انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 7 از 24:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  23  24  پسین »

Maryam Heydarzadeh | مریم حیدرزاده



 
حالا که رفتم و گشتم

وقتی از تو دل بریدم
جز خودت چیزی ندیدم

پی هر کسی که رفتم
آخرش به تو رسیدم

حالا که رفتم و گشتم
می بینم تکی تو دنیا

نمی شه تو رو عوض کرد
حتی با شبای رؤیا

انگار آسمون نمی خواس
ببینه ماها رو با هم

یادته لحظه ی آخر
زیر اون بارون نم نم

گل سرختو گرفتی
دادی دستم گل مریم

حالا که رفتم و گشتم
می بینم تکی تو دنیا

نمی شه تو رو عوض کرد
حتی با شبای رؤیا

دس من نبود نه از تو
بلکه از خودم گذشتم

با یه خورجین پر غربت
پی سرپناه می گشتم

همه چیم ولی تو بودی
جنگلم کوهم و دشتم

عشقتو خواستم بذارم
لای خاطرات دفتر

اما یاد تو نمی گذاشت
میومد دوباره از سر

توی یک غروب جمعه
اصل مطلبو نوشتم

پی هیچ کس نمی گردم
چون تویی اول و آخر

حالا که رفتم و گشتم
می بینم تکی تو دنیا

نمی شه تو رو عوض کرد
حتی با شبای رؤیا

دریاها هنوز کبودن
بعضیا هنوز حسودن

هم واسه تو می نویسم
هم اونایی که نبودن

حالا که رفتم و گشتم
می بینم تکی تو دنیا

نمی شه تو رو عوض کرد
حتی با شبای رؤیا

اسمتو ، عشقتو رفته
تو رگ و تو خون و ریشه

یادته خواستی بمونم
ناله کردم که نمی شه

حالا عمریه اسیرم
توی دام زرد غربت

اما اسمشه که نیستی
با منی همش همیشه

حالا که رفتم و گشتم
می بینم تکی تو دنیا

نمی شه تو رو عوض کرد
حتی با شبای رؤیا

من که تقصیری نداشتم
تلخه قانون جدایی

من و تو سرش نمی شه
می زنه چه تیشه هایی

من که چشمام توی غربت
هنوزم پیت می گرده

ولی حق داری بگی که
اینا حرفه ،‌ بی وفایی

حالا که رفتم و گشتم
می بینم تکی تو دنیا

نمی شه تو رو عوض کرد
حتی با شبای رؤیا

جرم ما چی بود عزیزم
که ما رو قربونی کردن

خودشون رهان و آزاد
ماها رو زندونی کردن

دل سنگشون نمی خواس
عاشق همدیگه باشیم

تو رو اونجا ، منو اینجا
ساکن بیرونی کردن

حالا که رفتم و گشتم
می بینم تکی تو دنیا

نمی شه تو رو عوض کرد
حتی با شبای رؤیا
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
خسته شدم

