ارسالها: 23330
#1
Posted: 22 May 2016 16:14
درود
درخواست تاپیکی در تالار شعر و ادبیات دارم
نام تاپیک: نیلوفر لاری پور | Niloufar Laripour
تعداد صفحه : ۶
کلمات کلیدی : نیلوفر لاری پور + اشعار نیلوفر لاری پور + شعر + شاعر
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#2
Posted: 28 Jun 2016 18:31
«فـــــــــهــــــــــرســــــــــتـــــــــــ»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#3
Posted: 28 Jun 2016 18:44
« بـــیـــوگـــرافـــیــــــــــ »
Facebook
Instagram
- نام اصلی نیلوفر لاری‌پور
- تولد ۲۷ مرداد ۱۳۴۹
- ملیت ایرانی
نیلوفر لاری پور (زادهٔ ۲۷ مرداد ۱۳۴۹) شاعر، ترانه سرا و روزنامه نگار آزاد ایرانی است. از کارهای او می‌توان به پر پرواز، شب برهنه، هزار و یک شب و ... اشاره کرد. او همچنین در نشریهٔ چلچراغ می‌نویسد.
نیلوفر لاری پور که لیسانس ادبیات دارد ترانه سرایی را از سال ۱۳۷۱ با اولین ترانه‌اش به نام «بهار لبخند» شروع کرد.
نام نیلوفر لاری‌پور در کارهای بسیاری از خوانندگان مطرح ایران همچون ناصر عبدالهی، شادمهر عقیلی، علی لهراسبی، مجید اخشابی، مسعود خادم، سعید شهروز، حمید خندان و... به عنوان ترانه‌سرا دیده می‌شود.
نیلوفر لاری پور روز دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۶:۳۰ از طرف وزارت اطلاعات احضار و سپس بازداشت شده و پس از طی چند شب آزاد شد. او گرایش سیاسی فعالی نداشته و صرفاً در زمان انتخابات دهم، از میر حسین موسوی حمایت کرده بود. فعالیت روزنامه‌نگاری او نیز تنها نوشتن دربارهٔ ترانه‌های مذهبی و ریشهٔ آن در ایران باستان بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#4
Posted: 28 Jun 2016 18:47
«همکاری نیلوفر لاری پور با خوانندگان»
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#5
Posted: 28 Jun 2016 18:56
«مشکل نیلوفر لاری پور با فینگلیش نوشتن!»
همانطور که در تصویر بالا مشخص است نیلوفر لاری پور تاکید خاصی دارد که طرفداران او در صفحه او در اینستاگرام حتما فارسی کامنت بگذارند و در صورت گذاشتن کامنت به صورت فینگلیش با تذکر جدی او مواجه خواهند شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#6
Posted: 28 Jun 2016 19:04
«گفت و گو با نیلوفر لاری پور»
1
2
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#7
Posted: 28 Jun 2016 23:31
«مصاحبه با نیلوفر لاری پور»
متنی که می خوانید حاصل گفتگوی "هفته نامه یکشنبه" با نیلوفر لاری پور ترانه سرای آثاری چون: مسافر ، پرپرواز ، علامت سوال و ... در "پرونده ای برای پدیده ی یک دهه پیش موسیقی ایران شادمهرعقیلی" می باشد:
گذاريد از ابتدا شروع كنيم،آشنايي شما باشادمهر از كجاشروع شد؟
عيد سال 77بود.درخيابان جمهوري راه مي رفتم كه از يك مغازه نوار فروشي،صداي موسيقي اي به گوشم خورد كه خيلي به نظرم جالب آمد.رفتم داخل و از فروشنده درمورد صاحب اين اثر پرسيدم. به من گفتند اين آلبوم"بهارمن" نام دارد و كار شادمهر عقيلي است.من آن موقع،شادمهر را نمي شناختم و از آنجايي كه جنس موسيقي اش رادوست داشتم،نوار را خريدم.همان سال آهنگ "معبود"راكه خود شادمهر خوانده بود وآهنگ من بهارم تو زمين" با صداي خشايار اعتمادي وآهنگسازي شادمهر منتشرشد. به اين ترتيب آهنگساز و خواننده جواني به نام شادمهر عقيلي در ذهن من ثبت شد.آن سال از طرف بنياد جانبازان پيشنهادي براي ساخت يك نماهنگ درمورد جانبازان به دست ما رسيده بود كه شعر آن را آقاي سهيل محمودي گفته بودند ومن هم فيلمنامه كليپ را نوشته بودم و براي اهنگسازي كار ، من شادمهر را به دوستان معرفي كردم.از آنجايي كه دوستان با شادمهر آشنايي نداشتند از من خواستند با او تماس بگيرم و براي اين كار دعوت به همكاري كنم.من هم باشادمهر تماس گرفتم و قرار گذاشتيم و در نهايت شادمهر ، اين اهنگ راساخت . روزي كه براي توافق نهايي همراه با تمام عوامل باشادمهر جلسه اي داشتيم،حرف از ترانه سرايي من به ميان امد و شادمهر پيشنهاد سرايش ترانه اي راداد كه باكلمه "مسافر" آغاز شود. همان شب كه به خانه امدم اين شعر راگفتم و فرداي ان روز برايش خواندم. شادمهر ان اوايل مي گفت اين شعر را به قدري دوست دارم كه فكر مي كنم، هر آهنگي برايش بسازم خراب مي شود.به هرحال يك روز، شادمهر با من تماس گرفت و گفت كه براي ترانه مسافر آهنگ ساخته و اين شروع همكاري ما با هم محسوب مي شود.
شادمهر از همان اول هم،همه كارهايش را خودش انجام مي داد؟
بله از همان ابتدا هم شادمهر آهنگسازي و تنظيم تمام اهنگ هايش را خودش انجام مي داد.البته ناگفته نماند كه در آلبوم مسافر"بهروز صفاريان"هم دركنار شادمهر حضور داشت و در ساخت برخي از آهنگ ها به اوكمك مي كرد.
قبل ازاينكه باشادمهر كاركنيد به عنوان يك ترانه سراي حرفه اي مطرح بوديد؟
نه،قبل از آن در گروه كودك راديو اشعار محاوره اي براي گروه كودك مي نوشتم و چند ترانه هم براي نمايش هاي راديويي گفته بودم.اما اولين كارحرفه اي كه در زمينه ترانه سرايي داشتم،سال71 بود كه ترانه اي براي بيژن خاوري سرودم.
مسافر ازابتدا قرار بود آلبوم شود؟
از ابتدا اصلا قرار نبود مسافر آلبوم شود چون واقعا فكرش راهم نمي كرديم كه اين قدر از اين كار استقبال شود.از طرفي،آن زمان اغلب ترانه ها درمورد طبيعت يا مادر و پدر بود و يا به نوعي ترانه را به مناسبت هاي مختلف ربط مي دادند.به هرحال قرار بود، مسافر به عنوان يك تك تراك و براي تلويزيون ساخته شود اما همان روزها بود كه شادمهر با شركتي به نام "پيغام سحر"آشناشد كه آنها از شادمهر خواستند يك آلبوم توليد كند.من هم در اين راه به عنوان مشاور در كنار شادمهر بودم.درآلبوم مسافر،من چهار ترانه داشتم ، سه ترانه سهيل محمودي ويك ترانه هم متعلق به فريد احمدي بود.
چراشادمهر شما را به عنوان مشاور اولين آلبومش انتخاب كرد؟
شايد به اين دليل كه اولين ترانه اي كه به شكل جدي اجرا كرد را از من گرفته بود . ازطرفي من وشادمهر هم سن و سال بوديم و اين طبيعي بود كه شادمهر با من راحت تر از مثلا آقاي سهيل محمودي كه چند سال از او بزرگتر بود كاركند.
پس چطورشدكه تصميم به رفتن گرفت؟
من زياد در جريان دليل رفتن شادمهر نيستم ونمي دانم دليل اصلي رفتن او چه بود.
به من اجازه بدهيد كه اين حرف را باور نكنم،به هرحال شما يكي از نزديك ترين آدمها به شادمهر بوديد!
