ارسالها: 2135
#261
Posted: 1 Jun 2020 01:50
SARA_2014: ساده بودی مثل سایه مثل شبنم رو شقایق
این یکی از ترانههایی هست که همیشه حال منو خوب میکنه. مخصوصا وقتی اجرای زنده باشه.
آنچنان جای تو خالی است که چون یاد کنم
خواهــــم این خـانه پر از نعـــره و فریاد کنم
ای خیال تو انیـــس شـب تنهایـــــی مــــــن !
همه شب شکــــــوهی هجران تو با باد کنــم
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
ارسالها: 2890
#262
Posted: 1 Jun 2020 02:31
LouisDeFunes
شعرت کو ؟
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2135
#263
Posted: 1 Jun 2020 03:06
SARA_2014: شعرت کو ؟
ای داد از پیری که اینم از عوارضشه!
تا سلسلهی موی تو در باد ....... است
در پیچ و خمش ریزش ....... خزان است
آوای قدمهای تو در گوش .........
پر شورترین قطعهی ......... جهان است
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
ارسالها: 2890
#264
Posted: 1 Jun 2020 16:31
LouisDeFunes: ای داد از پیری که اینم از عوارضشه!
نچ ، تو جوانی
✦.✦.✦
تا سلسلهی موی تو در باد وزان اسـت
در پیچ وخمش ریزش برگان خزان است
آوای قدمهای تو در گـوش بـــــــــــرگان
پر شورترین قطعه تصنیف جهـــان است
✦.✦.✦
زنـــــدگـــــــی ، ... باز، به دنیـــــــــای وجــــــــــود
تا کــــه این پنجــــــره باز است، جهــــــــانی با ...
آسمـــــــان، نور، ... ، عشــــق، سعادت با ماست
... بـــــــــــازی این پنجــــــــــــره را دریابیــــــــــــم
در نبندیم به ... ، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پــــــــــــــــــــــرده از ... دل برگیــــــــــــــــــــــــریم
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ویرایش شده توسط: SARA_2014
ارسالها: 2135
#265
Posted: 2 Jun 2020 02:59
SARA_2014: نچ ، تو جوانی
البته اگه سن فقط یه عدد باشه!
SARA_2014: آوایِ قدمهایِ تو در گـوشِ خیـابـان
زنــــدگــــی، پنجرهای باز، به دنیــــــایِ وجـــــــــود
تا کـــه این پنجـــــره باز است، جهــــانی با ماست
آسمـــــــان، نور، خدا، عشــــق، سعادت با ماست
فرصتِ بـــــــــازیِ این پنجــــــــــره را دریابیـــــــــــم
در نبندیم به نـور، در نبندیم به آرامشِ پرِ مهرِ نسیم
پـــــــــــــــــــرده از ساحتِ دل برگیــــــــــــــــــــریم
نه رد میشی، نه میمونی، تبت بدجور ..........
منو با دستِ کی کشتی؟ که پای ............ گیره
منــو کشتی و آزادی، نـه زنـدونی، نـه .............
میـونِ مـا دو تا ........، به کی حبـسِِ ابـد میدی
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
ارسالها: 2890
#266
Posted: 14 Jun 2020 19:06
LouisDeFunes: البته اگه سن فقط یه عدد باشه!
همینطوره
✦.✦.✦
نه رد میشـــی نه میمونـــی تبت بدجــور واگیره
منو با دست کی کشتی که پای هر دومون گیره
منــــو کشتــــی و آزادی نه زنـــدونی نه تبعیدی
میــــون ما دو تا مجــرم به کــی حبس ابد میدی
✦.✦.✦
ای ... ، تـــــن و توانــــم همــــه تــــــو
جانی و دلـــــــی ، ای دل و ... همه تو
... هستی من شدی، از آنی همه من
من نیست شـــــدم در تو ، از آنـــــم ...
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2135
#267
Posted: 6 Mar 2023 10:17
سه ساله این تاپیک داره خاک میخوره؟!!!
یادمه اون موقع، حداقل برای یکی مثل من بسیار آموزنده بود و باعث میشد چندتا شعر جدید یاد بگیرم.
امیدوارم دوستان همت کنند و بخشهای ادبی رو هم جدی بگیرن
ای زندگی،تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی، از آنم همه من
من نیست شدم در تو، از آنم همه تو
خب، و اما شعر برای نفر بعدی:
گرش ببینی و دست از ...... بشناسی
روا بود که ملامت کنی ...... را
چنین جوان که تویی ...... فروآویز
و گر نه ...... برود ...... پای برجا را
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
ارسالها: 2135
#268
Posted: 28 May 2023 11:57
بارم خودم جواب میدم، حیه تاپیکهای ادبی خاک بخوره
گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را
چنین جوان که تویی برقعی فروآویز
و گر نه دل برود پیر پای برجا را
و اما برای دوست نازنین بعدی:
به سرنمی شود از روی ..............ما را
نشاط و خوش دلی و عشرت و .......را
.........سیم برانم که وقت دل بردن
به لطف در ..........آرند سنگ خارا را
توضیحا: از غزلیات حکیم نزاری
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
ارسالها: 138
#269
Posted: 8 Apr 2024 14:26
یه دو بیت از شا عر (ایرج میرزا)
البته توضیحان شعر بلنده ولی من به چند بیت اشاره می کنم
** شعر قلب مادر **
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر توبا من جنگ
روی سینه سنگش بدری
قلب اورا بیاوری درچنگ
دیداز ان قلب خونین آمد این ندا
وای پای پسرم خورد به سنگ
sh_05
ویرایش شده توسط: shabnam_05