انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 8 از 235:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  234  235  پسین »

Song Writer | ترانه سرا


زن

 
عطر تـــو

گمونم عطر تو پیچیده بازم
که من اِنقدر مست و بی قرارم
داری نزدیک می شی و من اما . . .
می ترسم ردشی آسون از کنارم

نبینی که چقدر بی تابه چشمام
نفهمی که چقدر دلتنگت هستم
شاید از اشکِ رو گونم بخونی
فقط یکم، ازت دلگیر و خستم

ولی نه ! قلب من هنوز اسیره
نه دلگیرم ، نه خسته از نگاهت
از این سرمای بی اندازه و تلخ
که می شینه توو چشمای سیاهت

برای حذف من ، از خاطراتت
باید یکم دیگه دووم بیاری
نمی تونی همینجور ، سهل وراحت
دل دیوونمو . . . تنها بذاری

اگر حتی بخوای بَد شی عزیزم
بدون تا آخرش به پات نشستم
خودت می فهمی آخر، غیر ِچشمات
به هیچ برق نگاهی ، دل نبستم

از این بدتر شدن بهت نمیاد
پس انقدر ، قلبمو بی خود نرنجون
تو قلبت پاکه و دلت یه دریاس
منو بی خود ، از این طوفان نترسون
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
تبعیــض

یه وقتایی دلم می گیره . . . اما
چشام از شوق تو ، لبریز می شه
همون وقتا که درگیر نگاتم
دلم محکوم یک تبعیض می شه

رقیب پیروز این میدونه ومن
بازم مغلوب این جنگ غریبم
تو هم با یک شعار صلح گاهی
می دی از روی ناچاری فریبم

غنیمتهای این جنگ جهانی
فقط یه تیکه از قلب تو می شه
می دونم بعدِ مدتی ، دوباره
رقیب اون تیکه رو تحویل می ده

آخه می فهمه جایی توش نداره
رو دیوارش پُره از یادگاری
می دونه تو دوباره خیلی ساده
دل بیچار(ه)شو تنها می ذاری

آره ! پیروز این میدون همیشه
منم ، که پای این تبعیض موندم
منم که پای عشق تو ، یه عمره
تمام دلخوشیارو. . . پروندم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
بیراهــه

من از بیراهه رفتم تا رسیدم
به تفسیر غم انگیز نگاهِت
چقدر بی تاب بودی و ندیدی
شدم محکوم . . . به جبران گناهت

توو این زندان بی حد تنفر
تو محصور یه دنیای غریبی
تو از دنیا بریدی و ندیدی
که محکوم یه قانون عجیبی

یه قانونی به نام عشق و نفرت
پر از تبصره های بی ترحم
یه جور احساس تنهایی و غربت
میون بی محلی های مردم

تو محکومی ، ولی قانون همینه
باید تنها یه بار عاشق شی انگار
تو این دنیای آشفته. . . گمونم
نمی تونی دووم بیاری . . . اینبار

تو هم از راه بی راهه گذر کن
شاید یه روز از این قانون رها شی
شاید تقدیر این باشه که فردا
یه جای دیگه با من . . . آشنا شی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
پرســـه

من و چتر و شب و بارون
گلای خیس تو گلدون
تو و حس بی خیالی
حجم سرد یه خیابون

اینجا عطر خاک و بارون
تورو یاد من میاره
یه نفر که خیلی آسون
عشقشو تنها می ذاره

یه نفر که خیلی تنهاس
دیگه از عاشقی سیره
یه نفر که خیلی وقته
توی تنهایی اسیره

ولی بازم خوش خیاله
تووی رویای محاله
آخه می دونه دل من
طاقت دوری نداره

رفتن و دلکندن اما
واسه چشمات شده عادت
تووی قاموس تو انگار
نشده معنی . . . خیانت

واسه تو فرقی نداره
رهگذر یا که مسافر
همه زیر چتر بارون
تووی چشم تو یه عابر

اما من تمام دنیام
شده پرسه زیر بارون
وقتی که می باره نم نم
روی سنگ فرش خیابون

من و چتر و شب و بارون
گلای خیس تو گلدون
تو و حس بی خیالی
حجم سرد یه خیابون
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
آرامــش

تو آرومی و آرامش چه خوبه
چقدر خوبه به تو نزدیک باشم
چقدر خوبه میون این همه نور
کنار تو .............ولی تاریک باشم

چقدر خوبه که باشی و دل من
بشه جَلد نگاه مهربونت
توی قحطی تک خال و ستاره
بشم تنها نگین آسمونت

آره بازی شروع می شه از اول
دوباره مات اون چشمات می شم
گمونم توی این بازی حساس
دوباره خام( دارم مغلوب ) اون حرفات می شم

تو تنها عشق من می مونی حتی
اگر قلبت رو از من پس بگیری
اگر حتی بفهمم گاهی وقتا
برای عشق دیگه ای می میری

تو لبریزی، از آرامش بارون
پر از دلتنگی های بی نظیری
پر از تک واژه های نابی اما
اونا رو از یکی دیگه می گیری

ولی بازم بدون ! با تو یه دنیا
پر از آرامش و حس غریبم
نمی دونم شاید ، احساس پوچه
داری راحت میدی بازم فریبم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
بــرگ

یه برگم ، خسته روی آب
پُر از دلشوره ی رفتن
یه حیرونم ، یه سرگردون
پُر از احساس دلکندن

یه دریاچه به زیر پام
یه جنگل پیشِ چشمامه
یه دنیا خاطره اینجا
تمام خواب و رویامه

دارم دل میکَنم اما
چقدر دلکندنم سخته
تمام آرزوم اینه
شاید تقدیر برگرده

یه عمر ،تقدیرم این بوده
بشم سقفی زیر بارون
برای اونکه تو جاده
شده سرگشته و حیرون

ولی حالا ، خودم اینجا
چه آسون گم شده راهم
چقدر ساده به دست باد
توو این دریاچه افتادم

دارم حس می کنم جنگل
برام دلتنگ و بی تابه
آخه تصویر هر برگش
به روی آب افتاده

همین دلبستگی خوبه
همین که با من یادش
برای حس همدردی
یه برگ دیگه ..... افتادش
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شهــر من

زمونه سرد و دلگیره
زمین تنها و دلتنگه
یکی توو آسمون شهر
داره با ماه می جنگه

آخه محکوم شهر من
به تاریکیِ این شبها
تمام آدما اینجا
همه دلخسته و تنها

تمام آدما تلخن
مث یه قهوه ی بی قند
همه اینجا بجای عشق
به فکر حیله و ترفند

دلا از کینه لبریزه
لبا بیهوده می خنده
یکی از ترس تاریکی
همش چشماشو می بنده

یکی دنبال خورشیده
یکی آواره ی نوره
یکی با چشم باز باز
تصور می کنه کوره

یکی گاهی دلش می خواد
بگه شاید منم زندم
بگه بی ادعا دارم
به این تاریکی می خندم

ولی افسوس شهر من
همیشه مثل پاییزه
رو سنگ فرش خیابونش
فقط دلتنگی می ریزه
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
چــراغ خــونه

پا گرفتی توو وجودم
بی دلیل و بی بهونه
سر زده قدم گذاشتی
به سکوت سرد خونه

عشق تو تنها دلیلِ
گفتن ترانه هام شد
دیگه اسم نازنینت
تا ابد ورد لبام شد

تو شدی چشم و چراغم
توی تاریکی شبهام
تو شدی مرهم برای
زخمای کهنه و دردام

تو شدی چراغ خونه
توو شبای بی ستاره
توو همون شبا که بارون
می خواست بی امون بباره

تو همون غریبه هستی
که تو قلبم پا گذاشتی
تک تک خاطره هاتو
تو وجودم جا گذاشتی

اما می ترسم یه روزی
بگی عشقمون تمومه
بگی یک عمر، زندگمو
پای تو دادم ، حرومه

بگی "مادر" دیگه پیره
دیگه از زندگی سیره
اما کاشکی که بدونی
تا ابد برات می میره
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
کــینه

تک تک قصه های من
توو غصه هام تباه شد
خط به خط ترانه هام
پر از حسَ گناه شد

قسمت من از این کتاب
فقط یه صفحه کینه بود
تمام دلخوشیه من
اشکی که روش میشینه بود

یادش بخیر ، شعرای من
رها می شد توی کتاب
گاهی تمام ناله هام
برگی می شد به روی آب

توو این کتاب زندگیم
گاهی خوشی خسته می شد
گاهی یه رهگذر به من
یه کمی وابسته می شد

گاهی یکی تو قصه هام
عاشق بی اراده بود
گاهی شکستن دلم
یه کار خیلی ساده بود

بارون توی ترانه هام
یعنی نشون سادگی
یعنی بدون چتر باید
بری به جنگ زندگی

آفتابی بود هوای من
تا قبل از اینکه گُم بشم
تا قبل از اینکه بی دلیل
پر از یه حس کینه شم

کینه که مهمون دل
دیگه توو قصه جات نیست
توو بیت هیچ ترانه ای
کسی پی نگات نیست ...
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
نســل مــن

یه حسی دارم این روزا
یه جور احساس توخالی
یه جور احساس دلکندن
از این تقدیر پوشالی

یه احساسی که پنهون نیست
تو هم مثل منی انگار
تو هم مثل من از تقدیر
گمونم دلخوری اینبار

تو هم می دونی محکومی
تو این زندان دلمرده
تو هم می دونی ، یک عمره
شدیم ما نسل سر خورده

یه روزی دلخوشی اینجا
برامون حکم عادت داشت
یه روزی افتخار ما
یکم بوی شهادت داشت

ولی حالا شهید یعنی
یه جور احساس دلتنگی
یه جور حس ترحم که
شده محکوم بی رنگی

یه وقتایی وطن یعنی
همه دنیا بشه ایران
خدا یعنی همه دلها
بشه لبریزِ از ایمان

ولی حالا بجای عشق
نشسته تو دلا کینه
فقط تصویر یک مُرده
نشسته توی آیینه

تو این روزا وطن یعنی
همه دنیا بجز ایران
تمام افتخار اینه
نباشه نامی از ایمان

آره ! محکوم نسل من
به جنگ قدرت و باروت
تمام دلخوشیش اینه
یه فال قهوه یا تاروت
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
صفحه  صفحه 8 از 235:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  234  235  پسین » 
شعر و ادبیات

Song Writer | ترانه سرا

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA