ارسالها: 8724
#211
Posted: 2 Jun 2011 14:32
حسن من شاهین نجفی
اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره، نه شیر داره نه پستون، شیرشو بردن هندستون، یک زن کردی بستون، اسمشو بزار عمقزی، دور کلاش قرمزی هاچین و واچین، یه پاتو ورچین(دکلمه با صدای یک کودک)
خورشید قلبم تو دستشون بودو کینه تو چشه شبرستشون بود و
میشد تاریکی و به دل نگیرم بازی بز و گرگ و یاد بگیر
ولی این بازی واسه من دیگه سخت بود موندن و مردن تو دس بخت بود
تو بگو حادثه توی کمینه هر چی که میاد سرمون حق این زمینه
همینه که حال من و تو عجیب شده کوچه باغامون پر از صلیب شده
پهلوونایی که لنگن و تیر خورده سهراب بی پدرمون خیلی وقته که مرده
گیجیم و کلک آسمون باورمونه لالیم و حرف مغزمون حرف نونمونه
توی مرگ و چپاول یاسای باغچه ضجه واسه رازقی از فریبمونه
اینجا شب ستاره هامون یخی ان عروت الوثقی هایی که نخی ان
پاهاتو ورچین حسن کوتوله شیر این گاوای مقدس اخی ان
{حسن تو شعر بخون میخوام گریه کنم حسن از داد زدن خسته شدم}
غیر حسن کسی تو این بازی نباخته اون سرشو داده با قاضی نساخته
حسن من دست و پا تو بریدن لبتو دوختن و ناخناتو کشیدن
حسن تو کوچه راه میره مادرا میدونن اسمش رو زبونه مث ترانه میخونن
حسن ساکت داره پیر میشه اون شاعر اون یادش رفته مگه مرد دم آخر
حسن امروز قصه ها پر گوسفند شدن نقش منفی با بزاس گرگا آدم شدن
حسن من حسن یه تاریخ زنده حسن قحطی و درد آدمای ژنده
حسن از توپ پلاستیکی تا قمه پای چوبس حسن اما ولی الدمه
حسن دل آرام دارابی رو دار حسن شاعر دیروزمون چرا خمار
حسن شیش جیبو کتونیه چینی حسن و لالایی با قصه های دینی
حسن محکوم حسن تباهی حسن مرگ و جنگ و حسن سیاهی
حسن و یاد کوچه خاکی های شهرش حسن و تبعید و دوری و سالها صبرش
{حسن تو شعر بخون میخوام گریه کنم حسن از داد زدن خسته شدم
حسن تو شعر بخون….
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#212
Posted: 2 Jun 2011 14:33
همه چی دروغه -شاهین نجفی
جهان و به دو قسمت اگه تقسیم کنی یه مرز باریکی وسطش ترسیم کنی
حکمن یه عده خوبن و بقیه بدن چن تا رفیقنتو بقیه همه دشمنان
طرفه تو همه صافن و لوطی و با مرام طرفه دیگه حتما پلیدن و هیولان
ولی دروغه وقتی بفهمی یه جنسن دوطرف این وسط فقط تورو بازی دادن
تو میشی پله بقیه بالا میرن ازت تو چشات نیگاه میکنن و بهت میخندن
میشه دائم باهات از امید و اعتماد بگن تو باور میکنی اونا تو رو به گور میسپارن
تو یه دستمال چرکی تو دستشون همین لجن روحشون و با تو پاک میکنن
نیگاه میکنی به دورو برت میبینی همه گیر کمر و شکم اینه مرام رمه
هورا میکشن برات میشی شاعر ملی ارزش داری براشون اره خیلی
مث تو اومدن و حالا اسمی نیس دیگه ازشون هه پس چی؟
یعنی همه چی دروغه فقط توئی و خودت یعنی همه دروغه خودت و گول نزن
هر کی دسته راستشو دراز کرده توی دست چپش خنجر خوب ببین
