ارسالها: 428
#2
Posted: 31 Dec 2010 14:38
ریشه یابی عبارت آب زیر کاه
● این اصطلاح در باره ی کسی به کار می رود که در لباس دوستی و خیر خواهی برای دستیابی به اهداف خود، دیگران را فریب می دهد و به آنان خیانت می کند. در گذشته یکی از ترفندهای جنگی آن بود که در مسیر حرکت دشمن که از میان مزارع و کشتزارها می گذشت باتلاق هایی پر از آب حفر کنند و روی آن را زیبا و طبیعی با کاه و علف بپوشانند تا دشمن هنگام عبور از این مناطق در آن افتاده و غرق شود. بدین ترتیب پیشتازان سپاه دشمن و سوارکاران آن ها در این باتلاق های سرپوشیده فرو می رفتند و با کند شدن پیشروی آنان این فرصت برای مدافعان آن منطقه فراهم می آمد تا سپاه خود را آماده و تجهیز نمایند. این حیله ی جنگی در مبارزات مردم ویتنام علیه امریکائیان نیز به کار گرفته شده است و ویت کنگ ها در درون جنگل ها کودال های کوچک یا بزرگی حفر و پر از آب می گردند و سر نیزه و سیخ های بلند دیگری را نیز در آن ها قرار می دادند و روی آن ها را با کاه و برگ و علف می پوشاندند و سربازان امریکایی که از آب زیر کاه خبر نداشتند هنگام پیشروی در این گودال های پر از آب و سرنیزه می افتادند و با فرو رفتن سرنیزه ها در بدنشان و غرق شدن در آب با مرگ هولناکی کشته می شدند.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
ارسالها: 428
#3
Posted: 31 Dec 2010 14:41
از بیخ عرب است
این اصطلاح برای کسی به کار برده می شود که یا نادان است یا با وجود مدارک فراوان با کمال بی پروایی دست از انکار واضحات بر نمی دارد .
پیش از ظهور اسلام زبان رسمی در ایران زبان پهلوی ساسانی بود که به گویش های گوناگون به آن سخن می گفتند. حمله و تسلط اعراب بر ایران ، اساس قومیت و ملیت ایران را متزلزل ساخت و فرهنگ و ادب کشور ما را دگرگون کرد. خط در ایران عربی گردید و زبان عربی در بسیاری نقاط جای زبان پهلوی و شاخه های گوناگون آن را گرفت. با این حال نتوانست زبان و فرهنگ ملی و قومی ایرانیان را ریشه کن کند . با همت و پایمردی دانشمندان و بزرگان میهن پرستی چون فردوسی ، شیرازه فرهنگ و ملیت ایران از تند باد حوادث مصون ماند.
حکومت های طاهریان ، صفاریان و سامانیان در خراسان، اگر چه در تجدید استقلال ایران کوشش بسیار کردند و در احیای آداب و رسوم ایرانی تلاش نمودند، لیکن چون در عصر آنان استقلال و تمامیت ایران هنوز نضج لازم را نگرفته بود، ناگزیر بودند که به ظاهر در حفظ و نگهداری رابطه دوستی و سیاسی خود با دربار خلفای عباسی اظهار علاقه کنند تا نهال نورس استقلال کشور که پس از نزدیک به دو سده تسلط اعراب دوباره جوانه زده بود، با تند روی ها ی بی مورد و احساسات دور از عقل و منطق به کلی ریشه کن نشود.
از این رو در دوره ی حکومت این سلسله های ایرانی، در خراسان زبان و خط عربی در امور دیوانی و حکومتی جایگزین خط و زبان فارسی گردید و بسیاری از بزرگان ادب خراسان نیز زبان عربی را آموختند و به کار بردند.
اما اهالی خراسان که به فرهنگ و ادب پارسی علاقه و دل بستگی فراوان داشتند درباره ی هر ایرانی که عربی می نوشت و با به عربی سخن می گفت به کنایه می گفتند که « از بیخ عرب شده است » ، یعنی عرق و حمیت ایرانی و ایرانی نژاد بودن خود را که مثل روز، روشن و آشکار است انکار می کند و یکسره عرب شده است.
در واقع چون ایرانیان در آن هنگام نفوذ بیگانگان را نمی پذیرفتند و در عین حال نیز توانایی مبارزه و مخالفت آشکار با حاکمان عرب را نداشتند، حس ملیت خواهی و میهن پرستی خود را در عبارت هایی مانند " از بیخ عرب شده است " به رخ مجذوبان و مرعوبان عرب می کشیدند.
این اصطلاح اگر چه امروز دیگر مصداقی ندارد، همچنان در مورد کسانی که جاهل هستیند یا بدیهیات را انکار می کنند به کار برده می شود.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
ارسالها: 428
#4
Posted: 31 Dec 2010 14:44
جور کسی را کشیدن
این اصطلاح را هنگامی به کار می برند که کسی، دیگر از عهده ی انجام باقی مانده ی کاری بر نمی آید و از دیگری خواهش می کند تا کار او را به پایان برساند و یا برای هنگامی که کسی سختی و ناگواری امری را به جای دیگری تحمل نماید.
این عبارت از اصطلاحات می گساران و باده نوشان بوده است که اکنون دیگر در موارد گوناگون به کار برده می شود.
جام جم یا جام جمشید که در گذشته نام جام شراب خواری بوده است دارای هفت خط درجه بندی بوده است که هر کدام از این خطوط ظرفیت شراب خواران را نشان می داده است، در آن زمان اگر باده نوشی حتی یک قطره از شراب خود را باقی می گذاشت مورد سرزنش و تحقیر قرار می گرفت. از این رو هر کس می کوشید جام را فقط تا آن اندازه ای پر کند که می تواند آن را بنوشد.
هریک از خط ها نامی داشت و خط هفتم را خط جور می نامیدند.
خط جور خطی است که پیاله ی شراب در آن جا مالامال و سرریز شده و کم تر کسی از عهده ی نوشیدن آن بر می آمده است.
باده نوشانی که جام خود را تا خط جور پر می نمودند ولی از عهده نوشیدن همه ی آن بر نمی آمدند به دیگری تعارف می کردند و جام را خالی نموده و قطره ای از آن باقی نگذارند.
و امروز این اصطلاح برای هر خوراکی و نوشیدنی و هر امر نیمه تمام به کار گرفته می شود.
اصطلاح هفت خط نیز که برای افراد حرفه ای و کار کشته به کار می رود از همین جا به وجود آمده است. اما امروزه معمولا به افرادی که در تقلب و کلاهبرداری رقیب ندارند هفت خط می گویند.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
ارسالها: 428
#5
Posted: 31 Dec 2010 14:44
چوب توی آستین کردن
این عبارت را به هنگام تهدید کسی به تنبیه شدن به کار می گیرند.
یکی از انواع تنبیه خلاف کاران که تا دوره ی قاجار نیز رایج بود، چوب كردن در آستین وی بوده است. ترتیب آن نیز چون این بود که دو دست محکوم را به شکل افقی نگاه می داشتند و سپس چوبی محکم و خم نشدنی را به موازات دست های محکوم از یک آستین لباس او وارد کرده و از آستین دیگرش خارج می کردند. سپس مچ دست ها را با طنابی محکم به آن چوب می بستند تا محکوم دیگر نتواند دست هایش را به چپ و راست یا بالا و پایین حرکت دهد و یا آن ها را خم کند.
پس از آن، مدتی او را در جایی رو باز نگاه می داشتند تا پشه و مگس و دیگر حشرات مزاحم و چندش آور بر سر و صورتش بنشینند و او نتواند آن ها را از خود براند.
دست های محکوم به دلیل بی حرکت ماندن پس از مدتی کرخت و بی حس می شد و هجوم و حملات پشه ها و مگس ها بر سر و صورتش آن اندازه ناراحت کننده و چندش آور می گردید که دیری نمی گذشت که فریادش به آسمان بلند می شد و درخواست عفو و بخشش می کرد.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
ارسالها: 428
#6
Posted: 31 Dec 2010 14:45
پارتی بازی
این اصطلاح برای نشان دادن توصیه و اعمال نفوذ و نیزدادن امتیاز یا سمت به افراد خودی به کار برده می شود.
پارتی واژه ای فرانسوی است به معنی حزب Partie) ) در انگلیسیهم پارتی می گویند( Party ) و پارتی بازی همان حزب بازی است که در کشورهای اروپاییمعنای بدی ندارد و کاری طبیعی و عادی است. لیکن نزد ایرانیان با مفهومی منفیآمیخته شده است. دلیل آن نیز این است که در تاریخ معاصر ایران و در هنگام سلطنتاحمد شاه قاجار دو حزب نیرومند " اجتماعیون اعتدالیون " و " اجتماعیون عامیون " برهمگی جریانات سیاسی و روز نظارت داشتند و هیچ امری از امور سیاسی و تحولات اداری واجتماعی بدون صلاحدید آن دو حزب تحقق نمی پذیرفت. احزاب دیگری مانند " اتفاق و ترقی " و یا " ترقی خواهان " نیز بودند لیکن قدرت زیادی نداشتند
این دو حزب در همه ی زمینه ها با یکدیگر رقابتداشتند و می کوشیدند هواداران و اعضای خود را با صلاحیت یا بی صلاحیت به مشاغل ومناصب حساس بگمارند و هرکس خواهان رسیدن به جاه و مقامی بود خواه و ناخواه عضویت دریکی از این دو حزب را می پذیرفت و مدار کشور بر حزب سازی و حزب بازیبود.
فرنگ رفته های آن دوره نیز که نزد آنان واژه ها و اصطلاحات فرانسویبرای اظهار فضل و دانش ارج و منزلتی داشت واژه ی فرانسوی پارتی را به جای حزب وپارتی بازی را به جای حزب بازی به کار می بردند و رفته رفته هر اتتصاب نابجایی رااگر در جایی صورت می گرفت و یا امتیاز نابحقی را که به کسی داده می شد پارتیبازی نامبدند و این عبارت به تدریج به یک اصطلاح عامیانه تبدیل گردید.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
ارسالها: 428
#7
Posted: 31 Dec 2010 14:48
زیراب زدن
در خانه های قدیمی تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه شده نبود زیرآب ، معنی داشت . زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب ، آن را باز می کردند . این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض می رفت و زیرآب را باز می کرد تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود .
در همان زمان وقتی کسی با یک نفر دشمنی داشت، برای اینکه به او ضربه بزنند مخفیانه زیرآب حوض خانه اش را باز می کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد تخلیه شود.
صاحب خانه وقتی خبردار می شد خیلی ناراحت می شد. این فرد آزرده به دوستانش می گفت :
" زیرآبم را زده اند. "
این اصطلاح که زیرآبش را زدند در این کار ریشه دارد و از همین رو وقتی کسی کاری می کند که دیگری را به زحمت بیندازد می گویند زیراب فلانی را زده
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
ارسالها: 8911
#8
Posted: 21 Jan 2013 17:36
دوستان میتونن کنایه های فارسی رو با تاریخچشون بذارن اینجا
دقت کنین کنایه با ضرب المثل فرق داره
ضرب المثل ریشه داستانی داره و در بین عوام معروف تره و معنی مستقیم میده مانند : قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود .
ولی کنایه معمولا مربوط به وقايع و اتفاق های تاریخی هست و از اون گرفته شده و معنی مستقیم نداره : مانند شکم صابون زدن
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
ارسالها: 8911
#10
Posted: 21 Jan 2013 17:40
shakaat: فرقش چیه؟
استاد از شما بعیده واقعا این سوال
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)