واقعا نمي دانم كه چه شد كه يك باره شادمهر تصميم گرفت از ايران مهاجرت كند،البته بعضي اوقات به شوخي مي گفت كه هفته آينده از ايران مي روم اما فقط در حد شوخي بود. يا عضي اوقات از فرودگاه به من زنگ مي زد ومي گفت :دارم از ايران مي روم اما وقتي صداي گوينده فرودگاه را مي شنيدم متوجه مي شدم كه شوخي مي كند.نمي دانم چه اتفاقي برايش افتاد كه يك باره همه چيز جدي شد. به هرحال وقتي باهم صحبت مي كرديم خيلي روي موضوع رفتن تاكيد مي كرد.
وبالاخره هم رفت...
بله.روزي كه شادمهر رفت، من اورا نديدم.در آن روزها در مدرسه تدريس مي كردم و طبيعتا وقتي سر كلاس مي رفتم، تلفن همراهم خاموش بود.وقتي از كلاس بيرون آمدم و تلفنم را روشن كردم، مادرم با من تماس گرفت و گفت سريع با شادمهر تماس بگير.وقتي با او تماس گرفتم و ماجرا را پرسيدم گفت كه فرودگاه است و چند ساعت ديگر از ايران مي رود! من باز هم باور نكردم و فكر كردم مثل هميشه شوخي مي كند،اما شادمهر خيلي جدي گفت كه"اين بار ديگر شوخي نيست و تاچند ساعت بعد ايران را به مقصد كانادا ترك خواهم كرد"وقتي به او گفتم كه براي خداحافظي به فرودگاه مي ايم،خيلي با تحكم به من گفت كه:"نه، نمي خواهم بياي..."
چرا؟
نمي دانم ،شادمهر هميشه يك جوري از خاطره ها وگذشته اش فرار مي كند و وقتي درمورد گذشته با او صحبت شود،عصبي مي شود.آخرين باري كه باهم صحبت كرديم، من درمورد مسائلي كه در گذشته اتفاق افتاده بود،صحبت كردم وخيلي واضح بود كه با اين صحبت ها عصبي مي شود.
براي رفتن از طرف كمپاني هاي خارجي پيشنهاد داشت؟
طبيعتا از يك جايي حمايت مي شد كه رفت،چون هيچ آدم عاقلي بدون پشتوانه ، كاري نخواهد كرد.زماني شادمهر با دفتر"پيغام سحر"كار مي كرد،اين دفتر همان جايي بود كه دفتر آاقاي كيميايي هم بود(آن زمان خانم آتشين همسر آقاي كيميايي بود) از طرفي رفتن شادمهر ازايران مقارن شد با ايامي كه همسر آقاي كيميايي هم از ايران رفتند و براي ما كه اطراف شادمهر بوديم،اين شائبه به وجود آمد كه رفتن اين دو ، باهم در ارتباط است و رفتن اين دو در يك بازه زماني از طرف يك كمپاني يا يك شخص خاص حمايت مي شده.
نگفتيد كه شادمهر براي چه رفت؟
ببينيد، شادمهر هيچ وقت از شرايط راضي نبود.همين الان هم از شرايط رضايت ندارد.
خوب الان نبايد هم از شرايط راضي باشد.به هرحال وقتي درايران بود تك ستاره بود اما الان شرايط براي او كاملا متفاوت است.
اما هنوز هم در كارهايش مورد توجه است.چند روز پيش داشتم تعداد دانلود آخرين كار شادمهر را دراينترنت مي ديدم .باتوجه به اينكه آهنگ از هرنظر كار ضعيفي بود تعداد زيادي دانلود داشت.
اگرشادمهر درايران مي ماند از لحاظ حرفه اي وموقعيت براي او بهترنبود؟
متاسفانه شادمهر يك مشكل بزرگ داشت وآن هم اين بود كه روابط عمومي قوي نداشت ونمي توانست خوب با ديگران برخورد كند.شما اگر آلبوم هايي كه او در ايران تهيه كرده را نگاه كنيد،مي بينيد فهرست آدم هايي كه با او كار كرده اند،مرتب تغيير كرده،اما تنها كسي كه شادمهر به نوعي به او اعتماد داشت من بودم و در تمام آلبوم ها اسم من هست اين لطف شادمهر به من بود.اگر شادمهر در ايران مي ماند و برخورد باديگران راياد مي گرفت مي توانست موفق باشد.شادمهر هميشه در موضعي بود كه ديگران را باور نداشت و فكر مي كرد ديگران در فكر سوءاستفاده از او هستند.
