انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 5 از 222:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  222  پسین »

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)


مرد

 
گفتم:«به جادوی وفا، شاید که افسونش کنم»
آوخ که رام من نشد، چونش کنم، چونش کنم؟
از دل چرا بیرون کنم، این غم که من دارم ازو؟
دل را، نسازد گر به غم، از سینه بیرونش کنم
در بزم نوش عاشقان، حیف است جام دل تهی
گر باده ی شادی نشد، لبریز از خونش کنم
عاقل که منعم می کند، زین شیوه ی دیوانگی
گر گویمش وصفی ازو، ترسم که مجنونش کنم
محبوب می بوسد مرا، من جان نثارش می کنم
سودای پر سود است این، بگذار مغبونش کنم
سیمین! به شام هجر او، نیلینه دارم دامنی
از اختران اشک خود، دامان ِ‌ گردونش کنم.
سیمین بهبهانی
     
  
مرد

 
به شهادت تاریخ، اولین زن شاعر ایران، آتوسا نام دارد. آتوسا همسر داریوش ومادر خشایار شاه هخامنشی است
اولین زن شاعر
به شهادت تاریخ، اولین زن شاعر ایران، آتوسا نام دارد. آتوسا همسر داریوش ومادر خشایار شاه هخامنشی است.
قرن چهارم
تقریبا تا قرن چهارم هجری دیگر خبری از زنان شاعر نیست البته این غیبت در مورد مردها هم صدق می کند و تعداد مردان شاعر نیز تا قرن چهارم بسیار بسیار کم است
در قرن چهارم بانویی به نام رابعه ظهور می کند که غزلسرا بوده است. آورده اند که رابعه بر سر عشق رسوایی آورد غلام خود جان فدا می کند.
قرن پنجم
در قرن پنجم مهستی( بخوانید مه ستی) گنجویی، بانوی رباعی سرای دربار سلطان سنجر سلجوقی است. او موسیقی می دانسته و چنگ می نواخته و شعر می گفته و صدای خوشی داشته است.
قرن هفتم
در این قرن پادشاه خاتون،فرمانروای کرمان است . اوشاعر و خوش نویس بوده و در زمان حکومتش، شاعران مقرری ماهانه داشته اند.
قرن هشتم
در قرن هشتم جهان ملک خاتون ظهور کرده که در دربار شیخ ابو السحاق ، فرما نروای شیراز حضور داشته و همسر وزیر او می شود . گفته اند جهان ملک خاتون با حافظ مشاعره و مناظره می کرده و غزلیاتش را جواب می داده است.
قرن نهم
در قرن نهم دو شاعر زن معروف حضور دارند . بیجه منجمه که با جامی مطایبه و مناظره داشته است و جمیله اصفهانی که در زمانشاه عباس شعرهایش را در قهوه خانه ها می خوانده اند.
قرن دهم
شعر زن معروف قرن دهم دختر شاعر معروف آن زمان،هلالی استر آبادی است. این زن با آنکه اشعار بسیار زیبایی دارد. نامش مشخص نیست و در تاریخ نیامده است و تاریخ نویسان به همین قدر بسنده کرده اندکه او دختر هلالی استر آبادی است.
قرن سیزدهم
در قرن سیزدهم رشحه را داریم که دختر هاتف اصفهانی است و پدر و پسر وشوهرش هم شاعر بوده اند .در این قرن همچنین عفت نسابه می زیسته است، زنی اهل شیراز که هیچ وقت ازدواج نکرده و در دربار پدر فرمانفرمای بزرگ بوده است. در همین قرن در دربار قاجار بیشتر زن ها، همسر ها، مادرها و دخترهای فتحعلی شاه و نا صر الدین شاه شاعر بوده اند که معروفترین آنها گوهر قاجار( نوه فتحعلی شاه) و شاه بیگم( دختر فتحعلی شاه)هستند.
زنان شاعر مشروطه
در زمان مشروطه ، فخر اعظمی ارغون از شاعران زن مطرح بوده است ، فخر اعظمی ارغون، مادر سیمین بهبهانی ، شاعر معاصر است. در همین زمان شاعری اجتماعی ظهور کرده است به نام بدری تندری، فصل بهار خانم نیز از شاهزاده های قاجار است. مهتاج رخشان با میرزاده عشقی مشاعره و مناظره داشته و عالمتاج قائم مقامی( ژاله) اولین زنی است که با زبان زنانه سخن گفته و از اشیا در اشعارش نام آورده است. عالمتاج قائم مقامی مادر پژمان بختیاری غزلسرای معروف نیز هست. او سال های پیش از نیما طرح شعر نو یا به عبارتی شعر شکسته را در کار های خود پیاده کرده است.
شاعران زن پس از مشروطه
از شاعران زن پس از مشروطه می توان از مادر بزرگ سهراب سپهری نام برد. بانو حمیده سپهری که از معروفترین شاعران این زمان است.
شاعران زن معاصر
خوشبختانه اینها به قدر کافی شناخته شده هستند. پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی از معروف ترین شاعران زن معاصر هستند.
هله
     
