ارسالها: 14491
#691
Posted: 11 Feb 2014 10:46
گل احساس
یکی نیست بدونه شعرام چرا بوی غصه داره
چرا هر لحظه دل من از زمونه گله داره
یکی نیست بدونه دنیام چرا تاریکه و تاره
چرا غصه چرا گریه منو تنها نمیزاره
آخ خدا داغونه قلبم غم امونمو بریده
اونکه دنیای دلم بود رفته از من دل بریده
گل احساسمو چیدو پرپرش کرد روی دردام
دلخوشیهامو گرفتُ منو جاگذاشت با غمهام
یکی نیست بدونه چشمام چرا هرثانیه خیسه
چرا خودکارم دوباره دوست نداره بنویسه
یعنی میشه که دوباره دستای اونو بگیرم
خیره شم توی نگاهش توی آغوشش بمیرم
کاش میشد اما نمیشه دیگه فرصتی نمونده
غم و غصه های عالم دل و جونمو سوزونده
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#692
Posted: 11 Feb 2014 10:47
من بی تو میمیرم
من بی تو میمیرم آروم نمیگیرم
از بی قراری ها از غصه دلگیرم
شب اومد و بازم از غصه بیدارم
رو گونه هام بازم اشکامو میکارم
فکرش نمیکردم اینجوری تنها شم
روزی به یاد تو همدرد غمها شم
هر گز نفهمیدی من عاشقت بودم
نیستی ببینی من نابود نابودم
رفتی خزون اومد با من چه ها کردی
واسه نبودنم نذر و دعا کردی
گفتی که دنیاتم دنیامو دزدیدی
حتی به اشکامم رفتی و خندیدی
پایان
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#693
Posted: 13 Feb 2014 15:07
ترانه سرا
مهرشاد فروزان ****بیو گرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#694
Posted: 13 Feb 2014 15:08
نزدیک می شوم ...
حس می کنم به مرگ نزدیکم
آرومِ آروم زندگی میره
سختی کشیدم توی این دنیا
عمرم ولی با سادگی می ره
دستام می لرزن گلوم خشکه
چشمامو می بندم که راحت شم
تا کی نباشی پیش من شب ها
تا کی اسیرِ زنگِ ساعت شم
حس می کنم روحم هراسونه
دنبال دستای تو می گرده
یه حس تازه تو وجودم هست
میگه که شاید بازی برگرده
اما نمی خوام منتظر باشم
قرصامو امشب جابه جا خوردم
از اون کسی که عاشقش بودم
دل کندم و احساسمو بردم
تا آسمون چشماشو می بنده
باید از این دروازه ها رد شم
چشمامو می بندم تو عاشق باش
از خیر عشق تو گذر کردم
وقتی میای شاید نگاهی سرد
روتختِ خوابِ اخرم باشه
شاید که عکس آخرم با تو
لایقترین هم بسترم باشه ...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#695
Posted: 13 Feb 2014 15:10
بدونِ تو
بدونِ تو یه مردم که
با تنهایی گلاویزه
شبیه اون درختم که
داره برگاش می ریزه
نمی دونی بدونِ تو
تموم زندگیم پوچه
به هر در می زنم نیستی
برام بن بستِ هر کوچه
منو از دور می بینی ؟
خبر داری که من خسته ام ؟
تو این روزا که تو نیستی
چشامو رو خودم بستم
شبای تلخِ دوری که
تحمل کردنش سخته
توهم همراهِ مردی که
کنارت خوب وخوشبخته
سقوطم از چشای تو
به این مرداب راهی شد
بدونِ تو تن سردم
اسیرِ بی پناهی شد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#696
Posted: 13 Feb 2014 15:11
هواخواه
با موهای تراشیده
با عطر تلخ و گیتارم
کُت مشکی مو می پوشم
میام با دودِ سیگارم
میام دنبالت اونجایی
که با من قهوه می خوردی
همون جایی که با چشمات
دلِ دیوونه مو بردی
نشستی رُژ می مالی
به اون لب های آتیشت
پاشو آغوشتو واکن
ببین کی اومده پیشت
پاشو دنیامو زیبا کن
که من خیلی هواخواتم
خیالِ عاشقی دارم
یه عمرِ محوِ چشماتم ...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#697
Posted: 13 Feb 2014 15:12
آلزایمر
صدای خش خشِ برگا به گوشم می رسه عاطی
ولی این گوشه فرسوده ام مثِ ماشینِ اسقاطی
خیابون های پاییزُ قدم های تو پُر کرده
زمستون حسرتم میشه که این پاییز برگرده
که باهم تو خیابون ها نفس هامون یکی باشه
که چتر وکاپشن و شال وشب وبارون یکی باشه
صدا کردی منو اما یه کم گوشام سنگینه
شبیهِ پیرمردی که شبا تو پارک می شینه
تو رو دیدم که حس کردم، ولی آلزایمرم برگشت
یه پاییز عقربه ام افتاد ، زمستون تایمرم برگشت ...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#698
Posted: 13 Feb 2014 15:14
روزِ جمعه
میای با شالِ قرمز رو به روم و
دیافراگمِ چشام تنظیم میشه
تو وفتی میرسی عکاس میشم
یه عکس تازه می گیرم همیشه
برام تو کافه با فنجون قهوه
یه فال تازه تر باید بگیری
نگاهت می کنم با این بهونه
که دستای منو شاید بگیری
دلم می خواد موهاتو ببافم
که دستام عطر موهاتو بدزده
نمی زارم کسی نزدیکِ چشمات
بیاد و آرزوهاتو بدزده
مثِ تلخی ِ قهوه روز جمعه
برام دلچسبِ نزدیک تو بودن
تو باشی یا نباشی موندگاری
شبیه طعم سیگارِ لبِ من
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#699
Posted: 13 Feb 2014 15:15
دل نمی بندم
روشن تر از اینم که تو
با فوت خاموشم کنی
من دل نمی بندم که تو
راحت فراموشم کنی
من شمع باقی مانده از
یک قرن تنها بودنم
سیگارها روشن نشد
با کج کلاه روشنم
با جمله های برفکی
سردم نمی شه پس نگو
من انتهای حسرتم
از قلب دلواپس نگو
روشن تر از اینم که تا
خورشیدٌ روشن می کنم
یخ می زنه دنیای تو
آستین کوتا(ه) تن می کنم
بازی نکن با شعر من
جای تو تو این خونه نیست
این قلب صاحب مرده ام
بعد از تو هم دیوونه نیست
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#700
Posted: 13 Feb 2014 15:16
صندلی خالی
رنگ صدای ویلون
اوج صدای اپرا
نغمه ی تنهایی من
رو نت سی دو ر می فا
خسته نشسته روبه روم
صندلی خالی تو
رهبر کنسرت منه
بودن و خوشحالی تو
داره صدامو می زنه
نبض دو لاچنگ سکوت
دوری چشمای تو و
بغض هماهنگ سکوت
آرپژ غمگین من و
قطعه ی ناب آخرم
هارمونی ثانیه ها
لحظه ی خواب آخرم
رفت صدای ویلون
مرد صدای اپرا
صندلی خالی تو
سمفونی مرگ صدا ....
و کنسرت من ....
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