پس از طرف ارشاد تحت فشار نبود؟
شايد خيلي مسائل وجود داشته كه من از آنها بي خبرم،به هر حال مجوز برگزاري كنسرت به او داده نمي شد و از طرفي آلبوم"آدم وحوا"براي گرفتن مجوز وضعيت روشني نداشت.شايد دراين شرايط،او به اين فكر افتاد كه رفتن براي او بهتر از ماندن در ايران است.اما من تقريبا مطمئن هستم كه شادمهر به قصد رفتن نرفت.اين موضوع دركليپ هاي اولي كه او در خارج از كشور ساخته هم واضح است كه سعي كرده باهوش زيادي كليپ ها را بسازد تا اگر برگشت،بتواند آن را انكار كند.البته درمورد كنسرت بايد بگويم اگر شادمهر كمي روابط عمومي اش بهتر بود،مي توانست مجوز اجرا هم دريافت كند اما تا خبر مجوز نگرفتن براي اجرا را مي شنيد عصباني مي شد و اصلا به فكر راه حلي براي اين موضوع نبود.البته خيلي ها از كنار شادمهر رشد كردند و بعدا به او پشت كردند.
مثل؟
مثلا يك آدمي مثل عرشيا آمد و آلبوم اولش را با شادمهر كاركرد و از اسم شادمهر براي پيشرفت خودش استفاده كرد بعدها به گوش ما رسيد كه ايشان با يكي از مراكز دولتي تماس گرفته و گفته بود كه شادمهر،مسافر را براي شاه خوانده است و چطور به او اجازه فعاليت مي دهيد؟و اين در حالي بود كه من ترانه مسافر را در مورد خودم گفته بودم.
وقتي كه بالاخره ازايران رفت،چطور به اين نتيجه رسيد كه براي هميشه بماند؟
فكر كنم از زماني كه به آمريكا رفت،ديگر مطمئن شده بود كه به ايران باز نخواهد گشت.
فكر مي كنيد شادمهر هنوز هم از بهترين هاست؟
بله،فكر مي كنم شادمهر نسبت به آدم هايي كه آن طرف آب كار مي كنند يكي از بهترين هاست...
اگرشادمهر امروز در ايران بود و بين يگانه ها وصادقي ها واين همه خواننده زير زميني كار مي كرد،بازهم نفر اول بود؟
بله،محسن يگانه خودش هم قبول دارد كه مثل شادمهر مي خواند.اين واقعا براي من جالب است كه ما شرايطي را فراهم مي اوريم كه شادمهر به فكر مهاجرت بيافتد وآدم هاي شبيه به شادمهر را برجسته مي كنيم.
مثال هم مي زنيد؟
خيلي ها اينگونه هستند،مثل حميد عسكري،رامين بي باك، محسن يگانه و... البته همه اين ها كه گفتم بعضا كارهايشان را هم دوست دارم.مثلا من واقعا اشعار محسن يگانه را دوست دارم وچون در عين سادگي به شدت حسي است يا ملودي هاي عسكري را دوست دارم.اما نمي شود انكار كرد كه همه اين ها از شادمهر شدن و اداي شادمهر را دراوردن به اينجا رسيدند.فكر مي كنم هنوز هم شادمهر يك سر و گردن نسبت به آدم هايي كه در ايران كار مي كنند بالاتر است.
شادمهر راهي براي بازگشت به ايران براي خودش باقي گذاشته است؟
هيچ چيز قابل پيش بيني نيست.وقتي يك كسي مثل فريدون خارج از كشور كاركرده بود كليپش را همه ديده بودند به ايران مي آيد وكار ميكند وخيلي هم مورد توجه قرار مي گيرد، همه چيز بستگي به اين دارد كه چه اتفاقي بيفتد.اين مشكل بزرگ ما در ايران است كه هيچ وقت نمي دانيم فردا چه اتفاقي خواهد افتاد .فكر مي كنم همه آدمهايي كه آن طرف آب دارند كار مي كنند به برگشتن فكر مي كنند.شماهرچه قدر هم سوپر استار باشيد اگر دركشور خودتان باشيد از شرايط بيشتر راضي خواهيد بود.شادمهر آدمي نبود كه بخواهد ازايران برود،او به شدت به مادرش وابسته بود و مادرش برايش خيلي مهم بود اما شرايط اينطور رقم خورد.
داستان سفر سوداي رفتن ازهمان موقع هم در شادمهر بود يا به تدريج به فكر رفتن افتاد؟
نه اتفاقا شادمهر از اينكه داشت در ايران كار مي كرد خيلي هم خوشحال بود.چون خيلي خوب داشت كار مي كرد و پول خوبي هم در مي آورد.بعد از استقبال فوق العاده اي هم كه از"مسافر"به وجود آمد پيشنهادهاي زيادي براي آهنگسازي به دست شادمهر مي رسيد و دركنار استوديوهاي مختلف روزي دو- سه بار نوازندگي مي كرد و رقم خوبي هم از اين راه به دست مي آورد.در همان دوران طرفداران زيادي داشت و يكي از مشهورترين هنرمندان ايراني بود.الان هم تعداد طرفداران شادمهر كم نيست و هنگامي كه او اهنگ خوبي هم نمي خواند از او طرفداري مي كنند.به هرحال شادمهر زماني كه در ايران بود همه چيز داشت و از همه چيز راضي بود.
پس شادمهر جوگيرشد ورفت؟
نمي شود گفت جوگير شد.شادمهر حتي زماني هم كه از ايران خارج شد قصد نداشت براي هميشه آنجا بماند و صراحتا مي گفت كه برخواهم گشت.اما خب وقتي آدم در شرايطي قرار مي گيرد كه از انجام خيلي از كارها محروم ميشود،تصميم هايي مي گيرد كه شايد منطقي هم نباشد.وقتي كه پرپرواز ساخته مي شد شادمهر به قصه آن مي خنديد كه چرا يك خواننده به موفقيت شخصيتي كه درآن فيلم وجود داشت بايد با آن موقعيت خوب تصميم به مهاجرت بگيرد اما درنهايت خودش تصميم به مهاجرت گرفت.
بعداز مهاجرت هم با شادمهر همكاري داشتيد؟
قبل از اينكه شادمهر از ايران برود من چندكار دست شادمهر داشتم كه بعد از رفتنش آن هارا ساخت و منتشركرد.فال قهوه،آدم فروش و... ازاين قبيل كارها بود.البته دو بند اول آدم فروش براي من بود ودو بند ديگرش را فرزاد حسني نوشته بود.
پس چرااين همكاري ادامه پيدا نكرد؟
مشكل ما از ترانه"آغوش"آغاز شد.دو بند اولين اين ترانه متعلق به شخص ديگري بود و فقط ترجيع بند آن را من نوشته بودم.وقتي در مورد اين ترانه با هم صحبت كرديم به او گفتم نبايد اين كار را با شعر من انجام مي دادي و حداقل اگر مي خواستي اين كار را انجام دهي بايد به من مي گفتي!دراين فاصله خيلي ها براي شادمهر از طريق ايميل شعر مي فرستادند و شادمهر هم ازهمان اشعار استفاده مي كرد و خيلي وقت ها هم شعرها را بالا و پايين مي كرد.ترانه سراها هم به عشق اينكه شادمهر كارهايشان را مي خواند نسبت به اين موضوع اعتراضي نداشتند.
واين قطع رابطه ادامه دار بود يا آشتي كرديد؟
بعد از مدتي يكي از ترانه سراهايش با من تماس گرفت و گفت كه اين شماره شادمهر است و از تو خواسته كه با او تماس بگيري.من با اوتماس گرفتم و چندشب پشت سر هم باهم صحبت كرديم.حتي به من براي سرودن ترانه جديد هم پيشنهاد داد اما به يك باره اين تماسها قطع شد.بعد از چندماه يك آقايي با من تماس گرفتند و گفتند من مدير برنامه شادمهر هستم و به من گفته اند براي گرفتن شعر با شما تماس بگيرم كه اين موضوع واقعا به من برخورد و براي من واقعا سنگين بود.
زماني كه در ايران بود حرفي براي ازدواج بين شما رد و بدل نشد؟
مردم خيلي اين تفكر را داشتند كه شادمهر با دختري كه اشعارش را مي گويد ازدواج كرده است.اين شايعات وجود داشت اما هيچ وقت اين بحث ها بين ما نبود شايد يكي از دلايلي هم كه باعث شد مارابطه كاري قوي داشته باشيم همين بود چون اگر رابطه اي خارج از كار بين ما وجود داشت شايد خيلي زود به مشكل بر ميخوردم.جالب است بدانيد كه در فيلمنامه پرپرواز اسم دختر رو به روي شادمهر هم نيلوفر بود كه با پا فشاري من اين اسم تغيير كرد
درجريان ازدواج شادمهر بوديد؟
بله،اتفاقا خيلي هم دراين مورد خنديدم.فكر مي كنم حدود سه سال پيش بود كه شادمهر گفت كه با يك دختر آمريكايي آشنا شده است و قصد دارند باهم ازدواج كنند.من به شوخي بهش گفتم كه براي اقامتت داري اين كار را مي كني اما گقت كه واقعا دوستش دارم.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#8
Posted: 28 Jun 2016 23:48
1
« آسمونی »
اگه آفتاب تو چشات خونه کنه
می تونه خورشید و دیوونه کنه
می تونه خورشید و دیوونه کنه
می تونه تو آیینه چشمای تو
گل شَب بو موهاشُ شونه کنه
می تونه می تونه آب بشه تو نگاه تو
دلِ سنگ هر چی غصه و غمه
لحظه هام ارزونی چشمای تو
از نگات هر چی بگم بازم کمه
من و بارون، تو و آفتاب شب و ابر
توی راه زندگی هم سفریم
نکنه اسیر تنهایی بشیم
آسمونیا رو از یاد ببریم
اگه آفتاب تو چشات خونه کنه
می تونه خورشید و دیوونه کنه
می تونه خورشید و دیوونه کنه
می تونه تو آیینه چشمای تو
گل شَب بو موهاشُ شونه کنه
می تونه می تونه آب بشه تو نگاه تو
دلِ سنگ هر چی غصه و غمه
لحظه هام ارزونی چشمای تو
از نگات هر چی بگم بازم کمه
من و بارون، تو و آفتاب شب و ابر
توی راه زندگی هم سفریم
نکنه اسیر تنهایی بشیم
آسمونیا رو از یاد ببریم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#9
Posted: 28 Jun 2016 23:50
2
« نگاه پنجره »
آسمون توی نگاه پنجره
جون میگیره
وقتی شب توی چشام
بوی بارون میگیره
دل غنچه ها رو نشکن
که تن... سبز بهار
وقتی غصه دار میشه
رنگ زمستون میگیره
میدونی که بی تو سخته زندگی
اما نگات جون سپردن دل منو
چه آسون میگیره
این اتاق سوت و کور
که رنگو بویی نداره
با حضور مهربونت سروسامون میگیره
خاطرات بچگیم با اسم تو شروع میشه
همه شعرای دنیا با تو پایون میگیره
آسمون توی نگاه پنجره
جون میگیره
وقتی شب توی چشام
بوی بارون میگیره
دل غنچه ها رو نشکن
که تن... سبز بهار
وقتی غصه دار میشه
رنگ زمستون میگیره
میدونی که بی تو سخته زندگی
اما نگات جون سپردن دل منو
چه آسون میگیره
این اتاق سوت و کور
که رنگو بویی نداره
با حضور مهربونت سروسامون میگیره
خاطرات بچگیم با اسم تو شروع میشه
همه شعرای دنیا با تو پایون میگیره
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#10
Posted: 28 Jun 2016 23:53
3
« غریبه »
قصه دل کندن ِمن از عبورِ یه غریبه
سرگذشتِ روزگارِ سوت و کورِ یه غریبه
قصه بودن و رفتن تا ابد هم سفرم شد
وقتی که آیینه پر شد از حضور یه غریبه
می گذرم از شبو باورمی کنم
که تموم قصه هام پر ازغمه
باز دوباره جای زخم بی کسی
روی قلبم چشم به راه مرهمه
می گذرم از تو که اون غریبه ای
اونکه تنهاییمُ زیر پا گذاشت
آیینه قدیمیمُ شکست و
تا ابد دل منو تنها گذاشت
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
صفحه 1 از 6