ارسالها: 14491
#1,661
Posted: 8 Jul 2014 17:41
آغوش یادت...
در فرصتی از جنسِ امروزت/ یادی بکن از بغضِ خاموشم
آتش‌فشانِ سینه می‌سوزد/ آغوشِ یادت را که می‌پوشم
از عادتِ لبهایِ بی‌بوسه/ تا وسعتِ بی‌راهه‌یِ عمرم
تقویم روزایی که خط خورده/ پُر میشه از افسانه‌ها کم‌کم
با من اگر ای آشنا قهری/ در ناگزیرِ لحظه‌هایی که
در بُهتِ گنگِ زندگی ماندم/ با غصه‌هایم آشنایی که
این منم دل‌واپسِ عمرم/ از نبودن‌هایِ تو لبریز
سرشارم از بغضی گره خورده/ واداده در بی‌راهه‌ی پاییز
می‌ریزد این وامانده پی در پی/ در واپسین تصویرِ عریانی
این قلبِ افسون مانده می‌میرد / در گوشه‌ای تنها، تو می‌دانی
من منتظر افسانه می‌خوانم/ چشم انتظارِ آن سواری که
آغوشِ یادش بویِ خون می‌داد/ افسونِ بغضِ آبداری که
فرصت نداد از بوی تو پُر شَم/ این بادِ کولی گَردِ امروزی
این قصه آخر بی‌تو پایان شد/ خورشید را در سایه می‌دوزی!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,662
Posted: 8 Jul 2014 17:48
کنارم باش...
کنارم باش تا هستم/ واسم آرامش محضی
کنارم باش تا باشم / یه دنیا عشق می ارزی
کنار تو یه حسیّه / که مثه آب و آتیشه
واسه هر لحظه از عمرم / یه عمر تازه در پیشه
توو روزایی که غمگینم / تنت سرشار آغوشه
غمم کم میشه وقتی که / تنت رُ داره میپوشه
کنارت تازه می فهمم / به دنیا اعتباری نیس
کنارت زخم نامردی / به قلبم دیگه کاری نیس
همین جا جای من امنه / همین جایی که تو هستی
توو فالت اینُ می خونم / که با خوشبختی هم دستی
کنارم باش تا هستم / کنارم باش تا باشم
نمیشه اینُ می دونم / که توو قلب کسی جا شم.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,663
Posted: 8 Jul 2014 17:53
یادگار
کنار ِ آینه مونده از تو چیزایی/ یه شونه، گیر ِسر دسبندِ مروارید
یه جُف دس‌کش کنار ِ شیر ظرف‌شویی/ تموم ِ روزُ نقطه نقطه می‌بارید
چشام اینجا توو آینه داره می‌خنده/ چشات اونجا توو آشپزخونه گریونه
صدای ِ ونگْ ونگِ بچه می‌اومد/ یه عکس ِ بچه که دَرداتُ می‌دونه
یکی تو چارتا من میریزه رو دیوار/ یه خمپاره که نعره می‌زد از توو قاب
جنون چشمامُ تا سقطِ تو رد میشه/ یه کابوس پـــرت میشه از اتاق ِ خواب
یه ضجه ساعتِ میزی رو دیواره/ همونجا وقتِ رفتن رُ نشون می‌ده
منُ حرفایی که رو صورتت مونده/ تو دل بستی به این نعشی که جون می‌ده
دوباره موج ِ من رو موج جنگ افتاد/ از عشق ِ من یه ترکش رو تنت مونده
یه شونه، گیر ِسر دسبندِ مروارید/ کنار ِ آینه بوی ِ پیرهنت مونده.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,664
Posted: 8 Jul 2014 17:54
بازم می‌ری
یه نفس فاصله مونده منُ از خودت نَرون
یه کمی حوصله کن یه لحظه هم شده بمون
این همه راهُ واسه خاطر ِ تو دَویدمُ
توی ِ سرگیجی ِ جاده روی ِ خوش ندیدمُ
آخه انصافه نمونیُ نپرسی حالمُ ؟
نصفه جونم بکنی خط بزنی خیالمُ ؟
بگی کم بودم برات تو خلوتِ ستاره پوش
هی منُ جا می‌ذاری این آخریشَم باشه روش
من و تو انگاری حرفای ِ همُ نمی‌خونیم
هر دومون مسافریمُ پیش ِ هم نمی‌مونیم
اینُ تو چِشات می‌بینم می‌دونم می‌خوای بری
منُ دستِ کم گرفتی عشقمُ تو سَرسَری
اولِ دو راهیه بازم میشی ازم جدا
دَس تکون می‌دَم برات می‌سپُرَمِت دستِ خدا.
پایان
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,665
Posted: 9 Jul 2014 15:25
ترانه سرا
حمید محمدی *****بیو گرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,666
Posted: 9 Jul 2014 15:28
دلم میخواد
دلم میخواد پر بزنم بازم به سمت آسمون
اسمتو فریاد بزنم بگم نرو پیشم بمون
دلم میخواد قدم زنون،کناره هم دس توی دس
بهت بگم دوست دارم،با دل و جون نفس نفس
دلم میخواد زل بزنی،توی چشام نگا کنی
با لحن عاشقونه ای،اسم منو صدا کنی
این روزا دل خوشه فقط،به یاده اون خاطره ها
ببین چه بی قرار شدن،بعده تو این پنجره ها
سخته بهت رسیدنم،ولی امید دارم هنوز
جز عشق تو توو قلب من،چیزی نمیکنه نفوذ
شبا که از پنجرمون،به کوچه ها زل میزنم
با صدای جیرجیرکا،از روح جدا میشه تنم
دلم میخواد اوج بگیرم،تا اونوره ابرا برم
برای دیدن چشات،تو بگو تا کجا برم
باور نمیکنی ولی،آخر یه روز دق میکنم
گلای یاس باغچه رو دوباره عاشق میکنم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,667
Posted: 9 Jul 2014 15:31
خونه ی سالمندان
اونقد سرت گرمه به دنیا که
یاد اونا از خاطرت رفته
خش(ک) میشه چشماشون به در اونجا
گاه ماه به ماه یا هفته به هفته
چون بچه نیستی که بخوای اونا
لحظه به لحظه پشت تو باشن
میگی توو رووشون دست و پا گیرن
توو خونه ی سالمندا باس جا شن
هیچ وقت نمیگی به خودت قطعن
روزی میادش که پدر می شی
پیر میشی پای بچتو آخر
تو هم یه روزی دس به سر میشی
چی شد فراموش کردی روزی رو
که تووی آغوشش میخندیدی
مامان واسه خندت چه ذوق میکرد
حالا جوابش رو چطور میدی
بابا جوونی پای تو داده
پای تو موهاشو سفید کرده
جز مهر تو چیزی نمیخواد که
بی مهر نگا ... قلبش پر از درده
اره ... صبوره ، توو خودش رفته
درداشو هی توو سینه میریزه
اون مادری که تکیه گات بوده
حالا چشاش از گریه لبریزه
تو اونی هستی که یه عمری رو
به جون مادر هی قسم خورده
چی شد کجاس مردونگی هاتو
چن وقته غیرت توو دلت مُرده ؟؟
چن وقته باهاشون نمیجوشی
انگار غریبه ن با تو و دنیات
جای اونا رو چی گرفت آخه
پُست اداری یا زن رویات ؟
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,668
Posted: 9 Jul 2014 15:32
سلول انفرادی
باز بوسه های اشک من
روو کاغذای خط خطی
واستـــادن ِ عقربـــه هــا
روو ســـاعتــای لعنتـــی
یه عمرِ ِ آرزومه که
رد بشـی از یه دندگیت
کوه غرورو بشکنی
بشـم تموم ِ زندگیــت
هرکسی جای من باشه
عشق ِ تو رو جا می ذاره
فـــاصله میـــگیـــره ازت
روو عاشقیش پا می ذاره
حس ِ غریب ِ اون نگات
بـــا منـــی کـــه عــاشقتـــم
تا میکنه قامتمو
به زیر رگبار ستم
بریــــدم ازهمــــه بگــــو
بگـــو بـه خاطـر ِ کیــه؟
حتی یبار نشد بگی
دلیـــل رفتنــت چیـــــــه؟
یـــه شب بیا نگو دیگــه
وجــود ِ مــن زیــادیه
بــــدون تو جهـــان ِ من
سلـــول ِ انفــــرادیــــه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,669
Posted: 9 Jul 2014 15:35
تب سرد
صدای نم نم بارون،عطره خوبه نمه بارون
بازم اون چشای نازش،خیال عاشقی با اون
عکسه رو دیواره خونه،باز دوباره بغض و هق هق
منو گونه های خیس و تب سرد این دقایق
دوباره این دله تنگ و کاغذ و یه دونه خودکار
باز همون ترانه ای که بم میگه خدانگهدار
سر روی دیوار میذارم،جای شونه های خالیت
من به عشق تو دچارم،اما تو نمیشه حالیت
تو برای من هنوزم اولین و آخرینی
میونه این همه عاشق،واسه من عزیزترینی
کاش بجای این ترانه،حرفامو تو روت میگفتم
آخر از عقده ی حرفام،من یه روزی پس میفتم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,670
Posted: 9 Jul 2014 15:40
زیاد از حد
زیاد از حد هوس بازی،همش فکرت یه جا دیگس
با هر کسی که میشناسم،هم آغوشی و دس تو دس
زرنگی رو توو این دیدی،که هر روز با یکی باشی
بگو آخه چی کم دارم،از اونی که تو باهاشی
میگن تازگیا انگار،یکی دیگه باهات جوره
دیگه هرشب به جای من،برای اون دلت شوره
زیاد از حد دوست دارم،همش درگیره احساسم
یه عمره با تو من بودم،ولی تورو نمیشناسم
نگاهی به خودت بنداز،ببین اینو تو میخواستی؟
ببین چیزی ازت مونده،بخوای که پای اون واستی؟
مث اون برگ خشکی که همش بازیچه ی باده
میفته زیر پا آخر...خیال کرده که آزاده
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 167 از 235