کاش میشد یه قاب عکس باشه یه عکس بود و یه عکس میگرفتم و میتونستم بگیرم که تمام افراد لوتی با تمامی گرایش هاشون و از هر جا دنیا که هستند تو اون قاب عکس باشندو از همه شون یه عکسی بگیرم مثل یه عکس دسته جمعی دوستانه کاش میشد کاشف دارو و درمان تمام دارو های سرطان میشدم نوید بخش امید برای کودکان و زنان و مردان سرطانی کاش میشد دارو سرطان رو من کشف میکردم با هزینه کم دست آدم هایی گرفتار این مریضی دردناک شده بتونم برسونم کاش میشد آنقدر ثروت داشتم که میتوانستم بی آن که آدم هایی که در محل قدیمی ما حساب دفتری دارند حسابشان را تسویه کنم کاش میشد جای خوابی مناسب برای افراد کارتون خواب بتوانم درست کنم که در فصل زمستان از سرما یخ نزنند کاش میشد میتوانستم هزینه تحصیل برا بچه های کار به وجود بیاورم تا بتوانند تحصیل کنند و جایی برای خواب و خوراک داشته باشند کاش میشد...
#کاش میشد
ادامه دارد
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ویرایش شده توسط: Amin19961376
کاش میشد زنان فاحشه خیابانی یا دختر فراری را میتوانستم برایشان سرپناه درست کنم کاش میشد ماشین زمان داشتم و میتوانستم از برخی حوادث و اتفاقات که باعث مرگ برخی شده اند جلوگیری کنم کاش میشد دین انسانیت به رسمیت شناخته میشد کاش میشد سرپناهی بسازم برای تمام گربه ها وسگ های ولگرد تا در فصل سرما مورد آزار اذیت قرار نگیرند و آسیب نبینند کاش میشد هیچ وقت کرونا جان انسان ها را نمیگرفت و راحت از مرگ هر آدمی حرف نمیزدیم کاش عمر عشق ها کوتاه نبود کاش بعد ۴۰ روز عزا برای عزیزی او را به دست فراموشی نمیسپردیم کاش میشد حقوق ها کم نبود و گرانی ها سرسام آور نبود کاش در تمامی دنیا با زنان فاحشه به درستی برخورد میشد کاش به هم احترام میگذاشتیم و مسخره کردن و بی عدالتی ها از بین میرفتن....
#کاش میشد
ادامه دارد
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
مثل ماهی درون تور ماهیگیر گیر کرده ام که فقط دارم جان میدهم و به بالا پایین میپرم و به دنبال آب هستم ولی راهی ندارم جز جان دادم و تماشا آدم های بی رحم....
و مثل گربه های ولگرد شده ام که در روز چهار شنبه آخر سال راهی ندارد و از این طرف به آن طرف میرود مثل مستاجری که خانه اش روی دوشش هست و هر دم به هر جا کوچ میکند و مثل گربه ای شده ام که از هر آدمیزادی حراس دارد مگر آدمی که باعث ترس نشود ....
مثل گیاهی شده ام که در خانه ای هست و منتظر چکه آبی ست از سوی صاحبش تا او را سیراب کند....
مثل یک حیوان خانگی ولی محبوس در خانه ای که خانه نیست فقط جای خواب خوراکیست که مجبور به خوردن و خوابیدن و کار کردن هست با حقوق هایی که باید خورد و نمرد....
مثل دارویی که اسمش داروست ولی اثر و درمان ندارد برای خودصاحب دارو فقط عوارض دارد نه درمان....
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ریه های من انگاری زیر سیگاری سیگارهای دنیایی شده که پر از درد و رنج و غم گشته واین ها هیج وقت خاموش نمیشوند بلکه ادامه دار هستند....
تا جایی که آزادی از پشت ابرهای سیاه و تیره سرباز زند و دنیا سراسر نور زیبایی شود و گیاهان دوباره رویش کنند و بقا واقعی نه مرگ تدریجی به جریان و چرخه بیوفتد و ارباب سیاهی ها با نور خورشید این منبع عظیم تبدیل به خاکستر شود...
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال