ارسالها: 14491
#871
Posted: 19 Mar 2014 07:57
ذوق نوشتن از تــو
نوشتن از جاذبه های چشمات
خیلی ظریفه ، کار هر کسی نیست
یه شاعر از تبار خوبی می خواد
همون که جز تو یار هر کسی نیست
نوشتن از هر قدم بلندی
که تووی کوچه ء دلم می ذاری
آرامشی اندازه ء یه رویاست
آرامشی که با خودت میاری
هر نفست یه شعر تازه داره
نفس کشیدنت رو می نویسم
با اینکه موندگاری اما بازم
درد ندیدنت رو می نویسم
آغوش مهربونو عاشقونه ات
ریشه زده میون تارو پودم
فک (ر) کنم آتیشو بغل گرفتم
که گر گرفته همه ء وجودم
از تو نوشتن اوج اشتیاقه
می خوام که این رابطه محکم بشه
بذار یه ذره موقع نوشتن
لرزش دستای منم کم بشه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#872
Posted: 19 Mar 2014 07:59
بدهکار
ذوق می کنم هنوز وقتی که
دیدن من برات شیرینه
مثل وقتی که بعد از یه کم دوری
بچه ای مادرش رو می بینه
ذوق می کنم هنوزم از اینکه
پی من قرنهاست می گردی
واسه اینکه کنار هم باشیم
تو یه تاریخو زیر و روو کردی
هر چقد من فرار می کردم
تو به من افتخار می کردی
با فقط یک نگاه احساسی
باز منو موندگار می کردی
من به اندازه ء تمام جهان
به وفاداریات بدهکارم
مدتی میشه قلبم آشوبه
منم انگار دوستت دارم
پریم از بوسه های بی وقفه
کوهی از اشتیاقو اصراریم
هر دومون اینو خوب می دونیم
که بدون هم دووم نمیاریم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#873
Posted: 19 Mar 2014 08:02
تقدیر شوم ...
می خواستی به زور از توو چشمای من
بتونی یه کم عشقــــــــــو پیدا کنی
فقط با یه امضاء بشی مردمو
منو با یه تردید همرا (ه) کنی
می خواستی بشم مثل یه مرغ عشق
از احساس پروانگیم دور شم
یا توو اوج نامردی کاری کنی
تا شاید به عقد تو مجبور شم
می خواستی به آینده ای تن بدم
که هر چی به غیر از تو یادم بره
جوونی ، طراوت ، تب زندگی
تمامی اینها رو یادم بره
تو خواستیو من بازیو باختم
توو دستات جسمم گرفتار شد
هوای دلو روحم آلوده ء
یه تقدیر شوم از روو اجبار شد
توو این زندگی حرفی از عشق نیست
آخه انتخاب دلم این نبود
یکی دیگه میدونو دستش گرفت
یکی دیگه معمار این عشق بود
می خندی به هر خنده ء تلخ من
شاید توو خیالت ، خیالم خوشه
به دیوونگیم ذره ای شک نکن
یه دیوونه آخر تو رو می کشه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#874
Posted: 19 Mar 2014 08:03
تو بهترین حادثه ء عمرمی
حس می کنم وقتی که مهربونی
وقتی که دستات به خدا می رسه
وقتی واسه خاطر قلب پاکت
همیشه حرفات به خدا می رسه
حس می کنم وقتی یه حرف سادم
برات مث ترانه هام شیرینه
بالاتر از این چی می تونه باشه؟
که عشق من ، فقط منو ببینه
بالاتر از این چی می تونه باشه؟
که حس کنم پیش تو بهترینم
وقتی که خنده روو لبام می رقصه
خنده ء خوشرنگ تو رو ببینم
یه آسمون ستاره توو چشاته
می خوام شبو ترانه بارون کنم
می خوام یه بارم که شده توو عمرم
ماهو به دیدن تو مهمون کنم
بعده چشیدن یه جرعه خوبیت
انگار یه دنیا به خدا رسیدم
تو بهترین حادثه ء عمرمی
با تو به اعجاز دعا رسیدم ...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#875
Posted: 19 Mar 2014 08:04
فرشتــــه
امشب از یه کهکشون که خیلـــی دوره
یه فرشتـه دس (ت) کشید روو آرزوهام
تووی خاموشـــــــــی مطلـــــــــق اتاقم
یهو غافلگیر شد باغچـــــــــــه ء موهام
واسه فهمیدن اینکــه اون فرشتـــــــــه
کیـــــــه؟ از کجـــــــــا میدونه پره دردم؟
نفســـــــــامو حبس کردم چون که باید
کل خاطـــــــــراتمو دوره مـــــــی کردم
یادم افتاد تووی پاییــــــــــــــــز گذشته
فارغ از تموم غصه های هستـــــــــــی
روی نیمکت ، تووی پارک نشسته بودم
اومدی کنار دست من نشستــــــــــی
همه چیز خوبو بهـــــــــاری بود تا اینکه
رفتیو خاطـــــــره هاتو جا گذاشتــــــی
فک نکردی به دلـــی که عاشقت شد
فک نکردیو منو تنهــــــــا گذاشتـــــــی
حالا برگشتی بازم توو سرنوشتــــــــم
واسه چـــــی سر به سر دلم میذاری؟
وقتی اینقد از هـــــــوام دوری بگو پس
چرا اصـــــــــــرار به این رابطـــــه داری؟
چقد امشب همه چیز خوبو قشنگـــــه
