ارسالها: 8724
#11
Posted: 10 May 2011 02:30
حمیرا
نام اصلی ایشان پروانه امیرافشاری میباشد. ایشان متولد اسفند ماه سال ۱۳۲۸ در شهر تهران میباشند. وی از خانواده بانفوذ و سرشناس امیرافشاری که اصالتی آذری دارند میباشد. پدر ایشان صاحب ۱۵۰ شهر و روستا در منطقه شرق ایران و توابع طالقان بودند. از همان کودکی حمیرا خانه آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامی آن زمان مثل قمرالملوک وزیری، روح انگیز، بنان، ملوک ضرابی و ... بود که همین انگیزه اولیه دختر خانواده برای رو آوری به آواز شد. حمیرا به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن فکر و تازه از آلمان بازگشته خود با نام نویسی در تست صدا در شورای رادیو آن زمان حیرت و تحسین اعضا شورا را سبب شد و پس از آن تحت تعلیم استاد علی تجویدی و بانو ملوک ضرابی قرار گرفت. وی دو سال بعد در سن ۱۸ سالگی به یک خواننده تمام عیار تبدیل شد.
در همان سن آوازی را در دستگاه سه گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از رهی معیری به نام صبرم عطا کن را اجرا کردند که در کتاب ترانههای ماندگار این اثر به ثبت رسیده است.
وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت خود را آغاز کرد اما پدر وی صدای دختر خود را میشناسد و طلاق دختر خود را از همسرش میگیرد و به مدت یک سال دختر خود در خانه زندانی میکند بعد یک سال یک سفر اروپا برای جناب امیرافشاری پیش میآید. حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود دومین اثر خود به نام پشیمانم با آهنگسازی استاد تجویدی و ترانهای از بیژن ترقی در دستگاه همایون اجرا میکند که به علت مدلاسیون اصیل و فراموش شده آن دستگاه باعث تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی میشود. پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم میکند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسر عمویش که همسر وی هما میر افشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج میکند.
صدای ایشان قابلیت سوبرآنو از ابتدا تا اوج را دارد که از کمیابترین نوع صداها میباشد. ایشان مدت شش یا هفت سال همسر آهنگساز به نام ایرانی پرویز یاحقی بودند که در این دوره زناشویی آثار ماندگاری با شعرهایی از بیژن ترقی و آهنگ های از یاحقی همچون مرانفریبی هدیه عشق بهار نو رسیده، مرا تنها نگداری، پنجرهای به باغ گل و ... اجرا کرده است. وی بعد از انقلاب چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار آزاد و تا اواسط سال شصت خورشیدی در ایران ماند و بعد از گذراندن مزاحمت های فراوان با همسر و دختر دو ساله اش به نام هنگامه از مرز پاکستان از ایران خارج شد و از آنجا به اسپانیا و بعد از آن به کاستاریکا در آمریکای مرکزی رفت وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد، به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روان پزشک بود.
شوهر وی در این میان همسر و دختر خود را ترک و به امریکا مهاجرت کرد. حمیرا با کمک همسر پسر عمویش هما میر افشار به ایالت کالیفرنیا مهاجرت و کار هنری خود را از سر گرفت و در سال هفتاد و هشت خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به صورت معجزه آسایی از اتاق عمل نجات یافت. وی همینک در شهر لوس آنجلس زندگی میکند.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#12
Posted: 10 May 2011 02:31
مرحوم هایده
در سال های پس از انقلاب، میان 1360 و 1368 و شاید به سبب ترانه های غمیادانه (نوستالژیک) وطنی که می خواند، روز به روز بر شمار طرفدارانش در بیرون از ایران افزوده می شد، هر چند که در خود ایران نامش حتی از فهرست کتاب های مرجع زدوده شده بود.
از همین روی برای یافتن زندگینامه دقیق او سر در هر منبع موسیقائی فرو بردیم که در این سال های اخیر تعدادشان نیز زیاد شده است. چیز دندان گیری نصیب مان نشد. مثلا زاد روزش و زندگی پیش از خوانندگی اش را در این منابع نیافتیم، ولی در همه آن ها به "تحقیر" و تکرار آمده که نام اصلی اش "سکینه دده بالا" بوده است. گویی نام می تواند تعیین کننده کیفیت صدای او بشود!
هایده از سال 1345 فراگیری موسیقی و آوازخوانی را نزد موسیقیدان معروف علی تجویدی آغاز کرد. تجویدی در میان آهنگسازان ایرانی، معروف شده است به "کاشف صداهای ناب"! البته صدا ها راکشف کرده، پرورش داده، معرفی کرده، ولی چند صباحی نگذشته که آن ها را از دست داده است. یا خودشان به راه دیگر، غالبا راه کاباره، رفته اند و یا "رنود" آنها را از او به غنیمت گرفته اند. هایده به گمان از آخرین کشفیات درخشان تجویدی باشد. شانسی که هایده آورده، این بوده که تجویدی آهنگ تازه ای را در "مخالف سه گاه" و در پیوند با شعری برانگیزاننده از "رهی معیری" آماده اجرا داشته است. این ترانه با زیر و بالاهایی که دارد، معرف دقیقی برای صدای گسترده و پر توان هایده شده و صدای هایده نیز متقابلا ترانه "تجویدی - معیری" را تاثیر بیشتر بخشیده است.
متن این ترانه که "آزاده" نام دارد، آخرین کار موسیقائی " رهی معیری" است که در تب بیماری آن را سروده و کمتر در یک سال پس از آن، در آبان ماه سال 1347 درگذشت.
ترانه آزاده با صدای هایده، آهنگ از علی تجویدی با شعر رهی معیری
هایده، سر انجام، در سال 1368 در شهر سانفرانسیسکو، به سکته قلبی درگذشت
تجویدی خود در یک گفتگوی رادیویی در شرح ساخت و پرداخت "آزاده" گفته است که رهی پس از آن که نیمی از ترانه را ساخنه، بیمار شده و بر اساس حالاتی که به خاطر آن کسالت در وجودش بوده، بقیه را با سوز و حال بیشتری تمام کرده است.
ترانه نشان می دهد که رهی، در بستر مرگ به تنها چیزی که برایش باقی مانده بود، می نازیده است به آزادگی:
- "یارب چو من افتاده ای کو؟ / افتاده آزاده ای کو؟/
تا رفته از جانم برون، سودای هستی/ آزاده ام، آزاده از غوغای هستی/
گلبانگ مستی آفرین/ هم چون رهی سر دادهام من/
مرغ شباهنگم ولی/ در دام غم افتاده ام من/
خندان لب و خونین مگیر/ مانند جام بادهام/ آزاده ام من!..."
تجویدی در گفتگویی که با او داشتم گفت: "آزاده را هیچ خواننده دیگری نمی توانست چون هایده با چنین وسعت صدایی بخواند ... هایده با خواندن این ترانه و چند ترانه دیگر که من به او دادم، توانست تحولی در ترانه خوانی و آواز خوانی ایجاد کند و تاثیرات تازه ای در موسیقی سنتی به وجود بیاورد..."
راه دیگر
هایده، اگرچه در سالهای پیش از انقلاب همچنان روی صحنه ماند ولی بیشترین زمان و توان خود را در خدمت "بازار" قرار داد که بیشتر به سود و زیان می اندیشد تا به ارزشها. تجویدی که زمانی به شکوه گفته بود که هر صدائی را که کشف می کند و می پروراند، بعدها بهره اش را به کاباره می برد. در عین حال گناه این انحراف را پیش از آن که بر گردن خواننده ها بگذارد، از چشم جامعه می بیند:
"جامعه بود که این ها را به سوی کاباره می کشانید... من در شوراهای موسیقی می گفتم که حقوق این ها را زیاد کنید تا احتیاج به رفتن به کاباره نداشته باشند... ولی نکردند این کار را... حقوق بسیار کمی مثلا 500 تومان به خواننده می دادند، در حالی که همین خواننده وقتی به کاباره می رفت شبی ده هزار تومان می گرفت... گناهی نداشتند... زندگی غیر از این را اجازه نمی داد..."
صدای هایده و برخی از ترانه های "غمیادانه" او در سال های غربت، تسکینی در خور برای مهاجران و تبعیدیان دلشکسته بوده است
هایده، پس از آزاده، چند ترانه دیگر نیز از تجویدی خواند و بعد سر و کارش به کاباره افتاد، از او جدا شد و به موسیقی به اصطلاح "مردمی"، نزدیکتر شد. محمد حیدری، جهانبخش پارزکی، صادق نوجوکی و انوشیروان روحانی آهنگسازان دیگری بودند که صدای رسای هایده را در اجرای ترانه های خود به کار گرفتند. همان قدر که این ها در راه "مردمی" شدن به هایده یاری رسانیدند، او نیز با صدای پر جاذبه خود سبب سکه شدن کار آن ها شد!
مهاجرت به "شهر فرشتگان" (لس آنجلس) پس از انقلاب کار را دیگر یکسره کرد. مهاجران مخاطب موسیقی آن قدر خسته و شکسته بودند که دیگر به ارزشها نمی اندیشند و تنها "تفریح و سرگرمی" می خواستند. سرمایه نیز در جایی به کار می افتاد که مخاطب انبوه داشته باشد. بر بستری چنین تنیده از "تفریح و تجارت" موسیقی معروف به "لس آنجلسی" به دنیا آمد و بیشتر خوانندگان مهاجر از جمله هایده را نیز به خدمت خود درآورد.
این حرف، بدان معنا نیست که در ترانه های غربتی هایده هیچ گوشه با ارزش دلنوازی وجود ندارد. در وهله اول باید به جنس صدای ناب و کمیاب او اندیشید که در همه بازمانده هایش یکسان مانده است، در این دنیای "بی صدائی" و "بد صدائی" خود، نفس ارزش است!
هایده در این هشت نه سالی که در مهاجرت به سر برد، دست کم توانست بخواند. اگر در ایران مانده بود سرنوشتی بهتر از "پریسا" و "هنگامه اخوان" پیدا نمی کرد که هنوز که هنوز است نمی توانند، آزادانه - و برای همگان - بخوانند، با آن که به دامنشان، پیرایه ابتذال نبسته اند!
صدای هایده و برخی از ترانه های "غمیادانه" او در سال های غربت، تسکینی در خور برای مهاجران و تبعیدیان دلشکسته بوده است.
هایده، سر انجام، در سال 1368 در شهر سانفرانسیسکو، به سکته قلبی درگذشت و در گورستان "وست وود" لس آنجلس به خاک سپرده شد.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#13
Posted: 10 May 2011 02:37
ستار
حسن ستار در آبان ماه 1328در تهران متولد شد.دوران نوجوانی خود را مثل بسیاری ازهنرمندان و ورزشکاران در محله شهباز تهران گذرانیده است . ستارتحصیلات خود را در دبستان و دبیرستان اقبال به اتمام رساند و لیسانسش را در رشته اقتصاد بین المللی ازمدرسه عالی بازرگانی دریافت نمود.
اولین آهنگ ستار << خانه به دوش >> نام داشت که بر اساس سریال معروف خانه بدوش ( مراد برقی ) که پرویز کاردان بازیگر و کارگردان آن بود در 22 سالگی اجرا نمود. این آهنگ با شعری ازایرج جنتی عطائی وآهنگی ازبابک بیات سر آغازی شد تا ستار با خواندن آهنگهای همسفر - شهرغم - صدای بارون - سرسپرده - شازده خانوم-گل سنگ و ده ها آهنگ دیگر به شهرت و محبوبیت برسد . ستار تا به امروز بیش از دویست آهنگ و ترانه اجرا کرده که بیشترین آنها در رده ی آهنگهای ماندنی در عرصه موسیقی کشورمان بوده است.
ستار با صدا و حنجره ی استثنائی و همچنین علاقه خاصی که به موسیقی اصیل ایرانی دارد در هر دو سبک موسیقی پاپ و اصیل ایرانی یکی از بهترین هاست. وهر دو نوع موسیقی را بسیار زیبا و ماهرانه اجرا می کند. ستار به عنوان یک هنرمند با شخصیت مورد احترام جامعه و همکاران خود می باشد . او به ورزش فوتبال نیز علاقه زیادی دارد وبه عنوان بازیکن و کاپیتان تیم فوتبال هنرمندان سالیان درازی است که به بازیگری ادامه میدهد.(در ضمن ستار دوران خدمت سربازی اش را در مشهد گذرانیده است.)
خانواده ی ستار
ستار با خانومی که دو دختر 8 و 5 ساله داشت ازدواج کرد. و بعد از آن احتمالا در سال 1363 صاحب دختری دیگربه نام شیلا شد. اسم دو دختر دیگر ستار شینا و شیداست.
ناگفته ها از ستار
ستار در ۱۷ سالگی در یک فروشگاه دوربین به نام رشید در محله شهباز کار میکرده. نام صاحب فروشگاه هم رشید بوده. ستار از طریق دوست صمیمیش (محمد آخوندی) که خودش هم اونجا کار میکرد معرفی شده بود. الان محمد تهران زندگی میکنه و کارش هم بساز بفروشیه . خیلی هم پولدار شده.
آدرس اونجا هم اینه: سر چهارراه صفا - کنار قنادی ژوکند ( البته فکر نکنم الان اثری ازشون باشه).
درباره آلبوم جدید ستار هم باید بگم که دلیل تاخیرش بیماری خانومشون بوده که چند سال مریضی سختی داشتن ولی خوب خدا رو شکر مثل اینکه جراحی کردن وخوب شدن.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#14
Posted: 10 May 2011 02:39
کامرون کارتیو :
نام : کامرون کارتیو
متولد : نهم ـ آوریل ـ سال ۱۹۷۸
خانواده : پدر و مادر ـ برادر بزرگتر ( الک کارتیو ) ـ خواهر کوچکتر
محل زندگی : استکهلم سوئد
فیلم مورد علاقه : گلادیاتور ـ تروی
غذای مورد علاقه : pasta carbonara
ورزش مورد علاقه : تنیس
کامرون کارتیو در نهم آوریل سال ۱۹۷۸ در ایران ـ تهران متولد شد . در سن ۷ سالگی با خانواده اش به اسپانیا مهاجرت کرد و بعد از مدتی نیز به سوئد رفتند !
