ارسالها: 2321
#831
Posted: 26 Feb 2014 16:26
رویای فردا
شب گریه های خلوت و غربت
دل زجه ها ی این من بی تــو
تقدیر شوم بی سرانجامی
مرگ صدای این من بی تو
این کوچه ها حرفامــو می فهمند
پـس کـوچه ها یـــاد تو رو دارنــ (د)
بی من گذشتــی تا خود رفتن
شب گریه ها .. تنهــام نمی ذار نــ (د)
میشد تو باشی با تو معنا شم می شد که آغوشت پناهم شه
حتی واسه رفتن از این دنیا چشمای تو فانوس راهم شه
گفتی میــری جایی که تنها شی
این آسمــون قد پریدن نیست
من مونــدمــو این نیــمه های خرد
تو رفتنت سمت رسیـدن نیست
با من بمون تا آخرین لحظه
تصویر رویام بی تو می میره
حیفه که از هم بگذریم ..وقتی
قلبــم همیشه پیش تو گیره
یادش بخیر جاده سفر با تو
تو اوج کوه هم بوسه با ابرا
بی چتر و بی سقف و هوا باروون
تعبیر نشد رویام واسه فردا
میشد تو باشی با تو معنا شم می شد که آغوشت پناهم شه
حتی واسه رفتن از این دنیا چشمای تو فانوس راهم شه
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 2321
#832
Posted: 26 Feb 2014 16:29
حریـــــــــــــــــــــــــم
نخواستـی بیای توو ولی در زدی
توو کنج اتاقی که زندون نبود
شکستی – شکستم که معنا بشی
توو عمق نگاهی که بارون نبود
نخواستی بمونی – آره جا زدی
می دونم تو قلبت که وابسته ایی
چه زندونی ساختی تو کنج دلم
نرفته توو راهی میگی خسته ایی
(( برو تو می تونی برنده تویی
برو خوش به حالت – برو بی خیال
به فنجون قهوت نگاتو نگیر
می دونم نبودم توو تصویر فال ))
ببین من بریدم یکم دست بکش
نگـــا زخم سینــ م دیگه کاریه
بگیر خاطراتــو پیشم جا نذار
همین زخم سینـــ م برام کافیه
حریم نگاتو یه دیوار بکـــــــش
نمی خوام توو بازی تو بازنده شی
اگه سختی ها رسیدن – نمون جا نزن
نباید بمونی که شرمنده شی
شنیدم که گفتی یه فرصت می خوای
از این من که چیزی نمونده – ببین
برو سهم دنیاتو بامن نبین
نمی خوام بمونی کنارم – همین
(( برو تو می تونی برنده تویی
برو خوش به حالت – برو بی خیال
به فنجون قهوت نگاتو نگیر
می دونم نبودم توو تصویر فال ))
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 2321
#833
Posted: 26 Feb 2014 16:30
فاجعه خاموش
یک زن یک قصه ی خاموش
یک فاجعه در عمق یک آغوش
مادر برای نون توو سفره
با هر کس و ناکس هی زد جوش
اینجا خلاف جادر و رفتی
این قصه ی تلخ و پایان نیست
هر کس به فکر حال دنیاش
روزای رفته- رفت ، جبران نیست
توو سوز و سرما چادر مشکی
چشمای هیزو حلقه ی آتیش
پس کوچه تاریک ترسید از فریاد
یک گرگ -پنجه خون و میش
اون بوالحوس افوینگر شهر بود
یک زن از ترس – رعشه و بن بست
توو اوج مستی – اون بی خبر کشت
راه عبور روبه فرداش و بست
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 2321
#834
Posted: 26 Feb 2014 16:32
کوچه خالی ..
من و این نیمکت تنها / توی این اتاق خالی
عطر یادی که می پیچه / از گلای روی قالی .
می تونم تو رو ببینم / میون باور و خوابم
روبروم پنجره سرد / غرقه کوچه خیالم .
عابر کوچه تو هستی / مثه هر روز و همیشه
محو رفتن تو میشم / سخته .. باورم نمیشه.
می دونم که از تو دنیام / کاغذ نامه .. یه قاب ه .
قاب عکس اون نگاهت / انگاری که غرق خواب ه .
من و این کوچه خالی / من و این کنج اتاقم
قاب عکس روی دیوار / مثه بارون باز می بارم.
یادته که از توو دنیا / دو تا صندلی می خواستم
که تو رو پیشم ببینم / پای حرفات می نشستم .
یادمه که از توو دنیا / دو تا بال برات می خواستم
بودنت گوشه ی قلبم / بال و با دستات می خواستم.
حالا این یه تیکه خاکه / سهم من از دار دنیا
سر می زارم .. که بمیرم / بی تو من این ور دنیا
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 14491
#835
Posted: 11 Mar 2014 20:54
ترانه سرا
امیر حسین فلاحی ****بیو گرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#836
Posted: 11 Mar 2014 20:55
نان و نوا
گاهی تو نباشی نفسی می آید
اما تو که باشی چه گواراست هوا
یک جرعه محبت که به خوردم دادی
بندیست به پایم نشوم از تو سوا
جانی که به لب میرسد از دوری تو
این بار تو هستی و به تن گشته روا
مهرت که چو جوشانده ی گل گاو زبان
بر قلب و عروق و نفسم گشته دوا
شادم به مثال کودکانی در دشت
با عشق تو در بازی گرگم به هوا
پیش از تو گدای ذره ای عشق اما
اکنون ز تو دارد دل من نان و نوا
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#837
Posted: 11 Mar 2014 20:56
تظاهر
بهت نمیگم که دلم شکسته
بهت نمیگم چی سرم آوردی
سکوت میکنم به حرمت عشق
با اینکه آبروی عشقو بردی
تظاهرت زیادی واقعی بود
میخواستی باورم بشه عزیزم
که خب موفق شدی باورم شد
حالا باید عشقتو دور بریزم
دروغ ماهرانه عشق پاکه
آره پاکه چقد نگاه سردت
خیال خامِ که ببینی اسمم
توی شناسنامته جای مردت
باید میفهمیدم چرا از اول
قسم به جون من فقط میخوردی
ایندفه رو جدایی شرط بستم
که من باختم و دوباره تو بردی
سکوت سنگین منو شنیدی
حرفامو گفتم با لبای بسته
بهت نمیگم چی سرم آوردی
بهت نمیگم که دلم شکسته
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#838
Posted: 11 Mar 2014 20:56
حرفای قلبتو بزن
انگاری جنس شیشه ام - که لحظه هامو میشکنی
حاضرِ جون دادن میشم - حرفی باهام نمیزنی
ممکنه درکت نکنم - همین که بشنوم بسه
عشقه که تعیین میکنه - چی واسه ما مقدسه
همیشه ریختی تو خودت - از چی میترسی عشق من؟
غصه ی قلبمو نخور - حرفای قلبتو بزن
درسته اونجا نبودم - خب همه چی مشخصه
اینجا خدا شاهده که - دلم واست دلواپسه
کافیه ، خودخوری نکن - کنار بیا با همه چی
خودت میگفتی اوّلا - اینهمه غصه واسه چی؟
منی که درمونده بودم - بخاطرت عوض شدم
ایندفه توبت توئه - باید بشی عین خودم
درسته سخته میدونم - به من نگو نمیدونی
شاید فراموشت شده - گفتی ولش کن ، میتونی
میگفتی راحته ببین - فقط تو تلقینش نکن
اگه محلش نذاری - میسوزه از ریشه و بن
با اعتماد به نفسی که - بهم میدادی رد شدم
از هرچی غصه و غمه - حالا یادت اومد گلم؟
کاری ازم بر نمیاد - تا تو قبولم نداری
منظورم اون درد دله - نه اینکه دوسم نداری
غریبه نیستم واسه تو - به عشقتم که مؤمنم
اما نبین ظاهرمو - آشوبه توی باطنم
خودت میدونی که چقد - هولم و طاقت ندارم
سعی خودم اینه همش - حتی به روتم نیارم
غافل از اینکه میدونی - تو ام به روم نمیاری
سکوت تو یه معضله - کاشکی ازش دس برداری
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#839
Posted: 11 Mar 2014 20:58
بیابون
دلم حـرفـاشـو گـفت اما اونی که خـواستمش نشنید
صدام لرزیـد ، با بغضم خیال کـردم خـودش فـهمـید
تـمـوم قـطـره هـای شور که سر خوردن روی گونم
بــا طـوفـانت مثِ گِل شد تــو قــبــرِ قــلــب داغـونـم
غـُـبـار تـو هـوا کــم شـد حـالا مـی بـیـنـم ایـنـجا رو
ولــی مـن کـه بـدون تــو نـمـیـخـوام حـتی چشما رو
چـقـد راحـت گمم کردی مـیـخـوای زجرم بدی لابـُد
تـو نـسـلِ مُـد گرایی هــا شــکـنــجـه دادنـم مُـد شـد
شایـد عـشقـم خطا باشه تـو ایـن دنــیـای آشــفــتــه
سزای قـلب مجنونه که از پــا دآره مــی یُـــفــتــه
تـو گــرمـای بـیــابـونـم بـدون ســایــه مــی سـوزم
چـشـامو به سـرابِ تُـو چـه خـوش بینانه می دوزم
دارم محـو افـق می شم دلـم خـوش مـیشه برگردی
نـمی دونـم چــرا گـفتی که بامن سخت ، سرکردی
من اینجا رو نمیشناسـم بیابون جـای مونـدن نیست
بـیـا عشقت رو پیدا کـن دلـم راضی به رفتن نیست
کــسی مَحـوِ چشای تُـو نمـیــشـه حـتـی تـو خـوابـت
چــرا بـایـد بـشم درگیر بــا ایــن دلــتـــنــگیِ ثـابــت
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#840
Posted: 11 Mar 2014 21:03
جاده
نـشـسـتـم کـنــار هـمـون جـاده ای
که حـس میـکـنـم تو ازش رد شدی
دارن میگذرن لحـظه هـام بی هـدف
تو هم بی تـفـاوت بـاهام بـد شـدی
بـا ایـنـکــه دلـم خـونـه از دسـت تـو
هـنـوزم امـیــدم بــه بــرگــشــتــنـه
مـیـخـوام یـاد قـولـی کـه دادی کنم
"مـیـگـفـتـی نـمیخوای دلم بشکنه"
دوبــــاره مـــرور هــمـــون خــاطــره
میـپـیـچـه تو گوشم نُتِ خنده هـات
یه لحظـم مـحـالـه ، کـه یــادم بــره
تـبِ تـنـدِ عـشق مـن و بـوسه هات
نـمـیـشـه بـخـوام مـثـل تو بـاشم و
فقط نـقـش عـاشـق رو بـازی کـنـم
دلـم طفلکی چشم به راهه ولی
بـه رفـتـن مـیـخـوام اونو راضی کنم
یـه درسـی گـرفـتـم از این جاده ها
کـه مـونـدن توی خـاطره اشتباست
بـایــد رآحــت از یــاد تــو رد بـشـم
حالا که دیگه راهِت از من جداست
مــنــم بــهــتـره دل بــه فــردا بــدم
بــرم آســمــونُ تــمـــاشــا کـــنـــم
کـه شـایـد بـتـونـم بـا قــلــبِ یـخـم
یـه عـشـق حـقـیـقـی رو پـیـدا کنم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 84 از 235