ارسالها: 24568
#41
Posted: 29 Apr 2014 14:48
۱۱۱
هم من ،
هم تو ،
هم همه ی همهمه ها ،
همه می دانستند..
من از همه دلگیرم هیچ ،
از تو هم
هیچ ،
.
.
.
۱۱۲
شما جای من !
چگونه به کس دیگری فکر کنمم
وقتی تمام فکرم پیش کسی ست
که به من فکر نمی کند؟...
.
.
.
۱۱۳
می دانم این شعر به گوش تو خواهد رسید ،
پس
اینجای شعر را مثل همهمه می نویسم
دوستت دارم . دوستت دارم...
.
.
.
۱۱۴
از خانه ای که نساختیم
ویرانه ای باقی ست ،
که دیوار ندارد که عکس تو را ...
دنبال خودت نگرد!
تو با منی
زیر آوار ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#42
Posted: 29 Apr 2014 20:03
۱۱۵
اینجا کسی گمشده ای شبیه تو را
نمی شناسد ،
و فانوس های دریایی
خیره مانده اند
به سرگردانی قایق های پیر ...
تو به تور هیچ ماهیگیری نمی افتی چرا ؟
.
.
.
۱۱۶
رفتار تو در من
مثل ویروس ناشناخته ای ست
که فقط تو را می شناسد ،
کشفِ تو
جهان را نجات خواهد داد ...
.
.
.
۱۱۷
لعنتی خوش شانس !
مراقبش باش !
حواست باشد
این که از چنگم درآوردی
معشوق تو نیست ،
خودم سروده بودمش ...
.
.
.
۱۱۸
این قرمز لب هات
که اثرش
روی پیراهن شعر مانده را
باید عوض کنم ،
می ترسم تو هم
حرف های مردم را باور کنی ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#43
Posted: 29 Apr 2014 20:08
۱۱۹
تو بعد از کشف الکل
شاعرانه ترین کشف بَشری
من
از سرودن تو
مست می شوم
.
.
.
۱۲۰
دیر شد
آن قدر که
مُردم
.
.
.
۱۲۱
وصیت کرده ام
بعد از من ،
کسی شبیه خودم
عاشقت شود ،
و نگذارد
دست کسی بیفتی...
که مثل خودم عاشقت شده ...
.
.
.
۱۲۲
نوشتم این بار بهار ،
که گل کنی در من
دست هایم دارند شوفه می دهند ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#44
Posted: 29 Apr 2014 22:09
۱۲۳
تو فرشته ای که عصای جادو داری
و ستاره می پاشی
روی زخمهایم ،
و من این بار
زنده می مانم ...
بیدارم نکن ،
دارم خواب می بینم
.
.
.
۱۲۴
من از شکاری برمی گردم
که باید به دندان بکشی
که طعم صید را بدانی ...
تمام تنم جای ِ دندان است ...
.
.
.
۱۲۵
جزیزه ، منم اینجا
نه این خاک و خیابان ها
که دور می زنند
حوالی دریا را ،
اینجا جزیره منم
که دریا
از اعماق دلم شور می زند...
.
.
.
۱۲۶
دلم هزار راه رفت ،
غافل از اینکه تو
از همان راهی رفته ای
که نباید ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#45
Posted: 29 Apr 2014 22:27
۱۲۷
به کسی که عاشق توست
بگو
هر روز
با زیباترین تعابیر جهان
بیدارت کند ،
من اینجا هر شب
تو را
با زیباترین تعبیر جهان به خواب می سپارم
.
.
.
۱۲۸
خودت را بگذار جای من
اگر مثل من عاشقت نشدی ،
دوباره خودم عاشقت می شوم
.
.
.
۱۲۹
امشب منم که حکم می کنم
خشتِ اول من
تو از دل سربازهای من بیخبری
وگرنه نمی بریدی
همین اول نبرد...
امشب منم که خکم می کنم ف
خشت آخر من ...
.
.
.
۱۳۰
تو قدر ناشناس ترین معشوق جهانی ،
بس که
قدر خودت را نشناختی ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#46
Posted: 29 Apr 2014 22:28
۱۳۱
دیر نمی شود
هر وقت دلت خواست برگرد،
فقط مجبوری با خاطرات سَر کنی ،
من زنده نیستم ...
.
.
.
۱۳۲
"مگر اینکه از روی نعشم رد شوی "
گفتم ،
و تو بی اعتنا
رد شدی ...
.
.
.
۱۳۳
جای خودم بودم اگر ،
یک بار دیگر عاشقت می شدم ...
افسوس
که جای خودم نیستم
بس که کسی در تو
جای من است ...
.
.
.
۱۳۴
خبرش مثل زلزله در تمام من پیچیده ...
تو داری ترکم می کنی ،
و من تَرَک می خورم آرام
که فرو بریزم شکوه رفتنت را ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#47
Posted: 30 Apr 2014 12:15
۱۳۵
خواب دیدم ،
مثل همین حالا
بیدارم ،
و دارم ازنبودنت می نویسم ،
باید بیدار شوم
و بنویسمت
مثل همین حالا ...
.
.
.
۱۳۶
گریه کشف دردناکی ست
که بعد رفتنت رخ داد ...
.
.
.
۱۳۷
آخر این جاده ،
"درختی به پهلو افتاده است"
برگرد !
حال و هوای شعر
خوب نیست...
۱۳۸
.
.
.
کاش سینه ام را می دریدی
و بیرون می آمدی
من این تو را چگونه شرح دهم ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#48
Posted: 30 Apr 2014 12:19
۱۳۹
از لحاظ قوانین علمی
عطر تو نباید بماند این همه سال ،
و من
نباید مست باشم از بوی تو هنوز ...
از لحاظ قوانین علمی ،
من زنده نیستم ...
.
.
.
۱۴۰
امروز بال درآورده ام ،
فکر کنم
دلت برایم تنگ شده ،
.
.
.
۱۴۱
مُردم که ساکتم ...
ساکت ،
همین کنار هیاهو نشسته ام
هی تو !
صدا نکن ،
ساکت !
نمی بینی که مرده ام ؟...
.
.
.
.
۱۴۲
دموکراسی را از نگاه تو یاد گرفتم ،
مرا هم مثل خودَت
ندیدی ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#49
Posted: 30 Apr 2014 12:33
۱۴۳
درست همینجا
روی بطن چپم
که دست گذاشته ای ،
زخمی هست به عمق چند لحظه پیش از این
که چند لحظه پیش از این مرا ...
از من دست بردار ،
من زنده نیستم ...
.
.
.
۱۴۴
من این راه ها را رفته ام
هیچ کدام به تو نمی رسند
باید راهی برای رفتن از دنیا پیدا کنم ...
.
.
.
۱۴۵
عدالت
شبانه ی بی رحمی ست
که با تصور تو در آغوش دیگران
ریشخند می ند
تمام گریه های مرا
خالی آغوشم ،
سهم من از عدالت دستهای توست ...
.
.
.
۱۴۶
رَد که می شوی
قلبم هنوز می تپد ،
من خوش اقبال ترین نعشِ روی زمینم ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#50
Posted: 30 Apr 2014 12:39
۱۴۷
تمام درد من اینست
که می دانم
برای داشتن تو به زمین آمده ام
همین تو
که برای نبودن ِ با من ،
به زمین آمدی
و تمام درد من شدی ...
.
.
.
۱۴۸
این جای قلبم که دست گذاشته ام ، نزن !
تمام سربازان این جوخه
عاشق تواند ...
۱۴۹
.
.
.
تو دلبر من نیستی ،
دلبر من
جریان بی توقف خیالی ست
که هر روز تو را
که زیباتر از همیشه ای
به آغوش بیگانه ای
می بازد ...
.
.
.
۱۵۰
تو به زیبایی خودت نیستی ،
روبه روی آینه ی این سطر نایست !
لو می رو ی...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند