ارسالها: 8724
#71
Posted: 3 Feb 2014 16:11
از یاد هم رفتیم
بین من و تو هیچ حسی نیست احساسمون تو چشممون گم نیست
عادت به هم کردیم یک عمره عادت به هم کردن تفاهم نیست
بین من و تو هیچ حسی نیست غیر از یه احساس وفاداری
فرقی نداره دوستت دارم فرقی نداره دوستم داری
اینکه هنوزم هر دو اینجاییم اینکه نمیریم از رفاقت نیست
تنها دلیل این وفاداری چیزی به جز ترس از خیانت نیست
با هم هنوزم زیر یک سقفیم با هم سرِ یک میز می شینیم
از یاد هم رفتیم با اینکه همدیگه رو هر روز می بینیم
چون حس امنیت به هم می دیم از دل بریدن سخت می ترسیم
از هر کسی دوریم چون هر دو از آدم خوشبخت می ترسیم
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#72
Posted: 3 Feb 2014 16:11
تو آزادی
تو آزادی از عشق من رد بشی بری دل به حس یه آدم بدی
تو آزادی از من ببری ولی بهت حق نمی دم عذابم بدی
نمی خوام از من واسه رفتنت از این خونه یک لحظه خواهش کنی
خودم تو دلم از تو بت ساختم خودم تیشه می دم خرابش کنی
بذار خاطراتی رو که ساختیم نذارم بمونی حرومش کنی
برای غرورم یه کم بهتره بذار من بگم کی تمومش کنی
تو حق داری هر جای این زندگی همه حسمو تو دلت گم کنی
ولی خاطرت باشه تا آخرش به من حق نداری ترحم کنی
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#73
Posted: 3 Feb 2014 16:12
خاطره پشت خاطره
خاطره پشت خاطره دوباره از تب تو
گرفته حس خونه رو سکوت هر شب تو
در انتظار دیدن روزِ رسیدن تو
تا کی بگیرم از خودم تقاص دیدنتو
هر قدر دوری می کنم نزدیک تر می شی به من
پس کِی خلاصم می کنی از حس این تنها شدن
از فکر من بیرون نرو رویای آخر من
تردیدو از قلبت بگیر ای نبض باور من
دنیا نمی تونه یه شب حال منو ببینه
از حال من چیزی نپرس هر روز من همینه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#74
Posted: 3 Feb 2014 16:13
واسه آبروی مردمت بجنگ
حاضرم به خاطر غرور تو
به نبرد همه ی دنیا برم
من زمین خوردم تمام عمرمو
تا همین یه پله رو بالا برم
من زمین خوردم تو بالاتر بری
تا همه دنیا تو رو صدا کنن
اگه بالا رفتم از این پله ها
واسه این بوده تو رو نگاه کنن
از یه سینه ی ستبرِ خالی و
زور بازو پهلوون نمی شه ساخت
از خودت کم کن به عشق مردمت
رو ترازو پهلوون نمی شه ساخت
میون این پهلوونا هیچ کسی
با یه برد احساس خوشبختی نکرد
واسه آبروی مردمت بجنگ
این مدالا تختیو تختی نکرد
گاهی اون کسی زمینت می زنه
که خودت حس می کنی تو مشتته
وقتی اون گنده ترا رو می بری
شک نکن که قلب مردم پشتته
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#75
Posted: 3 Feb 2014 16:13
حس تازه
رد شو از خاطره ی من واسه ما دوری نیازه
شاید این فاصله در ما حس تازه ای بسازه
واسه نزدیک تو بودن رفتن آخرین قراره
شاید این دوری یه جایی ما رو یاد هم بیاره
اگه مقصدی نداری به خودت دوباره برگرد
خیلی از فاصله ها رو با سفر نمی شه پر کرد
به شبای غربت من پای تنهایی رو وا کن
تو خودِ منی عزیزم منو از خودم جدا کن
بذار از نبودن ما قلب این خونه بریزه
این برای هر دوی ما آخرین راه گریزه
سرنوشت رفتن ما از شروع جاده پیداست
کم نکن فاصلمونو این تمام هستی ماست
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#76
Posted: 3 Feb 2014 16:14
یه تیکه زمین
بهشت از دست آدم رفت، از اون روزی که گندم خورد
ببین چی میشه اون کس که یه جو از حق مردم خورد
کسایی که تو این دنیا حساب ما رو پیچیدن
یه روزی هر کسی باشن، حساباشونو پس می دن
عبادت از سر وحشت، واسه عاشق عبادت نیست
پرستش راه تسکینه، پرستیدن تجارت نیست
سر آزادگی مُردن، تَهِ دلدادگی میشه
یه وقتایی تمام دین همین آزادگی میشه
کنار سفره ی خالی، یه دنیا آرزو چیدن
بفهمن آدمی یک عمر بهت گندم نشون می دن
بذار بازی کنن بازم برامون با همین نقشه
خدا هرگز کسایی رو که حق خوردن نمی بخشه
کسایی که به هر راهی دارن روزیتو می گیرن
گمونم یادشون رفته همه یک روز می میرن
جهان بدجور کوچیکه همه درگیر این دردیم
همه یک روز می فهمن چه جوری زندگی کردیم
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#77
Posted: 3 Feb 2014 16:14
اوج پرواز
اوج پروازم روی هر قله ای
ترسم از افتادنو کم میکنه
از زمین خوردن نترسون قلبمو
چون زمین خوردن بزرگم میکنه
خودمو باید واسه دریا شدن
با هجومه صخره روبرو کنم
من مسیر سخت این بزرگیو
باید از قلب خودم شرو کنم
چشمه ها به این هوا چشمه شدن که تو قلبشون به بارون برسن
آدمو آدم به دنیا اومدن که یک روز به آرزوشون برسن
وقتی میجنگم برای آرزوم
هر شکستمو حماسه میکنم
من تمام وحشت از سقوطمو
تو پریدنم خلاصه میکنم
چشمه ها به این هوا چشمه شدن که تو قلبشون به بارون برسن
آدمو آدم به دنیا اومدن که یک روز به آرزوشون برسن
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#78
Posted: 3 Feb 2014 16:15
میراث
روزای ِ خوبی پشت ِ این روزای ِ من نیست
حس میکنم احساسم و
از دست دادم
آغوش ِ تو میراث ِ من از زندگی بود
حس میکنم میراثم و
از دست دادم
تنهایی من اتفاق ِ تازه ای نیست
هربار رفتی
تا همیبشه برنگردی
شاید نتونی حس کنی من چی کشیدم
چون هیچوقت
احساس ِ تنهایی نکردی
روزای ِ خوبی پشت ِ این روزای ِ من نیست
حس میکنم احساسم و
از دست دادم
آغوش ِ تو میراث ِ من از زندگی بود
حس میکنم میراثم و
از دست دادم
با هر قدم از مقصد ی هم دور میشیم
ما پای ِ رویاهای ِ هم
از دست میریم
وقتی که دنیامون بهم راهی نداره
فرقی نداره
از کدوم بن بست میریم
هرجور میبینم نمیشه دست ِ من نیست
این خونه تا خونه.ــَت شه
خیلی کار داره
هر بار رفتی رو به تو دیوار بستم
بشمار این خونه
چقدر دیوار داره
روزای ِ خوبی پشت ِ این روزای ِ من نیست
حس میکنم احساسم و
از دست دادم
آغوش ِ تو میراث ِ من از زندگی بود
حس میکنم میراثم و
از دست دادم
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#79
Posted: 3 Feb 2014 16:18
فراموشی
نمیدونی تو این روزا چقدر از زندگی سیرم
دارم میمیرم از اینکه
تو رفتی و نمیمیرم
نمیدونی تو این روزا چقدر یاد ِ تو میفتم
ته ِ دنیام نزدیک ِ
نگاه کن کی بهت گفتم
.
کجا باید برم بی تو؟! تویی که قد ِ دنیامی
که هرجایی رو میبینم
نبینم پیش ِ چشمامی
برم هرجای ِ این دنیا شبم با بغض دم سازه
آخه هرجا یه چیزی هست
منو یاد ِ تو بندازه
.
نمیدونم تو این برزخ کی از این درد میمیرم
نمیدونم چرا یک شب
فراموشی نمیگیرم
منو اینجا بکش وقتی قراره تازه رویا شی
اگه تا آخر ِ.دنیا
قرار ِ تو دلم باشی
.
کجا باید برم بی تو؟! تویی که قد ِ دنیامی
که هرجایی رو میبینم
نبینم پیش ِ چشمامی
برم هرجای ِ این دنیا شبم با بغض دم سازه
آخه هرجا یه چیزی هست
منو یاد ِ تو بندازه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#80
Posted: 3 Feb 2014 16:19
سازش
هر جور می تونی بمون من با تو سازش می کنم
هر بار می گفتم نرو این بار خواهش می کنم
با زخم تنهاتر شدن محتاجِ تسکینم نکن
تنهاتر از من نیستی تنهاتر از اینم نکن
با گریه های هر شبم دنبال مرهم نیستم
این بار بشکن بغضمو فکرِ غرورم نیستم
کی گفته این خواهش منو تو چشمِ تو کم می کنه
این التماس آخرم خیلی بزرگم می کنه
باور نکن راضی بشم چون دوستت دارم بری
اِنقد درا رو وا نکن من که نمی ذارم بری
یک عمر من پرپر زدم چون درد دوری کم نبود
اینا که می گم یک شب از چیزی که حس کردم نبود
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***