ارسالها: 14491
#311
Posted: 17 Jan 2014 10:17
دست نگه دار
اونقدر مشکل داری که وقتی با خودت خلوت میکنی میری سمت فکرای باطل
فکر اینکه خودتو بکشی چون خسته از آدمایی ولی دست نگهدار تو نیستی قاتل
آرزوی مرگ میکنی چون رنگ بقیه آرزوهات پریده و میخای بمیری تا بشی عزیز
فکر میکنی خدا فراموشت کرده ، نه از یاد آدما رفتی ، خدا یادته الکی اشک نریز
درسته همه درا به روت بسته شده از همه ی دنیا و آدما و پولو آرزوها خسته ای
ولی اون بالا را نگاه کن از یادش نرفتی هنوز وجود داری به یاری اون وابسته ای
دستاتو که ببری بالا شاید دیر اما بالاخره نگاهت میکنه دستای تو را هم میگیره
فکر خودکشی را از سر بیرون کن دردات تموم میشه نزار تا خدا نخواسته دلت بمیره
به این فکر کن که هنوز بعضیا دوست دارن فکرشو کن که داری تو دل بعضیا جایی
بزار بگن دیونه ای بزار به دردت بخندن اما همیشه بدون توام اون بالا داری خدایی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#312
Posted: 17 Jan 2014 10:24
جنگای هر روزه
همیشه خونه مون جنگه انگاری که شده غزه
مامان . بابا بسه دیگه بسه این بحث بی مزه
چقد حرفای تکراری چقد جنگای هر روزه
یعنی حتی یه ذره هم دلت واسم نمیسوزه
بابا یه قدری آروم تر ببین دستام میلرزه
مامان بسه تمومش کن ماشین همسایه قرضه
چقد چشم روی هم چشمی چقد ایراد تکراری
چقد مُشتو لگد . بسه چقد شیوون چقد زاری
منو دنیا اوردید که یه داور بینتون باشه
یا با جنگای هر روزه دله این بچه تون وا شه
بابا من پول نمیخوام که شما اروم بشید بسه
شده میدونه جنگ خونه مامان خسته شده . خسه
میگید فکر منید اما همش تو خونه مون جنگه
مامان . بابا دله بچه ت واسه آروم شدن تنگه
اصن به فکر این هستید که من دارم مریض میشم
یا که وقتی بمیرم من تازه یه کم عزیز میشم
اگه میشه تا من هستم برا من بکنید کاری
همینم واسه من بسه تموم شه جنگ ِ تکراری
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#313
Posted: 17 Jan 2014 10:32
دیوونه ی دیونگی هاتم
دیوونه ی دیوونگی هاتم احساسم از عشقت ترک خورده
با تو و با چشمات چقدر شادم چشمای تو عقل از سرم برده
دیوونم از دنیای پر عشقت دنیای من رو هم تو نابود کن
من رو بسوزون با نگاهت خاکسترم کن تو منو دود کن
پر باش برای وقت پروازم بالم بدون تو شکسته شد
با من بشین با من گلم پاشو قلبم به پای تو نشسته خب
رویای من باشو نگات از من دلتنگیو دل شوره هات از من
من بی تو انگاری یه کابوسم پیشم بمون دیگه نرو اصلا
دیوونه ی دیوونگی هاتم قلبم بدون تو پر آشوبه
کاشکی بمونی با دل تنگم دنیای من با تو چقدر خوبه
مثل فرشته ها بمون پیشم قول میدم که من عاشقت میشم
دنیای من رو هم تو نابود کن من عاشق دنیای تو میشم
احساس من باشو برای من یه کلبه ی رویایی بر پا کن
تو مرد این خونه ای پس عشقم دریچه ی خوشبختی رو وا کن
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#314
Posted: 17 Jan 2014 10:32
احساسمو درک کن
خودم رو میکشم این بار نه با یک تیغ روی شارگ
فقط با کشتن احساس میرم تا انتهای مرگ
چرا دستام نمیلرزن چرا گریه م نمیگیره
چرا شعرای من حتی شبیه خونه دلگیره
ببین بی تو پریشونم نگام غمگینو بی روحه
تمومش هق هقه شعرم تموم واژه اندوهه...
نلرزون شونه هامو هی نگا . قلبم گناه داره
با بغضِ خاطراتِ تو تمومِ شب رو بیداره
بیا برگرد به این خونه داره گم میشه احساسم
برا درمون این دردام کسی جز تو نمیشناسم
بیا بازم بمون پیشم بیا احساسمو درک کن
بمون پیشم تو مردِ من واسم غرورتو ترک کن
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#315
Posted: 17 Jan 2014 10:33
خرافاتی شدم من هم
غباری از گناه داریم به روی دنیا میپاشیم
میگیم واسه ی آقامون میخوایم پا در رکاب باشیم
تناقص داره این حرفا با این کارایی که کردیم
میگیم عاشق مردی ایم ولی بد جوری نامردیم
نمیفهمیم شاید اصلا که داریم اشتباه میریم
سراغش را نه از الله داریم از چاه میگیریم
منم مثل همه م کارم شعاره یا یه مشت حرفه
شدم کبکی که میدونه سرش زیر یه مشت برفه
تو نزدیکی به من اما میگم طولانیه راهم
تویی پشت و پناه من ولی من باز پر از آهم
خرافاتی شدم من هم سراغ از چاه میگیرم
تو هستی و نمیبینم فقط با دنیا درگیرم
همه فکرم شده دنیا گرچه میگم ازش سیرم
میخوام زودتر بیای اما برای اومدن دیرم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#316
Posted: 17 Jan 2014 10:34
بزن زیره چهار پایه
گلم این من بیا عشقم طناب دار که آماده س
بزن زیر چهار پایه بزن ای عشق من ساده س
بِکن دل از منو عشقم بزن تا من بشم راحت
بزن شاید که با مرگم کنم من ترک این عادت
که هرلحظه پیشت باشم برات باشم مثه سربار
بزن زیر چهار پایه منو از رو زمین بردار
می دونم اذیتت کردم میرم راحت شی از دستم
خوده من هم دیگه این بار از این دیونگی خسته م
طنابو جوری محکم کن خدا هم خواست نشه پاره
من از عشق خودم خسته م چرا قلبم دوست داره
بزن راحت شی از دستم طناب دار که آماده س
بزن زیر چهار پایه بزن ای عشق من ساده س
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#317
Posted: 17 Jan 2014 10:41
خدا بد کرد در حقم
مثل گنجشک تو سرما دلم هی داره میلرزه
یه مشت شعر مرحم دردم ولی مفتم نمیارزه
یه روح سرد و مصلوبم توی یه جسمی زندونی
هر شب خواستم بمیرم من خدا نگفت که حیونی
یه حیون توی این دنیا یه سهمی آخرش داره
من از حیون چی کم دارم چرا حال دلم زاره
خدا که خالقم بوده چرا بد کرده در حقم
توی هر لحظه از عمرم شکسته ساده این قلبم
یه دردی را به من داده که حتی باورش سخته
همه م با خنده هی میگن چقدر این بچه خوشبخته
یه لحظه هیچ کسی حتی نکرده فکر به این دردم
ندیدن توی گرما هم منه بیچاره چه سردم
چقدر من بی پناهم که تو خونه م مایه ی ننگم
لگد کردن منو با حرف اصلا انگاریکه سنگم
توقعم من چیه اصلا خدام که اینجوری باشه
بقیه که دیگه بنده ن خطاهاشون سر جاشه
خدا اینجوری بد باشه خطا باشه توی کارش
دیگه از بنده چی میخوام که خب کوتاهه افکارش
آره اینجوریه قصه م کی از دنیام خبر داره
کی میدونه که حال من چقد پر غصه و زاره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#318
Posted: 17 Jan 2014 10:46
جهنم از کدوم سمته ؟؟؟؟؟؟؟
عجب دنیای زیبایی خدا کاره خودت بوده ؟
قشنگه اما با ما نیست برای من که نابوده
ازش چیزی نمی خوام جز یه مشتی خاک برا قبرم
نمی بارم ولی دیدی که پر بارون تر از ابرم
خدا این دنیا ارزونیت جهنم واسه من بسه
دیگه بی زارم از دنیا شدم از بودنم خسته
بهشتم مال خوباست که من و آتیش هم خونیم
کنار هم نباشیم ما اصلا هر دو نمیتونیم
منو زودتر ببر بالا جهنم خونه ام باشه
به سوختن عادتم دادی نزار که ترک عادت شه
خدا بهشتو این دنیات واسه اونا که خیر دیدن
جهنم از کدوم سمته ورودیشو کجا میدن ؟
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#319
Posted: 17 Jan 2014 10:47
چه فرقی داره اسمش چی باشه؟؟؟
توام عین همه ی خواسته هامی نداشتنت برام اصلا عجیب نیست
من این حسو زیاد تجربه کردم نه فکرشم نکن این حس غریب نیست
به درد عادت داره این قلب ساده م شکستن سهم من بوده تو هر دم
تو خوش باش عشق من ای مهربونم چه روزایی را باتو سر میکردم
می دونم واسه ی من دنیا تنگه نمی خوام من تورا اینجوری زوری
برمو بدونم شادی تو اینطور خودم راحتم گر چه سخته دوری
نبود ِ تو برام هر چند عذابه ولی من زندگیم سرشاره درده
کنارت هم که میشستم من حتی حس میکردم که دستام خیلی سرده
نخواستم عمق زخمامو بدونی نخواستی حرف چشماتو بخونم
ولی خوندم که با من تو غریبی نمی خواستی دیگه پیشت بمونم
گرچه حق با تو بود ای مهربونم برات جز دردسر چیزی نداشتم
ولی جات تو دلم محفوظه عشقم کسی را جای تو هرگز نزاشتم
من از هر چی به جز تو دل بریدم تو از هر چی به جز من دل نکندی
همه ی آرزوم اینه عزیزم همیشه مثل اون روزا بخندی
چه آسون بازخوشی ازلحظه ها رفت شدم اونی که بودم خیلی راحت
می خواستم پر بگیرم با تو اما بازم بالم شکست بر طبق عادت
حالا زانوم شده بازیگر سال واسه ایفای نقش تو تو آغوش
جناق نشکستیم اما موندی یادم تورا ای نازنین یادم فراموش
بهر حال قصه اینجوری تموم شد منه بازنده را باز دنیا بازوند
تموم سهمم از عشقت شد اشکام که ردش هر شبم روی گونه هام موند
مثل گنجشک ِ تو سرما دلم هی داره میلرزه
یه مشت شعر مرهم دردم ولی مفتم نمیارزه
یه روح سرد و مصلوبم توی یه جسمی زندونی
هر شب خواستم بمیرم من خدا نگفت که حیونی
یه حیون توی این دنیا یه سهمی آخرش داره
من از حیون چی کم دارم چرا حال ِ دلم زاره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#320
Posted: 17 Jan 2014 10:51
زیادی رو بهت دادم
شبا هردم خیال تو نه رویا بلکه کابوست
ولی دیگه نمیتونم نمیافتم به پا بوست
تو هر کاری که میخواستی با احساسات من کردی
غرورم را شکستی تو رهام کردی به نامردی
دلت با من نبود یک دم واست بودم یه بازیچه
میگفتی با منی اما همه سهمم ازت هیچه
تو گفتی تا تهش هستی نگفتی انتهاش اینجاس
ندونستم تورا خواستن واسم یه خواسته ی بی جاس
واسم عین خدا بودی پرستش کردمت هر دم
تو دردا مرهمت بودم ولی تو درده رو دردم
شکستیم تو بدون اینو جلو روت کم نمیارم
مقصر من بودم آره که فک کردم بدهکارم
تو که لایق نبودی که زیادی رو بهت دادم
دیگه در بند تو نیستم بدونه تو و آزادم
چیه حالا پشیمونی دلت میخواد که برگردی
برو دیدی بهت گفتم تو بودی که ضرر کردی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