ارسالها: 14491
#61
Posted: 10 Jan 2014 13:03
گرگم و دلها می برم با قلدری یه ذره
لوتی این گذر منم قلدر_ باج بگیرم /
چاکر هرچی نوچه و خادم هر چی پیرم/
چپ اگه رفت کسی بگو راست اگه اومد هستم /
خلاف _ این محل کیه آمارو بده به دستم /
آسته برو آسته بیا /
تو گذر و راسته ی ما/
خیال نکن بپیچونی/
علم کنی قد واسه ما/
هرکی بخواد بره بیاد ویزا رو از بنده می خواد/
هر امری داره هر کسی چاکرتو یادش میاد/
همه قطار بشن به صف /
مشهد برن بشن یه مش/
مشتی رو تو مشت می گیرم پشه با پشه کش می گیرم/
حالا نترس بیا جلو/
بپا نشی یه وقت ولو/
هوات و داره سرورت زود نشه هر چی باورت ! /
...
آب توی_ دل_ هر کسی تکون بخوره هستم/
حواس_ من پرت نمی شه خیال نکن که مستم/
اینهمه قمپوز و نبین دلت اومد به دستم/
یه چیزی گفتم که بگن حساب اومد به دستم !/
...
فهمیدی من کیم برو وانستا اینجا شره /
گرگم و دلها می برم با قلدری ... یه ذره ! /
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#62
Posted: 10 Jan 2014 13:04
چار دیواری
توی یه خونه ی خوشبخت پا گذاشته قاصدک/پر_ نقش وپر_ رنگ_ خونه ست این یا شاپرک!/می شینه به دل آدم مثل آینه روشنه/ رخت سادگی طاقچه شمع دامن دامنه/من وتو/پا می ذاریم/ که بریم تو اون خونه/ پر_سبزی دل ما/پر_ دعوت خدا/ گرم از احساس بلوری بهشت/شاد از آغاز خوش یه سرنوشت/یهو از پنجره یه مرغ سیاه/مثل دیوا تو دل _ بچگی یا/ غار غارو سر می ده و پر میزنه/ پلک سرنوشت و بر هم می زنه/خونه اما گم می شه.../ من وتو یه دیونه/فقط از اونهمه شوق/ یاد این خواب می مونه/می خوام هر روز وشبم نفس بشه/واسه اون خواب چشم من قفس بشه/قفس و بردارم وتو بیداری/بگم این سهم من از چار دیواری
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#63
Posted: 10 Jan 2014 13:05
طالع
یواش یواش پاورچین قمری نشست روپرچین /کلاغ پرید وغار غار پر زد زروی دیوار/می خوام بگم بشنو دیگه قصه ی سرما پر زد / رو بوم مام خوشی نشست شادی کنان به درزد / زمستونم تموم شد خز ون بی خانمون شد/ بیا بریم صحرا دیگه غصه به ما حروم شد/حنا وخنچه بخرید اسفند مون تموم شد/ عید وبهارون اومده چشمه براه افتاده /کوزه ها رو به صف نکن قرعه به ما افتاده/آب کوزه صا ف تره یا دل من و نگارم /اشکام هوار می زنه من حرف دیگه ندارم/ توطالع من اومده که عاقبت به خیرم/ تا وقتی یار من تویی چه حاجتی به غیرم/ عنبر و عود بسوزونید / ساز ودهل کمونچه عروس می یاد با ساقدوشاش رد می شه از تو کوچه/خواب وخیال نیست دیگه و تو روز توی بیداری/ نقل عروسی می خوریم تو روزهای بهاری
پایان
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 6368
#64
Posted: 10 Jan 2014 13:52
سمیرا اکبر زاده ...................... بیو گرافی ندارد .
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#65
Posted: 10 Jan 2014 13:53
فـــال
بازم تصویر تکراری
من و تو ، کافه و قهوه
سکوت مبهم تلخو
توو قلبامون پر از حرفه
شروع کن ، حرف بزن می خوام
از این دلشوره راحت شم
نمی خوام دیگه با اصرار
برای تو ، یه عادت شم
بیا و حرف بزن اینبار؛
تو که می بینی حالم رو
بیا این آخرین قهوه س
بگیر امشب تو فالم رو
ببین ، عادت شده واسم
دیگه تکرار این صحنه
فقط با غم نگو می ری
برام این بدترین لحنه
من از اون روز اول که
توو این کافه تو رو دیدم
می دونستم یه روز می ری
من این احساسو فهمیدم
همین فردا دوباره باز
یکی جای تو می شینه
برای دلخوشیم ، اول
یه فال تازه می بینه
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#66
Posted: 10 Jan 2014 13:53
مـــادر
همیشه عاشقت بودم
ولی عاشق ترم امروز
همین روزا که هر لحظه ش
درس(ت) مثل همه هر روز
توو این روزا که آغوشت
فقط تنها پناهم شد
توو این روزای بیهوده
که شونت تکیه گاهم شد
آره عاشق ترم ، مادر
آخه بی تو پنهاهی نیست
توو تشویش و پریشونی
بجز تو تکیه گاهی نیست
حالا بیداری شبهام
منو یاد تو می ندازه
نگاه کودک نازم
می گه مادر شدم تازه
حالا قدرتو می دونم
آخه شبهام پر از درده
دلم مثل یه پروانه
به دور شمع می گرده
دیگه من مادرم ، مادر !
ببخش هر چی بدی کردم
نبند چشماتو روی من
می خوام هر لحظه برگردم
می خوام برگردم این روزا
به آغوش و تن گرمت
آره مادر ! بدون حالا
منم همدرد هر دردت
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#67
Posted: 10 Jan 2014 13:54
شبـــگرد
شبگرد کوچه ی دلم
بازم منو صدا بزن
توو عمق تاریکی شب
از اون ستاره دل بکن
می خوام توو این شبا بشم
من تک ستاره ی دلت
فقط تو باشی و دلم
بشه کلید مشکلت
شبگرد کوچه ی دلم
اینجا هنوز شبا سیاس
توو عمق تاریکی شب
هنوز ستاره بی صداس
دل بسته ی کسی شدی
که گم شده توو تاریکی
تو باورش کردی ولی
بدون فکر . . . به سادگی
بدون که اون ستاره نیست
یه تیکه سنگه توو شبات
بدون فقط یه عادته
اسمش باشه روی لبات
شبگرد کوچه ی دلم
اگر چه نوری ندارم
اما بخاطر تو من
چراغو روشن می ذارم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#68
Posted: 10 Jan 2014 13:55
خیـــال
تو آخرین دلخوشیه
روزای تقویم منی
تو آخرین امیدی که
میخوای به من سر بزنی
واسه یه لحظه دیدنت
تا خودِ صب(ح) منتظرم
واسه به دست آوردنت
تمام شب در به درم
می خوام بازم عطر تنت
بپیچه تووی نفسم
فقط با تو رها بِشم
تنِ تو باشه قفسم
تمام شب پنجره ها
یه لحظه آروم ندارن
همش برام دلواپسن
میخوان که تنهام نذارن
حالا تموم شهر دیگه
خبر دارن عاشقتم
خبر دارن که بی خبر
همیشه چش (م ) به راهتم
نمی دونم فقط چرا
همش می گن که مجنونم
می گن فقط خیاله که
یه روز کنارت بمونم
اینم خودش خیالیه
یه آرزوی بی عبور
یه تاریکیه خواستنی
بدون شمع ، بدون نور
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#69
Posted: 10 Jan 2014 13:55
آغوش تــو
تو آغوشتو سمت من باز کن
بذار با تو توو لحظه ها گم بشم
بذار تا کنار یکی مثل تو
تصور کنم . . . غرق آرامشم
بذار حس کنم با تو دنیای من
یکم از غم و غصه ها دور شد
بذار توو خیالم تصور کنم
شب تیره ی من ، پُر از نور شد
می خوام با تو از این هوا رَد بشم
نفسهای من با تو معنا بشه
چشامو ببندم ، فقط حس کنم
می خواد این شبم با تو یلدا بشه
کنار تو. . . این معجزه دور نیست
تو عشقت منو تا خدا می بره
بمون تا بتونم تصور کنم
نگاهت منو تا کجا می بره؟
یه تصویر زیبا و بی انتها . . .
همیشه نشسته توو فصلِ چشات
بمون تا دوباره غمام گم بشه . . .
توو دنیای خاموش و بی ادعات
تو آغوشتو سمت من باز کن
بذار با تو توو لحظه ها گم بشم
بذار تا کنار یکی مثل تو
تصور کنم . . . غرق آرامشم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 6368
#70
Posted: 10 Jan 2014 13:59
عــادت
وقت دلتنگی بارون به تو عادت کردم
تووی سرمای زمستون به تو عادت کردم
توو همون روزا که غم داشت دلم
وقت پرسه ، توو خیابون به تو عادت کردم
عادتم شد که ببینم
همیشه دلتنگی ؛
همیشه توو زندگیت
داری با عشق می جنگی
عادتم شد که ببینم
تووی اوج خاطره
تو نشستی تک و تنها
تووی قاب پنجره
توو گذشته هات
گمونم که یکی منتظره
یکی بی هوا دلت رو
جای دیگه می بره
اما هیچ فرقی نداره ؛
من به تو دلبستم
از همه غیر تو این روزا
یه دنیا خسته م
وقت دلتنگی بارون به تو عادت کردم
تووی سرمای زمستون به تو عادت کردم
توو همون روزا که غم داشت دلم
وقت پرسه ، توو خیابون به تو عادت کردم
حالا این عادتو
از خودم چطور جدا کنم؟
من چطور این همه دردو
توو خودم دوا کنم؟
همه می گن
عشق تو یه عادته
آره عادته . . . ولی
برای من غنیمته
آخه این دلم خوشِ
به این که عادت کردم
من تو رو . . .
با همه وجود، عبادت کردم
وقت دلتنگی بارون به تو عادت کردم
تووی سرمای زمستون به تو عادت کردم
توو همون روزا که غم داشت دلم
وقت پرسه ، توو خیابون به تو عادت کردم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...