ارسالها: 281
#81
Posted: 30 Mar 2025 19:44
پدر بزرگ عزیزم ببخشید اگر رولبم سیگار دیدی و ناراحت شدی وقتی زمان شاه زمان جوانی بهترین سیگار را میکشیدی...
پدربزرگ عزیزم ببخشید اگر تو دستانم پیک مشروب دست ساز بود و ناراحت شدی وقتی زمان شاه بهترین شراب های اروپایی رو در بهترین کاباره های طهران را میل میکردی...
پدربزرگ عزیزم ببخشید اگر دهن به دهن چرخید فهمیدی که من دچار مرض خودارضایی شده ام وقتی خود تو در زمان شاه شهر نو میرفتی و تجربه جنسی با زنان شهرنو را پیدا کردی که همگان دارای کارت بهداشت بودن...
پدربزرگ عزیزم ببخشید اگر مجرد مانده ام و دلار حتی بر مردن و شرت پوسیده من تاثیر گذاشته ولی تو در زمان شاه با کمترین مبلغ هم ازدواج کردی هم خانه خریدی و هم بهترین زندگی را تشکیل دادی...
#نامه ای به پدربزرگ از سوی یک ناشناس
#شاه فقید
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ویرایش شده توسط: Amin19961376
ارسالها: 281
#82
Posted: 30 Mar 2025 19:52
هیچ گاه تجربه تلخ بچگی که از برخی مغازه ها با گریه میرفتم و از سوی پدر مادرم نه میشنیدم فراموش نخواهم کرد...
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ویرایش شده توسط: Amin19961376
ارسالها: 281
#83
Posted: 31 Mar 2025 19:37
چشمای تو رنگ آسمان تو سیاهی شب چشمات پشت ویترینی ست که همه با حسرت به چشمانت خیره میشوند تا آن را به دست بیاورند دستانت بوی بهار میدهند و لطافتش لطافت برگ گل های رز دستان تو پر و زیبایت روزهای خالی را پر میکند جای پاهایت ردپاییست برای پیدا کردن سرزمین عجایبی که تو آلیس آن هستی عینک تو عینک جادوییست پشت در های بسته را میبیند و راه های بسته را هموار میسازد....
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ارسالها: 7499
#84
Posted: 31 Mar 2025 19:48
Amin19961376:
چشمای تو رنگ آسمان تو سیاهی شب چشمات پشت ویترینی ست که همه با حسرت به چشمانت خیره میشوند تا آن را به دست بیاورند دستانت بوی بهار میدهند و لطافتش لطافت برگ گل های رز دستان تو پر و زیبایت روزهای خالی را پر میکند جای پاهایت ردپاییست برای پیدا کردن سرزمین عجایبی که تو آلیس آن هستی عینک تو عینک جادوییست پشت در های بسته را میبیند و راه های بسته را هموار میسازد....

این نثر همچون فیلم موزیکال جذابی بود سرشار از طراوت عشق...
هر مرد در درونش یک دیوث درون و هر زن در درونش یک جنده درون دارد
ارسالها: 281
#85
Posted: 31 Mar 2025 21:12
Streetwalker
قربان دیدگان زیبای شما که با لفظ و وصف و تعریف زیبایتان از متن بنده صحنه یک فیلم موزیکال با تمام عوامل را خلق کردین
یک دنیاممنونم از تعریف زیبایتان مدیر محترم استریت واکر عزیز🌹🌹🌸🌸🪷🪷
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ویرایش شده توسط: Amin19961376
ارسالها: 281
#86
Posted: 31 Mar 2025 21:12
انشا من موضوع تعطیلات عید خود را چگونه گذراندید...
کل تعطیلات عید را بی وقفه در سوپر مارکت محل کار کردم برا پولی که حتی آرزوهایم که هیچ چیزهای دیگر زندگی منم تامین نمیشود....
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ارسالها: 281
#87
Posted: 31 Mar 2025 21:22
خواستم یادم بره وبهانه تو نگیرم ولی قلبم نذاشت
تیر کشید درد گرفت و آرومم نذاشت
به قلبم گفتم به ایست
ولی اونم عین تو نه ایستاد و از کنارم رد شد
به مانند رهگذری از من گذشت
او همچون مسافری بود که در قطار از ابتدا با من بود ولی تا ایستگاه یکی مونده به آخر با من بیشتر ننشست
مسافر ها پیاده شدن ولی پسر قصه ما باز نشست تا با ایستگاه هایی که او بود دوباره برایش مرور شود همه اون خاطرات که تنهایی رقم نخورد گویی دست خالیش در دستش دست تو هست
رو صندلی قطار خوابم گرفت و خوابتو میدیدم منو تو بودیم در فریم ها مختلف فیلم در فریمی از فیلم قواصی بودم که یار شو گم کرده بود و دور خودش میگشت
خودم را در جایی دیگر دیدم که سمت هر در رفتم یه آدمی بود که درهای اقبال را به روی من میبست
من مقصر لحظه هایی بودم که گریه ها جای خوشی ها بودن و اشک ها روی گونه هایش می نشست
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ارسالها: 281
#88
Posted: 31 Mar 2025 21:51
درونم هیاهویی دگر بود
در حرف هایم جدایی بی مثل بود
تو رفتی مثل تکرار گذشته اما رفتن آخرت درد شکست بود
با رفتنت قلب من خریدار نداشت اسم قلب من متروک تا ابد بود
قلب متروک شده من داغ سوزانش مثل مهر بردگی درد خونین جگر بود
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ارسالها: 281
#89
Posted: 31 Mar 2025 22:00
دوست داشتم در وسط قلبت محبوس باشم
دوست داشتم بنویسم در نانوشته هایم بگویم در مقابل بازی چشمانت باختم
گلدان خالی بود گلی چون تو را درونش کاشتم
نمیدانستم که در دوست داشتن ها فقط و فقط من سربارم
از عشق و دوست داشتن ها رو دست هایی بسیار خوردم آخر قصه این منم که بر دار مکافاتم
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال
ویرایش شده توسط: Amin19961376
در سویی نگاه داشتم که چشمانم سو نداشت
در بر من نبود جسمت ولی روحم به هر سوی برا پیدا کردنت می شتافت
اسب تک شاخ من زین شده بود و در رویاهایم به سمت تو با سرعت میتاخت
ولیکن برای آن همه عشق گمشده و علاقه قلبم باید قرامت های زیادی می پرداخت
شعله آتش تو از سوی تابستانی داغی می آمد و قلب یخ زده ام را گرم میکرد و میگداخت ....
#999
خیال پردازی همیشگی من این بود همیشه دختر پولداری عاشقم شه و همه جوره درکم کنه کمکم کنه تا از برخی عادتها بد زندگی هم نجات پیدا کنم
براساس داستانی
غیر واقعی
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال