ارسالها: 14491
#2,031
Posted: 4 Sep 2014 09:21
اندازه ی من مرد بودی؟؟؟
از اون شبی که حجله ی رویامو بستی...
از اون شبی که پشتمو غمهات خم کرد
هرروزه من دلتنگیامو مزّه میداد
هرشب سماور جای چایی درد دَم کرد
سهم من از دلواپسی های زنونم
ژستای تکراری بجای گریه...لبخند
گاهی که میگی عاشقی...لبریز تردید
باید بپرسم مردِ من تا ساعتِ چند؟؟؟
اندازه ی تب لرزه های این ترانه...
با گریه های هرشبم همدرد بودی؟؟؟
قیصر نمیخواستم بسازم از وجودت
تنها ببین اندازه ی من مرد بودی؟؟؟
سهم من از رویای تو کابوس میشه...
می پاشی از دنیای من با هر بهونه
هرشب بجای تو خودم رو خورد کردم...
هرشب کبوده چشمِ دیوارای خونه...
مدیون بغض حلقه ی دست چپت باش...
مدیون چشمایی که با اخم تو تَر شد...
شاید ته این قصه تو ذهنت نگنجه...!!!
یک زن که با اخمای تو وابسته تَر شد...
ناخن نزن دلتنگیامو تا نرنجی...
هرگز نمیگم غصه هامو کمترش کن
من تکیه کردم تا تو دنیامو بسازی
این شونه هارو مردِ من محکم ترش کن...!!!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,032
Posted: 4 Sep 2014 09:24
مادر...مظلومه ی عالم...
چشم انتظاری تلخه می فهمم...
آخر تو با این بغض می پوسی...
(رفتن) یه کابوسه ولی مادر
تو هرشب این کابوسو می بوسی...!!!
مادر یِِه کم شاکی شو از دردات...
چشم از تماشای خدا بردار
درد تو رو دنیا نمی فهمه...
نفرین کن و دست از دعا بردار
پُر میشی از این غربتِ دائم...
مادر دلت همرنگ دنیا نیست...
وقتی تموم آدما گرگن...
رویای تو تکرار حوّا نیست...
هرزه نگاهت میکنه ساعت...
لبریزی از بغض و فراموشی...
هر شب هجوم تلخ اشکاتو...
با (خاطره) هر شب هم آغوشی...
قِی کن تموم دلخوشی هاتو...
این دلخوشی شاید برات سم شه...
اونقدر درد و غصه داری که...
تکیه به دیوارم کنی خم شه...
زخماتو می بنده خدا هرشب
می فهمه از دنیات دلگیری...
سهم تو پروازه ولی اینبار...
کنج قفس آهسته میمیری...!!!
دنیای ما رنگش خدایی نیست
(میم) دیگه با (مادرشدن) سرده...
مادر داره جون میده با لبخند...
تو خنده هاش حس می کنم درده...!!!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,033
Posted: 4 Sep 2014 09:26
دلخوشی
من از اولش با تو شاعر شدم...
تو بودی که خواستی باهام سرد شی
همین دلخوشی عمریه با منه...
گمونم یه روزی برام مرد شی
تو آتیشیو ترسِ از رفتنت
همه دلخوشیهامو جزغاله کرد...
نموندی ببینی شکستم ولی...
دلم بعد تو تا سحر ناله کرد...
هنوزم اگه قصد رفتن کنی...
دلم وَن یکادو میخونه برات...
شاید زندگیمو خودم چش زدم...
شاید خاطراتم بمونه برات...
تو تقدیر من خم شدن عادته
نباید که پای دلم پیر شم...
همین جا از این زندگی توبه کن...
نباید به دنیات زنجیر شم...
دلم لک زده تا نگاهم کنی...
تو چشمای تو کلی آرامشه
بریدم ولی این دل لعنتی...
واسه با تو بودن...نفس میکشه...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,034
Posted: 4 Sep 2014 09:27
می بخشمت
به التماس بودنت بغض غرورو پس زدم...
هر شبو با خیال تو نفس،نفس،نفس،زدم
میخوام یه بغض بی نشون عجین شه با بی کسیام...
خوشبخت بشی وجود من،تموم شه دلواپسیام....
محاله آه دل من نگیره دامن تو رو...
غلط کنم گریه کنم ، به خاطر خودت برو...!!!
یادته اولین قرارپهلوی بغض اطلسی...
یادت میاد گفته بودم برا دلم همه کسی؟؟؟
ستاره ها اسم تورو با عاشقی جم میزنن...
اشک چشای من همش طعنه به شبنم میزنن!!!
کلاف آرزوتو من که بافتمش با عاشقی...
رسمش نبود که اینجوری جواب عشقمو بدی...!!!
میشنوی حالا دل من چه بی بهونه میشکنه؟؟؟
صداش میاد تا اونجاها یا ناله هام بازم کمه؟؟؟
غیرتتو عشقه رفیق حراجه قلب داغونم...!!!
حجاب نداره گریه هام ، دیگه باهات نمی مونم...!!!
می بخشمت ولی بدون که عاشقی جنم میخواد...
نه اینکه بشکنی منو بگی بذار سرش بیاد...!!!
می بخشمت ولی بدون به حرمت خاطره ها...
فاصله خط نمیزنه آه منو تو جاده ها...
روزای خوبمونو تو یه وقت فراموش نکنی...
این آخرین ترانه رو با گریه خاموش نکنی...!!!
پایان
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,035
Posted: 4 Sep 2014 09:31
ترانه سرا
مهشاد نورالسنا****بیوگرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,036
Posted: 4 Sep 2014 09:33
**دختـــــــــــر**
تو دنیــای پر از رنگ و هیاهو
یه فرشته که بال و پــر نداره
هنــر آفرینش توی خلقش
مثه نقش یه نقاشِ شاهکــاره
روحش از جنس یه الماس زیباس
یه فرشتـــــه از توباغ بهشته
احسن الخالقین مقام اون رو
تو آیــه آیـــه‌ی قرآن نوشته
چه بی رحمانه می‌جنگه تو رویا
به زنجیــر میکشه آزادیـــاشو
چــه زیبایی غمگینیو داره..
نباید گــم کنه حجب و حیــاشو
چه قانــون عجیبی پیش رو هست
گریه‌ی پنهونی و عشق محدود
سکوت پر هیاهــو تو نگاهش
یه دریا پر از احساسای مردود
مثه دریا به رنگی از محبت
نگاهش پرازحس عاشقانه اس
همون مادر فرداهاس و دلسوز
این احساسش همیشه صادقانه اس
یـــه مروارید ارزنده نبایـــد
بشه کالا و روش قیمت بذارن
مثــه یک گنج دور از دست تو دریا
باید براش دل از ساحـــل ببرن
یه دختر مثه کوه محکم وحساس
کی گفته لایق اسم ضعیفه
تو دنیای پر از نامردِ امروز
به تنهایی یه عالم رو حریفه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,037
Posted: 4 Sep 2014 09:34
گریـــــه نمی کنـــم..!
گریه نمی‌کنم برو مسیر و منحرف نکن
قلبتو از جداییمون اینبارو منصرف نکن
احساس تو نسبت به من یه مدته عوض شده
محبتت نسبت به من یه کار بی غرض شده!
گریه نمی‌کنم واسه اون که دلش مسافره
اونکه عازمه باید از تـــوو دیار من بــــره
گریه نمی‌کنم یه وقت نشم یه خواهش تو چشات
چی دیدم از تو مگه جز نامهربونــیِ نگــات
غرور من حریممه باید که محــــکم بمونه
به پای کی شکسته شه؟اون که دلم رو می‌شکونه؟
گریه نمی‌کنم میخوام مثه تو دل سنگ بمونم
نه عاشقت بمونم و نه حتی دل تنگ بمونم
بـــرو که نقش تو فقط نامـــــرده خاطراتمه
دستای تو چه سرد شده برو که وقته تو کمه
گریه نمی‌کنم برو.. گریه نمی‌کنم برو..
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,038
Posted: 4 Sep 2014 09:34
نفــرت
نمیدونی چه دردی داره وقتی
بهت فکر می‌کنم جنون می‌گیرم
نه از دوس داشتن زیادی باشه.!!!
با فکرت تا ته نفرت می‌رم
یادت میاد یه روزی از نگاهت
توی قلبم ازت یه بت ساختم
تا خواستم بپرستمت اما...
بتم شکست و زندگیو باختم
متاسفم واسه احساس پاکم
واسه دیوونگی هایی که داشتم
خودم این راه اشتباهو رفتم
خودم این حسو تو قلبم کاشتم
به من مدیونی که روزای ابری
پشت پنجره تنها می‌موندم
تو رد میشدی و با اون بودی
منم صدبار تو خودم می‌مردم
هوس بازی اساس زندگیت شد
تو از مردونگی چیزی می‌دونی؟؟
خداروشکر یکی مثل خودت هست
یه پایه واسه‌ی خوش‌گذرونی
خراب کردی تموم زندگیمو
گمون کردی خدا یادش می‌ره؟؟
یه جایی چوب کاراتو می‌خوری
یادت باشه یه جایی پات گیره!!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,039
Posted: 4 Sep 2014 09:36
روزمرگی تکراری
میگن چرا این‌روزا کم حرفی
چشات میگن دلت یه جا گیره
نمی‌دونن تو خلوت خودم
دلم با یه تنهایی درگیره
میگن چرا لبخندتو سرده
روی لبام یه نقشی از درده
آهای شمایی که نمی‌دونید
حرف و نمی‌شه زد بی پرده!
مثه زمستون می‌مونه قلبم
یخ زده از گرمیه بیش از حد
یه عمری بود خندید و یادش رفت
زیادیم خوب بشی میشی بد!
این روزا حال من توی جمعم
یه جورایی شببیه سابق نیس
مثه یه قانون بی منطقم
آفتابیم چشام ولی ابریس
میگن چرا همیشه تو خوابی؟
ندارم انگیزه‌ی بیداری
بیشتر ازین نگم بهتره
ازین روز مرگیِ تکراری!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,040
Posted: 4 Sep 2014 09:37
یکی شبیــه رویاهـــام
یکــی شبیه رویاهـــام
باهـــام همیشه حرف داره
یکی که وقتی پیشم نیست
از چشمــام غصه می‌باره
یکی شبیــه رویاهام
داره تو قلبم جا میشــه
یکی که آغوشش برام
امنیت داره همیشـــه
تموم خنده‌هامو با..
نگاه اون قسمت کردم
یه تصویر از چشــای اون
توی فکرم میــاد هر دم
واسم بسه که تو شبهام
یکی شبیه رویاهام
واسم شب قصه می‌بافه
از میون ناگفته‌هام
نه اسب سفید داره و..
نه شاه قصه ها میشه
همین بسه که توقلبم
یه پادشاهِ همیشه
یکی شبیه رویاهام
برای من همه دنیاس
براش میمیرم هر لحظه
چه قدر مردن براش زیباس!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 204 از 235