ارسالها: 2517
#44
Posted: 19 Sep 2012 19:24
خود کارخونه هم نمیدونست با جوشوندن و گاز زدن باطری ها ، اونا دوباره شارژ میشن ...این کشف بزرگ مربوط به بچه های دهه شصتیه و لا غیر ..
دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
ارسالها: 2517
#45
Posted: 19 Sep 2012 19:26
کیا ازینا گرفتن؟
واااااای یادش بخیر!!!!
کیا اینو یادشون میاد
دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
ارسالها: 2517
#46
Posted: 19 Sep 2012 19:33
یکی از آرزو های بچگیم همیشه این بودش که ببینم قیافه ی این خانومه تو تام و جری چه شکلیه!!!
دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
ارسالها: 297
#47
Posted: 19 Sep 2012 19:45
یادش بخیر
اصلا ما از حداقل امکانات حداکثر استفاده رو میکردیم
دیگر هیچ مزه ای دلچسب نخواهد بود...
من تمام حس چشاییم را...
روی لبانت...
جا گذاشته ام
ارسالها: 297
#48
Posted: 19 Sep 2012 19:48
پسرا اینا رو یادتون این توپ با ۴۰ تیکه عوض میکنین؟
دیگر هیچ مزه ای دلچسب نخواهد بود...
من تمام حس چشاییم را...
روی لبانت...
جا گذاشته ام
ارسالها: 2517
#49
Posted: 19 Sep 2012 20:04
این اخبار ورزشی رو یادتون میاد؟؟؟
عاشقشون بودم یادتونه؟
یه زمانی مرد ایده آل دخترا همچین آدمی بود ))
این بوشوگ چقدر مثبت اندیش بود !! همش میگفت این چه آدمه خوبیه میخواد با من بازی کنه )
دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
ارسالها: 297
#50
Posted: 19 Sep 2012 20:28
این صفحه ی کتاب فارسی رو ما براش شعر ساخته بودیم. یعنی نبوغ تا این حد !!!
خیال نکن که شاهی
مثل غلام سیاهی
سر به سرت میذاشتم
کلاه به سرت میذاشتم
البته یک ورژن دیگه ی شعر هم این بود :
غلام سیاه ریش داره
کلاه پشمی داره
دست به کمر
چماق به دست
یک زن هندی داره
ژانگولر بازیای بچگی رو یادتونه؟همین بالا رفتن چهار چوبه در
دیگر هیچ مزه ای دلچسب نخواهد بود...
من تمام حس چشاییم را...
روی لبانت...
جا گذاشته ام