در سوئد در سن ۱۳ سالگی کار هنری خود را با نواختن پیانو آغاز کرد و در نواختن پیانو به موفقیت هایی دست یافت . سپس او به گروه هیپ هاپ محله خود ملحق شد و بعد از آن برای مدتی نیز با آرش همکاری های کوچکی داشت ! (( آرش و خانواده کارتیو در یک محله زندگی میکردند !! و با هم دوست بودند ! )) و نیز بعد از آن کامرون کار خود را با نوازندگی استدیویی و نوشتن آهنگ و ملودی ادامه داد و سرانجام در سال ۲۰۰۳ هنرمندی شد که دیگر حالا به صورت انفرادی و تک نفره میخواند
در طول آن سالها منبع الهام او هنرمندان دهه ۸۰ و ۹۰ بودند و بطور کلی تحت تاثیر هنرمند فرانسوی Jean Michel Jarre و گروه آلمانی Modern Talking بود .
اولین آهنگ تک نفره کامرون به نام Roma از آلبومش به نام بدون مرز ( Borderless ) توسط خود کامرون نوشته و اجرا شد و جالبه که بدونید این آهنگ به طور کلی دارای هیچ مفهوم کلی و خاصی نیست و در این ترانه کلمه هایی وجود دارند که معنی مشخصی ندارند و کسی جزء کامرون معنی آنها را درک نمی کند !
ر هر صورت این آهنگ و در ادامه آلبوم وی که شامل ۱۱ آهنگ می باشد توسط شرکت Sony BMG تست و پذیرفته و در نهایت تهیه شد و آهنگ Roma به مدت هفت هفته در جدول Top 10 سوئد در میان پر فروش ترین ها قرار داشت .
دومین آهنگ وی با نام Henna به صورت دو نفره و با همکاری خواننده مشهور عرب > خالد < تهیه و اجرا شد که داستان چگونگی همکاری این دو نیز تا اندازه یک داستان طولانی است .!
کامرون در سوئد عاشق دختر همسایه خود به نام Henna می شود و این دو برای مدتی نیز با هم دوست بودند اما بعد از مدتی بنا به دلایلی هنا به همراه خانواده اش مجبور به ترک سوئد میشوند و از آنجا که این مهاجرت نا خواسته بود در نتیجه آنها هنوز مقصد و محل زندگی خود را انتخاب نکرده بودند و همین موضوع باعث شد که ارتباط کامرون با هنا قطع شود و از آنجا که هنا از طرفداران سر سخت خالد ( خواننده عرب ) بود کامرون برای نشان دادن عشقش به هنا با خالد ارتباط بر قرار کرد و توانست موافقت خالد را برای همکاری جلب کند و نتیجه این همکاری آهنگ هنا شد تا شاید به این وسیله کامرون بتواند عشق گم شده خود را باز یابد .
در هر صورت کامرون همچنان به کار هنری خود ادامه خواهد داد و امید به روزی دارد که به عنوان یک هنرمند مردمی پذیرفته شود و بتواند با موزیکش شادی و سعادت را به شنوندگانش هدیه دهد و آرزو دارد که پیام آور موزیکی بدون مرز باشد !
منبع : ترجمه بیوگرافی کامرون از سایت اختصاصیش !
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#15
Posted: 10 May 2011 02:40
شکیلا
خانم "شکیلا"در 13اردیبهشت ماه سال 1341 در تهران به دنیا آمد.وی کوچکترین فرزند خانواده بود.از همان دوران کودکی شیفته موسیقی بود و آثار نبوغ و استعداد در او هویدا بود.در نه سالگی قطعه ای برای تلوزیون اجرا کرد و آنچنان مورد توجه قرار گرفت که در پی آن برای خوانندگی دعوتش کردند اما از آنجایی که کم سن وسال بود و خانواده اش نیز راضی نبودند قبول نکرد و به موسیقی در حد شرکت در برنامه های مدرسه و مسابقات استعدادهای درخشان و گاهی نیز هنرمندی در محافل خانوادگی قناعت کرد او همچنین تحصیلاتش را نیز با موفقیت پی گرفت.
شکیلا در پانزده سالگی به فراگیری موسیقی ملی و ردیف های آوازی نزد مرحوم استاد محمود کریمی پرداخت آن سالها (1356و1357) اوج مبارزات انقلابی بود و شرایط خاصی در ایران حاکم بود که سبب شد هنرستان موسیقی تعطیل شود و شکیلا در پیگیری موسیقی محدود شد اما وی در راه خود استوار بود تا اینکه در 18 سالگی برای ادامه آموختن موسیقی کلاسیک به آمریکا رفت و تصمیم گرفت به آرزوی دیرین خویش جامه عمل پوشاند.شکیلا در سال 1368اولین آلبوم خود را با همکاری بابک افشار به بازار روانه کرد و با عرضه این آلبوم به طورحرفه ای وارد دنیای موسیقی به خصوص خوانندگی شد.
غنای لحن او که هدیه ای خداوندی است، در پیوند با ادبیات غنی فارسی تلفیقی کم نظیر پدید می آورد که شخصیت فروتن شکیلا نیز مکمل آن گشته و در آثارش نمایان میگردد. بی گفتگوست که چنین آثاری رتبه والائی از هنر و احساس را در شنونده بجا می گذارد.
علاقه شکیلا به عرفان و ادب عرفانی این مرز و بوم، زبان گشوده ای را برای خواندن اشعار حضرت مولانا بروی باز کرد که به آثارش در این زمینه، احساسی ملکوتی عطا می کند.
شکیلا تا امروز یازده مجموعه موسیقی به هنر دوستان ایرانی تقدیم کرده و دوستارانش همچنان و هر لحظه منتظر کارهای جدید او هستند.
تجلّی صدای شکیلا در مقام آوای بر گزیدگان شرق در مجموعه " اپراتیکا- شاین" افتخاری بزرگ برای او و هم میهمانش است. صدای او از میان دهها صدای آشنا و گمنام شرقی انتخاب شد.
ادای دین شکیلا به بزرگان موسیقی این مرز و بوم باز سازی و باز خوانی آثار ارزشمندشان است ، چه ، نقش خود را در نقل سینه به سینه احساس و آثار، از نسل و نسل های پیش به آیندگان، به نیکی درک می کند تا که امید به جاودانگی هنر را تحقق بخشد.
