انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 5 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین »

نام شناسی و ریشه یابی واژه های رایج در زبان پارسی


زن

 
چرا 100 و 60 را نادرست می نویسیم ؟

عددهای 60 و 100 را همه به صورت شصت و صد یعنی با صاد می نویسیم . در حالی که صاد ویژه واژه های دارای ریشه عربی و یا معرَّب یعنی عربی شده است . پس درستِ 60 و 100 شست و سد است اما به خاطر اینکه با انگشت شست و سد رودخانه اشتباه نشود عمداً با صاد نوشته شده اند . جالب است که سده به معنی صد سال را با سین و نه با صاد می نویسیم چون با واژه دیگری اشتباه نمی شود . صندلی که فارسی است عربی شده چَندَل و صابون عربی شده سابون است . سابون از مصدر سابیدن است و به همه زبانهای جهان از جمله انگلیسی رفته است . در انگلیسی به صابون می گویند :سـُوپsoap . اشتباه نکنید واژه هایی مانند صِدا عربی اند . همین « صدا » در اصل « صَــدی » است و به معنی «پژواک » است . فارسی ِ «صدا » می شود « دَنگ » که هنوز کردها استفاده می کنند . مثلاً در کردی جنوبی ( فهلوی ) جمله ی « دَنگه هات . » یعنی « صدایی آمد . » پس هر کلمه ای که صاد دارد . باید عربی باشد.تشخیص کلمات دارای ریشه عربی آسان است زیرا می توان بر وزنهای گوناگون از آن ها هم خانواده ساخت. مثل صادق که هم خانواده هایش عبارتند از : صِدق ، صَدَقه ، مُصَدِّق ، صِدّیق ، تَصدیق ، صداقت ، تَصَدُّق و...
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
ریشه یابی عبارت هيهات، هيهات

عبارت بالا که جنبه افسوس و ندامت دارد هنگامي به کار برده مي شود که از انجام کاري نادم و متاسف شده باشند و يا بخواهند کسي را از ارتکاب به اعمال غير معقول که ناشي از علت جهالت يا جواني است بر حذر دارند. عبارت بالا از آيه 36 از سوره مبارکه المومنون است که پس از شرح مقدمه اي به عبارت: هيهات، هيهات لما توعدون ختم می شود. خدای تعالی در اين سوره از قرآن کريم پس از آنکه از کيفيت خلقت بشر به وسيله نطفه و علقه ( خون منعقد شده) و گوشت و استخوان بحث می کند و آيه فتبارک الله احسن الخالقين را با خلقت زيبای آدمی نازل می فرمايد آن گاه راه سعادت و درستکاري را از رهگذر طاعت و تسليم و توحيد و فروتني و انجام فرايض موضوعه مي آموزد و با ارسال مثل از طوفان نوح و ساير گرفتاري هايی که دامنگير اقوام ضاله نظير ثمود و عاد و لوط و... شده است آدمي را از طريق شرک و ضلالت برحذر مي دارد و جداً نهی مي کند که جز خداي يگانه را پرستش نکند و از صراط مستقيم توحيد و يکتاپرستي منحرف نشود . زيرا از اصنام چوبي و بتهاي سنگي و بشر ضعيف و زبون نظير فرعون کاري ساخته نيست تا خدايي کنند و نياز مخلوق را از هر حيث برآورند.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
ریشه یابی عبارتباج سبیل

( هر گاه کسی با زور و قلدری پول یا چیزی از کسی بگیرد در اصطلاح عمومی به آن باج سبیل می گویند. امروزه که دوران زور و قلدری به معنی گذشته سپری شده است، این اصطلاح را بیش تر در مورد اخاذی و رشوه گیری به کار می برند. )
ریش و سبیل در دوران های گوناگون تاریخ ایران دارای قدر و ارزش گوناکون بوده است. ماد ها دارای ریش و موی بلند بوده اند که موجب زحمت و دردسر آنان نیز می شده است، زیرا یونانی ها که ریش خود را می تراشیدند در جنگ های تن به تن ریش بلند سربازان ایرانی را به دست می گرفتند و با ضربات خنجر آنان را از پای در می آوردند. در عهد اشکانیان موی بلند و ریش انبوه جنگجویان ایرانی و فریادهای هول انگیز آنان به هنگام جنگ در سپاه دشمن رعب و وحشت ایجاد می کرد. در عهد ساسانیان ریش به قدر سبیل اعتبار و رونق نداشته است و ایرانیان دارای سبیل های بلند بوده و ریش خود را به کلی می تراشیدند. در صدر اسلام و پس از آن تا حمله ی مغول و تیمور، سبیل از رونق افتاد و ریش های بلند قدر و اعتبار یافت. در عصر مغول دوباره ریش بی اعتبار شد و " سبیل چنگیزی " رونق یافت. در عصر صفوی تا پادشاهی شاه عباس ، بار دیگر ریش بلند و انبوه مورد توجه قرار گرفت. در آن روزگاران ریش و سبیل برای مردان و گیسوان بلند برای زنان ایرانی تا آن اندازه مایه ی زیبایی و افتخار بود که چون می خواستند گناهکاری را شدیدا مجازات کنند اگر مرد بود ریشش را می تراشیدند و اگر زن بود گیسویش را می بریدند.
شاه عباس صفوی با گذاشتن ریش مردان سخت مخالف بود و خود او در تصاویرش با سبیل بلند و افراشته دیده می شود. در زمان او ریش های بلند ترکان را " جاروی خانه " می نامیدند . عشق و علاقه ی شاه عباس به سبیل گذاشتن تا حدی بود که : « شاه عباس سبیل را آرایش صورت مرد می شمرد و بر حسب بلندی و کوتاهی آن بیش تر و کم تر حقوق می پرداخت . حکام ولایات و فرماندهان نظامی نیز ناگزیر از پیروی بودند و به دارندگان سبیل " شاه عباسی " و " افراشته ای " که مورد توجه شاه عباس بود به فراخور کیفیت و تناسب سبیل، حقوق و مزایای بیش تر می دادند که به " باج سبیل " تعبیر می گردید و چون این سبیل داران، یعنی حکام و فرماندهان وقت، به آنچه که بابت سبیل خود دریافت می کردند قانع نبودند، از کدخدایان و روستائیان نیز به زور و اجبار، پول و جنس و اسب و آذوقه می گرفتند که اهالی این اضاؤفه در آمد را نیز باج سبیل نام نهاده بودند.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
ریشه یابی کلمه ی الکی

( کارهای بدون مطالعه و نقشه و نیز رفتار غیر حقیقی و به طور کلی هر چه را که واقعیت ندارد، بی هدف و یا بی دوام باشد الکی می نامند. )این اصطلاح مترادف با " کشکی " است و برای نام گذاری آن دو علت را ذکر کرده اند:
در گذشته که هنوز الک سیمی معمول نبود، پارچه های بسیار نازک پنبه ای را مانند الک سیمی به چوب وصل می کردند و آرد و سایر چیزهای نرم را برای بیختن از آن عبور می دادند. عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من ( جلد سوم، ص ۲۷٣ ) چنین می نویسد : « این پارچه های پنبه ای دوام و قوامی نداشت، به همین مناسبت پارچه های نازک و بی دوام را الکی می گفتند ( یعنی فقط به درد الک ساختن می خورد). کم کم این معنی مجازی را منبسط کرده و امروز دیگر این توصیف را به کلیه ی چیزهای بی دوام و بی ثبات و بی ترتیب و بی موقع و حتی اخبار بی اصل هم می دهند. »
در مقاله ی آقای علینقی بهروزی در مجله ی هنر و مردم ( شماره ی ١۰١ ، ص ۵۲ ) درباره وجه تسمیه ی واژه ی الکی چنین آمده است :« معنی و مفهوم کلمه ی الکی بیش تر سخن یا عمل نسنجیده و بدون فکر قبلی و هدف مشخص است و این شاید از معنی دیگر کلمه ی الک گرفته شده باشد، زیرا چون که می دانیم، لفظ الک علاوه بر معنی آردبیز ( لغتنامه ی دهخدا )، معنی یکی از قطعات چوبی را که در بازی " الک دولک " به کار می رود نیز می دهد. در این بازی چوب بزرگ تر را دولک و چوب کوچک تر را الک می گویند. رسم بازی چنان است که الک را به هوا انداخته و سپس با دولک می زنند تا به فاصله ای دور برود. زننده در هنگام زدن، مقصد و هدف معینی ندارد. مقصود او فقط زدن است و محل و هدف افتادن روشن نیست. بنابراین می توان تصور کرد که اصطلاح الکی از این بازی گرفته شده باشد، یعنی همان طور که در بازی الک دولک هنگام زدن هدف مشخصی را در نظر نمی گیرند و بدون تفکر می زنند، کارهای الکی نیز بدون تفکر و بی هدف انجام می شود.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
وام واژه های روسی و فرانسوی

برخی وام واژه ها چنان در تار و پود زبان فارسی تنیده شده که اگر مثلا یک فرانسوی از همان واژه استفاده کند خیلی از ایرانی ها ذوق می کنند که فلان خارجی فلان کلمه را به همان معنایی به کار می برد که ما به کار می بریم. مثلا نخاله یکی از این واژه ها است . این واژه یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی‌ادب و گستاخ می‌گفته‌اند (Nakhal) و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به‌ درد ‌نخور هم استفاده کرده‌اند. اسکناس هم همینطور از واژه ها‌ی روسی (Assignatsia) که خود از واژه‌ی فرانسوی (Assigant) به معنی برگه‌ی دارای ضمانت گرفته شده است. اما واژه فاستونی داستان دیگری دارد . فاستونی پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون (Boston) در آمریکا بافته شده است وباستونی یا بوستونی می‌گفته‌اند. البته کلمات زیادی نظیر کلمن آب( فلاسک آب) ، ایزوگام ( عایق پشت بام ) ، تون ماهی (کنسرو ماهی )،دئوترم ( آبگرمکن ) و پلی استشن ( نوعی اسباب بازی اکلترونیکی ) وجود دارد که از برند یا آرم تجاری به جای نام هر محصول مشابه دیگر استفاده می شود. واژه‌های زیر که همگی فرانسوی هستند را برخی پارسی می‌دانند:
آسانسور، آلیاژ، آمپول، املت، باسن، بتون، بلیت، بیسکویت، پاکت، پالتو، پریز، پلاک، پماد، پوتین، پودر، پوره، پونز، پیک نیک، تابلو، تراس، تراخم، تمبر، تیراژ، تور، تیپ، خاویار، دکتر، دلیجان، دوجین، دوش، دبپلم، دیکته، رژ، رژیم، رفوزه، رگل، رله، روبان، زیگزاگ، ژن، ساردین، سالاد، سانسور، سرامیک، سرنگ، سرویس، سری، سزارین، سوس، سلول، سمینار، سودا، سوسیس، سیلو، سن، سنا، سندیکا، سیفون، سیمان، شانس، شوسه، شوفاژ، شیک، شیمی، صابون، فامیل، فر، فلاسک، فلش، فیله، فیبر، فیش، فیلسوف، فیوز، کائوچو، کابل، کادر، کادو، کارت، کارتن، کافه، کامیون، کاموا، کپسول، کت، کتلت، کراوات، کرست، کلاس، کلوب، کلیشه، کمپ، کمپرس، کمپوت، کمد، کمیته، کنتور، کنسرو، کنسول، کنکور، کنگره، کودتا، کوپن، کوپه، کوسن، گاراژ، گارد، گاز، گارسون، گریس، گیشه، گیومه، لاستیک، لامپ، لیسانس، لیست، لیموناد، مات، مارش، ماساژ، ماسک، مبل، مغازه، موکت، مامان، ماتیک، ماشین، مانتو، مایو، مبل، متر، مدال، مرسی، موزائیک، موزه، مین، مینیاتور، نفت، نمره، واریس، وازلین، وافور، واگن، ویترین، ویرگول، هاشور، هال، هالتر، هورا و بسیاری از واژه‌های دیگر
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
ریشه یابی کلمه ی هشلهف

مردم برای بیان این نظر که گویش برخی از واژه‌ها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جمله‌ی انگلیسی (I Shall have) به معنی من خواهم داشت را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند ببینید گویش این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژه مسخره‌آمیز را برای هر واژه عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه پارسی و چه بیگانه) به کار می‌‌برند. هنوز واژه های زیادی هستند که از زبان های عربی ، انگلیسی ، فرانسه ، ترکی و حتی مغولی به عاریت گرفته شده است . نمونه آن همین " عاریت " ی که در جمله قبل به کار رفته است. اما بسیاری از کلمات تغییر شکل پیدا می کنند گاهی هم بومی سازی می شوند. مثلا کانال های بزرگی که برای فاضلاب یا برخی کارهای ساختمانی ساخته می شود در زبان انگلیسی MAN HOLE نام دارد که ایرانی ها ان را منهول ( بر وزن منقول ) تلفظ می کنند . جالب است بدانید واژه " شیمی " چگونه به وجود آمده است . در دوره ای که ایرانیان در رشته شیمی و داروسازی حرف اول را می زدند کلمه " کیمیا " از فارسی به عربی نفوذ کرده و به" الکیمیاییه "تغییر شکل داده ، سپس از عربی به انگلیسی نفوذ کرده و " کیمیستری " شده است در گذر این واژه از زبان انگلیسی به فرانسه به " شیمیستری " تغیییر شکل یافته و با نفوذ زبان فرانسه در فارسی این کلمه به شکل شیمی مجددا وارد زبان فارسی شده است . این روند نشان دهنده سیال بودن زبان ها است.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
ریشه یابی کلمه ی فکسنی

فکسنی هم از جمله واژه هایی روسی (Fkussni) است که در زبان محاوره ما ایرانی ها کاربرد زیادی پیدا کرده است . فکسنی در زبان روسی به معنی " بامزه " است اما در ایران به کنایه و واژگونه به معنی بی‌خود و مزخرف به ‌کار برده می شود. اصولا ایرانی ها از کنایه و طعنه استفاده زیادی می کنند به همین دلیل ضرب المثل " برعکس نهند نام زنگی ، کافور " به وجود آمده است . یعنی به کسی که زنگی ( سیاهپوست ) است می گویند کافور که ماده ای سفید رنگ می باشد. به همین سیاق ضرب المثل " به کچل می گویند زلف علی " به وجود آمده است. به هر صورت فکسنی معمولا به کسی یا چیزی اطلاق می شود که زهوار درفته و داغان شده باشد. جالب است بدانید "داغی " به معنای قطعه مستعمل و استفاده شده یک خودرو در میان مکانیک ها بسیار رایج است و مخفف رایج واژه داغان می باشد. مثلا اگر کسی بخواهد میل لنگ خودرو خود را عوض کند بعد از تعمیر خودرو مکانیک می گوید " داغی " آن را ( یعنی قطعه داغان شده آن را ) در صندوق عقب گذاشته ام . یا اگر شما بخواهید باتری خودرو خود را تعویض کنید معمولا از شما خواسته می شود که " داغی " آن را تحویل دهید.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
ریشه یابی عبارت نخود سیاه

معمولا وقتی می خواهند کسی از مطلب یا موضوعی آگاه نشود و او را از معرکه بیرون کنند از باب مثال می گویند: "فلانی را به دنبال نخود سیاه فرستادند" یعنی جایی رفت به این زودی ها باز نمی گردد و یا به قول علامه دهخدا:"پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد." اما اینکه نخود سیاه چیست و چه نقشی دارد که به صورت ضرب المثل درآمده است بی حکمت نیست . نخود از دانه های نباتی است که چند نوع از آن در ایران و بهترین آنها در قزوین به عمل می آید. انواع و اقسام نخودهایی که در ایران به عمل می آید همه به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده قرار می گیرند یعنی چیزی از آنها کم و کسر نمی شود و تغییر قیافه هم نمی دهند مگر نخود سیاه که بعد از درو شدن آن را در داخل ظرف آب می ریزن تا خیس بخورد و به صورت لپه دربیاید و چاشنی خوراک و خورشت شود. بنابراین در هیچ دکان بقالی یا به قول امروزی ها سوپرمارکتی نخود سیاه پیدا نمی شود ، زیرا نخود سیاه به خودی خود قابل استفاده نیست مگر آنکه به شکل و صورت لپه دربیاید و آن گاه مورد بهره برداری واقع شود. حتی گوگل هم عکسی از نخود سیاه وجود ندارد. گرچه این محصول ( نخود سیاه ) ، محصول نایابی نیست اما عدم عرضه آن به شکل اصلی خود موجب شده است که این عبارت به معنی " به دنبال کاری عبث فرستادن " استفاده شود یعنی اگر کسی را به دنبال نخود سیاه بفرستند در واقع به دنبال چیزی فرستاده اند که در هیچ دکانی پیدا نمی شود.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
زن

 
کج دار و مریض یا کج دار و مریز؟

عبارت کج دار و مریز هم سنگ و هم معنای مدارا کردن و همراهی کردن با موضوع یا کسی مورد استفاده قرا می گیرد اما بسیاری از مردم اگر این معنا را برداشت کنند با وجه تسمیه و یا عبارت صحیح آن آشنایی ندارند و به صورتی که درک می کنند «کج دار و مریض» می نویسندبرخی نیز به دلیل برداشت اشتباهی که از نگارش آن دارند آن را اشتباه به کار می گیرند و آن رابا مریضی مرتبط می دانند .این اصطلاح در اصل کج دار و مریز است. به معنای اینکه ظرف را کج نگه دار و در عین حال مواظب باش که نریزد و معنای اجتماعی آن این است که باید با شرایط موجود مدارا کرد یا سختی نگه داشتن یک ظرف حاوی مایعات به صورت کج را تحمل نمود . شاعر در این خصوص می گوید:
رفتــم بـه سـر تـربت شمس تبـریـــز دیــدم دوهــــزار زنگیــــان خونــریـــز
هر یک به زبان حال با من می گفت جامی که به دست توست کج دار و مریز
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
مرد

 
«خواندنی های شاهنامه»

چند اسم در شاهنامه هست كه دوست دارم معنی اونها رو برای دوستان هم بگم:
  • طهماسب=دارنده ی اسب قوی
  • اسفندیار=پاك آفریده شده
  • گشتاسب=دارنده ی اسب رمنده
  • گرشاسب=دارنده ی اسب لاغر
  • گشسب=دارنده ی اسب نر
  • لهراسب=دارنده ی اسب تند رو
  • هیتاسب=دارنده ی اسب اسب بسته شده
  • سیاوش=دارنده ی اسب سیاه
  • سهراب=دارنده ی چهره ی سرخ
  • مازیار=یاره كوه

نام رستم

نام رستم از دو بهر مى‏باشد .بهر نخست از واژه رئوذ به معنى بالش و نمو است .روى در فارسى كه به معنى چهره و صورت ظاهر است كه كلمه مذكور از ريشه فعل رئود كه به معنى باليدن است مى‏باشد .از همين واژه رستن و روئيدن مى‏باشد .بهر دوم از واژه تهم است (-تهمتن )بنابر اين رستم درست به معنى تهمتن است يعنى كشيده بالا وبزرگ‏تن و قوى پيكر ،بسا در فرهنگها رستهم ضبط شده كه به خوبى بهر دوم اسم محفوظ است .
     
  
صفحه  صفحه 5 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین » 
شعر و ادبیات

نام شناسی و ریشه یابی واژه های رایج در زبان پارسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA