ارسالها: 14491
#1,901
Posted: 5 Aug 2014 22:27
خط پایان
با خند هات اروم میشه دنیام ، با هر تبسم می شدم جوری
تو آسمون پروازم و دستات ، آغوشم و می گیره از دوری
***
خسته شدم از این نگاهِ تو ، آتیش نزن فضای دلتنگی
نمی شکنه دلم تو این آشوب ، فولادِ دل با اینکه تو سنگی
***
غروبِ لحظه ها شده پیدا ، ساحلِ عشقم خیلی داغونه
قلبِ شقایق ها شده غمگین ، با رفتنت شبیه مجنونه
***
پُک نزن قلبِ حزینم رو ، سیگار دست تو شده انگار
می لرزم و هوای سردِ تو ، با هر مکش ترک زده دیوار
***
در خلوتِ شب شعله ات خاموش ، آینده ات تاریکی می بینــم
حدس می زنم پایان خط اینجاست ، ثبت شده در عشقِ شیرینم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,902
Posted: 5 Aug 2014 22:28
قسم به اون چشات
هم از قسمت تو ، هم از ظلمت من
هم از غربت تو ، هم از محنت من
جهنم آتیشت روشن نمودی
یه تیرِ بی هدف بر دل گشودی
شدم مجروح جنگ غصه هایت
نگو بازم مقصر تو نبودی
***
چون رنگین کمان ، در عشقت نهان
در بعد زمان ، با دردم بمان
خدایش ساختم با قهر و نازت
دلم سرپوش کرده نذر و رازت
همش مهمون نوازم ای پرنده
چشام رقصیده در آهنگ و سازت
***
ای ابر سه رنگ ، ای وال و نهنگ
کو عشق قشنگ ، با قلبم نجنگ
نمی دونی شدی دریای دردم
نمی دونی با تو بر نمی گردم
نمی سوزم درون آهت دوباره
عوض شدرنگِ عشقم خیلی سردم
***
قسم به اون چشات ، ابرو ولبات
به اون نام خدات ، ندیدم از وفات
برو بشکن بزن کنارِ مرداب
صفا کن قصه ها در نور مهتاب
یه عمری باختی با این کرشمه
تو خاموشی سپردی عشقِ شب تاب
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,903
Posted: 5 Aug 2014 22:29
زندگی
خجالت می کشم انگار ، به تو میگم نمی ســازم
تو حرفم می پری هر بار ، با این دادت نمی بازم
***
واسه این زندگی بد جور ، دلت آهسته می خونه
دلم در تورت ای صیّادی ، چرا رفته پشیمونــه
***
تو دامت پهن کردی زود ، دلم افتاده در گــودی
کمک کن تا برم بیرون ، مقصّر اون خودت بودی
***
تو تنهایی و من تنها ، در این دنیای دلشــوری
منم در شهرِ پر آشوب ، ولی تو از وطن دوری
***
می مونم زنده ی بی حال ، به درگاهت دعا کردم
می سوزم در گناهِ خویش ، بدونت خسته و سردم
***
خدایا قسمتم اینـــه ، چرا بازم بــــدهکارم
همه شادند تو خوشبختی، ومن در غم گرفتارم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,904
Posted: 5 Aug 2014 22:31
آرامش
تو رفتی شهرِ دور امّا ، دلت بیچاره مهمونــه
من و غربت شدم همدم ، نگو قلبت نمی دونه
***
تو بردی قابِ عکسم رو ، مگه اون ارزشی داره
اگه مونده لبِ تاغچه ، که شاید گردشـی داره
***
فراموش کردی عشقِ من ، به تنهایی سفر کردی
نبودی در دلم انگار ، وجودم در به در کــردی
***
اگه آرامشت بودم ، چرا رفتی از این خونه
گناهم عاشقت هستم ، دلم از غصه داغونه
***
برو بی تو صدام کم شد ، چشام آهسته می باره
شبا در تاب بدبختی ، همه اعضام عزا داره
***
تو رویا و خیالِ من ، یه شمعِ دیدنی هستی
تو هر جا جای تو مونده ، یه رازِ روشنی هستی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,905
Posted: 5 Aug 2014 22:32
چراغِ بختم
دلم می گیره از بارون ، و از ابرای ســـــر کاری
نه اون بارون نه اون ابرا ، از اون غم های تکراری
***
قفس مشتاقِ دیدارم ، و من با اون شدم همـدم
کنار میله های سخت ، تن و جونم شدن محرم
***
پر و بالم شکستی تو ، با اون حرفای ناجــوری
یه دریا موج غم دارم ، و قلبم مست دلشوری
***
چرا دلگیرم از دنیا ، چراغِ بختِ من خامـــوش
چشام از غصه داغونِ ، و قلبم در تنم بی هوش
***
منم مردم تنم زنده ، یه سایه در فضای بــاز
نمی دونم که کی هستم ، نتی بی مزه در آواز
***
برا رفتن سر نوبت ، نشستم عاجـــــز از دردم
با این پروازِ کم جونم ، یه عمری خیلی دلسردم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,906
Posted: 5 Aug 2014 22:33
خیلی مغروری
وقتی تو رفتی قلبِ مـــن اِنگار
آتیش گرفته تــــــوی تنوری
حدس زدم جای دلم آنجاست
نمی دونستم خیلی مغروری
***
معلولم و شمعِ شبــم خاموش
دردت به جونم بارها گفتـــــم
بی درد و غم فاصله ها کم شد
با قاصدک دنبالِ تو گشتــم
***
مثلِ ستاره در فضای بــــــــــــــاز
دور زدم دنیای دلتنگــــــــــــــی
خورشید من هر جا نشونـــــی ده
حس می کنم سردی و دلسنـگی
***
بدون من جای تو اونجـــا نیس
تو کاخِ عشقِ نابِ دربـــــــاری
دور نشو وعده رو قلبــــم داد
از خاطراتش ا شک می بــاری
***
آهسته می گم بشنو ای دیوار
مغزِ سرت هر گز نمی فهمــه
تو بی وفایی می گمت صد بار
خودم می دونم دلت بی رحمه
پایان
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,907
Posted: 6 Aug 2014 05:13
ترانه سرا
امیر حاتمی نیا *****بیوگرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,908
Posted: 6 Aug 2014 05:13
چشماتو اهلی کن
بیا چشمات و اَهلی کن
گرفته خوابِ شبهامو
دارم با درد می سوزم
بگیر از تَن, تبهامو
توو این دنیای پر آشوب
چِقد پیشِ تو آرومم
کنارت فصلِ پاییزم
شبیهِ رقصِ بارونم
بیار دستاتو توو دستم
چطوره پیشِ من حالت
میدونم مثل من خوبی
قسم به تارِ رو شالِت
شبیهِ موجِ طوفانی
شده گیسویِ لختِ تو
مثه قایق, آرومه
نشستن رویِ تختِ تو
بدونِ وقفه با من باش
اسیرم کن به آغوشت
بِهت وابستگی دارم
سَرم سنگینه رو دوشت
نرو ترکم نکن حتی
برای لحضه های کم
همین که چشم می بندی
دلم می گیره بازم غم
تنِ تب کرده ی ِ خستم
کنارت جون می گیره
بیا نزدیکتر با من
داره بارون می گیره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,909
Posted: 6 Aug 2014 05:24
یه چند تا شعر دلتنگی...
تمومِ جاده های شهر صدای پامو می شناسن
یه چند تا شعرِ دلتنگی برام هر لحظه می سازن
یه حرفی توو دلِ من موند بگم حسی بِهت دارم
واسه حرفای ناگفته به این دل من بدهکارم
توو هرجایی که من بودم نگاهم سَمتِ تو بوده
دلیلِ زندگیِ من چِشای مَستِ تو بوده
همه احساسِ من این بود که بِت حالی کنم هستم
بگم عاشق تر از پیشم بِزار دستاتو توو دستم
من و شعرای دلتنگی من و شب دورِ هم با غم
فقط بارون و کم داریم شدیم همدم برای هم
پِیِ دستات می گردم مِثه دیوونه ها مجنون
تو رو جونِ منِ عاشق به آغوشت برم گردون
برم گردون به روزایی که توو رویام می بینم
که اینجا پیشِ من هستی تو رو توو خواب می بینم
اگر چه خوابتم خوبه یه عالم از تو کم دارم
کنا رِ این خیابونا یه دنیا بی تو غم دارم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#1,910
Posted: 6 Aug 2014 05:28
یه دست ساده
یه عمری در پی یه دست ساده
نشستیم و ندیدیم که ندیدیم
دلامونو به هر چشمِ سیاهی
نبستیم و پریدیم که پریدیم
یه عمری پای تنها راه رفتیم
فقط جا پای آدمها رو دیدیم
به انتهای این راه هر چه رفتیم
به جز جسم تهی چیزی ندیدیم
به رَمل و طالع و جادو و جَمبَل
تا طعمِ قهوه یِ تلخ و چشیدن
حتی رویِ ورقها هم که برگشت
همه آسِ دلارو رُخ کشیدن
ما دنبالِ یه دستِ ساده بودیم
اما دنیا پر از رنگِ دو رنگی
به دنبالِ مَثَل های قدیمی
یا رومی، یا زَنگیِ زَنگی
ما و تنهایی و شب زنده داری
توو رویامون یه عاشق پیشه بودیم
کنار ما پر از برگای سر سبز
ما دنبالِ یه خاک و ریشه بودیم
قسم به لحظه های بی کَسیمون
که حُرمت داره این دستای خالی
بیا همدردِ من بغضتو وا کُن
خدا می بینه این آشفته حالی
همون لیلی و مجنون های قصه
همش افسانه و خیال و وَهمه
حقیقت چیزه دیگس از من و تو
من و تو نه، فقط تنهایی سهمه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