شکیلا رسالتش را در گرمای کانون خانواده و در پرورش فرزندانش ، شهرا د و بهراد، با آرزوی باز گشت به وطن و تقدیم اجرای زنده برنامه اش به سر زمینش می بیند ودر شوق آن روزگار می گذراند.یکی از افتخارات زندگی هنری شکیلا دریافت جایزه آکادمیک موسیقی در اکتبر سال 2005 میلادی به پاس آثار ارزشمند او درموسیقی ایرانی است.علاوه بر زندگی هنری افتخار امیز او زندگی شخصی شکیلا نیز تحسین برانگیز است دربین همه خوانندگان معروف دنیابه خصوص خوانندگان زن تعداد نسبتا کمی توانسته اند هم در زندگی هنری و هم شخصی آن گونه که باید و شاید موفق باشند به تحقیق و گاهی به اذعان این افراد در مقاطعی از زمان زندگی شخصی آنها قربانی زندگی هنری شان شده و از آن باز مانده اند یا به ابتذال کشیده شده است اما در مورد شکیلا حتی تا به حال چنین شایعه ای هم نبوده است او توانسته است با حفظ اصالت و نجابت ایرانی سالهاهنرمندی کند و به طور همزمان در همه عرصه های مختلف زندگی موفق باشد . در حال حاضر شکیلا به عنوان یکی از محبوبترین خوانندگان ایرانی می درخشد و طرفداران بسیاری دارد . وب سایت رسمی شکیلا او را " vioce of an angel"نامیده است و براستی که صدای شکیلا صدای یک فرشته است
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#16
Posted: 10 May 2011 02:41
اندی
در روز 21 آوریل یا اول اردیبهشت پسری در مجیدیه تهران به دنیا آمد.پسری ارمنی در خانواده ای دوست داشتنی.خانواه ای با 3 خواهر و 4 برادر.نام اصلی او آندرانیك مددیان بود از همان بچگی نبوغ موسیقی در این كودك بازیگوش و شیطون معلوم بود روزها گذشت و او در خانواده ای دوست داشتنی و علاقه مند به موسیقی رشد كرد و بزرگ و بزرگتر شد. مانند پدر علاقمند به موسیقی بودو برای خودش رویای زیبایی ساخته بود.بالاخره هم به آرزویش رسید.اولین گیتارش را در 14 سالگی با چوب ساخت.به گفته خودش صداهای عجیب و غریب از آن در می آمد.پسر خاله های او یك گروه موسیقی تشكیل داده بودند.و از آندرانیك هم دعوت كرده بودند با آنها همكاری كنند. او در آن گروه شروع به گیتارزدن كرد.در بعضی وقتها هم قطعاتی به زبان انگلیسی اجرا میكرد.آنقدر در كارش پیشرفت كرده بود كه قطعاتی را در محضر شاه اجرا كرد روزها گذشت و او تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به آمریكا برود.و واردكالج موسیقی شد.رشته ای كه آرزویش را داشت. كم كم كارش را شروع كرد و اولین جایی كه كارش را شروع كرد كاباره تهران لس آنجلس بود.از فردی كه در زندگی او تآثیر زیادی گذاشت و در حقیقت راه را برای او باز كرد ودستش را گرفت میتوان شهرام شب پره را نا مبرد.او استعداد آندرانیك را دیده بود از او دعوت كرده بود به عنوان صدای دوم برای او بخواند.به گفته خود او دوران دانشگاه سخت ترین دوران زندگیش بود.تا حدی كه فقط برای یك وعده غذا پول داشت.ولی هر چه بود گذشت او همه چیز را تحمل كرد.روزی به او گفتند یك خواننده ای هست كه سبكش به كار تو خیلی می خورد. می توانید یك گروه موسیقی خوب دو نفره تشكیل دهید.او كوروس بودكه بعدها با هم بهترین گروه دو نفره را تشكیل دادند.به كوروس هم همین را گفته بودند.و دست روزگار این دو را با هم آشنا كرد و یكی از پر طرفدارترین وجنجالی ترین گروه موسیقی دو نفره بعد از انقلاب را تشكیل دادند.اولین آلبومی كه از این دو به جا مانده خواستگاری بود.با شعری زیبا و قوی از ژاكلین ویگن به نام خواستگاری.كه نام آلبوم را هم به نام همان شعر گذاشتند.این اولین كار آنها با ژاكلین بودكه با استقبالی بی نظیر روبه رو شد.در یكی از كنسرت های آنها دختری بود كه آندرانیك را خیلی دوست داشت و شب كنسرت او را اندی صدا زدكه این شد دیگر همه او را با نام اندی صدا میزدند دومین آلبوم آنها پرواز بود.و باز هم با شعرهای زیبای ژاكلین آهنگ چی میشد ,تپلی,ما همه ایرانی هستیم به قدری گل كرد كه روز به روز بر محبوبیت آن دو افزود.آهنگ ما همه ایرانی هستیم هنوز كه هنوز در اكثر كنسرتها اجرا میشود.در این آلبوم اندی و كوروس با فردی آشنا شدند كه در زندگی هنری آن دو و به خصوص اندی تآثیر فراوانی گذاشت. او علیرضا امیر قاسمی بود.و به قول خود اندی: علی گوش سوم من هست.و مانند یك برادرهمراه اندی بود.و او را در انتخاب آهنگ كمك می كرد.ویدئوی زیبای چی میشد هنوز هم در خاطره ها هست.به دنبال موفقیت آلبوم پرواز و سروصدای این دو خواننده تازه نفس محبوبیت آن دو بیش از پیش شد.وآنها كنسرتی برای طرفداران اجرا كردند.تمام بلیطها فروخته شده بود.وسالن دیگه گنجایش نداشت.عده فراوانی پشت درهای بسته مانده بودند.هفته آینده اندی و كوروس برای بچه ها و تمام كسانی كه برنامه را ندیده بودند كنسرت مجانی اجرا كردند.و با مردم سرود ما همه ایرانی هستیم سر دادند. بعد از اجرای موفقیت آمیز كنسرت آن دو آلبوم سوم خود را به بازار عرضه كردند.بلا.كه جهشی فوق العاده در كار آن دو بود.با ,بلا ,تو,نگاه,كه آهنگ انگلیسی این آلبوم در متن یك فیلم هالیوودی قرار دادند.با آن مدل زیبای آهنگ بلا.موفقیت آن دو هر روز بیشتر از روز پیش بود.وكنسرتها با استقبال زیادی مواجه می شد در اینجا بهتر است داستانی برایتان از حضور اندی و كوروس در بین مردم تعریف كنم.یكی از طرفداران این دو دختری حدوداْ 14 ساله بود.كه بیماری سرطان داشت.و در بیمارستان به انتظار مرگ نشسته بود.وقتی اندی و كوروس این ماجرا را شنیدند همراه یك هدیه كه یك دستبند طلا بود به ملاقات آن دختر رفتند. به گفته خود آن دختر آن روز انقدر اندی و كوروس به من امید به آینده را دادند و اینكه باید خوب شوم و به كنسرت آن دو بروم كه من تا حدودی روحیه خودم را به دست آوردم.و چون سرطان عمیقآ در وجود او ریشه نكرده بود آن دختر سلامتی خود را به دست آورد.و جالب اینجا كه برایتان بگویم كه آن دختر در حال حاضر فارغ التحصیل رشته پزشكی هست واندی در جشن او هم شركت كرد و در تمام این سالها از زندگی این دختر خبر داشته و با هم در ارتباط بودند.