آخه با برق چشات دنیایـــــــــــی دارم
داره خوابم می بره ، مواظبـــــــم باش
نمی خوام چشامـــــو رووی هم بذارم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#876
Posted: 19 Mar 2014 08:07
فردا یه روز دیگه اس
فردا یه روز دیگه اس ، امشبو زیرو رو کن
به حرمت ستاره ، فقط یه آرزو کـــــن
نفــــس بکش دوبـــاره ، بغل بگیر هوا رو
از لابلای اشکـام ، خنده رو جستجو کن
فردا یه روز دیگه اس ، درگیر آسمون باش
ماهو بگیر توو دستات ، یه ذره مهربون باش
حس قشنگ عشقو بذار بمونه پیشت
با هر چی درده ، سر کن ، روحمو سایه بون باش
فردا یه روز دیگه اس ، گلایه ها رو بشکن
سکوتو سرنگون کن ، بغض صدا رو بشکن
بگو بذارن امشب ، سهم منو تو باشه
قدم بزن توو قلبم ، تنهاییا رو بشکن
فردا یه روز دیگه اس ، بخند به روی مهتاب
دس بکش از کینه ای که ریشه کرده توو خواب
رویاتو آبپاشی کن ، بشین توو باغ گلهاش
قد یه امشب فقط ، ناز نگامو دریاب
فردا یه روز دیگه اس ، فقط با یه اشاره
بگو خدا نگاشو ، روو هر دومون بباره
اعجاز آرامشت ، توو دست شب اسیره
فردا یه روز دیگه اس ، معجزه کن دوباره ...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#877
Posted: 19 Mar 2014 08:09
عشـــــق دلنواز
یه راه بــــی نشون ، نشونم بده
یه قلب نیمه جون ، به جونم بده
یه شعر آشنا واسه مــــن بخون
یه جـــــوش تازه تر به خونم بده
یه عشــــق آتشین نثارم بکــــن
هدیه به قلب بـــــــی بهارم بکن
برو به جنگ سایـــــه ء دشمنی
به هر کسی بگو که عشق منی
بگو که آسمـون فقط مال ماست
ستاره ها توو دستای ما رهاست
بگو به آدما ، به خورشیدو مـــــاه
می مونی پیش من تا پایـــان راه
یه دست مهربــون توو دستم بذار
برام آغوشـــــــــــی از محبت بیار
یه خونه ء قشنگ واسه من بساز
کنار من بمون عشـــــــــق دلنواز
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#878
Posted: 19 Mar 2014 08:10
مشق ماتم
توو هجـــــــــوم مبهم ثانیــــــــه ها
تا دلت بخواد فرشتـــــــــــه ای برام
زیر رگبار گلوله هــــــــای غـــــــــــم
چیزی از دنیا جز عشقت نمی خوام
کوچــــــــــــه باغـــــــــــای دیار آرزو
دارن از عشق منو تو خاطــــــــــــره
روی سنگفرشــــــــــــای پاییزیشون
ردی از رفتـــــــــن یه مسافـــــــــره
خش خش برگا هنــــوز توو گوشمه
لحظـــــه ء رفتن تو توو خاطـــــــــرم
خیلــــــــی وقته رفتی اما من هنوز
پشت قاب پنجــــــره منتظــــــــــرم
ای مسافر همیشه توو سفــــــــر!
ای نهایت غـــــــرور آدمـــــــــــــی!
تیشه ء شکست من دست تو بود
تو که ابتدای مشــــــق ماتمـــــی!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#879
Posted: 19 Mar 2014 08:11
بوی امیــــــــد ...
بوی امید امشب ، توو کوچه می پیچه
این عطرو می شناسم شاید شما باشی
یه جوریه قلبم ، بی وقفه می کوبه
فک (فکر) می کنم همین نزدیکیا باشی
من باز می خندم چون بار اول نیست
همیشه دوس داشتی پنهون شی از چشمام
می خواستی گرگ باشم پیدات کنم بازم
من هم همین احساستو می خوام
دستات وا میشن به سمت آغوشم
محو تماشاتم هر بار می خندی
با دیدن چشمات دیوونه تر میشم
اشکامو می بینی ، چشماتو می بندی
با رفتنت اینبار من ساده می میرم
هر جور هستی باش اما بمون پیشم
از وقتی یادم هست عاشق ترین بودم
حالا که برگشتی باز عاشقت میشم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#880
Posted: 19 Mar 2014 08:12
مقصد بعیـــــد
یه بغض بی صدا ، یه گریه در سکوت
یه یاءس یـــخ زده ، پایان جستجوت
یه قلب له شده زیر یه کوه درد
چیزی نموند ازم ، دنبال من نگرد
یه راه بی هدف از روی بی کسی
یه مقصد بعید که بش ( بهش ) نمی رسی
یه دست خالی از جواب خواهشت
راحت بذارم از دست نوازشت
یه چشم ابریو سرشار از انتظار
یه قصه ء درام ، کوتاهو گریه دار
یه آرزوی خیس روو گونه های شب
با من نگو از این احساس بی سبب
یه زخم کهنه ء چند ساله ء عمیق
یه گفتگوی تلخ توو ساعتی دقیق
یه سرنوشت شوم با حسرتو عذاب
درگیر من نشو توو اوج اضطراب
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