  
زن

andishmand
 
زن در تاریخ ادبیات ایران


اگرچه‌ ۸ هزار شاعر مرد در تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ شناخته‌ شده‌ است‌، اما آمار تنها ۴۰۰ شاعر زن‌ را در تاریخ‌ شعر ایران‌ نشان‌ می‌دهد. با این‌ وجود شعر یکی‌ از معدود عرصه‌هایی‌ است‌ که‌ زنان‌ بیش‌ از دیگر عرصه‌های‌ هنری‌ به‌ بازگویی‌ هویت‌ و تجربه‌های‌شان‌ در آن‌ پرداخته‌اند.
روح‌انگیز کراچی‌، استاد دانشگاه‌ و مولف‌ در نشست‌ زن‌ در شعر معاصر ایران‌ که‌ از سوی‌ انجمن‌ زنان‌ پژوهشگر تاریخ‌ برگزار شده‌ بود با بیان‌ این‌ مطلب‌ افزود: به‌ رغم‌ تعداد اندک‌ زنان‌ شاعر در تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ شعر عرصه‌ وجوه‌ نگاهی‌ بوده‌ است‌ برای‌ زنان‌ تا به‌ وسیله‌ آن‌ به‌ بیان‌ احساس‌ و تجربه‌های‌شان‌ از زندگی‌ بپردازند.
در بررسی‌ جایگاه‌ زن‌ در شعر، توجه‌ به‌ جایگاه‌ شاعر از سویی‌ و انعکاس‌ تصویر و هویت‌ زن‌ در شعر پارسی‌ از نکات‌ قابل‌ توجهی‌ است‌ که‌ این‌ پژوهشگر در گفته‌هایش‌ آن‌ دو را مورد تاکید قرار داد.
شعر، تنها رشته‌ هنری‌ است‌ که‌ زن‌ راحت‌تر جواز ورود و حضور داشته‌ است‌ و می‌توان‌ گفت‌ که‌ بیشترین‌ آثار هنری‌ زنان‌ نیز در همین‌ حوزه‌ شکل‌ گرفته‌ است‌. چنانچه‌ در حوزه‌های‌ نجوم‌، موسیقی‌ و نقاشی‌ کمتر می‌توان‌ از حضور زنان‌ در این‌ عرصه‌ها نشانی‌ گرفت‌. کراچی‌ گفتار ویرجینا ولف‌، از فمنیست‌های‌ دوران‌ معاصر اروپا را مورد توجه‌ قرار داد که‌ زن‌ شاعر از آسان‌ترین‌ و ارزان‌ترین‌ وسیله‌ استفاده‌ کرده‌ است‌ تا خودش‌ را اعلام‌ کند.
نوشتن‌ برای‌ زنان‌ در ساختار فرهنگی‌ ایران‌، اغلب‌ کار دشواری‌ بوده‌ است‌ چرا که‌ علاوه‌ بر دشواری‌ نوشتن‌، حضور آنان‌ به‌ عنوان‌ یک‌ زن‌ همواره‌ در حاشیه‌ قرار گرفته‌ است‌.
حضور برخی‌ از زنان‌ شاعر مانند جمیله‌ اصفهانی‌ نیز با برخی‌ بدنامی‌ها و تهمت‌ها برای‌ وی‌ همراه‌ بوده‌ است‌.
از سوی‌ دیگر در کتاب‌ مجالس‌النفایس‌ که‌ توسط‌ امیرعلی‌ شیرنوایی‌ تالیف‌ شده‌، علی‌رغم‌ نام‌ بردن‌ از ۳۹۸ شاعرمرد ، از شعرای‌ زن‌ آن‌ دوره‌ یادی‌ نشده‌ است‌. در حالی‌ که‌ در همان‌ دوران‌ بررسی‌ دیگر تذکره‌ها نشان‌ می‌دهد که‌ در قرن‌ نهم‌ و همزمان‌ با نگارش‌ و تالیف‌ این‌ کتاب‌ بیش‌ از ۲۰ شاعر زن‌ وجود داشته‌اند.
به‌ گفته‌ کراچی‌، انقلاب‌ مشروطه‌ که‌ توام‌ با ایجاد تغییرات‌ اساسی‌ در حیات‌ سیاسی‌، اجتماعی‌ ایران‌ بود در عرصه‌های‌ شعر و ادب‌ نیز تغییراتی‌ را به‌ وجود آورد و همزمان‌ با رشد اندیشه‌های‌ انتقادی‌، الگوهای‌ ارزشی‌ و معیارهای‌ سنتی‌ حاکم‌ بر فضای‌ ادبیات‌ ایران‌ نیز تغییر کرده‌، وارد مرحله‌ تازه‌یی‌ شد.
کاهش‌ محدودیت‌ها و ایجاد لوازم‌ حضور زنان‌ در عرصه‌های‌ اجتماعی‌ و متعادل‌ شدن‌ جریان‌ مرد محور ادبیات‌ ایران‌ از جمله‌ تغییرات‌ اساسی‌ است‌ که‌ با به‌ وقوع‌ پیوستن‌ انقلاب‌ مشروطه‌ در کشور روی‌ داد.
کراچی‌ تغییر نگاه‌ جنسیت‌ محور نسبت‌ به‌ ارزش‌گذاری‌ آثار هنری‌ را از مهم‌ترین‌ رخدادهای‌ تاریخ‌ ایران‌ دانست‌ و افزود: در حال‌ حاضر می‌توان‌ به‌ جرات‌ گفت‌ که‌ جنسیت‌ دیگر ملاک‌ ارزش‌ هنری‌ نیست‌، بلکه‌ ارزش‌ هنری‌ به‌ جوهر هنری‌ متکی‌ است‌ که‌ آن‌ هم‌ ناشی‌ از تجربه‌ها و دریافت‌ شخصی‌ شاعر است‌ نه‌ تنها جنسیت‌ او.
این‌ پژوهشگر حوزه‌ ادبیات‌ حضور ۱۲۰ زن‌ شاعر معاصر را نقطه‌ عطف‌ ادبیات‌ امروز دانست‌ و گفت‌: حضور این‌ تعداد شاعر زن‌ با اندیشه‌، زبان‌، لحن‌ بیان‌ و ذهنیت‌های‌ متفاوت‌ از زندگی‌ امیددهنده‌ و نویدبخش‌ است‌.