چه لذتی دارد ارتباط با هنرمند مورد علا قه بگذریم. بعد از آلبوم بلا اندی و كوروس احساس كردندكه دوست دارند هر كدام جدا به فعالیت هنری خود ادامه بدهند.و قرار شد آخرین آلبوم دو نفره خود را به بازار عرضه كنند.آلبومی به نام خداحافظ.آخرین آلبوم با نام و همكاری اندی&كوروس.در این آلبوم با شاعری آشنا شدند كه باز هم در زندگی هنری اندی و كوروس و مخصوصآ اندی تآثیر به سزایی گذاشت.پاكسما زكی پور.این شاعر استثنایی و جوان با آن شعرهای زیبا وقوی در محبوبیت اندی صددرصد تآثیر به سزا گذاشته است.این شاعر هنوز كه هنوز با اندی همكاری می كند وجزو دوستان صمیمی اندی هست.پاكسیما شروع كار هنری خود را با اندی آغازكرد آلبوم خداحافظ با آهنگهای دخترآتیشپاره ,آمنه,یاسمن,عشق مسموم,بازهم جزو پر فروش ترین آلبومها شد.با آن مدل زیبای آهنگ دختر آتیشپاره.بعد از فروش این آلبوم و اجرای كنسرتها اندی و كوروس اعلام كردند كه میخواهند رسمآ از هم جدا شوند.در آن زمان از هر كسی پرسیدند چه كوچك و چه بزرگ كه نظر شما راجع به جدایی این دو چیست:همه میگفتند :ما به این دو با هم عادت كردیم.حیف است كه از هم جدا شوند.شایعاتی هم ورد زبانها افتاد.ولی اندی وكوروس در تلویزیون آمدند و اعلام كردند كه هیچ مشكلی با هم ندارندو فقط از نظر كاری با هم اختلاف عقیده دارند.در نهایت اندی و كوروس این گروه محبوب و جنجالی از هم جدا شدند.و دوره 8 ساله كاری آنها به پایان رسید. بعد از جدایی هر كدام جدا به فعالیت خود ادامه دادند به جرات میتوا ن گفت: اندی گوی سبقت را از كوروس ربود.كوروس چند ماه بعد ازدواج كرد ولی اندی تمام زندگیش را روی كار هنری خود گذاشت.بعد از جدایی آنها اندی اولین آلبوم خود را بعد از جدایی از طرف شركت كلتكس وارد بازار كرد.آلبوم بیقرار.كه به نظر من كه تمام كارهای اندی رو دنبال كردم آلبوم بیقرار یك استثنا در زندگی اندی بود.كه یك شبه ره صد ساله را طی كرد.در این آلبوم 10 ترانه بود كه یكی از یكی قشنگ تر بود.و به گفته خود اندی:بیقرار قصه زندگی من است.قصه روزهای پر عطش عشق و شبهای سرد تنهایی.قصه تلخیها و شیرینیهای زندگی.قصه پیروزیها و ناكامیهای من در عشق و امیدی برای فردایی روشن و عشقی واقعی هنوزم بیقرارم.......... اندی روی این آلبوم یك سال ونیم زحمت كشید وهم خلاصه ای از زندگی خودهست.آلبوم بیقرار پر فروشترین آلبوم دهه نود شد.شعرها از پاكسیمای نازنین وآهنگها ازهمکاران آهنگ عشق اول از سیاووش قمیشی وآهنگ بیقرار از هانی نازنین با آن ملودی زیبا كه من هر وقت این آهنگ رو گوش میدم یاد ....... میفتم. آهنگ زیبا و عاشقانه شبگرد,انتظار,قصر كاغذی,اگه عشق همینه,دخترایرونی,شیطنت.كنس� �ت اندی برای آلبوم بیقرار با موفقیت تمام اجرا شد.وجای خالی آن شب پیدا نمیشد.وعده ای هم پشت در بودند تا بتوانند وارد سالن شوند.در این آلبوم فرخ آهی هم یار همیشگی اندی بود.وبه او كمك فراوانی كرد.و اندی این آلبوم و تمام آلبومهای خود رادر استدیو فرخ آهی ضبط میكند.در این آلبوم بود كه مردم با دختری آشنا شدند كه همیشه با اندی بود واندی از او به عنوان صدای دوم استفاده میكرد.او شینی ریگزبی بود.دختری امریكایی و علا قه مند به فرهنگ ایرانی و زبان فارسی.شینی در حال حاضر خود خواننده شده ولی هر چه دارد از اندی است.از آن زمان به بعد این دو همه جا با هم بودند وخود اندی هم در جایی اعلام كرد شینی دوست دختر اوست.اندی همه جا از گروهش تعریف كرده و عنوان كرده من بدون روهم هیچ هستم.فروتنی همیشگی ایرانیها. بعد از موفقیت بی سابقه این آلبوم اندی آلبوم لیلی را وارد بازار باز هم از شركت كلتكس كه با چند هنرمند دیگر هم همكاری كرد.بیژن مرتضوی,حسن شماعی زاده وغیره.با آن عبارت زیبا در اول آهنگ لیلی:هر كس در زندگی یك لیلی دارد و این لیلی من است.تمام اینها نشان میدهد اندی در تمام این سالها عاشق بوده.عاشق چه كسی این را هیچ كس نمیداند.در كنار اندی علیرضا امیر قاسمی هم برای او ویدئو های زیبا می ساخت بعد از این آلبوم اندی آلبوم تنهایی را از شركت كلتكس به بازار ارائه داد.شعرها از پاكسیمای نازنین ویدئو از كوجی زادوری و امیر قاسمی ,ضبط از فرخ آهی ,گروه اندی باز هم او را یاری میدهند.آهنگ زیبای تنهایی,چشمای ناز ,جاده های احساس,ناز ناز ,خوشگل محلمون, به قدری این آهنگها گل كرد كه ورد زبان همه شده بود.هر پسری كه میخواست با دختری دوست شود آهنگ ناز ناز را برایش میخوند.دخترها برای كنسرتهای اندی سرو دست می شكوندند.و به قول اندی كه تكه كلام همیشگی اوست :خدا زیادشون كنه.در اینجا باید بگویم آلبومهای اندی همه دوازده یا چهارده آهنگ دارد.برعكس تمام خواننده ها .كه این هم هزینه زیاد تری میخواهد هم پول بیشتری.در آلبوم تنهایی اندی یك آهنگ را بازسازی كرد كه آن را برای مادرش ساخته بود.زمانی كه مادرش ایران بوده و اندی امریكا مادرش دچارعارضه مغزی میشود و اندی در آن حال شعر این آهنگ را مینویسدو آن را در بدترین شرایط اجرا میكند.خوشختانه حال مادرش خوب میشود وبعدها مادرش عازم امریكا میشود وتمام كارهای اندی را دنبال میكند.تمام مصاحبه ها را زنده نگاه میكند.اندی هفته ای 2 بار باید با مادرش غذا بخورد.او پسر خانواده است . بعداز آلبوم تنهایی اندی آلبوم سر سپرده را به مردم عرضه كرد.آلبومی عاشقانه از كمپانی ترانه.شعرها طبق معمول از پاكسیمای نازنین و آهنگها از اندی,منوچهر چشم آذر.توحید.در این آلبوم اندی از شاعرهای جوان هم استفاده كرد.گل این آلبوم همان آهنگ معروف سرسپرده است.كه پاكسیما شعر آن را گفت و اندی یك نصفه روز آهنگ آن را ساخت.و به گفته خودش این آهنگ یك هدیه از طرف خدا برای او بود.آهنگ تولد به این شكل ساخته شده بود كه پاكسیما روی جلد كادوی تولد اندی شعر تولد را نوشت و چون اندی خوشش آمدروی آن آهنگ گذاشت آهنگ من و تو به قدری گل كرد كه اندی مجبور شد درسالن زیبای پلس لس آنجلس كنسرت بزرگی اجرا كند.كه از چند روز قبل تمام بلیطها فروخته شده بود.در این كنسرت تمام چهره های هنری حضور داشتند.وارطان آواناسیان مدیر شركت ترانه,كوجی زادوری,و اكثرخبرنگارها حضور داشتند و موفقیت اندی را تبریك گفتند.كوجی و امیر قاسمی ویدئو های این آلبوم را تهیه كردند.به خصوص ویدئوی سر سپرده در این بین باید گویم اندی گیاهخوار همچنین جزو تیم فوتبال هنرمندان هم هست.و تا به حال چندین گل هم زده ، آرزویش هم اینست كه در استادیوم آزادی بازی كند. و در كنار هنر ورزش هم میكند. بعد از آلبوم سرسپرده نوبت آلبوم بعدی اندی رسید.جاده ابریشم.آلبومی عاشقانه تر از آلبوم قبلی.اندی خود راجع به این آلبوم حرفهای زیادی زده.آهنگها از خود اندی با همكاری حسن شماعی زاده,منوچهر چشم آذر,توحید,فریبرز حاج نبی.و شعرها اكثرا از پاكسیما.آهنگ شب من به گفته خود اندی در بدترین شرایط روحی او اجرا شد.دوست دختر او برای بار دوم او را رها كرد و اندی در بدترین شرایط روحی این آهنگ را ضبط كرد.این آهنگ بعدها در فیلم هالیوودی پرنسس و سرباز در قسمتی از فیلم گذاشته شد.اندی خودش این آهنگ را به دوست دخترش تقدیم كرد.آهنگ فوق الاده توكه رفتی به قدری سرو صدا كرد كه همه آن را تكرار می كردند.آهنگ انگلیسی این آلبوم را شینی شعرش را گفت و اندی آهنگ آن را ساخت.اندی یك آهنگ ارمنی هم در این آلبوم دارد.اگر یادتان باشد بچه های منطقه 6 در ویدئو نوروز آن سال برای اندی نوار فرستاده بودند كه اندی زودتر آلبوم بعدی را به بازار بدهد.اندی در زمان ساخت این آلبوم به ارمنستان سفر كرد به همین دلیل اسم آن را جاده ابریشم گذاشت.این آلبوم نشان میدهد كه اندی سال عاشقانه و سختی را پشت سر گذاشته.چون به گفته خودش او به پاكسیما میگه:من امسال مثلأ عاشقم آهنگ عاشقانه برایم بگو سال دیگه همه چی خوبه ما با همیم .آهنگی برایم بگو كه همه چیز را نشان دهد.اگر توجه كرده باشید تمام آهنگهای اندی به جز چند تا كه انگشت شمار است راجع به دختر و پسر است و به گفته خودش من حرف دیگری به جز دختر و پسر ندارم كه بزنم.بعداز این آلبوم اندی یك آلبوم دو آهنگه وارد بازار كرد.به نام نونه.كه بازسازی آهنگ زیبای چرا عاشق شدم و یك آهنگ ارمنی.بعد از این آلبوم او آلبوم و قلب من را وارد بازار كرد.كه به 7 زبان زنده دنیا آهنگ خوانده است.از طرف كمپانی آونگ ویك كمپانی امریكایی.اندی یواش یواش خود را وارد ماكت امریكایی می كند.خودش می گوید: این آلبوم جای خاصی را در قلب من دارد به همین دلیل اسم آن را وقلب من گذاشت .و روزنامه ها آن را رمانتیك ترین آلبوم اندی معرفی كردندآهنگها یكی از دیگری قشنگ تر بود.آهنگ عربی با صدای اندی و راغب علامه خواننده معروف عرب كه بینهایت گل كرد.كه هم شعرش را با هم گفته بودند و هم آهنگش را با هم ساخته بودند.آهنگ ریحان كه خیلی گل كرد با شعر پاكسیما و آهنگ اندی.آهنگ 6و8 یادم میاد.آهنگ زیبای رویا.آهنگ عاشقانه تو نباشی.آهنگ انگلیسی كه شعرش را شینی گفت و اندی آهنگش را ساخت.یك آهنگ هندی با دختر خانم هندی.كه بخواهم در مورد هر كدام توضیح بدهم ساعتها طول میكشد. بعد از این آلبوم بود كه روزنامه های امریكا از اندی به عنوان الویس ایران نام بردند.وبه او لغب الویس دادند.بعد از این آلبوم محبوبیت اندی در جامعه امریكایی چند برابر شد.با گروهای بزرگی در سالنهای مجلل كنسرت گذاشت.با گروه آلابینا در سالن زیبای گریك تیآتر كنسرت گذاشت.به تنهای 6000 نفر را در آن سالن دور هم جمع كرد و شبی فراموش نشدنی برای همه بود.به مناسبت این آلبوم كنسرت افتخاری در تاور ركوردز گلندل محله ارمنی نشین كالیفرنیا اجرا كرد.و جازیست گروه پلیس هم آنجا حضور داشت همكاری آنها از این به بعد آغاز شد.از همین آلبوم هم یك نمونه وارد ماكت امریكایی كرد .با چند آهنگ اضافه تر. كه آهنگ هتل كالیفرنیای معروف هم در آن بود كه همه میگفتند از اصلش هم قشنگتر شده.با شعر پاكسیما یار همیشگی اندی آهنگ تو نباشی به گفته خود اندی غم انگیز ترین صدای نی در ارمنستان هست.اندی برای سومین بار برنده جایزه بهترین خواننده ارامنه شد.استینگ منیجر گروه پلیس هم فعالیت خود را با اندی آغاز كرد.اندی با مهارت خاصی به زبان انگلیسی موسیقی ایران را به امریكاییها معرفی كرد به طوری كه فوق الا ده اندی رو دوست دارند.اندی تبدیل به یك خواننده بین المللی شد.مصاحبه ها در سی ان ان,ان بی سی,سی بی اس,و موفقیت در كنسرتها او را بیش از پیش محبوب كرداو حالا به آ رزوی دیرینه خود رسیده.با روزی 16 ساعت كار كردن با گروه و دوستان خوب او این موفقیت دور از دسترس نبود.بعد از این موفقیت او با دو خواننده بزرگ دیگر عرب آشنا شد.خالد و حاكیم.كه قرار بود توری بزرگ ترتیب دهند برای اجرای كنسرت در سالن زیبای گریك تیآتر.ولی این برنامه مواجه با 11 سپتامبر شد و با تمام هزینه و زحمتی كه برای این برنامه كشیده شده بود اندی این برنامه را لغو كرد.اندی اعلام كرد كه مردم امریكا را مانند ایرانیان دوست دارد و خود جزو شهروندان امریكایی هست و به دلیل احترام كنسرت را لغو كرد.جالب اینجاست كه شینی میهمان افتخاری تمام كنسرتهای اندی است و همراه او برنامه اجرا میكند.اندی در این بین یك آلبوم وارد بازار كرد با همكاری پاكسیما,حمید,و پیروز.كه در حقیقت آلبوم پاكسیما بود با شعرهای او واز دوستان خود دعوت كرده بود با او همكاری كنند.كه واقعا اندی در این آلبوم برای پاكسیما سنگ تمام گذاشت آلبومی به نام یاران.با آهنگهای فوق العاده قصه باران و تصویر كه با شعرهای فوق الاده پاكسیما توسط اندی اجرا شد.آلبوم آخر اندی خلوت من نام گرفت. اندی در مصاحبه ای اعلام كرد: من دوست دارم مردم بدانند درخلوت من چه میگذرد.این آلبوم هم جزو عاشقانه ترین آلبومهای اندی قرارگرفت.از كمپانی آونگ و یك كمپانی امریكایی.اندی در این آلبوم نشان دادهنوز هم شور عشق در او هست.آهنگ چه خوشگل شدی به قدری بین مردم طرفدار پیدا كردكه فكر میكنم احتیاج به توضیح من نباشد.آهنگ التهاب,از یاد من نرفته,4 نوع میكس آهنگ ریحان,آهنگ تغییر داده شده تپلی به زبان ارمنی به نام مارال,آهنگ تغییر داده شده یالا به زبان اسپانیولی به نام بایلا,ودر نهایت آهنگی متفاوت با سبك كار اندی به نام برو.من خودم به عنوان طرفدار اندی این سبك را تا به حال در كار او نشنیده بودم.تمام كارهای او نشان میدهد كه همه چی خوب است من با دوست دخترم خوبم مشكلی نداریم ولی هیچ وقت آهنگهای اندی نشان دهنده این نبود كه به كسی بگوید:برو دیگه نمیخوامت اون هم خواننده ای مثل اندی.البته در ویدئوی این آهنگ ریشه هایی از سیاسی بودن نشان میدهد.اما اندی همیشه خود را از سیاست جدا كرده. آهنگ زیبای شقایق ,عشق و ایثار,تمام شعرها از پاكسیماو آهنگها از اندی,منوچهر چشم آذر,محمد مقدم و ........ بعد از این آلبوم اندی همراه با شینی و منصور كنسرت بزرگ و فراموش نشدنی در سالن بزرگ و زیبای گریك تیآتر اجرا كردند.اندی در این كنسرت پر نشاط تر و پر انرژی تر از قبل برای مردم برنامه اجرا كرد.زندگی عاشقانه اندی با حضور دوست دختر زیبای او سپری میشود.او هنوز هم عاشق است.او بار دیگر كنسرت دیگری با امید در پارك ارواین اجرا كرد كه آن هم با استقبال بی نظیر مردم روبه رو شد. اندی همیشه برای جوانها نصیحتی داشته:دوری از مواد مخدر,احترام به بزرگترها,درس خواندن,وبه تمام دخترها و پسرها همیشه وهمیشه گفته:با اونی كه دوستش دارین تا آخر بمونید.به هم وفادار باشین.اندی احساس دوست داشتن رو اینگونه توصیف كرده:صبح كه از خواب بلند میشوی احساس میكنی دنیا مال تو هست. دوست داری با كسی كه دوستش داری بری پارك,پیكنیك,به خاطر اون دختری كه دوستش داری حاضری همه دنیا رو به اون ببخشی.و شب كه میخوای بخوابی خوشحال از این احساسی كه دادی و گرفتی.اندی همیشه اززندگیش راضی بوده و هست.و همیشه به گفته خودش نیمه پر لیوان را نگاه میكند.اندی با خواننده های دیگر كشورمان هم كنسرت گذاشته.مثل ابی,شهرام كاشانی, مكابیز..............و كمك به خیلی ها كرده در این راه تا آنها هم وارد دنیای هنر شوند.مثل شینی,مكابیز,مهران.نگاهی به كارنامه هنری اندی بیندازیم او سیر صعودی فوق العاده ای را طی كرده است
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#17
Posted: 10 May 2011 02:42
مرضیه
اشرف السادات مرتضایی یا آنچنان که برای ایرانیان شناخته شده است مرضیه خواننده افسانه ای در سال 1926 در تهران بدنیا آمد. پدرومادرش از یک خانواده هنردوست بودند و هنرمندانی از قبیل مجسمه ساز ، نقاش و مینیاتوریست و موسیقیدان در فامیلش زیاد بودند. اما مادرش بود که بطور خاص اورا تشویق به خواندن کرد و در همه دوران حیاتش ازاو پشتیبانی میکرد بانو مرضیه در مصاحبه ای که با او داشتیم درباره خود می گفت : درزمانی که خانواده های ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم میفرستادند پدرمن با وجودیکه یک فرد روحانی بود مراتشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتیکه من آغازبه خواندن کردم خواننده شدن برای زنان خیلی غیر عادی بود و درعین حال یک خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسه ای میداشت و هم دانش کلاسیک موسیقی. و هم چنین یک صدای خوب . در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای اورا تائید میکردند و همچنین تئوری موسیقی راباید بخوبی میدانست. من سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم پیش از اینکه شروع به خواندن کنم"مرضیه در سال 1942 (1322 شمسی) به جهان موسیقی هنر وارد شد. اولین بار دریک تئاتر که نمایشنامه شیرین و فرهاد را اجرا میکرد ( تئاتر باربد) درنقش شیرین بازی کرد .این نمایش 37 شب روی صحنه بود. که برای او یک موققیت بزرگ و سریع به بار آورد و. با استقبال زیاد مردم مواجه شد مرضیه بسرعت نظر استادان موسیقی را به خود جلب کرد و اولین زنی بود که توانست در برنامه گلهای رنگارنگ که برنامه ای بسیار سنگین و هنری بود آواز بخواند.مرضیه در حدود 1000 آواز دردوران شکوفایی هنریش خواند که در ارتقای موسیقی فارسی بسیار اثر گذار بود. بالاتر از موفقیت هایش در خوانندگی و موسیقی . او داری کیفیت های تحسین برانگیزدیگری است که مهمتر از همه شجاعت و پشتکار درخشان او در نوآوری بود . در زمانیکه خوانندگی به عنوان یک سرگرمی ویا شغلی نه چندان افتخارآمیز تلقی میشد و بخصوص زنها در خانه ها محبوس شده حق هیچگونه ابراز وجودی نداشتند به عنوان یک زن جوان او خوانندگی را بطور جدی و به عنوان یک کار تحصصی و غرورآفرین درسطح بالایی از نظر فرهنگی انتخاب کرد. تا جایی که کارستزگ او در هنر پارسی و با وجود همه اختلافات فرهنگی وزبانی اقوام ایرانی به زودی شناخته شد و او به عنوان یک سمبل یا اسطوره در موسیقی ایرانی توسط همه افراد ایرانی با هر فرهنگ و زبانی پذیرفته شد و بصورت یک گنج فرهنگی در آمد.
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#18
Posted: 10 May 2011 02:46
رضا صادقی
رضا صادقي 25 مرداد1358 در شهر بندرعباس به دنيا آمد. و اصالتش از شهريست زيبا به نام ميناب (آناميس) . نظر به اينكه در خانواده مذهبي و مقيد چشم به دنيا گشوده بود ابتدا خواندن را با تلاوت قرآن آغاز كرد. علاقه مندي او به مسائل هنري باعث شد تا در زمينه موسيقي فعاليتش را آغاز كند . سال 1368 ابتداي راه و به نوعي اولين جرقه فكري او بود با توجه به اينكه در آن سالها منطقه بندرعباس امكانات بسيار محدودي براي فراگيري داشت . او با مطالعه كتابهاي متفاوت در اين زمينه ساختار فكري خود را در مورد اين هنر سيار رويايي و لطيف استحكام بخشيد . علاقه مندي او به موسيقي مدرن باعث شد تا از نگاه موزيسين هاي بزرگ براي بعد كاري خود استفاده كند در سال 1371 اولين آهنگ خود را به نوعي ميشود گفت ساخت . به نام راز عشق . شايد در آن سالها كارهاي او مورد قبول واقع نمي شد زيرا تفكرات به سوئي ديگر سوق گرفته بود. در سال 1372 اولين كار را در قالب كاست ارائه كرد كه به نام همان راز عشق بود. اما از حق نگذريم هيچ نوع بار هنري نمي شد در آن پيدا كرد اما حركتي تازه بود.
در سال 1373 با كمي دقت دومين كار خود را ارائه كرد به نام بال پرواز كه بعد از آن كاست نظر عموم نسبت به كارهاي او جلب شد و او با شوق بيشتري به كسب تجربه و اطلاعات گام به جلو بر مي داشت بنا به دلايلي در سال 1374 به طور موقت دست از كارهاي هنري برداشت و شايد همان مدت براي او مدت زمان پر باري بود و اواخر سال 1374 بود كه با ارائه كاستي تحت نام كلاغ غارغاري شروع دوباره اما تا حدودي قوي تر از قبل را تجربه كرد. علاقه زياد او به هنرمنداني چون استاد چشم آذر و بيات باعث شد تا به كارهاي ايشان و بزرگاني ديگر توجه خاص داشته باشد. و كارهاي او تحت شعاع آنها قرار گرفت.
البته او در زمينه شعر و ادبيات فعاليت دارد و ارادت او به شاعراني چون اخوان ثالث - حافظ - مولانا - سهراب سپهري - شاملو و ماگوت بيگل باعث شد ذهنيت فكري آنها را در راه خود نورپردازي كند . البته لازم به ذكر است كه 95% كارهاي او با كلامهاي خود اوست.
در سال 1375 كاست گل لاله را ارائه داد كه به نوعي با كارهاي قبلي او تفاوت داشت .
او سير نسبتا سعودي را دنبال كرد به طوري كه در سال 1376 بندرقديم 1377 مستانه و ديوانه در سال 1378 روياي شيرين و ده ثانيه را با هم در يك سال ارائه داد.
سال 1379 سال آرامش و كسب تجربه بود و پربار . يك حادثه زيبا در روياهاي او لحظه ها را برايش سرشار كرده بود تا اينكه در سال 1380 كاست عاشقم من را كه با گيتار اجرا شد را به بازار ارائه داد كه مورد استقبال خاصي قرار گرفت . البته اين كاست قبل از اينكه ويرايش شود به بازار رفت كه در مورد آن جاي بحثي طولاني است
آن حادثه زيبا و رويايي نگاه تازه او به عشق و عاشق شدن بود و ديدن زشتيها را با نگاه ديگر. او مدت 8 سال پيراهين مشكي به تن داشت و همه مردم او را مشكي پوش مي شناختند تا اينكه در سال 1381 كاست حكايت مشكي پوش را به مردمي تقديم كرد كه سالها او را با مهرشان به اوج سوق مي دادند.
حكايت مشكي پوش آغازي است براي حركتي از نوع مشكي پوش براي دنيا زيبا كه مشكي هم در آن زيبايي جاي خاصي دارد رضا صادقي با همسفري آهنين به نام عصا به سوي دنياي سبز فردا به پيش مي رود شايد خود اوهم مي داند كه مانده تا برف زمين آب شود اما او با گرمي كه از جنوب به ارث برده ابن برف ها را آب خواهد كرد.
گرچه نتوانسته تا كنون به طور گسترده به ارائه كارهاي خود بپردازد اما روزي همه دنيا صداي مشكي پوش را خواهند شنيدو همه خواهند دانست كه:
مشكي پوش مثل سنگه با غصه هاش مي جنگه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#19
Posted: 10 May 2011 02:48
فرزاد فرزین
-نام و نام خانوادگی: فرزاد فرزین
۲-تاریخ تولد:۳ تیر سال ۱۳۶۰
۳-شغل پدر:مشاور وزیر راه وترابری و اکنون باز نشسته
۴-شغل مادر:رییس ثبت احوال منطقه ۱ تهران و اکنون باز نشسته
۵-تعداد خواهر و برادر:دارای ۳ خواهر می باشد
۶-مدرک تحصیلی:دیپلم ریاضی فیزیک و دانشجوی سال آخر رشته مدیریت صنعتی
۷-وضعیت تاهل:فعلا مجرد ولی انگار در شرف ازدواج هستش( قابل توجه بعضی از دختر خانوما)
۸-محل سکونت فعلی:سعادت آباد تهران
۹-سابقه بازیگری:در فیلم دنیای محبوب ساخته ارسلان میر حسینی وفیلم پسران آجری ساخته مجید قاری زاده نقش آفرینی کرده
۱۰-شروع کار موسیقی:در سال ۱۳۷۸ کار موسیقی رو به صورت رسمی آغاز کرد
۱۱-نام آلبوم ها:شراره - تعقیب - شوک - شانس(انتشار به تازگی)
۱۲-ساز تخصصی:کیبورد
۱۳-محل برگزاری اولین کنسرت رسمی:کیش
۱۴-اتومبیل فعلی:۲۰۶ دودی رنگ
۱۵-تیم فوتبال داخلی مورد علاقه او:پرسپولیس
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#20
Posted: 10 May 2011 02:53
رضایا
نام : امير رضا عطاري
ملقب : رضايا
متولد : 16/4/1365
محل سکونت : تهران
سبک :R n B
کنسرت : مالزي
همکاري : ارمين 2 اف ام ” تتلو ” تهي ” ابليس ” پيشرو ” اسليم ” حسين تهي ” اردلان طعمه ” مسعود سعيدي ” شاهين فلاکت ” مهران مستي ” مهدي مقدم ” مهدي مدرس ” نريمان ” و … ( چندين خواننده ديگر که چندان معروف نيستن )
کليپ : غير مستقيم ” نازنين ” تو مال من بودي ” نازگل ” نيار بهونه ” ايروني
رضايا ابتدا در سبک پاپ زير نظر استاد پزمان بلورچي کار ميکرد و اولين کار rnb که خوند اهنگ بي معرفت بود
بعد اون اهنگ تصميم گرفتن که با هم کار کنن و به موفقيت اميد زيتدي داشتن که به اين موفقيت رسيدن
اهنگي که اونها رو بالا اورد اهنگ نازگل بود که با شاهين فلاکت خوندن
بعد اين اهنگ اهنگهاي زيادي با همکاري اين زوج خونده شد و اکثرا اهنگهاي موفقي بودن مانند : سوء تفاهم ” عشق کثيف ” عشق من ” و…
بعد از خوندن اين اهنگها رضايا به شهرت رسيد و با خوانندگان رپ سرشناسي همکاري کرد مانند ابليس ” پيشرو ” تهي و تتلو
رضايا با گروه t &t و ارمين يه گروه ديگه اي رو تشکيل دادن که اهنگهاي زيباي غير مستقيم ” حال گيري ” برو از پيش من 2 رو خوندن و امير تتلو به شدت از اين گروه راضيه و مي خواد هر طور شده اين گروه رو حفظ کنه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***