ارسالها: 14491
#2,161
Posted: 3 Nov 2014 11:21
سرنوشت
سر روی شونت می ذارم چونکه پروبال ـ منی
گفته بودی مدتیه همش به دنبال ـ منی
نگا نکن که سرنوشت تقدیرمونو بد نوشت
خودت می دونی بهترین هدیه ی امسال ـ منی
اسمم زمانی شد قشنگ که میم گذاشتی آخرش
با اون یه حرف گفتی به من که جزو اموال ـ منی
این ضربان ـ قلب ـ من به عرش ـ آسمون رسید
وقتی بهش گفتم که تو تعبیر ـ این فال ـ منی
نخ کش شده زندگی ام چونکه دلم گیر ـ تو بود
بعد ـ خدا تو بهترین معبود و تمثال ـ منی
صبرم دیگه تموم شده نگو فراموشم بکن
توو غربت _عالم عشق کلبه ی آمال _منی
حلقه ی عشق _تو شده طناب _دور _ گردنم
نزن به زیر _پای من نگو که غسال _منی
قلب _زبون نفهم _من قسمتو حالیش نمیشه
همش میگه مال_ منی مال_ منی مال_م نی
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,162
Posted: 3 Nov 2014 11:33
تولدت مبارک
روز _ تولد_ تو دنیا واسم بهشته
تداعیه توو ذهنم فرود_ یک فرشته
توو آسمون پیچیده هلهله ی شاپرک
توو صف نشستن بگن *تولدت مبارک*
شمع _ تولدتو روشن و زودی فوت کن
واسه نبودن _ من کنار _ تو سکوت کن
چشات نباره وقتی شمعو روو کیک می ذاری
توو خاطرت بمونه عاشقی مجنون داری
دام
درگیر ـ چشمات که شدم دزدیدیشون از تو نگام
جمع کردی اون دامایی که پهن کرده بودی سر ـ رام
انداختم از عمد خودمو تو قلابت تا بگیری
نگفتی از رو تفریحه وقتی میای ماهیگیری
چی شد که یک شبه شکست پیوند ـ قلبم با دلت
کاشکی نبودنت رو هم یه جور می بردی با خودت
هرروز غروب با یاد ـ تو پاره میشه بند ـ دلم
رفتی با یه کیس ـ جدید مبارکت باشه گلم
الهی خوشبخت بشی و غم از جونت جدا بشه
به هر چی که دس می زنی الهی که طلا بشه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,163
Posted: 3 Nov 2014 11:38
بیقراری
اگه چشام وسوسه شد ناز ـ نگاتو خواس ازم
شمشیر تو دستم می گیرم اشکو به چشمم میارم
اگه زبون منت کشون اون خاطراتو خاس ازم
می کشمش دیوونه وار دندونو محکم میارم
وای به روزی که دلم خسته بشه از انتظار
روزای بیقراریشو چیکار کنم؟؟ ؟... کم میارم....
(من) و (تو)
چه راحت این (من) و تنها گذاشتی
تو دریای ـ جنونش جا گذاشتی
(من) ـ تنها یه روزی عالمی داشت
(تو) بی دعوت به دنیاش پا گذاشتی
نشونش دادی از دور ساحل ـ عشق
ولی بردیش و تو صحرا گذاشتی
تن ـ (من) جای ـ پاهات خونیه چون
جای عشق تو چشاش دریا گذاشتی
یادته رو (من) و ( تو) اسم گذاشتی
(من)و وامق (تو)رو عزرا گذاشتی
(من)و (تو) ما نشد حتما نخواستی
چرا (من)رو واسه گرگا گذاشتی؟
چه بوی ـ یاسی می ده رو تن ـ (من)
تنی که روش (تو) رد پا گذاشتی
حالا این (من) شده سنگ ـ صبور ـ
دلی که رو به غمها وا گذاشتی
(من)ـ آدم شده برداشت از روت
نقابی که (تو) از حوا گذاشتی
پایان
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,164
Posted: 11 Dec 2014 09:04
ترانه سرا
مائده نجفی*****بیوگرافی خاصی ندارد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,165
Posted: 11 Dec 2014 09:06
کـــــــافه پیــــــــانو
دلم تنگه چیزی بگو
سکوت و له کن زیرپات
خاطره هارو پس بیار
بدجور دلم تنگه برات
دوباره بی دلیل دارم
شهروپراز"تو"میکنم
اسم همه کافه هارو
بازم پیانو میکنم
دوباره کافه پیانو
بازم همون خاطره ها
دوباره گریه کردن و
پرسه زدن با رد پا
ترانه های مشترک
پخش میشه توی کافه
هوا دونفرس بازم
دلم رویا میبافه
رویاهای محالمون
امشبو مهمون منن
این سایه های توو کافه
نقش تو رو خوب بلدن
هنوز نرفتی خانومم...؟!
صدات پیچید توی گوشم
بازم با تاخیر اومدی
میگیرمت توو آغوشم
دلم تنگه چیزی بگو
بگو که برگشتی پیشم
قسم به جون دوتامون
هرچی بخوای همون میشم
فقط بیا یه بار دیگه
هم قدم همدیگه شیم
اگه بیای مطمئنم
هردوتامون آروم میشیم
دلم تنگه چیزی بگو
سرمای دی نفس گیره
بیا که اینجا یه نفر
میخواد واسه تو بمیره
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,166
Posted: 11 Dec 2014 09:07
آخرین ترانه
تسلیم این تصمیم شدی اما
میدونی با هیچ منطقی جور نیس
احساستو لــه کردی زیر پات
حالا دیگه راه سقوط دور نیس
بیراهه رو راحت برو وقتی
بی رحمی از چشمات میباره
وقتی که حست رو نمیدونی
راحت برو این بهترین کاره
ازفکر فرداهای من دور شو
آینده رو هرجور میخوای سرکن
اما بدون من عاشقت بودم
این آخرین حرفم رو باورکن
تسلیم این تصمیم میشم وقتی
میگی که از احساس تو دورم
میگی میخوای ترکم کنی بانو
راحت برو با تنهایی جورم
عادت دارم یه بازیچه باشم
توو دست تو بازیچه هم خوبه
تسلیم تصمیمت میشم راحت
راحت برو این مرد مغلوبه
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,167
Posted: 11 Dec 2014 09:07
ღღღباتــو عاشــق تــرینمღღღ
یخ دلتنگیــام آب میشه نم نم
دلم پـــرمیکشه هرلحظه تا تو
توی این فصل تنهاییه بیرحم
چقد حالم خوبه هرلحظه با تو
دلم میره ، با تو عاشق ترینم
میخوام باور کنی بی تو نمیشه
زمستووونه ولی انگار قلبم
به لطف بودنت مثــه آتیشه
هجوم واژه های این ترانه
مثله باریدن برف و تگرگه
اگه که عشقمون و مــه بگیره
واسه من لحظه ی آغاز مرگه
داری لحظه به لحظه اوج میگیری
با حرفات توی من کولاک کردی
سکوت دنیام و آسون شکستی
جهانم رو پــر از پژواک کردی
توی تقویم این فصلـــه پــر از تو
یه عالم خاطره دارم کنارت
فقط لحظه به لحظه عشقواحساس
داره شـــرشـــر میباره از نگاهت
ازت میخوام که توو هر لحظه بازم
دوباره عشق من رو انتخاب کن
همیشه دستامو محکم بگیرو
یخ دلتنگـیـــامو ساده آب کن
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,168
Posted: 11 Dec 2014 09:09
بانــــــــــــو
بیا بانو باز امشب به خوابم
بیاو کابوسا رو خط خطی کن
بیا یه فکری واسه درد و رنجم
واسه این غصه های لعنتی کن
بیا بانو ببین باز کم آوردم
جلوی حمله ی بغضای سنگین
دلم گریه میخواد توو آغوش تو
توی این لحظه ی پردردو غمگین
جهنم شده بعد از رفتن تو
جهان مردی که داری میبینی
به هردوس داشتنی مشکوک میشه
اگه این لحظه ها پیشش نشینی
بیا بانو یه امشب رو دوباره
عاشق باش و منو باعشق صداکن
بعدش خواستی برو ای نازدونه
راه زندگیت و از من جدا کن
اگه خواستی برو حرفی ندارم
ولی این آخرین ثانیه رو باش
نذار حسرت بشه یارو رفیقم
نذار تکیه کلامم بشه ای کاش...
بمون بانو همین یکشب رو بامن
اگه حتی میدونی خیلی سخته
آخه تو جای من نیستی بدونی
همه آرزوهام بر باد رفته
بیاولمس کن تنهایی هامو
بشین تامن یکم آروم بگیرم
بعدش خواستی برو،خدابه همرات
توو بند آخر این شعر میمیرم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,169
Posted: 11 Dec 2014 09:09
تنهایی مطلق
من از جنس تنهایی مطلقم
من از بطن تاریک این خلوتم
به شب گریه های پر از آرزو
به فریاد بی هم صدا عادتم
توو شب های شعر منو بی کسی
تموم وجودم پر از قافیه
همین که یه تصویر بسازم ازین
سکوت پر از حسرتم کافیه
یه عمره به سختی نفس میکشم
توو زندونی که تاروپودش غمه
توو خاکستری های ذهنم فقط
هجوم جهانی پر از ماتمه
دچار یه احساس گنگم همش
یه عمره فراری شدم از خودم
یه عمره که بیزارم از آسمون
شبیه غروبای پاییز شدم
منم از یک جهانِ پر از غربتم
یه شعرِ گمم توی این واژه ها
همون آشنای با این حس تلخ
یکی که فراری شد از آدما
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#2,170
Posted: 11 Dec 2014 09:10
مـیم مثله مادر
جوونیت رو هدر دادی
دلت خوش بود به عشق بازی
نفهمیدی که عمرت رو
چه ارزون داری میبازی
دلم میلرزید اما تو
یه مست بی هدف بودی
مسیری انتخاب کردی
به سمت مرگ و نابودی
کی میدونه چی حس کرده
یه مادرکه پره از درد
تموم عمرو جنگیده
بیهوده پای این فرزند
واسه توجیه رفتارت
به عشق تهمت زدی آسون
خیال کردی همینه عشق
بی چتر رفتن زیر بارون
توو این بازی بازم انگار
نجابت خز شده دختر
تموم حس پاک تو
شده یه شعر توی دفتر
قمار کردی وجودت رو
غرورت رو حروم کردی
یه جوری رد شدی از من
که راهی نیست برگردی
من از میمم مثه مادر
زنی که عمری جنگیده
کجارو اشتباه رفته
این و هرگز نفهمیده
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