دیگه از دست تو و ترانه هات خسته شدم
دیگه از شنیدن رنگ صدات خسته شدم

چه جوری بگم هنوز خیلی دوست دارم ولی
انگار از بیشتر از این بودن باهات خسته شدم

منی که عمرم و زندگیم تو چشمای تو بود
باورت نمی شه که از رنگ چشات خسته شدم

انقدر نگام کردی که دیگه زد به سرم
از اون آتیش خوابیده تو نگات خسته شدم

تو به من می گی بی انصافم و حق داری بگی
با کدوم بهونه بنویسم برات خسته شدم

انقد آب و هوا واسم عوض کردی که من
آخر از دست همون آب و هوات خسته شدم

گفتم این کار و نکن کردی و رفتی و ببین
دیدی آخر از تموم اون کارات خسته شدم

حرفات انگار دیگه روی دل من نمی شینه
انقدر عوض شدی که من به جات خسته شدم

شب و روزات مث روز و شبای قدیم نبود
از دس تفاوت روز و شبات خسته شدم

دیگه فرقی نداره پیشت باشم یا نباشم
تو یه بی تفاوتی ،‌ من از فضات خسته شدم

دوس داری بری ، برو ، دلت می خواد باشی بمون
من که از تمام حرف و تصمیمات خسته شدم

انقدر صدام نکردی از خودم بدم میاد
از این اسم مریم و نگفتنات خسته شدم

یه روزی غریبه ای ، یه روز آشنا، من از
بازی زشت غریب آشنات خسته شدم

تو چی فکر کردی خیال کردی من عاشق می مونم
من از این فکرای غرق ادعات خسته شدم

واسه تو حتی دیگه شبا دعا نمی کنم
راستشو بخوای دیگه من از دعات خسته شدم

من شکایت تو رو به کی کنم ؟ برم کجا ؟
به جون خودت قسم نه ،‌ به خدات خسته شدم

چه قدر ببخشمت من دیگه چیزی ندارم
به خدا از دس این همه خطات خسته شدم

روزی صد تا غم و غصه توی قلبم می ذاری
منم آدمم از این درد و بلات خسته شدم

انقدر واست می میرم واسه من تب می کنی ؟
حق دارم از این دل بی اعتنات خسته شدم

تو خودت منو نخواستی ، من گناهی ندارم
از دس اون چشای دور از وفات خسته شدم

شعر و اینجوری نوشتم کسی با خبر نشه
مثلا من از تو و خاطره هات خسته شدم

کی می دونه تو پشیمون شدی و نوشتی که
حتی از دیدن عکس و هدیه هات خسته شدم

ای خدا ،‌ اینو فقط من و تو و اون می دونیم
نشونم بده یه جور راه نجات ، خسته شدم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
من با تو هرگز

سلام ای بی وفا ،‌ ای بی ترحم
سلام ای خنجر حرفای مردم

سلام ای آشنا با رنگ خونم
سلام ای دشمن زیبای جونم

بازم نامه می دم با سطر قرمز
آخه این بار شده من با تو هرگز

نمی خوام حالتو حتی بدونم
تعجب می کنی آره همونم

همونی که زمونی قلبشو باخت
همون که از تو یک بت ،‌ یک خدا ساخت

همونی که برات هر لحظه می مرد
که ذکر نامتو بی جون نمی برد

همونم که می گفتم نازنینم
بمیرم اما اشکاتو نبینم

همون که دست تو ،‌ مهر لباش بود
اگه زانو نمی زد غم باهاش بود

حالا آروم نشستم روی زانوم
ولی دیگه گذشت اون حرفا ،‌ خانوم

تعجب می کنی آره عجیبه
می خوام دور شم ازت خیلی غریبه

خیال کردی همیشه زیر پاتم ؟
با این نامردیت بازم باهاتم ؟

برات کافی نبود حتی جوونیم
تموم شد آره گم شد مهربونیم

دیگه هر چی کشیدم بسه دختر
نمی بینیم همو این خوبه ،‌ بهتره

دیگه بسه برام هر چی کشیدم
فریبی بود که من از تو ندیدم

دروغی هست نگفته مونده باشه ؟
کسی هست تو خیال تو نباشه ؟

عجب حتی دریغ از یک محبت
دریغ از یک سر سوزن صداقت

دریغ از یک نگاه عاشقونه
دریغ از یک سلام بی بهونه

نه نفرینت چرا ، این رسم ما نیست
اگر چه این چیزا درد شما نیست

گل بیتا چرا اخمات توهم شد؟
چیه توهین به ذات محترم شد ؟

دیگه کوتاه کنم با یک خداحافظ
که عشق ما رسید به سد هرگز
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
بازم نامه

بهونم ، چند تا سلام کنم جوابمو می دی ؟
ببینم یواشکی احوال ما رو پرسیدی ؟

نامه رو وقتی نوشتم خودمم می لرزیدم
فدای چشات ،‌ تو که از خط من نلرزیدی

بیقراری مث موهات تو دلم موج می زنه
می دونم تو اینو از لرزش حرفا فهمیدی

وسط نامه ببخش بد جوری بغضم ترکید
نازنینم تو که از صدای اون نترسیدی

من فدای رگه های ناز چشم روشنت
چیه باز به لحن این دیوونگی ها خندیدی

حق داری بخندی و راستی دستت درد نکنه
سر زدی به یه دیوونه ی غریب تبعیدی

راستی اون شب یادته کاشکه واست مرده بودم
من می خواستم بمیرم پیش چشات ،‌ خودت دیدی ؟

چیه باز که با غضب داری نگاهم می کنی
این دفه درباره ی من چه چیزایی شنیدی

جوابی که داده بودم ،‌ به خودم ، دیشب رسید
دوست ندارم بدونن جواب به نامه م نمی دی

تو رو جون آسمون به غیرتت بر نخوره
نکنه اینجا به بعد و نخونی ، چون رنجیدی

رنگ خونه چشام از بس که تو رو ندیدمت
مث تصویر غروب تو اوج برف و سفیدی

یه روزایی دیدنت چاره ای داشت ،‌ دعا می خواس
حالا نه دعا واسم فایده داره ، نه امیدی

ببینم تعارف و یه دیقه گذاریم کنار
اونجا چند تا دل بیچاره رو بردی ،‌ دزیدی ؟

آره بد سوالی بود تو اینو نشنیده بگیر
مث نمره ی تک کارنامه ی یه تجدیدی

تو که می دونی دلم گذشته کارش از اینا
حتی بشنو اگه تو به یکی شون رسیدی

می میره ،‌ اما واسه خوشیت دها ها می خونه
راس بگو این جور دیوونه ای تو عمرت تو دیدی ؟

بگذریم خلی نوشتم ،‌ زحمتت نبود بخون
معذرت می خوام که فرضا تو بهم جواب می دی


ماهی که با این که اسفنده ،‌ ولی دود نمی شه
همیشه معروفه به ماه عزیز خورشیدی

از خودت مواظبت کن هر جوری که دوس داری
مجنونت ، یا دوونت ، هر لقبی پسندیدی
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
با ترس

این حرف را به جان تو با ترس می زنم
با عبرت و گرفتن صد درس می زنم

تو که عاشق کسی شدی و من بی اطلاع
از چشمهای خسته ی تو حدس می زنم



زیباتر

چشم تو از کهکشان راه شیری هم سرست
پیش چشمان تو یاس و ناز و مریم پر پر است

من نمی دانم چه رازی بین عشق و اسم توست
اسم تو از هر چه زیباتر دیده ام زیباتر است
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: paaaaaarmida   

 
مال کسی نیست

این زندگی غمزده غیر از قفسی نیست
تنها نفسی هست ولی هم نفسی نیست

این قدر نپرسید کجا رفت و کی آمد
اشعار پرکنده ی من مال کسی نیست




او رفت تا بماند

این سطر مختصر را گفتم که او بخواند
هر چه به او نگفتم می خواهم او بداند

او اولش نمی خواست ترکم کند ولیکن
فهمید راز من را ،‌ او رفت تا بماند
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: paaaaaarmida   

 
آخر مردم

یک عمر تو را به هر کجایی بردم
هر لحظه گذشت بی تو من نشمردم

حالا تو بمان و قصه ات راحت باش
از بس نرسیدم به تو آخر مردم




تک بیتی

می خوام برم کلاس خط یاد بگیرم با خط خوش
نامه بدم واسه شما ،‌ تو رو خدا بیا بکش

یه کاری کرد با دل من اون چشای پر جذبه
که ساعت خونه م هنوز ، بعد یه عمری عقبه

اون که نباید می شد انگار شده
هر چی بگم نمی خوامش بیخوده

همین که اسمت رو منه ،‌ کلی می بالم به خودم
بذار همه گمان کنن من اول عاشقت شدم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
شعر های موجود در مجموعه ماه تمام من:

  • باید
  • هشدار سبز
  • غصه نخور مسافر
  • امتحان
  • برای مخاطبم
  • به دل همیشه دریات
  • جواب نامت
  • بیشتر از تو
  • قصه یه روزی
  • انتخاب من
  • کاش یکی پیدا بشه
  • آنجا نمی ماند
  • خدا کند
  • آخرین نامه
  • فدای اونکه
  • من که ادعا نکردم
  • قصه مون
  • تنها توقع
  • من و تو
  • مث فصلا
  • وعده ما لب دریا
  • درد دل با دل
  • شنیدم
  • قدغن
  • خیلی سخته
  • پیغام
  • دیدی آخرش
  • گلایه
  • بدرقه
  • وقتی رفت
  • غیر من
  • واسه کسی که نمییاد !؟
  • ببین خدا رو خوش میاد
  • چی میشد ؟
  • خدا نمی کنه
  • تمام میشود
  • آزمایش
  • اشتباه
  • سفارش
  • اگر شود
  • پیش بینی
  • چرا باید ؟
  • درد می کشم
  • یکبار فقط
  • تولدت مبارک
  • شقایق
  • سوال
  • هدیه
  • شکایت

این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
باید

باید به فکر غصه گل ها بود
فکر غروب ساکت یک خورشید

باید ز درد اینه ویران شد
از غصه ی سپیده به خود لرزید

باید به فکر کوچ پرستو بود
در فکر یک کبوتر بی پرواز

باید به جای یک دل تنها بود
آرام و ارغوانی و بی آغاز

باید به حرمت غم یک گلدان
آشفته بود و خم شد و ویران شد

وقتی دلی ز غربت غم تنهاست
باید شکسته گشت و پریشان شد

باید برای پنجره ای تنها
یک سایبان ز ساقه ی پیچک بود

باید برای تشنگی یک یاس
زیباتر از تصور باران شد

بابد برای تازه شدن گل داد
تسکین روح خسته ی یاران شد

باید فضای نیلی رویا را
گاهی برای پونه مهیا کرد

باید هوای سرخی رز را داشت
از آسمان ستاره تمنا کرد

باید ترانه های رهایی را
در کوچه های عاطفه قسمت کرد

باید فدای خنده ی یک گل شد
در خوابهای اینه شرکت کرد

باید به خاطر گل یخ پژمرد
فکر پرنده های طلایی بود

باید سکوت اینه را فهمید
در انتظار صبح رهایی بود

باید به فکر حسرت شبنم بود
فکر سپیدی غزل یک یاس

فکر پناه دادن یک لاله
فکر غریب ماندن یک احساس

باید میان خواب گلی گم شد
ایینه بود و عاشق بارانی

باید شبی ز روی صداقت رفت
در کلبه ی نسیم به مهمانی

باید برای پونه دعایی کرد
زیر عبور تند زمان تنهاست

باید شنید قصه ی دریا را
تا دید او برای چه در غوغاست

باید به فکر عمر شقایق بود
فکر نیاز آبی نیلوفر

فکر هجوم ممتد یک اندوه
فک هوای ابری چشمی تر

باید به فکر زردی دلها بود
فکر حضور دائمی پاییز

فکر غریب بودن شمتی برف
باریدنی عجیب و کم و یکریز

باید برای عاطفه فکری کرد
پشت حصار فاصله ها مانده

ایا کسی به تازگی از احساس
شعری برای تازه شدن خوانده ؟

باید به فکر رسم نوازش بود
آرام ومهربان و تماشایی

باید برای عاطفه شعری ساخت
با خانه های ‌آبی و رویایی

باید فشرد دست محبت را
آن گاه آسمانی و زیبا شد

وشید شهد عشق ز یک چشمه
با احترام دریا شد

باید پناه و پر از احساس
باید دلی به وسعت دریا داشت

باید به اوج رفت و برای دل
یک خانه هم همیشه همانجا داشت
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
هشدار سبز

کاش بیایم برای بی پناها سایبون باشیم
با دلای شکسته کمی مهربون باشیم

کاش بیایم به باغبونا کمی حرمت بذاریم
احترام دلای شکسته رو نگه داریم

کاش به مهربونترا دین مون وادا کنیم
سهم خوشبختی مون رو وقف بزرگترا کنیم

کاش یه کاری بکنیم که خستگی ها در بشه
مرهمی بشیم که زخم آدما بهتر بشه

کاش که شاخه ی درخت زندگی رو نشکنیم
هفته ای یه بار به باغبونامون سر بزنیم

کاش که پاک کنیم تمام اشکایی که جاریه
خوب نگه داریم چیزی که واسه یادگاریه

کاش دس پرنده های بی پناه و بگیریم
توی آسمون بریم دامن ماه و بگیریم

کاش با مهربونی مون غصه ها رو کم بکنیم
رشته های عشق رو تا همیشه محکم بکنیم

کاش بنشینیم پای صحبت اونا که بی کسن
اگه درد دل کنن به آرزشون می رسن

کاش تو عصری که همش سنگیه و آهنیه
بگیم از چیزایی که خوبه ولی رفتنیه

کاش هنوز دیر نشده قدر هم و خوب بدونیم
نکنه دیر بشه تا ابد پشیمون بمونیم

کاش که این یه جمله هیچ موقع ز یادمون نره
آدمی چه بد باشه چه خوب باشه مسافره
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 7 از 24:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  23  24  پسین » 
شعر و ادبیات

Maryam Heydarzadeh | مریم حیدرزاده

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA