انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 192 از 193:  « پیشین  1  ...  190  191  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مجموعهٔ مجموع کمال است که در وی
ساقی بتوان دید چو در ساغر می می

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
محب آل محمد چو بایزید بود
اگر چنانکه چنین نیست بایزید بود

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
محو ما شد قطره و دریا و جو
کل شی هالک الا وجهه

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مخلصانه به صدق بی ‌اکراه
خوش بگو لا اله الا اللّه

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مرشدی کو خبیر این راه است
به یقین دان که نعمت‌اللّه است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مرغکی سرگشته گردد کو به کو
یار او با او و می ‌گوید که کو

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مژدگانی که روز عید آمد
عید بر عاشقان به عید آمد

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مشکل ما جمله حلوا کرده‌اند
صحن ما را پر ز حلوا کرده‌اند

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
معانی خوشی جانا بیان کن
توجه میکنی باری چنان کن

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مقصود ز بندگان همه خدمت اوست
و ز خدمت او مراد ما بندگی است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
مقصود من تویی چه کنم نعمت بهشت
عمری است تا دلم به هوایت هوا بهشت

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
ملکوتست عالم ارواح
نیز غیب مضاف می ‌خوانند

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
من سوخته‌ام بقیه‌ای گر یابی
در آتشم انداز که سوزم به تمام

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
موج و بحر و حباب ای دانا
گر طلب می‌کنی بجو از ما

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
می به رندان ده به زاهد می مده
شیشه پیش پای نابینا منه

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
می دار به دست خود ترازو
تا ره نزند کسی تو را زو

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نام نیک است یادگار بشر
نام نیکت به خیر به که به شر

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نان گندم نزد آدم خوش بود
گر چه جو نزد خران خوشتر است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نبی بیت اللّه و باش علی دان
اگر بر در نیابی در نیابی

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نزد ما او خلیفة‌اللّه است
باطناً مهر و ظاهراً ماه است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نشان اهل دوزخ نیز چار است
هم از اول نبی آن روح اعظم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نشان جملهٔ مردم همین است
که بگزینند جنت بر جهنم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نشان زمرهٔ جنت چهار است
به قول بهترین هر دو عالم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نعمت‌اللّه را طلب کن از خدا
ذوق او از طالب قابل طلب

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نعمت‌اللّه نعمتی دارد تمام
کاین چنین دیوانه‌ای دارد به دست

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نقش و خیالی است حدوث از قدیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نقطه ای که الف نقش بست
بر در محجوبهٔ احمد نشست

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نه اسقاط و نه اثبات است اینجا
ز هست و نیست بگذر جان بابا

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نه فقر بماند و غنا هم
نه حکم فنا و نه بقا هم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نور اللّه رسید و ظلمت رفت
رحمت‌اللّه رسید و زحمت رفت

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نور خود در نار موسی را نمود
در همه اشیا چنین ما را نمود

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
نیست ما را روز بر کس بوسهٔ ما طرح نیست
هر که را دل می‌کشد می ‌آید و جان می ‌دهد

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
وجود علم و عمل چون عطای حضرت اوست
جزاء علم و عمل محض لطف و سنت اوست

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
وقت آن آمد که پروازی کنم
وز کریمان عزم شیرازی کنم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
ویران شده از رئیس ده ده
از بس که طلب کند که ده ده

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
ها نظر کن که در نظر دارم
از هویت چنین خبر دارم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر چند رئیس ما گزیر است
اما چکنم که ناگزیر است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر چه باشند ما همان باشیم
هر چه پاشند ما همان پاشیم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر چه داری به عشق او در باز
تا کند او به روی تو در باز

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر چه داریم ما از او داریم
لاجرم چیزها نکو داریم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر دم تویی در چشم من هم خویش را هم خود ببین
غیر تو باشد دیگری از دیده ‌ها بیرون کنم

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر زمان صنعی نماید در نظر
می ‌برد خلقی و می ‌آرد دگر

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر کجا صورت بود معنی بود
صورتی نبود که بی ‌معنی بود

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر کس که به قول خویش ثابت ناید
او را تو اگر یار نخوانی شاید

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر کسی را که باشدش سر کل
صحبت او همه بود کل کل

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر کسی کو دلیل او باشد
بد نباشد بگو نکو باشد

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر که او رو ز غیر او بر تافت
پرتو نور او بر او برتافت

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر که بر نور رفت و باز آمد
شک ندارم که او پشیمان است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر که در بند نفس حیوان است
بندهٔ آب و چاکر نان است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر که دریافت آن از انسان است
لاجرم این فقیر از آن ‌سان است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر که سلطان خویش نشناسد
عزت او تمام کی دارد

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر کس که نهد تاج سر ما بر سر
فارغ شود از درد سر هر دو سرا

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هر یار که ثابت نبود در یاری
شاید که ورا به یاریش نشماری

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هرچه داری به عشق او درباز
تا کند او به روی تو در باز

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
هرکه رو را ز غیر او بر تافت
پرتو نور او بر او برتافت

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
همچو غنچه تمام بگشوده
نور خود را به عین خود دیده

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
همه پابند آن دلارامند
مرغ و دانه تمام در دامند

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
همه تسبیح حضرتش گویند
همه ناطق به رحمت اویند

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
همه حق است و خلق اینجا نیست
خلق ما جو که خلق با ما نیست

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
همه را رو به دوست از همه رو
وحده لا اله الا هو

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
همه عالم به نور او روشن
نظری کن به نور دیدهٔ من

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
همه عالم تن است و او جان است
جام گیتی نمای سلطان است

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
یا رب که تو را چنین دلی حاصل باد
دایم به مقام جمع خود واصل باد

♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●♠●
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
پیشگویی های شاه نعمت الله ولی
شامل ؟؟؟ عدد
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: paaaaaarmida   

 
  • قصیده ای معروف یه شاه نعمت الله منتسب است که در آن با تلویح و تصریح، ظهور دوره‌های مختلف صفویه، نادر شاه افشار، قاجاریه، پهلوی، و جمهوری اسلامی را پیش گویی میکند.
  • او نیز میتوانست گوشت و هر چیز دیگری را حلال و حرام بودنش را تشخیص دهد روزی شاه و دربار زمان نعمت الله ولی به وزیر خود میگوید یک گوسفند را از اهالی روستا یا رعیت بگیرد و هر چه دارنده گوسفند خواهش و نفرین کرد به زور و سخت گیریه بیشتری بگیرد بدون آنکه شخص دیگری متوجه شود ، وزیر رفت و از یک پیر زن گوسفندی را به زور گرفت و آوررد و آشپزان دربار خورشتی از آن درست کردند و سپس نعمت الله ولی را دعوت کردند. او نیز آمد و خورشت را خورد و خیلی هم تعریف کرد در آخر شاه به نعمت الله گفت : این گوشت حلال بود یا حرام که نعمت الله گفت : حلال بود . شاه گفت : خیر این گوشت حرام بود نعمت الله نیز گفت : این گوشت برای شما حرام بوده و برای من حلال بوده بعد از اینکه پیر زن به دربار آورده و از آن پرسیدن که چرا گوسفدت را که به دربار دادی ناراضی بود پیرزن گفت : این گوسفند را نذر شاه نعمت الله ولی کرده بودم

این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
پیشبینی های شگفت انگیز شاه نعمت الله ولی
دیوان شاه نعمت الله ولیّ ، پیر طریقت حافظ که در موردش سروده است
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟
دیوانی است که تمامی نسخه های چاپی آن چه قبل از انقلاب استعماری وچه پس از آن سانسور و تحریف شده است وتنها نسخه خطی آن معتبر است که ما تنها به بخشهایی از آن دست یافته ایم
هزاروسیصد هجری[/font]
قدرت کردگار می بینم*** حالت روزگار می بینم
از نجوم این سخن نمی گویم***بلکه از کردگار می بینم (شاعر اعتراف ميكند كه اين پيشگوييها از علومي مثل ستاره شناسي و صور فلكي نيست بلكه همه از باز شدن چشمش به فرمان خداست)
ازسلاطین گردش دوران***یک به یک را سوار می بینم
از بزرگی ورفعت ایشان***صفوی برقرارمی بینم (اشاره به سلسله صفويان)
آخرپادشاهی صفوی***یک حسینی به کار می بینم - (شاه سلطان حسین آخرين پادشاه صفوي را ميگويد)
نادری در جهان شود پیدا***قامتش استوار می بینم (اشاره به آمدن نادر شاه افشار و انتقال حكومت از صفويه به افشاريه)
آخر عهد نوجوانی او***قتل اوآشکار می بینم
شهرتبریزراچوکوفه کنند***شهر طهران قرار می بینم (اشاره به پايتخت شدن تهران به دست قاجارها)
بعداز آن ديگري فنا گرردد ***** شاه ديگر بکار مي بينم (اشاره به آغاز شاهنشهي قاجاريه)
که محمد بنام او باشد ***** تيغ او آب دار مي بينم (اشاره به آغا محمد خان، سر سلسله بي رحم قاجار)
چهارده سال پادشاهي او***** دولتش کامکار مي بينم
سال کز مرغ مي شود پيدا ***** فوت او آشکار مي بينم
بعداز آن ديگري فنا گرردد ***** شاه ديگر بکار مي بينم
ناصرالدين به نصرت دوران ***** چارده هشت سال مي بينم
غ ش دال چون گذشت ازسال ***** بوالعجب روزگار مي بينم /////////// (1304 هجري قمري)
ازشهنشاه ناصرالدين شاه ***** شيوني بيمدار مي بينم
روز جمعه زشهر ذيقعده ***** تن او در مزارمي بينم
شاه ديگر بکار مي آيد ***** شاهيش ناگوارمي بينم
چهارشنبه زشهر ذيقعده ***** مرگ او آشکار مي بينم
بعدازآن ديگري فنا گرردد ***** پسرش يادگار مي بينم
غين وده دال چون گذشت ازسال***** بوالعجب روزگارمي بينم (غين و ده دال به حروف ابجد دقيقا ميشود 1350 هجري قمري)
گرد آيينه است سير جهان ***** گرد ورنگ وغبار مي بينم
شه چو بیرون رود زجایگهش***شاه دیگر به کار می بینم (به سر رسيدن دوران قاجاريه و اغاز شاهي رضا خان)
احتساب وحساب درعهدش ***** سست وبي اختيار مي بينم
ظلم پنهان خيانت وتزوير ***** براعاظم شعار مي بينم
دولتش بي حساب ميدانم ***** مکنتش بي حساب مي بينم
درحقيقت شهي بود ظالم ***** عاري از گيرودار مي بينم
علماي زمان او دائم ***** همه را تارومار مي بينم
دايم اسبش بزير زين طلا ***** کمتران را سوار مي بينمم
جنگ سختي شود تمام جهان ***** کوه وصحرا تبار مي بينم /////// (اشاره به جنگ جهاني دوم)
کاروبار زمانه وارانه ***** قحط و هم ننگ وعارمي بينم //// (قحطي وحضورنيروهاي اشغالگردرايران)
عدل وانصاف در زمانه وي ***** همچو هيمه بنار مي بينم
معتصف برصفات سلطان است ***** ليک من گرگ وار مي بينم
جون دو ده سال پادشاهي کرد ***** شهيش را تبار مي بينم ///////// ( تبعيد رضا شاه ازايران)
پسرش چون به تخت بنشيند ***** بوالعجب روزگار مي بينم /////// ( آغاز سلطنت محمد رضا)
درامورشهي است بي تدبير***** ليکنش بخت يار مي بينم
نوجوانی مثال سرو بلند***رستمش بنده وارمی بینم
چون فریدون به تخت بنشیند***پسرانش قطار می بینم
غارت وقتل مردم ايران ***** دست خارج بکار مي بينم (اشاره به كرم ريختن هاي آمريكا)
چون دو ده سال پادشاهی کرد***شهیَش را تباه می بینم
بعد از آن شاهی از میان برود***دولتی پایدار می بینم- (برافتادن نظام 2500ساله شاهنشاهي و انقلاب خميني)
قصه ای بس غریب می شنوم***غصه ای در دیار می بینم
شوروغوغای دین شودپیدا***سربسر کارزارمی بینم
کُهنه رندی به کارِاهریمنی***اندراین روزگار می بینم (كهنه رندي به كار اهرمني را با كمي فكر ميشناسيد)
رنگ یک چشم او به رنگ کبود***خری بر خر سوار می بینم (يعني كهنه رندي را كه در بيت قبلي گفتيم همچون دجال ميماند)
هر قدم از خرش بود میلی***دور گردون غبار می بینم
لشگراو بود زاصفاهان***هم یهود و مجار می بینم-(یهود کنایه از بددین)
متّصف بر صفات سلطان است***لیک من گرگ وار می بینم
کاروبارزمانه وارونه***قحط ، هم ننگ و عار می بینم (اشاره به گراني و قحطي بي عدالتي همين امروز)
عدل وانصاف در زمانه او***همچو هیمه به نار می بینم
در زمانش وفا وعهد درست***همچو یخ دربهارمی بینم
بس فرومایگان بی حاصل***حامل کاروبارمی بینم
مذهب ودین ضعیف می یابم***مُبتدع افتخار می بینم (كم رنگ شدن اعتقادات در اين دوره)
ظلم پنهان ، خیانت وتزویر***بر اعاظم شعارمی بینم
ظلمت ظلم ظالمان دیار***بیحد وبی شمارمی بینم
ماه را روسیاه می بینم***مهر را دل فکار می بینم
دولتِ مرد وزن رود به فنا***حال مردم فکار می بینم
اندکی دین اگر بود آن روز***در حد کوهسار می بینم
تا چهل سال اي برادر جان ***** دور آن شهريار مي بينم (اشاره ميكند به اين كه انقلاب ايران حداكثر تا 40 سال دوام خواهد داشت)
جنگ وآشوب و فتنه وبیداد***ازیمین ویسار می بینم ( اشاره به شروع ملايم آخرزمان و نزديك شدن به قيام سيد خراساني )
در خراسان و مصر وشام و عراق***فتنه و کارزار می بینم (_ اشاره به انقلابهاي متعدد در افريقا و خاورميانه و به پا خيزي مردم در مقابل جنايات قذافي و بشار اسد و طالبان و ...)
دور ایشان تمام خواهد شد***لشگری را سوار می بینم
نایب مهدی آشکار شود***بلکه من آشکار می بینم (نايب مهدي يعني دست راست امام زمان - سيد خراساني)
سیدی را ز نسل آل حسن***سروری را سوار می بینم سيدي ز نسل آل حسن همانا حسني ديلمي ديگر بزرگرمد سپاه امام زمان است)
جنگ او در میان افغان است***لشگرش بیشمار می بینم
پادشاهی تمام دانایی***سروری باوقار می بینم
بندگان جناب حضرت او***سر بسر تاجدار می بینم (اشاره به گرد شدن 313 يار امام زمان)
بعد از آن خود امام خواهد بود***که جهان را مدار می بینم (ظهور امام زمان)
صورت و سیرتش چو پیغمبر***علم و حلمش شعار می بینم
جنگ سختی شود تمام جهان***کوه وصحرا تباه می بینم-( اشاره به جنگهاي امام زمان با كفر و نابودي هميشگي اهريمنان)
مردمان جهان ز دخت و پری***جملگی در فرار می بینم
مر مسیح از سما فرود آید***گور دجال زار می بینم (اشاره به هبوط عيسي مسيح از آسمان)
آل سفيان تمام کشته شوند ***** با هزاران سوار مي بينم
از دم تيغ عيسي مريم ***** قتل دجال زار ميبينم
مسکنش شهرکوفه خواهد بود ***** دولتش پايدار مي بينم
زينت شرع دين از اسلام ***** محکم واستوار مي بينم
کار داران نقد اسکندر ***** همه در راه کار مي بينم
نه درودي بخود همي گويم ***** بلکه از سر يار مي بينم
مهدی وقت و عیسیِ دوران***هر دو را شهسوار می بینم
قايم شرع آل پیغمبر***به جهان آشکار می بینم
از کمربند آن سپهر وقار***تیغ چون ذولفقار می بینم
سوی مشرق زمین طلوع کند***قتل دجال زار می بینم
دین ودنیاازاوشود معمور***خلق ازاوبختیارمی بینم
هفت باشد وزیرسلطانم***همه راکامکار می بینم
عاصیان از امام معصومم***خجل و شرمسارمی بینم
گرگ بامیش ،شیربا آهو***در چرا برقرارمی بینم (اشاره به عدالت نهايي)
دین نوع دگر گردد و اسلام دگر***این سرِ نهان است عیان می بینم
زينت شرع ورونق اسلام ***** محکم واستوار مي بينم
گنج کسري و نقد اسکندر ***** همه بر روي کار مي بينم
نعمت الله نشسته در کنجي ***** همه را در کنار مي بينم
در ألف وثلاثین دوفران می بینم***وز مهدی ودجال نشان می بینم -( ألف وثلاثین =سالهای هزاروسیصد هجری)
دین نوع دگر گردد و اسلام دگر***این سرِ نهان است عیان می بینم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  ویرایش شده توسط: paaaaaarmida   
صفحه  صفحه 192 از 193:  « پیشین  1  ...  190  191  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA