Dramatic and shocking photos | عکس های دراماتیک و تکان دهنده - صفحه 9

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#81 Posted: 7 Jun 2012 14:21

اجرای احکام شرع اسلام!

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#82 Posted: 7 Jun 2012 14:25

اجرای حکم قطع دست در عربستان!

واقعا وحشیگری تا کجا؟

Looti_khoor

کاربر

ارسالها: 808

#83 Posted: 11 Jun 2012 10:43

داشتم میدیدمش. رفتارش برام عجیب بود. با نگاهم تعقیبش میکردم. یک پارچ قرمز رنگ دستش بود و با یک فاصله چهارپنچ متری پشت دخترک راه میرفت. کمی دورتر یکی دیگه با موتور ایستاده بود. کاملا آماده... موتورشم روشن گذاشته بود و منتظر یک حرکت از رفیقش بود. پسری که پیاده بود اروم به دخترک نزدیک شد و تو یک حرکت از رو مقنعه موهای دخترو دور دستاش پیچوند. دختر جیغ میزد: بیشعور چیکارم داری ولم کن دست از سرم بردار... پسره هم داد میزد خفه شو زهرا. گفتم اگه زنم نشی اسید میریزم رو صورتت.گفته بودم حالا ببین
و خیلی ریلکس پارچ اسید رو روی صورت دخترک خالی کرد...
پرید ترک موتور و در آنی ناپدید شد. اولش اتفاقی نیافتاد زهرا از جاش بلند شد و سعی کرد مقنعه شو مرتب کنه ولی مقنعه ش تقریبا سوخته بود.
کم کم سوزش پوست و چشماشو احساس میکرد. نمیدونست باید چیکار کنه.سعی میکرد با دستاش چشماشو پاک کنه و این وضعو بدتر میکرد. دو سه بار دور خودش چرخید. و محکم خورد به دیوار. فقط جیغ میزد و فرار میکرد دوروبرش شلوغ شده بود..هرکس چیزی میگفت. به سختی از خیابون رد شدم و سعی کردم خودمو بهش برسونم یکنفر زد تخت سینه ام. "کجا میری مگه نمیبینی لخته" یک لحظه نگاش کردم بیهوش وسط خیابون افتاده بود و تقریبا تموم لباساش سوخته بود. فریاد زدم بذارید کمکش کنم. راننده یک تاکسی چادر ماشینشو انداخت روی اون تا چشم نامحرم بهش نیافته و گفت "لازم نکرده زنگ زدیم آمبولانس"
فریاد کشیدم عوضیا الان کور میشه رو چشماش آب بریزید داشتند بهم نگاه میکردند یکنفر یک دبه آب آورد و چادر رو به اندازه ای که بدنش معلوم نشه،زد کنارو آب رو ریخت روی صورتش.مطمئن بودم یکقطرشم رو صورتش نریخت. دوباره همون چادر اسیدی رو انداخت رو ش. بین اون همه سرو صدا سعی میکردم کسی به صدای من توجه کنه. میخواستم اونو بکشونم بندازم توی جوی آب شاید جریان آب، اسیدارو بشوره ولی یکی منو بدجور هولم داد سمت دیوار... آمبولانس که رسید اولین کاری که کرد چادرو پرت کرد یکطرف و بدن برهنه دخترو همون وسط با آب شست ولی دیگه دیر شده بود بالاتنه دخترک تقریبا سوخته بود و اسید چشما و بینی و گوشاشو از بین برده بود. دکتره گریه میکرد تو ده متری بدن نیمه جان دختر یک شیر آب بود. آبی که میتونست جان و زیبایی دختر رو نجات بده.کاملا میشد احساس کرد که پزشک آمبولانس برای نجات دختر عجله نمیکرد. اون بهتر از هر کسی میدونست مرگ برای اون بهتراز چنین زندگی هست.

ترو به هر کی دوست دارید اگر یک چنین صحنه ای رو دیدید راه نجات فقط آبه. حجب و حیا رو بگذارید کنار اگر جوی آب نزدیکتونه یا شلنگ آب یا بطریهای آب معدنی. چشمها صورت داخل بینی و گوشها و بعد پوست سرو گردن و بقیه بدن. اینجور موقعها اون دختر سعی میکنه از درد فرار کنه باید به زور متوسل بشید و بهش یادآوری کنید که اگر اجازه نده اینکارو بکنید، کور میشه زیباییشو از دست میده و حتی حرکت عضلات بدنشو.

Eyzed

کاربر

ارسالها: 91

#84 Posted: 11 Jun 2012 11:54

به اين ميگن تكون دهنده

این كاربر به علت تخلف در قوانین انجمن بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس

mohamafariborz

کاربر

ارسالها: 1095

#85 Posted: 11 Jun 2012 12:15

عکسهایی تاسف بار از هرزگی دختران ایرانی در دوبی

از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد

ویرایش شده توسط: mohamafariborz

mohamafariborz

کاربر

ارسالها: 1095

#86 Posted: 11 Jun 2012 12:36

تاسف باره که زنان و دختران کشورمون قهرمان میشند و ما نمیبینیم

از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#87 Posted: 11 Jun 2012 17:23

ترور احمد کسروی

نواب صفوی از فرقه فداییان اسلام که در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ احمد کسروی ، نویسنده، تاریخ نگار، و قاضی دادگستری و منشی اش حداد زاده را در دادگاه به قتل رسانید. نفرت انگیز تر از این جنایت، سکو ت رژیم پهلوی در نادیده گرفتن خون این بیگناهان بود.

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#88 Posted: 11 Jun 2012 17:30

سربریدن به دستو اسلام

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#89 Posted: 11 Jun 2012 17:34

سنگسار

julien

کاربر

ارسالها: 1373

#90 Posted: 14 Jun 2012 14:50

ترور ولیعهد اتریش

9۸ سال پيش در روز 28 ژوئن سال 1914 ميلادي آرشيدوك فرانتز فرديناند وليعهد امپراتوري اتريش و همسرش دوشس سوفيا دوهوئنبرگ در شهر سارايوو توسط يك تروريست صرب به قتل مي رسند. قتل وليعهد اتريش مانند جرقه اي بود كه بشكه باروت اروپاي بحراني را منفجر كرد و حدود يك ماه بعد از اين حادثه جنگ جهاني اول قاره اروپا را به خون و آتش كشيد.