ارسالها: 24568
#2,341
Posted: 5 Mar 2014 18:12
معشوقه
خبر خـــیر تو از نقـــل حریفان سخت است
حفظ ِحالات من و طعنـه ی آنان سخت است
لحظه ی بغـض نـشد حفــظ کنم چشــمم را
در دل ابـــر نگــهــداری بـاران سخت است
کشتی ِ کوچک من هر چه که محــکم باشد
جَستن از عرصه ی هول آور طوفان سخت است
ســاده عاشق شده ام ساده تر از آن رســوا
شهره ی شهر شدن با تو چه آسان... سخت است
ای که از کوچه ی ما می گذری ، معشـــوقه!
بی محلی سر این کوچه دوچـندان سخت است
زیـر بــاران که به من زل بزنی خواهی دید:
فن تشخیص نم از چهره ی گریان سخت است
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,342
Posted: 5 Mar 2014 18:18
کاش
کاش دور و بر ما این همه دلبند نبود
و دلم پبش کسی غیر خداوند نبود
آتشی بودی و هروقت تو را می دیدم
مثل اسپند دلم جای خودش بند نبود
مثل یک غنچه که از چیده شدن می ترسید
خیر بودم به تو و جرات لبخند نبود
هرچه نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم
کم نشد فاصله تقصیر تو هر چند نبود
شدم از درس گریزان و به عشقت مشغول
بین این دو چه کنم نقطه ی پیوند نبود
مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت
جای آنها که به دنبال تو بودند نبود
بعد از آن هر که تورا دید رقیبم شد و بعد
اتفاقی که رقم خورد خوشایند نبود
آه ای تابلوی تازه به سرقت رفته
کاش نقاش تو این قدر هنرمند نبود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,343
Posted: 5 Mar 2014 18:42
چشمم
چشمم سر کوچه بی ثمر می گردد
بیچاره دلی که در بدر می گردد
ُکُشتی تو مرا ومنتظر می مانم
قاتل به محل قتل برمی گردد
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
عیان
از پشت نقابمان عیان کن ما را
آئینه عبرت جهان کن ما را
شاید همه ادعای یاری داریم !
یک جمعه بیا و امتحان کن ما را
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,344
Posted: 5 Mar 2014 21:02
حضور تو
کسی که در حضور تو غزل ارئه می دهد
حرف نمی زند ، تو را غزل ارائه می دهد
فقط برای کام خود لب تو را نمی گزم !
کسی که شهد می خورد عسل ارائه می دهد
نقشه توی دفترم نگاه لرزه افکنت
و صفحه صفحه شعرت گل ارائه می دهد
به کُشته مرده های تو قسم که چشم محشرت
به خاطر معاد تو اجل ارئه می دهد
" رفاه " دست های تو شنیده ام به تازگی
برای جذب مشتری " بغل " ارائه می دهد
ظهر ، کلاس دینی و من و تو و معلمی
که هی برای بودنت دلیل ارائه می دهد
و غیبتی که می زند برای " بهمن " است که
نشسته در حضور تو غزل ارائه می دهد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,345
Posted: 5 Mar 2014 21:06
لی لی نگذاشتم
هرگز نشدم ساده پذیرای کسی
دلخوش نشدم به شاید امای کسی
یک عمر بگذشت و افتخارم این است
لی لی نگذاشتم به لالای کسی
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
ته قصه
آخر ته این قصه مرا گریاندی
آخر همه را به کار من خنداندی
تا چشمه وصل تو مسافت کم نیست
لب تشنه مرا بردی و برگرداندی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,346
Posted: 5 Mar 2014 21:12
این سفر با هر سفر نزد پیمبر( ص) فرق داشت
با همه حج رفتنش این حج ِآخر فرق داشت
زیر بار ِ آیتی ، وحی از نفس افتاده بود
لحن ِگفتار خدا این دفعه دیگر فرق داشت
صبحدم حق با نبی اتمام حجت كرده بود
ظهرگاه ِمصطفی در خًم سراسر فرق داشت
هیچ كس احساس او را در غدیر خم نداشت
حال ِ پیغمبر به شكلی حیرت آور فرق داشت
پشت و روی سكه ی یك عده را انگار دید
فعل آنهایی كه با افكار ِ در سر فرق داشت
زیر ِ رگبار ِ نگاه ِ ابرهای تیره بخت
لهجه ی بارانی خورشیدِ اخگر فرق داشت
گفت : من موسایم و هارون ِهمراهم علیست
گرچه نزد سامریها این « برادر›› فرق داشت
گفت: هر كس را منم مولا، علی مولای اوست
حرفشان این شد كه مقصود ِ پیمبر فرق داشت
پایان
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,347
Posted: 7 Mar 2014 12:43
زندگینامه علی محمد مؤدب
علی محمد مودب سال ۱۳۵۵ در تربت جام به دنیا آمد. وي تحصيلات خود را تا مقطع كارشناسي ارشد الهيات دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد. او مسئولیت های زیادی بر عهده داشته است. مودب در روزنامه ابرار ، هفته نامه گلستان قرآن ، مجله اندیشه صادق و چندین مجله و ماهنامه نیز فعالیت داشته است. وی تا به حال پنج کتاب نگاشته است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,348
Posted: 7 Mar 2014 12:45
زلف
بازی که نبود بچهبازی که نبود
طرح ناجا لطیفهسازی که نبود
یک قرن گذشته است و امنیت نیست
زلف تو به این دور و درازی که نبود!
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
تار مو
تا شانه به گیسوی خم اندر خم زد
آتش به تمام عالم و آدم زد
لیلی به دو تار موی ناقابل خویش
امنیت اجتماع را بر هم زد!
♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
یارا
یارا یارا دوباره یارا یارا !
هنگانده غم تو میدیا را یارا !
ویروس کشی خاطر ما طلبت
برگرد و ببند پیچ کیس ما را !
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#2,349
Posted: 7 Mar 2014 12:50
وقتی تمام مرثیه ها کـــــم می آورند
بر سفره تو هرچه که ماتـــم می آورند
در هفت خوان صابری ات کـم می آورند
دل داده ای به منطق نازک تــرین خیال
هر قــــــدر هم دلایل محکم می آورند
پرونده شکفته زخـــــــــــــم مدینه را
لب هات در دو صفحه فراهم می آورند
تو خیمه گاه ســـــــوخته قلب زینبی
انفاس تو هوای محـــــــــرم می آورند
رزمنده ای و تا خود معـــــــراج زخمها
یک ریــــــز در مصاف تو آدم می آورند
بر دوش چشمهای تو حتی هنوز هـم
مجروح از خطوط مقـــــــدم می آورند
حالا فرشته ها به حسینیه دلـــــــم
از زینبیه روزه مریــــــم می آورنــــــد
تا در سکوت روضه چشمت به پا شود
وقتی تمام مرثیه ها کـــــم می آورند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#2,350
Posted: 7 Mar 2014 12:51
چی بگم دلم گرفته از همه حلاجیا
چی بگم دلم گرفته از همه حلاجیا
خسته ام حسابی از لفاظیا، وراجیا
منجیا غریبن، اما همه جا گفته می شه
نقل گل کاشتنای دروغکی ناجیا
غیرت مردا رو ای ول حاجی! خیلی دعواها
«کرکری خوندن پرسپولیسیاس با تاجیا»
حاجی دس روی دلم نذار که خونه به خدا
از آتیشی که سوزوندن بعضی از شاباجیا
اونا نازشون خریدار داره اما همیشه
دل ما چوب می خوره تو همه ی حراجیا
مثل بچه های آدم ما رو آواره می خوان
از بهشتی که خدا خواسته برا اخراجیا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند