ارسالها: 14491
#1,571
Posted: 24 Sep 2013 19:03
اشعار فکری زاده (ملحق)
تاریخ تولد پنجشنبه ۴ اسفند ۱۳۴۵
محل سکونت: انگلستان -لندن
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,572
Posted: 24 Sep 2013 19:06
فانوس
بربالین شبت
فانوس در اهتزازم
ریش سفیدم
بر ظلمت شب خندید.
جناب قاضی
دزدان احساس
دنیای مجازی
300 و اندی
آواره های در به دری
و بی کسی در تحلیل!
زیر خط احساس
اندر خم حاصل
5+2
شماره پرواز شان2
جناب قاضی این دو کفه ترازو
یکی خدا و یکی شیطان.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,573
Posted: 24 Sep 2013 19:11
تعقل
کمی تعقل
با یک استکان چای
با دوحبه قند
کنار استکان کمر باریک
کف نعلبکی احساس
مهمان همسایه کردم
شجاعتش گُل کرد
عکس نادر شاه خندید
رم کرد تا ترکمنستان دوید
بوسه
سالهاست
پلنگ خاطر
لنگر انداخته
به ساحل مهتاب
ومن در کمین
بوسه از دهان آفتاب
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,574
Posted: 24 Sep 2013 19:13
چله /تیر کمان / من
1-
من
آئینه خویشم
سنگی
بر من بزن.
2-
واسفاااااااا
این روز ها در مسیر
کودکانی قرار گرفته ایم
که به جای قلم
تیر و کمان به دست شان دادند
گنجشک های شعرم
هر روز غسل شهادت می کنند.
3-
چهل روز
چله اه گرفتم،
تا به گلو رسید
زبان به دندان گرفتم!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,575
Posted: 24 Sep 2013 19:14
۱۰۰۱
1001
بار
نوشتم چشمانت
تفسیر نشد
سوختم از هجرانت
آیه نازل، آتش شد گل
به اشاره ای یکی از پلک هایت.
2-
بامن
باش
دریا باش
با او باش....
تعطیلم
های ...با توام
با تو ای چشمانی که تا کنون
تو را ندیده ام !
بی تو تعطیلم،
یک قبضه سلاح
با یک تیرخلاص،
به کمر دارم
تو نباشی ،تعطیلم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,576
Posted: 24 Sep 2013 19:21
پرسید
پرسید:
نسیم از هوا
برگ اعتمادم را
باد نمی لرزاند
زبان میگشاید
اعتراف خواهد کرد برایم
گفت :......... را می گوئی
گفتم آری
هوا در سینه کم دارم
گفت:
نمی دانم !!
شاید هنوز ع......ق نشده
گفتم چگونه دریابم شده یا نشده
گفت:چشم خمار و خال گونه ات را کم دارد
پرسیدم مفهموم نیست
گفت:
شهدی از ساغر لبت کم دارد
پرسیدم باز
درکش برایم مفهوم نیست
گفت:
دیوانه کمی صبر کن
شراب هفت ساله نوشیدن دارد .
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,577
Posted: 24 Sep 2013 19:23
پیله /بغل /غرق / خاموشی
سهم من
از خاموشی جهان
چشم تو بود
به مهتاب بگو
رو بپوشاند
عصای موسی ع
هم به کار نمی آید.
وقتی غرق
چشمانت می شوم
یک بغل شعر
در قنوت کم دارم
به رکعتی از چشم خمارت
تا ابد حال رکوع ، نه !
سجود دارم
زنی
انتهای
کوچه
لای درخت پیر
به گرمای تیر
سوخت
تا پیله ائی پروانه گردد.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,578
Posted: 24 Sep 2013 19:27
گندم /اه / سره
نگ شده
هوا بر جانم
نسیم با تبسمی گره
بر گردن دارد.
باد
می گرید
آب
آرام
آرام
از خروش می ایستد
مور چه ها در عزای گندم خواهند مُرد.
ورق بزن،
ببین من کیم!
بین الف و ه
آن اه
بر خاسته
از سینه منم
عاشقم کردی خلاص
حرف دلت را بزن.
حس پروازم
داده آن نگاه ...
اه ...........م نذر آن
دو چشمان سیاه
کاش سهره امروز دستان تو بودم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,579
Posted: 25 Sep 2013 15:38
مترسک
زیر بارانی
که خواهد آمد
به نیت مترسک
غسل التماس_ ی!
خواهم کرد
شاید کلاغ پیر را
به مزرعه کشاند
نیست
عشقی که نام تو در آن نیست عشق نیست.
من تو ،ما می شویم
مهربانی را همچو بُت
به عبادت می کشیم.
فحشا
به بلوغ
مرگ باید
رسید.
تا شمیم
خطر شنید
شاخه، شاخه ساق می شکند
آزادی در تولدی دیگر
طعم فحشا می چشد!
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,580
Posted: 25 Sep 2013 15:41
افلاک
سرو
از افلاک
سربرافراشته به جار
در این متروکه...
قلم تراش
نگاهم را تبر بزن...
*************
شکل دیگر1 از 1
سر از افلاک
برافراشته سرو
جار می زند.
در این متروکه
قلم تراشی نیست
نگاهم را تبر زند
************
2-
خواب
از چشمانم ربود
دزد
خریدارش خود بودم
**************
شکل دیگر 2از 2
خواب
از چشمانم در ربود
دزد
مال خرش خود من بودم
3-
در کدام حجله
بکارت عشق را بریده ای
که نفس بریده خون پس می دهم.
***********************
شکل دیگر 3از 3
چاقو به دست
در کدام حجله عشق
بکارت داد ه ای!؟
که نفس بریده خون پس می دهم.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