انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 11 از 30:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  29  30  پسین »

Reza Farmand Poems | مجموعه اشعار رضا فرمند


زن

 
۲۰۶

خود را زیبا کن تا بتوانی برگزینی
خود را توانا کن تا بتوانی برگزینی


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۰۷


نگهبانان‌ات را از زیباترین معناها برگزین


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۰۸


سخت‌است در دل‌ات نباشی و خودت باشی
سخت‌است در سخن‌ات نباشی و خودت باشی
با این‌همه تا نشکنی، همیشه نباید در خودت باشی


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۰۹

خود را با جهان بخوان تا معنایی دگر بیابی
پا به پای شتاب شو تا معنایی دگر بیابی



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۰

خود را در پیروزی،‌ باور کن
خود را در شکست، باور کن
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۱۱

بال و پرت را، همه‌جا به همراه‌ات ببر
اوج‌ات را همه‌جا به همراه‌ات ببر


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۲


هیچ عربده‌ای نباید آوازت را فروپوشاند
جان‌ات را چنان به یاد داشته‌ باش
که هیچ‌کس نتواند ویران‌اش کند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۳


در راه است که خوب معنا می‌شوی
در شتاب است که خوب معنا می‌شوی
در پرواز است که خوب معنا می‌شوی


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۴


شش‌های تازه‌ات را در پُرسش پیدا کن!
شش‌های تازه‌ات را در آفرینش پیدا کن!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۵

گلدان‌‌‌های آرزوهایت را در پنجره‌ی واژه‌ها بگذار
پیش از رفتن، در پیروزهایت شناور شو
و چند لحظه در آفتاب آرمان‌‌هایت بنشین!

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۱۶

زندگی، هنوز بهترین دوست توست
زندگی، هنوز در آینده‌ چشم‌ به راه توست
خوشبین باش!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۷


تکاپوست که بارآفرین است
تکاپوست که شورآفرین است
برفی کوچک با چرخش‌‌اش بهمنی می‌‌آفریند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۸


وقت پُر از گرد و غبار تشویش است
من شعرم را چون پالایشگاهی همه جا می‌برم


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۱۹


گاه، خار یک نگرانی
بادکنک بزرگ و رنگی «وقت» را می‌ترکاند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۰

آدمی معنای تازه‌ی خود را در «وقت» می‌جوید
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۲۱

ما خدایی می‌خواهیم که توی حرف زن ندود
و سنگ و تفنگ را از منطق‌اش نیاویزد


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۲

شاعر مرده، موم خاطره‌هاست!



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۳


در ژرفاست که دل، پاک می‌شود
در ژرفاست که دل کودک می‌شود
در ژرفاست که دل با کلمه می‌آمیزد
در ژرفاست که دل با پرنده می‌آمیزد


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۴


از ژرفنای خون است که افتاب شعر برمی‌آید
میدان‌ کهربایی شعر در خون است


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۵

در دلت که بنشینی، شاهراهِ شعر باز می‌شود
در دلت که بنشینی، شاهراهِ معنا باز می‌شود
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۲۶

به خون شعر نمی‌توان آب بست


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۷


اعتماد به نفس من آلیاژ سکه ندارد
در کجای جهان ایماژ‌های تازه را حراج می‌کنند؟


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۸


در چنان فاصله‌ای از خود بمان که آرمان‌هایت را ببینی
در چنان فاصله‌ای از خود بمان که دوستان‌ات را ببینی


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۲۹


آرزو را هرچه بالاتر بیندازی چشم‌اندازت زیباتر می‌شود


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۰

هرکس اگر چند درخت در واژه‌هایش بکارد
زبان سرسبزتر می‌شود
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۳۱

بنویسیم
معناهای خوب نباید بی‌پناه بمانند!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۲


در سرودن باید باشم؛ بیرون، شتاب نیست!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۳


ببین چه مایه، واژه در خون‌ات حل کرده‌ای
عقا‌ب‌های معنایی را که پَر داده‌‌ای ببین!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۴


پیرامون‌ات پُر از واژه‌های پرواز است
چینه‌دان‌ات را پُر کن


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۵

تا بهار شوی
وقت‌ات را باید بی‌دریغ ببارانی!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۳۶

راه‌هایت را در اندام زن رها کن
واژه‌هایت را در اندام زن رها کن
وَ دغدغه‌هایت را
بگذار نوشته شوی!
بگذار هموار شوی!
بگذار آرام شوی!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۷


سکس، بارش ابرهای جان و تن است
سکس، آبی‌ترین شتاب جهان است


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۸


واژه‌ها هم باید بتوانند همراه تن هماغوشی کنند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۳۹


سکس، زندگی را به دم زدنی آب می‌کند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۰

هماغوشی، همیشه بهار است
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۴۱

پس از هماغوشی
سرِ تن‌ات را چون درختی بالا بگیر


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۲


الماس پیروزی‌هایت را همیشه در جان‌ات بپوش!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۳


طبیعت پُر از دانش خوشبینی‌ست


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۴


مِهرت نباید روی دوستی سنگینی کند
پاسخ‌ات نباید پیشاپیش پُرسش گام بردارد


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۵

در خون‌ات بلند بیاندیش
خون، کوچکتر از هیچ شاعر بزرگی نیست!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۴۶

جسارت پا به پای توانایی پیش می‌رود


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۷


من اگر نتوانم در زبان، خودم باشم
زبان بیمار است!‌ زبان زندان است!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۸


هنگام نومیدی، با آژیر مرگ
زندگی را به یاری بخواه!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۴۹


توفان نابسامانی‌
با گفتنِ «هرچه بادا باد!» آرام می‌شود


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۵۰

در زن،
هر کوره راهی به سوی آینده باز می‌شود
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۲۵۱

لحظه را که ببوسی پرواز می‌کند
لحظه را که نبوسی سنگ می‌شود


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۵۲


روشن است
ما به سوی کسانی کشیده‌ می‌شویم
که ما را زیباتر می‌کنند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۵۳


من هوش و حواسم را به شعر داده‌ام
من بی‌دست‌وپاتر از آنم که فکر می‌کنی


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۵۴


رود کوچک تنم از سرچشمه‌اش جدا شده است
رگ‌ها واژه‌ها را باید پیدا کنم


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۲۵۵

ژرفا پُر از ماهی شعر است
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
صفحه  صفحه 11 از 30:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  29  30  پسین » 
شعر و ادبیات

Reza Farmand Poems | مجموعه اشعار رضا فرمند


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA