
من با هــــر پـلـک زدنــت قافـــیه می ســـازم***
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
نژادی از زلیخا

من آغاز یه احساسم
منو بی وقفه باور کن
تموم خستگی هامو
بیا و یک شبه درکن

فقط تو میتونی با یک
نگات بسازی دنیامو
بگیری تو دوتا دستات
همیشه نبض شعرامو

میخام رو شونه های تو
رها شن چشمای خیسم
کمک کن تا همیشه از
تو و چشمات بنویسم

بدون لمس آغوشت
غزلهام تشنه ی واژه ن
مث متروکه هایی که
پی برخورد یک موجن

من اغاز یه فصل از عشق
منو بی وقفه خواهش کن
بیا احساس خوابیده
تو این شعر و نوازش کن

بیا تا حس کنی روح
قشنگ توی شعرامو
بیا بی وقفه باورکن
نژادی از زلیخا رو...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
بذار یادت از من فراموش شه

همه عمر نقش خیال تورو / با احساس رو بوم دلم میزدم
تو خطی بکش بعد از این رو دلم / بذار تاوون اشتبامو بدم

همینجوری سنگ باش با قلب من / فراموش کن بعد از این اسممو
بده گوشمالی به احساس من / که پیداش نشه بعد از این سمت تو

بکش خطی رو آرزوهای من / اجازه نده باز هوایی بشم
نذار مانعی سد راهم بشه / اجازه بده زود راهی بشم

خودت مانعی شو که سمتت نیام / تو که دست ردی زدی رو دلم
واسم فرصت اعتراضی نذار / تا آخر برو این مسیر رو گلم

بذار تا پر از حس نفرت بشم / یه کاری بکن با دلت بد بشم
بذار یادت از من فراموش شه / کمک کن یه جوری ازت رد بشم....

اگه دیدی بازم دلم پیشته / بزن سیلی به قلب و احساسم
منو هرجادیدی نیاریم به جا / بگو که تورو نه نمیشناسم

خودت جوری اینو بم القا بکن / که قلبم همیشه ازت محرومه
نذاری بیاد سمتت افکار من / بگو این حوالی ورود ممنوعه!

یه جوری نشونم بده اشتباس / همین حس خوش بینی های منو
همیشه تو بد با دلم تا بکن / همیشه همه جا ازم بد بگو

بذار تا پر از حس نفرت بشم / یه کاری بکن با دلت بد بشم
بذار یادت از من فراموش شه / کمک کن یه جوری ازت رد بشم....


پایان
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
ترانه سرا
حسین عباسی بائی*****بیوگرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 215 از 235:  « پیشین  1  ...  214  215  216  ...  234  235  پسین » 
شعر و ادبیات

Song Writer | ترانه سرا

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA