انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 10 از 222:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  221  222  پسین »

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)



 
نقش ها

بناها
معمار خاطراتند
درها ، پنجره ها
بسته ، باز
نیمه باز
عکس های جوانی
آویخته بر دیوارها
پله ها
این
پیچ های پر راز
طرح یک خانه ی متروکه و پرت
نقش یک بام بلند
میزند رنگ خیال
لحظه ها را هر دم

===============================================

نیلوفر

قناری نیزار
در انتظار شکفتن نیلوفر
همواره
آینه ی مرداب را می نگرد
و نیلوفر
در خواب خیس خویش
بوسه های گرم آفتاب را
به یاد می آورد
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
نیمه راه

تو بلور موقتی
مانده در نیمه راه
می شکنی
می رسی

===============================================

هبوط

مست
از کهن باده ی رنج
سجده کردم
درد انسان را
در پای هبوط
آنجا که سقوط
از بام بلند باورها
بلور یقین را
در تقدس شک
می شکند
و خواب خوش را
در هجوم تردید
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
هر کجا

در پایان
همه با هم برابرند
مو رنگ دیگری نمی شناسد
به جز سپیدی
گرچه سیاه بود
یا سرخ و بور
پایان که نه
همیشه دری
باز می شود
حالا به هر کجا

===============================================

همدلی

در سپیده دمی
نه چندان دور
به دیدارت خواهم آمد
با سبدهای معرفت
بر دوش
شاخه های یاسمن
در دست
و هزاران گفتنی
بر لب
اما
از پیش می دانم
لبریزترین نگاهها
در سخاوت سکوت
گرهبند همدلی ما خواهد بود
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
همنوای باران

شبهای دراز زمستان را
طاقت می آورم
و در تنهایی بی ترانه ی خویش
به جای گریه و بهانه
به قندیل های خاطره
دل خوش می کنم
اما
بهار که از راه می رسد
پای هر درخت پر شکوفه ای
در باور فاصله ها
ابر بغضم
همنوای باران می شود

===============================================

وقت رفتن

ای مهربان
بیا
به سراغ دانستن
روان شویم
به رفتار رود
و بگذریم
از آبادی های بی نام و دور
و بریزیم
از
آبشارهای بلند نور
تا اگر فردا
وقترفتن بود
قدحی آب باشیم
در لب تشنگی کودکان خیره در سراب
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
یادش به خیر

چه خوب بود
تابستانهای کودکی
وقتی
کرم های ابریشم را
به مهمانی برگ های توت می بردیم
و در
ولنگاری روزهای بلندش
هر روز کمی قد می کشیدیم
یادش به خیر
پاهای خاکی و پاشویه های حوض
یادش به خیر
حرفهای همسایه و آفتاب و فراقت

===============================================

پری دریایی

در تنهایی شبهای دراز
در میان خیمه های خوشرنگ خیال
گشتم پی راز قصه ها
تا رسیدم
به مردان ماهیگیر قرون
که با تنهایی و فقر فزون
اسطوره ی پری دریایی ر ساخته اند
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
چرخه ی خیال

نقش ماه
که پیچ و تاب می خورد
بر پهنه ی دریا
چرخه ی سیال خیال را
به نسیم می سپارم
و ترانه ی خزه آلودم را
با ته نشین یادی
برای خواب مرغان دریایی
زمزمه می کنم

===============================================

چهار فصل

با مداد سبز
نوشتم
بهار و عشق
با قرمز
تابستان و تپش
با زرد
پاییز و خاطره
با انگشت
بر بخار پشت شیشه
نوشتم
زمستان و انتظار بهار
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
گدازه

هنر
گدازه ی آتشفشاناست
در لحظه ی سرشاری روح
وقتی که
چشمانت قرابت
خطوط سنگ را
عاشقانه می خواند
و پیوندی ازلی
را
با یک دانه برنج
با یک گل یاس
جشن می گیرد

===============================================

گزش

دانسته هایم
سیاره ی کوچکی است
که بر مدار منظم رابطه ها
عاشقانه می چرخد
و روحم
در گزش شیرین فهمیدن
بر ندانستن هایم
نماز می برد
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
مرد

 
يك حقيقت تلخ



يه نفر خوابش مياد و واسه ي خواب جا نداره
يه نفر يه لقمه نون براي فردا نداره

يه نفر مي شينه و اسكناساشو مي شمره
مي خواد امتحان کنه که تا داره يا نداره

يه نفر از بس بزرگه خونشون گم مي شه توش
اون يكي اتاقشون واسه همه جا نداره

بابا مي خواد واسه دخترش عروسك بخره
انتخابم مي کنه ، پولشو اما نداره

يكي دفترش پر از نقاشي و خط خطيه
اون يكي مداد براي آب و بابا نداره

يكي ويلاي کنار درياشون قصره ولي
اون يكي حتي تو فكرش آب دريا نداره

يكي بعد مدرسه توپ چهل تيكه مي خواد
مامانش ميگه اينا گرونه اينجا نداره

يه نفر تولدش مهمونيه ، همه ميان
يكي تقويم واسه خط زدن رو روزا نداره

يكي هر هفته يه روز پزشكشون مياد خونش
يكي داره مي ميره ، خرج مداوا نداره

يكي انشاشو مي ده توي خونه صحيح کنن
يكي از بر شده درد و ، ديگه انشا نداره

يه نفر مي ارزه امضاش به هزار تا عالمي
يكي بعد عمري رنج و زحمت امضا نداره

تو کلاس صحبت چيزي مي شه که همه دارن
يكي مي پرسه آخه چرا مال ما نداره

يكي دوس داره که کارتون ببينه اما کجا
يكي انقد ديده که ميل تماشا نداره

يكي از واحداي بالاي برجشون مي گه
يكي اما خونشون اتاق بالا نداره

يكي جاي خاله بازي کلاس شنا مي ره
يكي چيزي واسه نقاشي ابرا نداره

يكي پول نداره تا دو روز به شهرشون بره
يكي طاقت واسه ي صدور ويزا نداره

يكي فكر آخرين رژيماي غذاييه
يكي از بس که نخورده شب و روز نا نداره

يكي از بس شومينه گرمه مي افته از نفس
يكي هم براي گرماي دساش ها نداره

دخترك مي گه خدا چرا ما .... مادرش مي گه
عوضش دخترکم ، او خونه ليلا نداره

يه نفر تمام روزاش پر رنج و سختيه
هيچ روزيش فرقي با روزاي مبادا نداره

يكي آزمايش نوشتن واسش ، اما نمي ره
مي گه نزديكياي ما آزمايشگا نداره

بچه اي که تو چراغ قرمزا مي فروشه گل و
مگه درس و مشق و شور و شوق و رؤيا نداره

يه نفر تمام روزا و شباش طولانيه
پس ديگه نيازي به شباي يلدا نداره

ياد اون حقيقت کلاس اول افتادم
دارا خيلي چيزا داره ولي سارا نداره

راستي اسمو واسه لمس بهتر قصه مي گم
مليكا چه چيزايي داره که رعنا نداره ؟

بعضي قلبا ولي دنيايي واسه خودش داره
يه چيزايي داره توش آه توي دنيا نداره

هميشه تو دنيا کلي فرق بين آدما
اين يه قانون شده و ديروز و حالا نداره

خدا به هر کسي هر چيزي دلش مي خواد بده
همه چي دست اونه ، ربطي به شعرا نداره

آدما از يه جا اومدن ، همه مي رن يه جا
اون جا فرقي ميون فقير و دارا نداره

کاش يه روزي بشه که ديگه نشه جمله اي ساخت
با نمي شه ، با نمي خوام ، با نشد ، با نداره



مریم حیدرزاده
     
  ویرایش شده توسط: nisha2552   
زن

 
اشعاری از صفیه پاپی

جاده از درد به خود می پیچد
وتو را
دلتنگ است
من دلم می لرزد
بی تو پایم
لنگ است...


*****

به شکوفایی لبخند تو می اندیشم
و به رقص گل سرخی در باد
من بر آنم که ترا
کنم از بند تعلق آزاد...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
غوغای دل

می ترسم از غوغای دل
وقتی ســـکوت کرده ای

انــــگار آدم گشـــــته و
اینک هـــــبوط کرده ای

می ترسم از روزی که تو
ناگشـــته پیـــــدایـــم کنی

در دل برویـــــانی مـــــرا
در لفـــــظ حاشــــایم کنی

می ترســــــم از فرجام بد
آه از دروغ و از فریـــب

ترســـــم بلــــغزد پای دل
مارا چه کار آخر به سیب

ای تکــــیه گاه محکــــــمم
این دل به اصلش وصل کن


وین داستــــان کهــــــنه را
حذفش از این سر فصـل کن
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
صفحه  صفحه 10 از 222:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  221  222  پسین » 
شعر و ادبیات

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA