ارسالها: 12930
#231
Posted: 30 Sep 2015 17:29
«به بیل زنگ زدم و گفتم: "قصد دارم اوضاع را رو به راه کنم." بیل همیشه با اپل مهربان بود. هر چه باشد ما او را وارد کار و بار نرم افزارهای کاربردی کردیم. اولین نرم افزارهای کاربردی مایکروسافت، اکسل و ورد، برای مک ساخته شدند. بنابراین زنگ زدم و گفتم: "کمک می خواهم." مایکروسافت داشت حقوق اختراعات اپل را زیر پا می گذاشت. گفتم: "اگر پرونده های حقوقی را ادامه دهم، چند سال دیگر باید یک جریمه ی ١ میلیارد دلاری بدهی. این را تو می دانی، من هم می دانم. پس بیا یک راه حل فوری برای این قضیه پیدا کنیم." تمام آنچه می خواستم: یکی تعهد مایکروسافت به توسعه ی برنامه های کاربردی برای مک بود، و دیگری سرمایه گذاری در اپل؛ این طوری او هم در موفقیت ما هم سهیم می شد.»
این صحبت ها را با بیل گیتس در میان گذاشتم و او صحتش را تأیید کرد. به خاطر داشت که: «یک گروه داشتیم که از کار کردن روی مک لذت می بردند، همه از مک خوش مان می آمد.» پیش از آن در مذاکرات شش ماهه با آملیو، طرح های پیشنهادی رفع اختلاف، فقط کشدارتر و پیچیده تر شده بود: «وقتی استیو وارد میدان شد به من گفت: " هی، این قرارها خیلی پیچیده است. من یک توافق ساده می خواهم. یکی تعهد به همکاری، و دومی هم سرمایه گذاری." و بعد از این بود که ظرف ٤ هفته با هم به توافق رسیدیم.»
گیتس و مدیر ارشد مالی اش گرگ مافی، برای تعیین چارچوب قرارداد به پالو آلتو پرواز کردند و یکشنبه ی بعد هم مافی برای نهایی کردن جزئیات دوباره برگشت. به خانه ی جابز که رسید استیو دو بطری آب یخ از یخچال بیرون کشید و او را با خود به پیاده روی در حوالی پالو آلتو برد. هر دو شلوارک پوشیده بودند و جابز پا لختی بود. جلوی کلیسای باپتیست ها نشسته بودند که او مسائل اصلی را به میان کشید: «چیزهای مهم از نظر ما اینها است، یکی تعهد به ساخت نرم افزار برای مک و دیگری سرمایه گذاری.»
با وجود اینکه مذاکرات به سرعت جلو رفت، ولی جزئیات نهایی تا ساعاتی قبل از مک ورد بوستون (١٩٩٧) نهایی نشده بود. جابز داشت در تالار پلازا پارک تمرین می کرد که موبایلش زنگ خورد، گفت: «سلام بیل» و صدایش در تالار قدیمی پیچید. سپس به گوشه ای رفت و آرام صحبت کرد تا دیگران چیزی نشنوند. آن تماس یک ساعت به طول انجامید و سرانجام سایر موارد کلیدی نیز حل شد. جابز در حالی که روی صحنه می نشست، گفت: «بیل، بابت حمایتی که از این شرکت کردی ممنونم. فکر می کنم بودن اپل برای دنیا بهتر باشد.»