“یعنی همه چی دروغه حتئ تو حتئ من یعنی ببین و بمیر ولی بیخود جوش نزن” (۲)
حتئ تو که تو بغلمی و از عشقی دم میزنی و اشکت دم مشکی
هس ولی فکرت پیشه کسیه که وقتی گیج میشی پولش و میبینی آره مشتی
هر کی دنبال یه چیزیه تو کسی دیگه رابطه یعنی یه معامله که سود بده
تا جایی که مصرف بشی ارزش داری اینو میگن ارزشه انسان اره حاجی
یعنی همه چی دروغه عشقت حرفه مفته میفروشی راحت منو اگه پاش بیفته
یعنی همه چی دروغه جز فقر منو یه سر که زیادی کرده واسه این تنو
دروغه همه چی جز اشکای اون مردی که تو آینه خودشو میبینه و گردی
نشسته رو موهاش همه چی شو باخته تویه سلولی که دنیا واسش ساخته
یعنی همه چی دروغه جز خون سعید عروسی که تو حجله دامادشو ندید
یعنی همه چی دروغه جز خرمشهرو مردای تیکه تیکه و زنای بی شوهرو
دروغه اون که زیر تانک رفت رهبر نبود
رهبر دره گوشش لا لا یی مرگ میخوند
همه چی دروغه جز شاعری که نیومده همه چی دروغه جز شعری که کسی نسروده
همه چی دروغه جز پاکت سیگارم نتی که یه روز گم شده رو گیتارم
همه چی دروغه جز فصل سرد فروغ یعنی همه چی دروغه حتئ دروغه این دروغ
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#213
Posted: 2 Jun 2011 14:34
طرف ما:شاهین نجفی
وقتی چشامون وا شد از زندگی سیر شدیم
نفهمیدیم چی شد توی جوونیمون پیر شدیم
گفتن چپ میزنی منحرفی بی اعتقادی
اما کی شما به سوال های من جواب دادین
ما از وقتی چشارو وا کردیم که جنگ بود
تو دست بابا به جای قلم تفنگ بود
همیشه یه پای زندگی واسه ما لنگ بود
همیشه جواب اعتراضمون که سنگ بود
فقط واسه یه بار بذار من بگم قصه رو
من و تو هر دو تا میشناسیم درد و ریشه رو
واسه یه بار هم بذار فکرکنم که آدمم
تصور کنم تو یه جامعه ی سالمم
بذار یادم بره بیست سال تو سری خوردم
که یه تفاله ی بی ارزشم بذار فکر کنم
بذار یه لحظه چشامو ببندم رو خواهرم
رو گریه ی شبونه و بغض مادرم
بذار چشامو ببندمو بگم خوشبختم
که بی آینده نیستم و به فردا چشم دوختم
تو تو دلت می خندی اگه تو ناز و نعمتی
آخه زندگی واسه ما یه چیز دیگه است لعنتی
واسه ما لحظه هایی تو خواب که رفته
گریه ی سرخ اون چشایی که خون گرفته
واسه ما این زندگی نیست مثه جون کندنه
مثه تو صبح زنده شدن و شب مردنه
مثه یه مامور با چک های برگشتی و
دست و پا زدن تو ی فقر و بدبختی و
مثه این که دامنتو رو سرت بگیری و
آبروت بره تو محلتو بخوای بمیری و
باید خودت رو بفروشی هر جوری پول میخوای
تو سرتم اگه میزنن صدات در نمیاد
زندگیه قسطی آخره ما اجاره خونه یه
انسجام ملی اسلامی زیر سقف ویرونه
به هر کی هرچی که گفتم کسی که چیزی نگفت
طرف ما همیشه یه شب یه شب مخوف (2)
طرف ما مرگ هم تاوون داره )
طرف ما همه پیادن یه عده سواره
طرف ما کلکسیون بد بختیه
طرف ما همه چی واسه ما بی معنیه)
طرف ما فاحشه یه زن خونه داره
جز این راه واسه شام شبش چاره نداره
طرف ما معرفت لب خیابونا وله
این که شرم نکنی از خودت خیلی مشکله
جایی که معنیه آدم همیشه زیر سوال
مثل یه انسان زندگی کردن تقریبا محال
بار سنگین اینجا از صبح تا شب رو دوشته یه
فقط صدای وحشت و خفقان تو گوشته
طرف ما جانی تو دانشگاه درس میخونه
طرف ما عجیبه دانشجو تو زندونه
طرف ما ملیت یه تخته سنگ شکسته است
هویت اون دریه که 14 قرن بسته است
تو محله ی ما آدما نصفه قیمتن
اینجا به آدم قد یه سگ ارزش نمیدن
واسه ما خیلی وقته که تو سری خوردن عادته
ویه خدایی که میخنده به حالمون شاهده
اینجا دلت گرفت میگن خودکشی راه حل
اینجا زندگی کردن از مردن مشکل تره
طرف ما مرگ هم تاوون داره
طرف ما بر یه آدم یه عده سواره
طرف ما کلکسیون بد بختیه
طرف ما همه چی واسه ما بی معنیه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#214
Posted: 2 Jun 2011 14:35
سارینا: شاهین نجفی
و تو تخت خودت خوابیدی و راحتی غذات یه وقتی داره و خوابت ساعتی
مدرسه میری و شانست واسه زندگی بالاس نمیشه ردش کنی دایی سخت نگیر
یه بابا داری که مث شیر پشت سرت مامانی که قلبش با قلب تو می تپه
حالا بزرگ تر می شی و می بینی زندگی چطور آدم و خم میکنه دایی سخت نگیر
دایی قدر اون چیزی رو که داری داشته باش زندگی مث رنگ و قلم و تو نقاش
هر جور رنگش کنی همون جور میمونه نشه جغد شومی تو بومت بخونه
نشه سفیدیه چشمات یه روز خون بشه نشه صورت قشنگت گلگون بشه
دایی یاد بگیر همه چی رو تجربه کنی ولی تو بعضی راها دیگه برگشتی نیس
به هر دستی که دس دادی دست تو بپا دایی بترس از گرگای آدم نما
تن لخت تو بده به کسی که روح لختشو هدیه میده بهت و پاش می افته
دایی بپا بکارت روحت خط نخوره این یکی پرده رو نمیشه دوخت دوباره
اگه نخونی و ندونی پس زود خام میشی سرتو بالا نیگه دار نشه رام شی
نگی روسری روسرت محدود شدی حدود و تو تعیین می کنی زندگی یعنی
زندونی که آزادیت دست خودت مگه کوه و میشه به بند کشید دایی
سارینا بیا ببین داییتو دوباره گلی که ساخته امروزفقط یه خار سارینا قصم همیشه گریه داره سارینا سارینا سارینا
نشه اخم کنی به اون دختر بچه ای که گلی داره تو دستشو می خواد بهت
بفروشه روبرگردونی و با خودت بگی فرق داری حتما آره فرق داری دایی
اون یه بچه کارگره از پایین شهر فقر و ترس و سیاهی همراهشن
باباش معتاد دایی ببین صورتشو جای سرخ سیلی سرد پدرشو
فقط نه سال داره تو مدرسه نیستو طعم تلخ کارو به دوش کشیده و
گلی که پرپر میشه تو دست مشتری اون گلی که با تلخی ازش می خری
واسه اون گل نیست یه لقمه نونه ضامن اینکه کتک نخوره تو خونه
نپرس تقصیر کیه خودت می فهمی نپرس قصه اش طولانیه دایی زمین_
پر از آدمایی که کار میکنن و یه عده ای فقط پول دارن یه مشت عقده ای
که از کار کارگرا کاخ ساختنو چه کسایی تو این راه جون باختنو
این چیزارو به دیگرون بگی بهت میخندن آخه زشتیم عادت میشه واسه آدم
ولی تو قصه ی خودتو بکش نقاش بزار هر کی هر چی هس باشه تو خودت باش
سارینا بیا ببین……..
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#215
Posted: 2 Jun 2011 14:36
من یه دردم: شاهین نجفی
من یه ایرانی افغانی ترک آمریکاییم یه روسم عربم چینییم آفریقاییم
من یه یهودی زرتشتی مسیحی بهاییم هندو مسلمونمو بی مذهبمو بوداییم
یه ایرانی ام که صفا و سادگی رسممه یه افغانی ام که تاریخم پر ستمه
من یه کردم که رفیقم کوه و تفنگه یه فلسطینم که چهل پنجاه سال تو جنگه
یه آفریقایی سیاه مثل عمق جنگل اونی که رفتار میشه باهاش مثل انگل
یه آلمانی ام که از نازی ها سیلی خورده یه حزب که واسه جنایتش آبرومو برده
یه آمریکایی که دس تو دس عراقیا گریه کردیم تو این جنگ و مرگ و غوغا
یه اشک قشنگ از چشم یه تبتی که میسوزه تو حسرت آزادی مملکتی
یه ایرانی ام که پرچمم و گم کردم وسط این همه اسم و رسم سردر گمم
به هر شکل و لباس و زبون تو هر مملکتی ام به نام عشق و آزادی و انسان حثییتم
به اینکه همه مثل همیم و فقط این یه اصل به نام انسانیت که زیباترین رسم
(من یه درد مشترکم فریاد کن منو دیوار و بشکن و بیرون بزن از این تنو)
(رها شو رها شو تو وسعت دنیا رها شو با هر رنگ پوستی و زبونی هم صدا شو)
واسه روزی که تمومه زندونا ویرون شن و چشم مادرا واسه بچه ها گریون نشن
و روح قشنگ هیچ زنی لگدمال نشه غیرت پر معنی مردها پایمال نشه
و هیچ سری بالا دار نره واسه عقیدش زنی از ترس خونواده نسوزه تو آتش
روزی که زندگی هیچ کسی تفتیش نشه ملاک اعتاقاد و ایمان تسبیح و ریش نشه
روزی که آزادی تو خیابون همه برابر زن و مرد کوچیک و بزرگ خواهر و برادر
روزی که همه جا توی صلح و آزادیه قدم به قدم باغ و درخت و آبادیه
لحظه ای که شاید دوباره انسان معنی بشه تموم این حرفای قشنگ عینی بشه
لحظه ای که میرسه شاید ولی من نیستم من خیلی زود تر از اونچه فک کنی میمیرم
ولی تو بمون و به یاد شاهین پرواز کن پنجره های ذهنتو رو به دنیا باز کن
به جای من بخون و بخند و نفس بکش تو هر لحظه اگه شد این سرود و آواز کن
بزار کوه پیش مرامت تعظیم کنه آسمون بارون و با اشک تو تنظیم کنه
بزار واسه یه بار شده آدم آدم شه مث استعاره ای از شعرای سادم شه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#216
Posted: 2 Jun 2011 14:37
حرف زن شاهین نجفی
نزن، به اون کسی که باور داری، نزن تو دستت قویه، ظریفه صورت این زن
به خدا همهی تنم اینجا داره میلرز ه کی گفته پسرامون اوباشن، دخترامون هرزه؟
آره این درد مث یه غده تو سینهمه گمون نکن هرچی میگم از روی کینهمه
این یه شعر نیست، این یه بغض خفه شده س ترانه نیست این، یه فریاده تو بنبست
این یه زخمه که تو خلوت منو میخوره تو عمق فاجعهی صورت خونینت میبره
تو چشات از حادثه سیاهه، میدونم میگن نفس بودنت گناهه، میدونم
تو مث مرواریدی ، اما نه واسه زینت ظریفی، زیبایی، گرونی... اینه صحبت
آدما مریضن، تو بودنت سلامت داره آره تو گناهی؛ گناهی که برکت داره
آره میجنگم واسه هر چیزی که مال منه اسلحهم صدامه، بلند میشه این حق زنه
نمیخوام برام نقش یه دلسوزو بیای بیخود میگی ضعیفم، من شیرم، تو کجایی؟
دیگه نمیخوام واسهم مرثیه سر کنی همین شعرم میشه واسه تو یه تودهنی
نگاه نکن روسری رو سَرَمه، این جبره من معتقد نیستم که راهحلش صبره
این یعنی حقمه زندگی، من یه آدمم بگو میخوام ببینم، بگو تو چی از تو کمم
بذار دو دقیقه بگم مث یه زن حرفمو آدم آدمه، تو باید بفهمی دردَمو
قدّ یه تاریخ حقمو گرفتن و بردن نوبتی هم نوبتمه، قدیمیام مردن
تو حق داری هرچی میگی، قانون طرفِته قانون میگه بزن، زدن فقط حرفِته
این سر واسه شکستنه، آره درد میکنه بزن، منم حرف میزنم ببین کی جون میکنه
نمیخوام مث همیشه بشنوی گریهمو تا وقتی دستت بلند شد ببینی ترسمو
باور کن از تو کتابا اسم مردو خط زدن آدما امروز دوجنسن: یا نامردن یا که زن
آدما امروز دوجنسن: یا نامردن یا که زن آره میجنگم واسه هر چیزی که مال منه
اسلحهم صدامه، بلند میشه این حق زنه آره میجنگم واسه هر چیزی که مال منه
من واسهت چی هستم تو این دنیای وحشی؟ یه چیز میگم زانو بزنی، کم بیاری، تا شی
این آدمیت نیست، مغزتون تو کمرتونه بهتره بچرین، هرزگی آب و نونِتونه
عشق براتون یه حرفه، مضحکه، توخالیه بچه خونه خونواده یه چیزه پوشالیه
اما من گرونم، قیمتم بالا خونَمه آسون به دست نمیاد، این بسته به جونَمه
هر وقت که اراده کردی برات مادر شدماگه جنگ بود پا به پات جنگیدم، خواهر شدم
آره این زن خرد و شکسته همسرته آره این زن که حالا نمیشناسی تو، زنته
تجاوز یعنی همین، هر کاری که خواستی کردی با توهین و تشر و توسری کی گفته که مردی؟
یه روز میشه که تو نمیتونی بگی چی بپوشم من عروسک نیستم که شخصیتمو بفروشم
من پوششم عوض میشه، تو سطح قضیه اینه تو با مغزه که میکنی که تا قیامت همینه
دیگه سنگِ هیچ دستی سرمو نمیشکونه کسی دیگه تو گوشم آیهی وحشت نمیخونه
تنم لگدمال نگاه هرزگیها نمیشه این یه عزم جزمه، طوفان و خاک و آتیشه
این یه عزم جزمه، طوفان و خاک و آتیشه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#217
Posted: 2 Jun 2011 14:38
ما مرد نيستيم شاهین نجفی
مثل اون دختری که پردشو دوخته و اون که پول نداشت تو آتیش سوخته
مثل مادرم با اون زندگی زوری زنی که خلاصه شد تو قابلمه وقوری
کسی تا حالا نتونسته ببینه بدنشو کسی از سر نتونسته بگیره روسریشو
می گفت بعد مرگ میبرنش جهنم می گفت آدم و از سرمو آویزون میکنن
گفتم :مگه نگفتن پهشت زیر پای شماست مامان بهشت سر کاریه بیا دنیا رو بچسب
می گفت.اذون داره میگه مو تنم سیخ شده گفتم:می ترسی ترس به روحت میخ شده
هفتاد سال زن بوده یعنی کلفت یعنی چیزی تو زندگیش ندید جز خفت
زنی که گناه بود بودنش ولی بی جرم زنی که استحاله کرده بودنش تو فرم
کسی که خیانت نکرد به شوهر چی شد؟ : پنجاه سال فحش شنید و کتک خورد
باید تو سری بخوره بمیره نفس نکشه عکس هیچ پرنده ای رو بی قفس نکشه
زنی که همیشه یه سایه اونو می پایید عروسکی که مرد به هر شکل باهاش می خوابید
تو بوی سیلی و شلاق میدی خانوم تا کی میخوای به مردا باج بدی خانوم
مث وطن شدی همدم ولگردا تقدیر تو دست توی واسه فردا
تو بوی زمین سوخته مون رو میدی خانم
تو هم از عرش به فرش رسیدی که خانم
ما که از مردی مردیم لا اقل تو زن باش
یه کم از اون عطر غیرتت رو ما هم بپاش
ماکه از مردی مردیم و چیزی ندیدم از تو کتاب اسم رستم و فقط شنیدیم
که اگراونم بودامروز حتمن کراکی بود
رستم امروز از جنس بد شاکی بود
رستم اگر بود واسش جرم میساختن
تو گردنش آفتابه لگن مینداختن
شاید میرفت جنگ و بر میگشت احترام داشت
سرتیپ سپاه میشد تو دبی سهام داشت
رستم میتونست حتی به قولی گنجی شه
یه کم کانت و پوپر بخونه فرنگی شه
میشد اسلام رو سکولاریستی تعبیر کنه
میشد قرآن رو تو هرمنوتیک تفسیر کنه
میشد فیلم بسازه تو کن تقدیر بشه
میشد جک بگه معترض تعبیر بشه
شاید میرفت اروپا الان دو تا پاس داشت
اونجا تاکسی میروند اینجا الگانس داشت
تو هر عید میرفت تو کنسرتا میرقصید
دیگه حرف سیاسی نمیزد ، می ترسید
رستم اگر بود مى گفت جدم عرب بود
خزر مالِ روس ها خليج خليج عرب بود
رستم اگه بود رستم و از ياد ميبرد
شاه نامه بيست سى سال تو طاقچه خونه خاك مى خورد
خانم ما مرد نیستیم رومون خط بکش
پرچم رو بگیر خودت بشو رئیس جنبش
ما که از مردی مردیم لا اقل تو زن باش
یه کم از عطر غیرتت رو ما هم بپاش
تو بوی زمین سوخته مون رو میدی خانم
تو هم از عرش به فرش رسیدی که خانم
ما که از مردی مردیم لا اقل تو زن باش
یه کم از اون عطر غیرتت رو ما هم بپاش
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#218
Posted: 2 Jun 2011 14:39
ما آخر خط ایم شاهین نجفی
وقتی چشاتو وا میکنی میبینی دور و برت
یه مشت جنازهن که میزنن توی سرت
از پدر و مادرم یه روز دلسرد میشی
چرا چون اونام میخوان مث گوسفند باشی
اما من تو رَگام خون نسل وحشیه
که به اون چیزی که تو داری میگی بیاعتقاده
قصهای که چیزی به من یاد نداده
جز فقر و بدبختی و خیلی ساده-
بگم همه چی رو به زوال و فساده
نمونده سلاحی واسهمون جز این فریاده
از حرفام ببین حاجی وحشت نکن
ما از دوتا نسلیم، فرق داریم، میدونی که چون
زیرآبی میری و زیر و رو همهش میکشی
ما نئشهدشنه میکشیم پس گوش کن
وقتی فراری چاردهساله توک میزنی و
دمدستی هفت تا زیرخواب داری بده
تو هم که خودت حیرون زیر کمری و
میدونی خماری تو این زمینه بده؛
پس فتوات دیگه چیه که خودتم اهلشی و
مسببی و آلودهش شدی؟
حاجی من و تو فرق میکنیم، من تکپرم
اما تو جوجهکشی داری، صادر میکنی
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی تو که یه من ریش و پشمی وصلته و
تسبیحى تو دستته
که تأثیر داره حتمن تو مخ زدن صیغهایا
از چیزی دم بزن که اگه کرهخوری بشه اسهال نشى
حاجی بده طمع نکن
حاجی تو میدونی چرا تل و کک و بنگ و شیشه،
مثل نقل و نبات تو دستمه
حاجی من میدونم نسلمون چطور داره نابود میشه
تو دیگه قلع و قمع نکن
میگی:
دیدید آمریکا باعث بدبختیمونه؟
دیدید گوشت و مرغ گرونه، تقصیر اونه؟
میگی:
فقر و فحشا از امثال بوش بود
همه چی درسته، دست اجنبی توش بود
میگی:
هرچی اومد سرمون از استکباره
غارت شدیم عمری، این یعنی استعماره
زندگی نیست این، بردگی تو استثماره
حاجی "نه غربی، نه شرقی" ت فقط یه شعاره
عمو من گشنمه، حق هستهایم چیه؟
هنوز سند خونهمون گروئه واسهی دیه
آخه خرو اینجوری خر نمیکنن شر م
هنوز صورتم از سیلیهای تو گرمه
تو که هموطنی چه گلی به سرم زدی؟
همون چیزایی هم که داشتم ازم گرفتی
جز این حس سرخوردگی چی به من دادی؟
که همه غوطه بخوریم تو لجن و پلیدی
تو میخواستی دین بدی، دنیارم گرفتی
حاجی بیرودروایسی بگم: ر.یدی
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
آخه نوکرتم، تویی که حرم داری
با دافات نماز جماعت بهجا میاری
به ما که میرسی چرا تقوا دستهخره؟
ما چهمونه؟ چیمون تو حال کردن ازت کمتره؟
یه زمان تا دسته ما رو کردی...، نصیحت
خب بذار منم یه بار بکنم...، صحبت
تو که فرق گوشت و انجیرو نمیدونی
میون فرق چندتا سوراخ حیرونی
واسهت پیتزا سوسمار باید سرو بشه
در اصل کلهپاچه ملخ صبحونته، نمیدونی
ببین ما رو با کیا آوردن سیزده به در
آخه تو چرا شورت پات نیست بیپدر؟
نه شایدم تیزبازیه، بچه زرنگی
اینجور راحت در میاری و هرجا فرو میکنی
همینجوری سی سال بهت دادیم...، فرصت
یه روز میشه که تو هم باید بدی...، عاقبت
پس واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
حاجی واسه ما دیگه جانماز آب نکش
حاجی ما آخر خطیم، کو بدترش؟
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#219
Posted: 2 Jun 2011 14:40
فحش بده- شاهین نجفی
"یه کم فحش بده
فحش ! فحش کشم کن
تحت تاثیر قرار نگیر دادا
گوش نکن
یه کم فحش بده آروم شی حرجی نیست
کنتور نمیندازه برات و خرجی نیست
بریز بیرون و خالی شو
فحش کشم کن
تیزی تو دست تو
ملسه ! می دونی که چون
هموطنی ! تحقیرم کنی
ار تو کی بهتر
وجدانو بذار کنار راحت باش پسر
من که کافی تحقیر شدم حالا تو دنیا
تو هم بی نصیب نذار ما رو
یه چیزی بیا
دادا من که مثل بقیه تیزی دستم نیست
فحش واسه تو دادنیه
واسه ما خوردنی
سن و سالو بزار کنار
زمونه عوض شده
هیکلو نبین
پیشت خاکیم و مردنی
ضایعم کن
می گن یه کم معروف شدم !
نذار اسم در کنم
ضرر داره واسه من
وقتی فحش می دی
یه جورایی تحریک می شم
به حال خودمون بغض می کنم
و شعر می گم
با خودم دس به یقه می شم و فحش می دم
من چند ساله دیگه از خودم بریدم
تو دلت پره ! می دونم
تقصیر تو نیست
یقه یکی رو باید بگیری
ولی کسی نیست
می خوای بزنی بیرون
راه نیس
به من فحش بده
تو خفقانی منم کشیدم سخته
یه کم فحش بده
فحش ! فحش کشم کن
تحت تاثیر قرار نگیر دادا
گوش نکن
با این شعر که نمی شه بری دم ارشاد
اینترنتی بزار خوب پخش شه
فحش بده
شاید مجوز بگیری
چون به من فحش دادی
ولی بدون که بازیچه دست اونا شدی
من با اینا شکر آبمو پنهان نکردم
اونچه که فکر می کردم
نوشتم و داد زدم
تو این سه سال قد سی سال تاوون دادم
از هر سگ و نا سگی توهین شنیدم
همه دور و وریام آیه یاس خوندن
گفتن رپ نمی گیره
پاپ بخون ! خندیدن
شاد بودن که بشنون زمین خوردنمو
آرزوشون این بود که ببینن جون کندنمو
ولی من زیر پای کسیو خالی نکردم
واسه پیشرفتم خ...مالی نکردم
من با شکم گرسنه رپ نوشتم
من تو قلب اروپا تو خیابون خوابیدم
قمپز چرا ؟ چرا بگم گنگسترم ؟
با ماشین مردم عکس بگیرم عقده دارم
سه ساله اینجام و سه بار دیسکو نرفتم
شادی اینارو می بینم حسرت می خورم
منم حالی می خوام ولی خوب تو وطن خودم
دادا بده ! بد دردیه ! درد کشیدن
حالا بشین و از ته قلبت فحش بده
کسی مثل من فحش دادن داره ! نه مگه ؟
یه کم فحش بده ! فحش ! فحش کشم کن
تخت تاثیر قرار نگیر دادا
گوش نکن ...
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
ارسالها: 8724
#220
Posted: 2 Jun 2011 14:41
زندگی سگی ما - شاهین نجفی
" ابلها ! مردا ! عدوی تو نیستم من !
انکار توام ! "
- دو تا "ت " بَده !
تاریخ و ترک سیگار
مرض عادی می شه واسه جماعت بیمار !
مثل درد پریود و یه کمی بیشتر
داری می میری ادای زنده ها رو در نیار !
لک خون گوشه لبته ! چسبیده ! وردار
من و این خانوم رابطه ای نداریم سرکار !
باید بلند بگی
ولی خوب شاش بند شدی !
به تو هیچ ربطی نداره ! شعار رو دیوار !
می خوان خانوما و آقایون از هم تفکیک شن !
بوش و لابی یهود ببین و تحریک شن
و مسیح لات دم کوچه با دستمال یزدی
به قول " مریم هوله " نیچه تو لباس کردی
یه هاله ی مقدس رو سر مترسک!
یکی بزغاله می بینه همه رو ! یکی هم سگ !
شکم سیر و مغر پیر و انقلاب مخملی !
چریک کت شلواری و چه گوارای فکلی !
سیاسیای مست و مستای معتقد !
دکتر و پرفسور با پیشوند سید !
مفتی بی ریشه و ریشه ی مفتی ! امت گشنه !
کرم و کلام کذب و کشف و کتاب کهنه
دولت بیمار ! ملت بیزار ! مدیر غایب
جوون و جلق و جهاد اکبر و امام نائب
شهید زنده و زنده های مرده بی کفن
چماق و چراغ ِ دین چلغوزای بی وطن
فردوسی ! خط امامی با سربند یا زهرا
حافظ ! یه بسیجی کلاچ به دست سر کوچه ها
حقوق بشر بشر بی هدف های شیرین
تلفیق مسجد با نمای کاخ سفید کرملین
فمینیست مردونه ! حق زن می شه بازیچه !
فالاچی با دامن مینی ژوپ و سبیل نیچه
این یعنی نقش من تو فیلم زندگی سگی
رل جنازه ای که زنده است
به همین سادگی
نفس کشیدن تو یه متن خسته با خط کشی
آخر قصه ی همه است ! آخر سگ کشی !
این یعنی نقش من تو فیلم زندگی سگی
رول یه جنازه که زنده است به همین سادگی
نفس کشیدن تو یه متن خسته با خط کشی
آخر قصه ی همه است ! آخر سگ کشی !
دختر خاله ی محجبه !یاد هفت سالگی
! زیر پتو ! دکتر بازی و کشف یک سادگی
زن همسایه ! مشکل جنسی ! شوهر بیکاره
سه سال حبس و یه آش نخورده و سکس نیمه کاره
دوستی با دوست مامان و بیوه های تشنه لب
عاشق دختر همسایه فقط واسه یه شب
شبای عاشورا و فیلم پورونو خونه خالی
شب شعر و روزای سگی و معشوق خیالی
حسرت بوسیدن لبت وسط خیابون !
عقده ی هم آغوشی با تو بی ترس زندون
دنبال کردنت تو خیابون و کوچه خلوت
یه گل پژمرده با نامه یا با ده دقیقه صحبت
یه قلب شونزده ساله که از ترس مامور می زنه
مامور اگه نبینه ! خونواده سرتو می زنه
یه بکارتی ! که معنیش واست غریبه
غیرت داداش و بابا که حالا شدن غریبه
فرار و خیابون و اعتیاد و فحشا !
قصه هایی که شاید تکراری شده واسه ما
مسیح عربده کش با دستمال یزدی
مریم واست هیچ شانسی نیست که به خونه برگردی
مریم بیوه و مریم بی حق حضانت !
مریم بی ارث و مریم بی حق شهادت !
مریم تو بنده واسه چند تا دونه امضا !
مریمی که خودکشی شده توی بازداشتگاه
به نقش سیاهی لشگر تو فیلم راضی باش
چشاتو ببند و فقط به فکر بازی باش
خر شو از خودت دست بکش ! افول کن !
ببند دهنتو ! شرایطو قبول کن !
این سنت پیغمبره ! بپذیر !
زن یا مرد ! فرقی نمی کنه ! بمیر !
این یعنی نقش من تو فیلم زندگی سگی
رول یه جنازه که زنده است به همین سادگی
نفس کشیدن تو یه متن خسته با خط کشی
آخر قصه ی همه است ! آخر سگ کشی
این یعنی نقش من تو فیلم زندگی سگی
رول یه جنازه که زنده است به همین سادگی
نفس کشیدن تو یه متن خسته با خط کشی
آخر قصه ی همه است ! آخر سگ کشی
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***