ارسالها: 14491
#2,231
Posted: 11 Dec 2014 10:51
برزخ
وقتی غرق میشه غروبی ، توی اقیانوسی از خون ،
وقتی که له میشه خاکی ، زیر چکمه های بارون ،
وقتی رو پیشونی ِ شب ، ماه سربی نقره داغ نیس ،
وقتی تُو خواب مترسک چیزی جز رنگ کلاغ نیس ،
وقتی پاییز میشه طاعون ، واسه قتل عام برگا ،
وقتی برف کفن می دوزه ، قدّ قامت درختا ،
وقتی تابستون میاد و فصلای من بی بهاره ،
وقتی تُو باغچه ی قلبم ، خط به خط ترک می کاره ،
وقتی که پلکای خسته م ، بغض سنگی تُو گلوشه ،
وقتی سایه هم لباس ِ – شب – تن روزام می پوشه ،
وقتی جغد قصه میخونه واسه لالاییه کوچه ،
وقتی حل میشه وجودم ، توی تنهاییه کوچه ،
وقتی مزه ی خیالت ، عسله به طعم قهوه ،
وقتی تُو قاب نگاهم ، عکس لبخند تو محوه ،
وقتی که دفتر شعرم ، صفحه ی خالی نداره ،
قلمم مونده تُو مشتم ، واسه رقص حالی نداره ،
اینا چیزی جز نشون ِ برزخ تنها شدن نیست
یعنی اینکه دیگه قلبت ، یه تپش هم مال من نیست
منو از اوج وجودت کنج انتظار گذاشتی
کاش تُو گلدون خیالم یه خداحافظ میکاشتی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,232
Posted: 11 Dec 2014 10:52
زنگ آخر
باغ ترانه مو خزون ، گُل کرده از سکوت ِ سرد
بی تو نمیشه فصل من ، اینجا بهارو شعر کرد
یه چیزی هست ، یه حسّی که ، دلم ازش خیلی پُره
بدون تو سهمم ازش ، تصوره ... تظاهره
بازم که پرسه میزنی ، میون انشاهای من !!
وقتی که دلتنگ تو ام ، مشق چشامو خط نزن
بعد از تو خورشیدو کسی دیگه به اسم صدا نکرد
رو پلک باز پنجره ، مُشت نسیمو وا نکرد
بعد از تو رسم ماهیا ، تُو حوض ، تشنه مُردنه
قرارِ آینه ها با هم ، تن به غبار سپردنه
چقد به آسمون میاد ، اون چادر ستاره دار
یلدای بی سَحَر نشو ، فانوس خوابمو بیار
تُو خواب ، خوشم ؛ آخه چشات وقتی سراغ من میاد
سر به سرم میذاره تا یه جوری از دلم در آد
کلاس درس فاصله ، یه روز تموم میشه ، بخند
دوباره من ، دوباره تو ، یه زنگ تفریح بلند !
دفتر انشامو کی برد ؟! دفتر مشقمو کی بست ؟!
صدای زنگ آخرت ، غرور بغضمو شکست
اینجا تُو اخم آسمون ، بارون یه رویای تره
واژه به آخر که رسید ، ترانه مُردن بهتره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,233
Posted: 11 Dec 2014 10:52
زندگی
زندگی ، گاز زدن من به یه سیبه مگه نه ؟!
قصّه ی عشق همون دلبر و دیوه مگه نه ؟!
گلدونای لب باغچه رو به باغ
جشن پروانکای دور چراغ
حسِّ گشتن دنبال پرّ ِ سپید
تُو سراپای غرورِ یه کلاغ
زندگی ، سیگار روشن رو لبِ رُفتِگره
مثِ پرواز ، مثِ پَر ، تُو بازیِ کلاغ پَره
صدای چرخای پیر ِ گاریه
شایدم آهنگ رستگاریه
دوباره دعواهای همسایمون
مرد همسایه غمش نداریه
زندگی ، تُو صف طولانیِ نون وایسادنه
به بغل دستی تُو امتحان – تقلب دادنه
انتظار ، که زنگ آخر برسه
لذّت ِ شیطونی بعدِ مدرسه
روی هم ریختن پول تُو جیبیا
هوس گاز زدنِ به سَمبوسه
زندگی ، ظهر ، صدای اذونِ مش اسماعیله
عصرا بازم بوی گَند قِلیوونِ اوس خلیله
کوچه و عطر پیاز داغ ، عطر آش
دختر همسایه با طرز نگاش
قصه ی تصادف اکبر آقا !
چِندِش از – دیدنِ جای بخیه هاش !
زندگی ، پشت چراغِ سرخ هِی بوق زدنه
دیدن بی بی تُو اون چادر نماز ، عشق منه
قُرقُرای بابا جون و قبضِ آب ،
بوی دستپخت مامان ، بوی کباب !
صدای لبو فروش ِ دوره گرد
شبای سرد ، جای گرم ، لذت خواب
زندگی ، دلخوشیه زیارت امام رضاست
جادوی عطر حرم ، اون عکسا و سوغاتیاست
تبِ هفت سین ، نو شدن ، شوقِ خرید
پولای خشک ، لای قرآن ، شبِ عید
کِیف ماچ اون لپای ماها که
به آقاجون و بیبی گل می رسید
زندگی ، داشتن یه منظره پشت پنجره ست
یادمون نره که امروز واسه فردا خاطره ست
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,234
Posted: 11 Dec 2014 10:53
« چشم انتظار »
دلشوره های دم به دم ، منو دیوونه می کنن
انگار دارن توی دلم ، انار دونه می کنن !
چشام همش به ساعته ، عقربه ها رو هُل می دم !
یه ثانیه دیگه گذشت ، نمی دونی چی کشیدم
لعنت به این ثانیه ها ، سنگی شدن دقایقم
دست خودم نیست ، میدونی ، شاید زیادی عاشقم
دور خودم می چرخمو ، تموم نمیشه قدمام
دلم هزار راه می ره و ، حتی نمیدونم کجام
گریه م گرفته و نفس توی سینه م جون می کَنه
صدای قلبم نمیاد ... تا نرسی ، نمی زنه
تو می رسی نگاهمو با اون نگات بغل کنی
زهر چش انتظاریو با خنده هات عسل کنی
همیشه این حال منه ، قبل از دوباره دیدنت
میمیرم و زنده میشم تا لحظه ی رسیدنت
همیشه دیر می کنی تا ، ببینی بی قراریمو
عاشق این حال منی ... تب چش انتظاریمو ...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,235
Posted: 11 Dec 2014 10:55
عصر
یه صف رقاصه ی دودی ، سقوط خاکه ی سیگار
سکوت جاری ترین حرفه ، و موسیقی ترین تکرار
یه فنجونِ بلاتکلیف ، تب ماسیده ی چایی
هوا هم مثل من بد نیست ، نشستم پیش تنهایی
هجومت به وجود من ، چه بیرحمانه و نم نم ...
چه مستی آوره یادت ، و من – یک دائم الخمرم
یه چشم انداز رویایی ، رو دوش زخمیِ دیوار
یه قاب عکس که ابعادش ، قدِ دنیام شده انگار
گره خوردم به زیباییت ، تو که اصلاً حواست نیس
تو می دونی چیه معنیش ، تبسم با چشای خیس ؟!
توی گرداب این ساعت ، و تُو هر ثانیه غرقم
ببین دوریتو – تیک و تاک ، چه جور می کوبه تُو فرقم
چه تحمیلِ غم انگیزی ، میون ردّ ِ بودن هات
یه عصر خالی از لبخند ، یه عصر خالی از چشمات
پایان قسمت دوم ترانه ها
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,236
Posted: 11 Dec 2014 16:14
ترانه سرا
سپینودپهلوانی ****بیوگرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,237
Posted: 11 Dec 2014 16:15
میشد عاشقم باشی اما
نبودی ندیدی نبودت تبر شد
تن تک درخت بهارت رو خشکوند
که رد تگرگای بی همزبونی
رو پوست سفید تن خونه جا موند
نموندی و دنیامو ویرونه کردی
نموندی که ماتم شه پشت و پناهم
بی تو زندگی رو نمیشه قدم زد
قد بی تو موندن علم شد به راهم
یه عشق قلم خورده از زندگیتم
که تو استین دفترت موندگاره
اگه حتی چشماتو رو من ببندی
یه چیزایی من رو به یادت میاره
یه خونه یه ایوون یه شعر قدیمی
یا حتی لباسی که پوشیده بودی
لبایی که تو آینه رو به روته
تو با اون لبا... من رو بوسیده بودی!
نه!تحمیل و احساس زوری نمیخوام
تورو با صبوری تو دوری نمیخوام
نمیخوام تو رویای من جون بگیری
از این عاشقی های صوری نمیخوام!
منم اون که غرق یه رویای پوچه
ولی تازه فهمیده دریا نبودی
میشد پیش این قلب عاشق بمونی
میشد عاشقم باشی اما...نبودی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,238
Posted: 11 Dec 2014 16:18
بغضم گرفت پشت نقابی که مرد بود...!
بغضم گرفت پشت نقابی که شاد بود
بازی شدم ولی نه به معنای زندگی
بازی شدم که توی کمیک نفس زدن
نقشم بشه یه عمر تقلا و بردگی
اونقدر خسته ام من از این نقش لعنتی
نقشی که من نبود و نمیذاشت من بشم
مردی که روی صورت این صورتک نشست
حتی نذاشت اخر بازی یه زن بشم
میخوام که روی حجم تنم رد پای غم
لب وا کنه که قصه ی دردامو رو کنه
میخوام که اشکهای سیاهم بریزه و
این خنده روی هرشبو بی ابرو کنه
دستم به هیچ جای نمایش که بند نیست
بنداز پرده رو که همین جا تموم بشم
بنداز پرده رو که مث دلقکای پیر
تو قاه قاه مضحک مردم حروم بشم
دور از صدای خنده ی مردم یواشکی
هرشب برای نقش خودم بغض میکنم
مثل یه روح سر به گریبون و خسته ام
هرشب کنار نعش خودم بغض میکنم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,239
Posted: 11 Dec 2014 16:21
به دلتنگیام دس درازی نکن
مبادا یوقت بعد رفتن بخوای
به دلتنگیام دس درازی کنی
تو ازادی و حقته این که باز
برای همه نقش بازی کنی
تو دنیای تو عشق بازیچه بود
که من توی دستت عروسک شدم
یه دسمال بودم که تنهاییتو
با دستام پاک کردی و دک شدم
لباتو مث ماهی سرخ عید
جلوی چشام باز و بسته نکن
صدات دیگه تو گوش من بی صداست
دیگه تار صوتیتو خسته نکن!
اگر موندنت دست من نیس بذار
همین لحظه درگیر عادت بشم
منو زیر پاهات گذاشتی یه عمر
بذار این یه بارو رعایت بشم
مبادا یوقت فکر موندن کنی
از این لحظه یادم نمیاد تورو
تموم مسیرو ازم رد شدی
حالا دیگه این زن نمیخواد تورو
بهت رک بگم بعد بازیچگی
دیگه بازی دادن برام راحته
یوقت فک نکن دل هنوزم برات
یه بی تاب مدهوش بی طاقته
به دلتنگیای دلم دس نزن
نمیخوام که ردت روشون حک بشه
نمیخوام که تنگ بلور دلم
با دستای ناپاک تو لک بشه
دیگه قصه ی ما به اخر رسید
مربع مربع ته دفتره
به فکر یه بازیچه باش بعد ازاین
که بی من یوقت حوصلت سرنره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,240
Posted: 11 Dec 2014 16:23
ترانه خون شهر عشق
تورو دوست دارم مث "روز برفی"
مث" اطلسی "های گلدون ایوون
صدای تو تو گوش این شهر مونده
تو بهت غم و حسرت خیس بارون
از این فصل غمگین پردرد و حسرت
از این "عصر پاییزی" غم گرفته
رها کن منو "بغض" چشمامو واکن
تو این شهر نامرد ماتم گرفته
یکی بود "یکی هست" و حتی" هنوزم"
تو قلبای غمگین ما موندگاره
"تو میری" از اینجا ولی" کاش بدونی"
که عشق از تو و بودنت وام داره!
تورو دست اونی سپردم که حتی
"محاله بذاره که تنها بمونی"
خداحافظ ای ابروی ترانه
خداحافظ ای ناجی مهربونی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