کراچی‌ درباره‌ حوزه‌ دوم‌ یعنی‌ انعکاس‌ تصویر و هویت‌ زن‌ در شعر پارسی‌ گفت‌: با توجه‌ به‌ آثار گذشتگان‌ زن‌ در ادبیات‌ حماسی‌ نقش‌ واقعی‌ خود را داشته‌ و هویت‌ اصلی‌ وی‌ در حماسه‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. این‌ در حالی‌ است‌ که‌ در ادبیات‌ عرفانی‌ و مثنوی‌های‌ عارفانه‌ زن‌ مظهر هوس‌ و نفس‌ شیطانی‌ بوده‌ و از هویت‌ واقعی‌ خویش‌ به‌ دور مانده‌ است‌.
در ادبیات‌ غنایی‌ نیز زن‌ مفهومی‌ خیالی‌، دست‌نیافتنی‌ و بی‌وفا یافته‌ است‌.
در منظومه‌های‌ ویس‌ و رامین‌ و شیرین‌ و فرهاد نیز به‌ رغم‌ حضور زنان‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از شخصیت‌های‌ اصلی‌ داستان‌ اما برای‌ آنان‌ تنها تصویر یک‌ معشوق‌ خیالی‌ توصیف‌ شده‌ و یک‌ زن‌ آرمانی‌ مورد نظر بوده‌ است‌.
شعر پروین‌ اعتصامی‌ در این‌ میان‌ بازتاب‌ هویت‌ یک‌ زن‌ سنتی‌ اصیل‌ را بازگو می‌کند اما فروغ‌ هویت‌ یک‌ زن‌ شهری‌ عصیان‌گر را نشان‌ می‌دهد که‌ با ارزش‌های‌ نهادینه‌ شده‌ درگیر بوده‌ است‌ و در ابتدای‌ یکی‌ از شعرهایش‌ «و این‌ منم‌، زنی‌ تنها، در آستانه‌ فصلی‌ سرد» به‌ سادگی‌ عصیانش‌ در برابر رویکردهای‌ سنتی‌ نسبت‌ به‌ حضور زن‌ را تصویر می‌کند.
پیچیده‌ شدن‌ شعر معاصر دیگر موضوع‌ نشست‌ زن‌ در شعر معاصر بود که‌ کراچی‌ به‌ آن‌ پرداخت‌ به‌ گفته‌ وی‌، اگرچه‌ شعر در دهه‌ ۴۰ و ۵۰ روایت‌ مستقیم‌ اوضاع‌ اجتماعی‌ و شعر برخی‌ شاعران‌ تا حدودی‌ سیاست‌زده‌ بود اما در دهه‌ ۶۰ و ۷۰ تغییری‌ در حوزه‌ شعر پارسی‌ رخ‌ داد به‌ گونه‌یی‌ که‌ این‌ بار شعر به‌ بازتاب‌ چالش‌ فردیت‌ انسان‌ بحران‌زده‌ معاصر با پیرامون‌ پرداخت‌. انسانی‌ که‌ در اطرافش‌ تضادهای‌ مختلفی‌ را می‌بیند و این‌ موضوع‌ در شعر شاعران‌ پیچیدگی‌ را ایجاد کرده‌ که‌ موجب‌ دور شدن‌ مخاطب‌ از شعر شده‌ است‌.
کراچی‌ در این‌ میان‌ به‌ شعر شاعران‌ زن‌ امیدوار است‌ که‌ با بیان‌ هویت‌ مستقلی‌ از خود بتوانند این‌ بحران‌ را نیز پشت‌ سر بگذارند.
وی‌ به‌ آینده‌ زنان‌ شاعر در این‌ برهه‌ از زمان‌ بیش‌ از مردان‌ امیدوار است‌ چرا که‌ زنان‌ هویت‌ اجتماعی‌شان‌ را بخوبی‌ در اشعارشان‌ تصویر می‌کنند. اگرچه‌ ۸ هزار شاعر مرد در تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ شناخته‌ شده‌ است‌، اما آمار تنها ۴۰۰ شاعر زن‌ را در تاریخ‌ شعر ایران‌ نشان‌ می‌دهد. با این‌ وجود شعر یکی‌ از معدود عرصه‌هایی‌ است‌ که‌ زنان‌ بیش‌ از دیگر عرصه‌های‌ هنری‌ به‌ بازگویی‌ هویت‌ و تجربه‌های‌شان‌ در آن‌ پرداخته‌اند.
روح‌انگیز کراچی‌، استاد دانشگاه‌ و مولف‌ در نشست‌ زن‌ در شعر معاصر ایران‌ که‌ از سوی‌ انجمن‌ زنان‌ پژوهشگر تاریخ‌ برگزار شده‌ بود با بیان‌ این‌ مطلب‌ افزود: به‌ رغم‌ تعداد اندک‌ زنان‌ شاعر در تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ شعر عرصه‌ وجوه‌ نگاهی‌ بوده‌ است‌ برای‌ زنان‌ تا به‌ وسیله‌ آن‌ به‌ بیان‌ احساس‌ و تجربه‌های‌شان‌ از زندگی‌ بپردازند.
در بررسی‌ جایگاه‌ زن‌ در شعر، توجه‌ به‌ جایگاه‌ شاعر از سویی‌ و انعکاس‌ تصویر و هویت‌ زن‌ در شعر پارسی‌ از نکات‌ قابل‌ توجهی‌ است‌ که‌ این‌ پژوهشگر در گفته‌هایش‌ آن‌ دو را مورد تاکید قرار داد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
رابعه قزداری