جابز در سخنرانی اش، به جزئیات همکاری با مایکروسافت پرداخت. در ابتدا آه از نهاد هواداران برخاست. به خصوص سوزناکترین بخش صحبتش آنجا بود که گفت بر اساس موافقت نامه ی همکاری: «اپل تصمیم گرفته مرورگر اصلی مکینتاش از این پس اینترنت اکسپلورر باشد...» حضار با هو کردن، حرفش را قطع کردند. بلافاصله افزود: «... و از آنجا که به حق انتخاب معتقدیم، سایر مرورگرها نیز هم زمان عرضه خواهند شد و البته که کاربران بنا به سلیقه ی خود قادر به تغییر مرورگر هستند.» صدای خنده و چند تشویق پراکنده از میان جمعیت به گوش رسید. حضار کم کم روی خوش نشان دادند، به خصوص زمانی که از سرمایه گذاری ١٥٠ میلیونی مایکروسافت در اپل و دریافت سهام فاقد حق رأی صحبت کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#232
Posted: 30 Sep 2015 17:30
این جو آرام، دوباره زمانی به هم ریخت که جابز یکی از بدترین گاف های خود در طول دوران اجرای روی صحنه را مرتکب شد. «امروز یک مهمان ویژە از طریق ماهواره با من است،» این را که گفت، یک مرتبه صورت بیل گیتس روی صفحه نمایش بزرگ بالای سرش نقش بست و بر فراز سر حضار قرار گرفت. ( لبخند روی صورت گیتس بیشتر شبیه پوزخند بود.) حضار ابتدا جا خوردند، و سپس جیغ و هو و سوت از راه رسید. بیل گیتس در این صحنه درست شبیه قَیم انسان ها در آگهی "١٩٨٤" بود، طوری که حضار انتظار داشتند (و شاید امیدوار هم بودند؟!) که از انتهای سالن، یک زن ورزشکار وارد شود و با دویدن در راهروی میانی و پرتاب پتک، صفحه نمایش غول آسا را دود کند و به هوا بفرستد.
ولی این کاملاً واقعی بود و گیتس بی خبر از هو شدن در آن سو، در مقر مایکروسافت صحبتش را آغاز کرد. با صدایی یکنواخت و لحنی مناسب گفت: «برخی از بهترین برنامه هایی که در طول دوران کاری ام ساخته ام، با استیو و برای مکینتاش بوده.» همین طور که به معرفی نسخه ی جدید مایکروسافت آفیس -که برای مکینتاش در دست ساخت بود- می پرداخت، مستمعین آرام گرفتند و بعد کم کم به نظر رسید که در حال پذیرش نظم جدید جهانی هستند. گیتس حتی تشویق آنها را هم برانگیخت وقتی خبر داد که نسخه های جدید ورد و اِکسل برای مکینتاش: «از بسیاری جنبه ها پیشرفته تر از آن چیزی هستند که روی بستر ویندوز اجرا شده.»
جابز می دانست که سیطره ی تصویر بزرگ چهره ی گیتس بر فراز سر خودش و حضار، یک اشتباه اساسی بوده. به من گفت: «از بیل خواستم به بوستون بیاید، نیامد. این بدترین و احمقانه ترین اجرای عمرم بود. باعث شد من و اپل کوچک به نظر برسیم، انگار که همه چیز در دستان بیل قرار گرفته بود.» گیتس هم از دیدن نوار ویدیویی آن مراسم جا خورده بود. می گفت: «من نمی دانستم که صورتم قرار است در مقیاسی آنقدر بزرگ نمایش داده شود.»
جابز سعی کرد با یک خطابه ی فی البداهه، اطمینان خاطر را به طرفداران برگرداند. چنین گفت: «اگر می خواهیم پیشرفت کنیم و دوباره اپل را سالم ببینیم، باید چند چیز را رها کنیم که برود. باید این تصور که اپل باید به قیمت باخت مایکروسافت ببرد را رها کنیم... اگر آفیس را روی مک می خواهیم، بهتر است طوری با مایکروسافت رفتار کنیم که آنها هم با احترام آفیس را به ما بدهند.»
اعلام همکاری با مایکروسافت همراه با حضور دوباره ی جابز در اپل، تکان مورد نیاز را به ارکان شرکت وارد آورد. در پایان همان روز، سهام اپل با ٦ دلار و ٥٦ سنت، یعنی ٣٣٪ افزایش، در ٢٦ دلار و ٣١ سنت بسته شد؛ چیزی معادل ٢ برابر قیمت در زمان استعفای آملیو. این جهش یک روزه، ٨٣٠ میلیون دلار به جمع سرمایه ی اپل در بازار سهام افزود. حالا دیگر شرکت از لبه ی پرتگاه فاصله گرفته بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