ارسالها: 14491
#121
Posted: 8 Jul 2015 11:54
نشسته برف تنت بعد سال ها به تنم
یخ تو باز شد آخر از آتشی که منم
تو در کنار منی عشق کار خود را کرد
رسیده لحظه ی شیرین با تو ما شدنم
نمی شود که بر این لحظه نام بوسه گذاشت
نزول آیه ی لب های توست بر دهنم
تمام شهر به دنبال نام عطر منند
گرفته بوی تو را تار و پود پیرهنم
محمد رفیعی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#122
Posted: 8 Jul 2015 12:16
قصه از طعم دهان تو شنیدن دارد
خواب ، در بستر چشمان تو دیدن دارد
وقتی از شوق به موهای تو افتاده نسیم
دست در دست تو هر کوچه دویدن دارد
تاک ، از بوی تنت ، مست به خود می پیچد
سیب در دامنت احساس رسیدن دارد
بیخ گوش تو دلاویزترین باغ خداست
طعم گیلاس از این فاصله چیدن دارد
کودکی چشم به در دوخته ام ... تنگ غروب
دل من شوق در آغوش پریدن دارد
"بوسه" سربسته ترین حرف خدا با لب توست
از لب سرخ تو این قصه شنیدن دارد...
اصغر معاذی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#123
Posted: 10 Jul 2015 00:27
من نرفته ام
آخرین جرعه را نگاه کن
تلا لو جام از من است
با من باش
تا شبهای سرد سپید را
با تن پوش اندام تو گرم کنم
تا فقر آغوشم را
به میهمانی حرارت و عشق بیاورم
من نرفته ام
در انتظارم
تا بیائی
و آخرین جرعه ی این جام تهی را
تو بنوشی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#124
Posted: 10 Jul 2015 11:16
هر مرد که پس از من ببوسدت
بر لبانت
تاکستانی را خواهد یافت
که من کاشته ام!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#125
Posted: 10 Jul 2015 17:36
دست های من پرده های هستی ی تو را از هم می گشاید
در برهنه گی بیشتری می پوشاندت ،
اندام به اندام عریانت می کند دست های من ،
و از پیکرت
پیکری دیگر می آفریند ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 14491
#126
Posted: 15 Jul 2015 21:03
ﺩﻟﻢ ...
ﻣﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ
ﺧﻂ ﺑﺮﯾﻞ ﺑﺪﺍﻧﺪ
ﻓﺼﻞ ﺑﻪ ﻓﺼﻞ
ﺗﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ
ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯼ ﺍﺩﺑﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﮐﺸﻒ ﮐﻨﺪ
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺑﺎﺯﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻭ
ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﻢ
ﭼﺸﻤﺶ ﺷﻮﻡ
ﻋﺼﺎﯾﺶ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﺷﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ
ﺍﺯ ﻗﻠﻢ ﺑﯿﺎﻧﺪﺍﺯﻡ
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#127
Posted: 15 Jul 2015 22:02
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻫﻮﺱ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ!
همه میگویند زن حیا کن
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻫﻮﺱ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻫﻮﺱ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ
ﻫﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ
ﻫﻮﺱ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ
ﻫﻮﺱ ﻋﻄﺮ ﺗﻦ مردانت
هوس داغی نفست
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻫﻮﺱ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﻫﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ!
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﻓﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛
ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!
ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮﺍﻡ ؛ عاشق هوس با تو بودن..!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#129
Posted: 16 Jul 2015 08:49
به قبله ام
که سرگردانِ یک نگاه توست قسم ایمان می آورم
به شیطانی که در چشم های تو می خندد
حرام می کنم خواب بی تو را
پناه می برم به آغوش بخشنده ات
و از آیه ای که بر لبهای تو نشسته است
هزار سوره تفسیر می کنم برای دوست داشتنت..
.
.
.
ﻣﻦ ﻭ ﻫﻤﺨﻮﺍﺑﮕﯿﻪ ﺷﻬﻮﺕ ﻭ ﻟﻤﺲ ﺗﻦ ﺗﻮ
ﺗﻮ ﻭ ﺻﺪ ﻣﺴﺘﯽِ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩﻩ ، ﻟﺒﺖ ﺑﺮ ﻟﺐ ﻣﻦ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﮔﻔﺖ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ ! ..... ﮔﺮﺩﻥ ﺑﺰﻧﯿﺪ
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