در قرن چهارم بانویی به نام رابعه ظهور می کند که غزلسرا بوده است. آورده اند که رابعه بر سر عشق رسوایی آورد غلام خود جان فدا می کند.
رابعه بنت کعب قزداری به رابعه بلخی هم مشهور است ، زن شاعر پارسی‌گوی نیمه نخست سده چهارم هجری است.
رابعه همدوره با سامانیان و رودکی بود. بسیاری رابعه را نخستین زن شاعر پارسی‌گوی می‌دانند. رابعه از عربهای کوچیده به خراسان بود. پدرش فرمانروای بلخ و سیستان وقندهار و بست بود.
وی به پارسی و تازی شعر میسرود و غزل های پرسوز او در بازار صوفیان مشتاقان زیادی داست
رابعه شیفته شخصی به نام بَکتاش که غلام برادرش ، حارث بود می‌شود و برایش شعر می‌سراید. حارث که از این عشق آگاه می‌شود آشفته می‌شود و دستور می‌دهد که خواهرش را به حمام برند و رگهایش را بگشایند تا بمیرد. حکایت او را فقیر نظم کرده نام آن مثنوی را گلستان ارم نهاده و اشعار زیبایی گفنه‌است. از آن جمله‌است:

مرا بعشق همی متهم کنی به حیل چه حجت آری پیش خدای عزوجل
به عشقت اندر عاصی همی نیارم شد بذنبم اندر طاغی همی شوی بمثل
نعیم بی تو نخواهم جحیم با تو رواست که بی تو شکّر زهر است و با تو زهر عسل
بروی نیکو تکیه مکن که تا یکچند به سنبل اندر پنهان کنند نجم زحل
هرآینه نه دروغ است آنچه گفت حکیم فمن تکبر یوماً فبعد عز ذل
هم از اوست:
دعوت من بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد بر یکی سنگین‌دل نامهربان چون خویشتن
تا بدانی درد عشق و داغ هجر و غم کشی چون بهجر اندر بپیچی پس بدانی قدر من
این دو بیت نیز از افکار اوست و محمد عوفی صاحب تذکرهٔ لباب الالباب نقل کرده که بسبب این دو بیت به مگس رویین ملقب شده بود:
خبر دهند که بارید بر سر ایوب ز آسمان ملخان و سر همه زرین
اگر ببارد زرین ملخ بر او از صبر سزد که بارد بر من بسی مگس رویین

و این غزل بدو منسوب شده‌است:
ز بس گل که در باغ مأوی گرفت چمن رنگ ارتنگ مانی گرفت
صبا نافهٔ مشک تبت نداشت جهان بوی مشک از چه معنی گرفت
مگر چشم مجنون به ابر اندر است که گل رنگ رخسار لیلی گرفت
بمی ماند اندر عقیقین قدح سرشکی که در لاله مأوی گرفت
قدح گیر چندی و دنیی مگیر که بدبخت شد آنکه دنیی گرفت
سر نرگس تازه از زرّ و سیم نشان سر تاج کسری گرفت
چو رهبان شد اندر لباس کبود بنفشه مگر دین ترسی گرفت

و نیز:
عشق او باز اندر آوردم به بند کوشش بسیار نامد سودمند
عشق دریایی کرانه ناپدید کی توان کردن شنا ای هوشمند
عشق را خواهی که تا پایان بری بس که بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب زهر باید خورد و انگارید قند
توسنی کردم ندانستم همی کز کشیدن سخت تر گردد کمند



در قرن
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
زنان شاعر مشروطه

در زمان مشروطه ، فخر اعظمی ارغون از شاعران زن مطرح بوده است ، فخر اعظمی ارغون، مادر سیمین بهبهانی ، شاعر معاصر است. در همین زمان شاعری اجتماعی ظهور کرده است به نام بدری تندری، فصل بهار خانم نیز از شاهزاده های قاجار است. مهتاج رخشان با میرزاده عشقی مشاعره و مناظره داشته و عالمتاج قائم مقامی( ژاله) اولین زنی است که با زبان زنانه سخن گفته و از اشیا در اشعارش نام آورده است. عالمتاج قائم مقامی مادر پژمان بختیاری غزلسرای معروف نیز هست. او سال های پیش از نیما طرح شعر نو یا به عبارتی شعر شکسته را در کار های خود پیاده کرده است.

شاعران زن پس از مشروطه

از شاعران زن پس از مشروطه می توان از مادر بزرگ سهراب سپهری نام برد. بانو حمیده سپهری که از معروفترین شاعران این زمان است.


فاطمه زرین‌تاج برغانی قزوینی
ملقب به زکیه یا ام‌سلمه و مشهور به طاهره و قُرةالعَین (زادهٔ ۱۲۳۰، ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۳ قمری - درگذشتهٔ ۱۲۶۸ قمری) شاعر ایرانی، از اولین مریدان سید علی‌محمد بابو از رهبران جنبش باب بوده‌است.

پدر و مادرش هر دو مسلمان و مجتهد بودند. وی همانند یکی از عموهایش ابتدا به شیخیه گرایش پیدا کرد و برای مدتی رهبری بخشی از شیخیه در کربلا و عراق را به دست گرفت. با علنی شدن دعوت سید علی‌محمد باب، طاهره به وی گروید و بدون آنکه موفق شود تا پایان عمر او را از نزدیک ببیند، در زمره نزدیک‌ترین یاران او درآمد. او نخستین زن بابی بود که روبنده از صورت برگرفت و اعلام نمود که با آمدن آیین بیانی، احکام اسلام ملغی شده‌است.

او به اتّهام دست داشتن در قتل عموی بزرگش محمدتقی برغانی معروف به «شهید ثالث» بازداشت شد و سه سال بعد، مدتی پس از ترور نافرجام ناصرالدین‌شاه و همزمان با بسیاری از بابیان دیگر، در تهران به جرم فساد فی‌الارض اعدام شد. او اولین زنی بود که به این اتهام اعدام شد.

از طاهره اشعاری باقی مانده‌است که بر سر انتساب پاره‌ای از این اشعار به وی اختلاف نظر وجود دارد. از سویی طاهره تفسیری انقلابی از بابی‌گری ارائه کرد که موجب جدایی در جامعه بابی‌ها در ایران و عراق گردید ولی از سوی دیگر همین تفسیر باعث پیوند موعودگرایی با مفهوم باب شد. طاهره برترین شخصیت زن در آیین بیانی و سومین و شناخته‌شده‌ترین شخصیت زن در آئین بهایی است. برخی نویسندگان معاصر او را فعالی فمینیستی معرفی می‌کنند. اما دیدگاه مقابلی، تفسیر فمنیستی از اقدامات طاهره را رد می‌کند و کارهایی مانند برداشتن روبنده در واقعه بدشت را بیشتر نمادی از الغای شریعت اسلام و اعلام شریعتی نو به رهبری سید علی‌محمد باب می‌داند.

شرح دهم غم تو را، نکته به نکته مو به مو
می رود از فراق تو، خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله، یم به یم، چشمه به چشمه، جو به جو
از پی دیدن رخت، همچو صبا فتاده ام
کوچه به کوچه، در به در، خانه به خانه، کو به کو
مهر تو را دل حزین، بافته با قماش جان
رشته به رشته، نخ به نخ، تار به تار و پو به پو
گرد عذار دلکشت، عارض عنبرین خطت
لاله به لاله، گل به گل، غنچه به غنچه، بو به بو
ابرو وچشم و خال تو، صید نموده مرغ دل
طبع به طبع، دل به دل، مهر به مهر و خو به خو
در دل خویش « طاهره» گشت و ندید جز تو را
صفحه به صفحه، لا به لا، پرده به پرده، تو به تو
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
شاعران معاصر :


پروین اعتصامی :

پروین اعتصامی زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ ۱۷ مارس ۱۹۰۷در تبریز، درگذشت ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ ۴ آوریل ۱۹۴۱ فرزند یوسف اعتصامی (اعتصام‌الملک آشتیانی) فرزند میرزا ابراهیم آشتیانی فرزند ملا حسن فرزند ملا عبدالله فرزند ملا محمد فرزند ملا عبدالعظیم آشتیانی می باشد. مادرش اختر فتوحی (درگذشتهٔ ۱۳۵۲) فرزند میرزا عبدالحسین ملقب به مُقدّم العِداله و متخلص به "شوری از واپسین شاعران دوره قاجار، اهل تبریز وآذربایجانی بود.وی تنها دختر خانواده بود و چهار برادر داشت.نام اصلی او "رخشنده" است.
یوسف اعتصامی، پدر پروین نویسنده و مترجم بود. وی در آن زمان ماهنامه ادبی «بهار» را منتشر می کرد.
او در سال ۱۲۹۱ به همراه خانواده‌اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد؛ به همین خاطر پروین از کودکی با مشروطه‌خواهان و چهره‌های فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبان‌های فارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل آموخت. وی به مدرسه آمریکایی IRAN BETHEL (ایران کلیسا) می رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رسانید. سپس مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت.
پروین در نوزده تیر ماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضل الله همایون فال» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت. شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت. او که در خانه‌ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانه‌ای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمی‌توانست دوام یابد و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از مهریه اش در مرداد ماه ۱۳۱۴ طلاق گرفت. با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد و شکایتی ننمود. در سالهای ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ در زمان ریاست دکتر عیسی صدیق بر دانشسرای عالی، پروین به عنوان مدیر کتابخانهٔ آن، مشغول به کار شد.[۶].او ۳۵ سال داشت که درگذشت.
پروین به تشویق ملک‌الشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ دیوان خود را توسط چاپخانه مجلس منتشر کرد ولی مرگ پدرش در دی ماه ۱۳۱۶ در سن ۶۳ سالگی، ضربه هولناک دیگری به روح حساس او وارد کرد که عمق آن را در مرثیه‌ای که در سوگ پدر سروده‌است، به خوبی می‌توان احساس کرد:
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من
پروین اعتصامی عاقبت در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد.یکی از معروف‌ترین آثار او که هم اکنون در کتاب فارسی قرار دارد شعر بلبل و مور است. روین برای سنگ مزار خود نیز قطعه اندوهباری سروده که هم اکنون بر لوح نماینده مرقدش حک شده است.
اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین است

آثار و سبک شعری
دیوان قصائد و مثنویات و تمیثلات و مقطعات
دیوان پروین، شامل ۲۴۸ قطعه شعر می‌باشد، که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدهٔ انتقادی به تصویر کشیده‌است. در میان اشعار پروین، تعداد زیادی شعر به صورت مناظره میان اشیاء، حیوانات و گیاهان وجود دارد.درون مایه اشعار او بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصت ها، نصیحت های اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست.در شعر پروین استفاده هایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز شده است. ملک الشعرای بهار در مقدمه ای که بر دیوان وی می نویسد، می گوید:
این دیوان ترکیبی است از دو سبک و شیوهٔ لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل، و آن دو یکی شیوه خراسان است خاصه استاد ناصر خسرو قبادیانی و دیگر شیوهٔ شعرای عراق و فارس است به ویژه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفا است، و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی که خاص عصر امروزی و بیشتر پیرو تجسم معانی و حقیقت جوئی است ترکیب یافته و شیوه ای بدیع و فاضلانه به وجود آورده است.
اشعار او را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه‌است. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.
لیست مثنویات و مقطعات و تمثیلات پروین اعتصامی
نمونهٔ اشعار
بخشی اندک از آنچه که پروین در سوگ پدرش سروده‌است:
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من...
عضو جمعیّت حق گشتی و دیگر نـخوری غـم تـنهایی و مـهجوری و حـیرانی من
من کـه قـدر گـهر پاک تـو مـی‌دانستم ز چـه مـفقود شـدی؟ ای گهر کـانی من
من که آب تو ز سرچشمهٔ دل مـی‌داد آب و رنگت چه شد ای لالهٔ نعمانی من؟
من یکی مرغ غزلخوان تو بـودم، چه فتاد؟ که دگر گـوش نـداری به نواخوانی من
گنج خود خوانـدیَم و رفتی و بگـذاشتیَم ای عجب! بعد تو با کیست نگهبانی من؟


سالروز تولد
بیست و پنجم اسفندماه ۱۳۸۵، مطابق با یکصدمین سالروز تولّد اختر فروزان چرخ ادب پروین اعتصامی‌ست.در تقویم رسمی ایران، این روز به روز بزرگداشت پروین اعتصامی نامگذاری شده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
فروغ فرخزاد:
فروغ الزمان فرخزاد در 15 دیماه سال ۱۳۱۳ (به روایاتی ۸ دی)در خیابان معزالسلطنه کوچه خادم آزاد محلۀ امیریۀ تهران پا به عرصۀ وجود نهاد. پدرش سرهنگ محمد فرخزاد و مادرش پوران وزیری تبار نام داشتند. او فرزند چهارم یک خانوادۀ نه نفری بود
چهار برادر به نام های امیر مسعود، مهرداد، فریدون و مهران و دو خواهر به نام های پوران و گلوریا
پس از اتمام دوران دبستان به دبیرستان خسروخاور رفت. در همین زمان تحت تاثیر پدرش که علاقمند به شعر و ادبیات بود. کم کم به شعر روی آورد. و دیری نپائید که خود نیز به سرودن پرداخت. خودش می گوید که " در سیزده چهارده سالگی خیلی غزل می ساختم ولی هیچگاه آنها را به چاپ نرساندم. "
در سال ۱۳۲۹ در حالی که ۱٦ سال بیشتر نداشت با نوۀ خالۀ مادرش پرویز شاپور که ۱٥ سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد. این عشق و ازدواج ناگهانی بخاطر نیاز فروغ به محبت و مهربانی بود. چیزی که در خانۀ پدری نیافته بود. پس از پایان کلاس سوم دبیرستان به هنرستان بانوان می رود و به آموختن خیاطی و نقاشی می پردازد.
می گویند که او تحصیلات را قبل از گرفتن دیپلم رها می کند
اولین مجموعۀ شعر او به نام " اسیر " در سال ۱۳۳۱ در سن ۱۷ سالگی منتشر می گردد. کم و بیش اشعاری از او در مجلات به چاپ می رسد.
با به چاپ رسیدن شعر " گنه کردم گناهی پر ز لذت" در یکی از مجلات هیاهوی عظیمی بپا می شود و فروغ را بدکاره می خوانند و از آن پس مورد نا مهربانی های فراوان قرار می گیرد.
" گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پیرانه بستند "
در سال ۱۳۳۲ با شوهرش به اهواز می رود. دیری نمی پاید که اختلافات زناشوئی باعث برگشت فروغ به تهران می شود
حتی تولد کامیار پسرشان نیز نمی تواند پایه های این زندگی را محکم سازد. سرانجام فروغ در تابستان سال ۱۳۳٤ از شوهرش جدا می شود
قانون فرزندش را از او می گیرد.
" وقتی اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود
و در تمام شهر
قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند
وقتی که چشم های کودکانۀ عشق مرا
با دستمال تیرۀ قانون می بستند
و از شقیقه های مضطرب آرزوی من
فواره های خون به بیرون می پاشید
چیزی نبود. هیچ چیز بجز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم : باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم

مجموعه های از کارهای فروغ فرخزاد
مجموعۀ شعر
ـ اسیر ۱۳۳۱
ـ دیوار ۱۳۳٦
ـ عصیان ۱۳۳٨
ـ تولدی دیگر۱۳٤۱
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ( مجموعۀ نا تمام)

در حوزۀ سینما

آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تغییر فضای اجتماعی و درنتیجه تحول فکری و ادبی در فروغ شد.
ـ پیوندفیلم(یک آتش)که در سال ۱۳۴۱ در دوازدهمین جشنوارۀ فیلم های کوتاه و مستند ونیز در ایتالیا شایستۀ دریافت مدال طلا و نشان برنز شد.

ـ بازی در فیلمی از مراسم خواستگاری در ایران. سفارش موسسۀ ملی کانادا به گلستان فیلم بود.
ـ همکاری در ساختن بخش سوم فیلم ( آب و گرما)
ـ مدیر تهیۀ فیلم مستند ( موج و مرجان و خارا ) به کارگردانی ابراهیم گلستان
ـ مدیر و تهیه و بازی در فیلم نیمه کارۀ ( دریا ) محصول گلستان فیلم
ـ ساختن فیلم مستند ( خانه سیاه است ) از زندگی جذامیان که در زمستان سال ۱۳۴۲ برندۀ جایزۀ بهترین فیلم جشنواره ( اوبرهاوزن ) آلمان شد.
ـ و در سال ۱۳٤٤ از طرف یونسکو فیلمی نیم ساعته و از برناردو برتولوچی فیلمی پانزده دقیقه ای . در رابطه با زندگی فروغ ساخته شد.
دهمین جشنوارۀ فیلم ( اوبرهاوزن ) آلمان جایزۀ بزرگ خود را برای فیلم های مستند به یاد فروغ نام گذاری کرد.

فروغ فرخزاد سرانجام در ۲٤ بهمن سال ۱۳٤٥ به هنگام رانندگی بر اثر تصادف جان سپرد و روز ۲٦ بهمن در گورستان ظهیرالدوله هنگامی که برف می بارید به خاک سپرده شد

از اشعار زیبای فروغ فرخزاد :

يك شب

يك شب ز ماوراي سياهي ها
چون اختري بسوي تو مي آيم
بر بال بادهاي جهان پيما
شادان به جستجوي تو مي آيم
سرتا بپا حرارت و سرمستي
چون روزهاي دلكش تابستان
پر ميكنم براي تو دامان را
از لاله هاي وحشي كوهستان
يك شب ز حلقه كه به در كوبم
در كنج سينه قلب تو مي لرزد
چون در گشوده شد تن من بي تاب
در بازوان گرم تو مي لغزد
ديگر در آن دقايق مستي بخش
در چشم من گريز نخواهي ديد
چون كودكان نگاه خموشم را
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
سیمین بهبهانی :
سیمین خلیلی معروف به «سیمین بهبهانی» فرزند عباس و حاج میرزا حسین حاج میرزاخلیل مشهور به میرزا حسین خلیلی تهرانی که از رهبران مشروطه بود عموی پدر او و علامه ملاعلی رازی خلیلی تهرانی پدربزرگ اوست. است. پدرش عباس خلیلی به دو زبان فارسی و عربی شعر می‌گفت و حدود ۱۱۰۰ بیت از ابیات شاهنامه فردوسی را به عربی ترجمه کرده بود و در ضمن رمان‌های متعددی را هم به رشته تحریر درآورد که همگی به چاپ رسیدند.

مادر او فخرعظما ارغون دختر مرتضی قلی ارغون از بطن قمر خانم عظمت السلطنه بود. فخر عظما ارغون فارسی و عربی و فقه و اصول را در مکتبخانه خصوصی خواند و با متون نظم و نثر آشنایی کامل داشت و زبان فرانسه را نیز زیر نظر یک مربی سوئیسی آموخت. او همچنین از زنان پیشرو و از شاعران موفق زمان خود بود و در انجمن نسوان وطن‌خواه عضویت داشت و مدتی هم سردبیر روزنامه آینده ایران بود. او همچنین عضو کانون بانوان و حزب دموکرات بود و به عنوان معلم زبان فرانسه در آموزش و پرورش خدمت می‌کرد.
سیمین بهبهانی ابتدا با حسن بهبهانی ازدواج کرد و به نام خانوادگی همسر خود شناخته شد ولی پس از وی با منوچهر کوشیار ازدواج نمود. او سال‌ها در آموزش و پرورش با سمت دبیری کار کرد.
او در سال ۱۳۳۷ وارد دانشکده حقوق شد، حال آنكه در رشته ادبیات نیز قبول شده بود. در همان دوران دانشجویی بود که با منوچهر کوشیار آشنا شد و با او ازدواج کرد. سیمین بهبهانی سی سال-از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۶۰- تنها به تدریس اشتغال داشت و حتی شغلی مرتبط با رشتهٔ حقوق را قبول نکرد.
در ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی در آمد . سیمین بهبهانی ، هوشنگ ابتهاج ، نادر نادرپور ، یدالله رویایی ، بیژن جلالی و فریدون مشیری این شورا را اداره می‌کردند . در سال ۱۳۵۷ عضویت در کانون نویسندگان ایران را پذیرفت .

در ۱۳۷۸ سازمان جهانی حقوق بشر در برلین مدال کارل فون اوسی یتسکی را به سیمین بهبهانی اهدا کرد . در همین سال نیز جایزه لیلیان هیلمن / داشیل هامت را سازمان نظارت بر حقوق بشر (HRW) به وی اعطا کرد.

بهبهانی، در روز دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۸ هنگامی که قرار بود برای سخنرانی درباره درباره فمینیسم در روز جهانی زن به پاریس برود، با ممانعت ماموران امنیتی روبرو شد. ماموران با توقیف گذرنامه بهبهانی، به او اعلام کردند که ممنوع الخروج است.

سیمین بـِهْبَهانی نویسنده و غزل‌سرای معاصر ایرانی است. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمای غزل» معروف است.

سیمین بهبهانی از موثر ترین و مبتکرترین شاعران عرصه غزل معاصر است .وی شاعری را از آغاز جوانی با سرودن غزلها و چهارپاره هایی کلاسیک و رمانتیک اغاز کرد که غالبا دارای مضامین عاشقانه و عواطف عریان زنانه - احساسات انسان دوستانه بود ند .رفته رفته از دهه سی به بعد تحت تاثیر اشعار نو پردازان ف رگه هایی از زبان و تخیل تازه ی رمانتیک در غزل های او پدیدار شد که مجموعه مرم نشانگر این تحول بود .بعد ها مجموعه ی غزل رستاخیز ، تلاش موفق او را در تلفیق روح تغزلی با نگرش و محتوای اجتماعی به نمایش گذاشت .

بهبهانی به قصد دمیدن روح تازه در پیکره غزل بعد ها علاوه بر نوگردانی زبان و تخیل ، از حوزه اوزان رایج غزل فارسی گام فراتر نهاده و وزنهای غیر رایج یا ابتکاری به کار گرفت که در سالهای بعد از انقلان نیز در آثار او تداوم داشت و کوشید تا با بهره گیری از فضا سازی های روایی ، توالی منطقی ابیات بافت موسیقایی نو و رگه های بینش فلسفی - اساطیری غزل را از روح سنتی تهی کند و به ان روحی تازه و متناسب با زمان بخشد

من با تو ام ای رفیق ! با تو همراه تو پیش می نهم گام

در شادی تو شریک هستم بر جام می تو می زنم جام

من با تو ام ای رفیق ! با تو دیری ست که با تو عهد بستم

همگام تو ام ،‌ بکش به راهم همپای تو ام ، بگیر دستم

پیوند گذشته های پر رنج اینسان به توام نموده نزدیک

هم بند تو بوده ام زمانی در یک قفس سیاه و تاریک

رنجی که تو برده ای ز غولان بر چهر من است نقش بسته

زخمی که تو خورده ای ز دیوان بنگر که به قلب من نشسته

تو یک نفری ... نه !‌ بیشماری هر سو که نظر کنم ، تو هستی

یک جمع به هم گرفته پیوند یک جبهه ی سخت بی شکستی

زردی ؟ نه !‌ سفید ؟ نه !‌ سیه ، نه بالاتری از نژاد و از رنگ

تو هر کسی و ز هر کجایی من با تو ، تو با منی هماهنگ
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  

 
ناهید عباسی یکی از شاعران معاصر ایران بوده که به صورت گمنام در عرصه ادبیات فعالیت دارد.هیچ اطلاعاتی از این شاعر در دسترس نیست لذا از گذاشتن زندگی نامه ،عکس و یا هر اطلاعات دیگر معذوریم.ناهید عباسی دارای یک دفتر شعری به نام در فصل های سفر می باشد که شامل ۹۶ شعر به سبک نو است.در این تاپیک این شعر ها ارائه می گردد.
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: paaaaaarmida   

 
آسمان دی ماه

پرده
کناری ایستاده است
و سرخی آسمان دی ماه
نوید برف می دهد
و هراسی نامعلوم
چیزی شبیه حس مرگ
دلم را می
انبارد
تقویم را بر می دارم
و تاریخ تولد لاله صحرایی را
به خاطر می سپارم

===============================================


باد صبا

خاطره اش
همراه باد صبا می آ’د
تا
در حافظه ی آینه
بر گیسوان جوانی ام
شکوفه ی نارنج بنشاند
و من
همراه یاد
شرقی او
شرح یغمای دلم را
به گوش باد
زمزمه خواهم کرد
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 5 از 222:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  222  پسین » 
شعر و ادبیات

زنان ایرانی و سروده‌هایشان (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA