انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
موسیقی ایرانی
  
صفحه  صفحه 13 از 53:  « پیشین  1  ...  12  13  14  ...  52  53  پسین »

Shahin Najafi | شاهین نجفی


مرد

 
جمشید چالنگی: امام نقی از روحانیت شیعه شاکی است یا از شاهین نجفی؟


جمشید چالنگی



امام نقی از روحانیت شیعه شاکی است یا از شاهین نجفی؟



این فریاد باید از کسی برمی‌خاست. شاهین نجفی افتخار آن را یافت. جائی دیگر نوشته‌ام که دست کم تا پیش ازانقلاب اسلامی، در پس ذهن روشنفکران شیعه ما یک آخوند شیعه چمباتمه زده بود. حتی مارکسیست‌های هم نسل من نیز بندیِ آخوند خویش بودند.

بی‌اساس نبود که حتی آن جان گرامی که بی‌سبب اعدام شد، خسرو گلسرخی را می‌گویم، در دادگاهش این گفته منسوب به حسین ابن علی را فریاد زد که «الحیاه عقیده و جهاد». گفته‌ای که به سبب بازگوئی‌ مکررش توسط او در شب‌های میگساری «کافه سلمان»، «احمد باده» و بار « مرمر»، همه نویسندگان و شاعران مخالف حکومت وقت، شیفته‌وار آن را که کلید دستیابی به دموکراسی یافته بودند تکرار می‌کردند بی‌آنکه تاملی کنند بر اینکه این، یکی از فاشیستی‌ترین سخنان ممکن است. معنای آن چنین است، «زندگی، عقیده (ایدئولوژی) و جهاد (جنگ با مخالفان به قصد کشتن آنها) است».

و این درست همان کاری است که حزب الله سالهای اول پس از انقلاب آغاز کرد و بسیج آن را پی گرفت تا به امروز. حقیقت و واقعیت است که ایرانزمین در طول تاریخ خود بارها مورد هجوم وگاه اشغال اقوام و ملیت‌های متمدن و غیر متمدن قرار گرفته است اما بزرگترین ابعاد ویرانی‌ها و کشتارها و پی‌آمدهای آنها بیشر توسط کسانی روی داد که با همین بیرق ِ« زندگی عقیده است و جهاد» بر ایران تاختند و این سرزمین را به اشغال در آوردند. نخستین بر افراشتن این بیرق در ایرانزمین، در پی حمله اعراب بود . جانهای بسیار فدا شد تا پس از چندین قرن دستکم این بیرق را به زیر کشید اما قرن‌ها بعد در دنیای معاصر، نوادگان همانان دوباره در پی انقلاب اسلامی آن را بر افراشتند. در وصف مغولان گفته اند «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند» اما نه تازندگان نخستین در پی کندن و سوزاندن و کشتن و غارت، رفتند و نه این نوادگان تاریخی شان در پی بیش از سه دهه کشتار ویرانی و غارت، رفته اند.

این سپر محکمی نیست که گفته شود به مقدسات ادیان ، هر دینی که باشد، باید احترام گذاشت. شاید این یک اصل در جامعه متمدن باشد اما این اصل مکملی نیز دارد، اینکه،« دین » نیز، هر دینی که باشد وظیفه دارد به مقدسات انسانی مردمان قلمروی خود احترام بگذارد. و در جامعه ای متمدن چه چیز مقدس‌تر از جان آدمی ،حریم خصوصی او، حریم اندیشه و افکار او، عواطف او و...است؟

پرسش این است که چه پیش آمد در کشوری که پیش از انقلاب اسلامی، با همه محاسن و اشکالاتی که داشت در عاشورا و ایام مشابه دیگر، نه اهل سنت ودیگر مذاهب و نه حتی لامذهبان باده‌ای می‌نوشیدند و نه مجلسی به عیش و نوش برگذار می‌کردند، اما مدتهاست وضع به جائی رسیده که برای عاشورا و امام سوم شیعیان نیز صدها جوک ساخته‌اند؟ امام نقی که دیگر جای خود دارد.

آیا دینی که شمشیر تیزی در دست روحانیت شیعه شده است تا با آن هردری را بگشاید و بر سر جوانانی فرود آورد که گرد هم به شادمانی نشسته اند، یا آن را بر فرق دختران ایرانی می‌زند که روسری‌شان مثلا اسلامی نیست، یا گلوله‌ای می‌شود و بر سینه دختران و پسران ایرانی شلیک می‌شود، خود نخستین گام را در بی‌حرمت ساختن خویش برنداشته است؟

جوان ایرانی پس از انقلابی که نسل من و پیش از من روی دستش گذاشت، چه انگیزه‌ای دارد که به اعتقادات شیعی والدینش وفادار بماند وقتی که دیده است از همان کودکی در مدرسه نخستین درسی که به او داده اند آدم فروشی است؛ از این قبیل که اگر بگوئی در خانه‌تان چه می‌گذرد نمره بیست می‌گیری؟ او چه پایبندی به اعتقادات شیعه می‌تواند داشته باشد وقتی که می‌بیند دوستش را در خیابان ربوده اند، شکنجه اش کرده اند، به او تجاوز کرده و سر انجام به دارش کشیده اند؟

این کسی جز مهدی بازرگان نبود که در همان ماههای نخست پس از انقلاب به خمینی و تازه به قدرت رسیدگان هشدار داد، با این کارهائی که شما می‌کنید به جای « یدخلون فی دین الله افواجا» ، «یخرجون من دین الله افواجا» یعنی به جای اینکه مردم فوج فوج به دین خدا وارد شوند، فوج فوج از دین خدا خارج می‌شوند. مهدی بازرگان دستکم این یکی رادرست پیش بینی کرده بود.

من روحانی بی ریای کمیابی را می‌شناختم( علی حجتی کرمانی- روانش شاد) که چند ماهی از انقلاب گذشته، در حضور من به برادرش که آن زمان دم گاوی به دستش افتاده بود هشدار داد ،با این کارهائی که می‌کنید، زمانی می‌رسد مردم نه تنها از دین گریزان می‌شوند بلکه در آینده همین دختران من هم (آن زمان سه دختر بچه داشت) باید بروند از ترس مردم بطور پنهانی نماز بخوانند.

به یاد داریم در ماههای اول پس از انقلاب از نخستین جوک های رایج این بود که فرق هند و ایران در این است که در هند گاوها مقدس اند و در ایران مقدس ها گاو. باز یادمان هست این جوک را از زبان یک هموطن ارمنی که با اشاره به اعمال خمینی خطاب به مسلمانی شیعه می‌گفت: «بابا اگه امامتون اینه پس یزیدتون دیگه کی بود؟»

حرف من ِتنها نیست اینکه ، در ایران زمین چون سرزمین های دیگر بی‌بهره از آزادی بیان، جوک ها بازتاب افکار واقعی مردمانند.

آنانکه به اصطلاح درد دین داشتند باید با این هشدارها به هوش می‌آمدند،که نیامدند و هنوز هم نیامده‌اند که اگر آمده بودند بیش از هر ایرانی دیگر با این ولایت و سیطره‌اش به ستیز بر می‌خاستند.

در ایرانی که ولایتمداران، شمشیر بُرِان « تشیع» را بر سرمردمان گرفته‌اند و دست در خون و سفره آنان کرده‌اند در بیش از سه دهه، شاهین نجفی، صدای طبیعی نسل خویش شده است. نسلی که امامی به نام خمینی را بر او تحمیل کردند و بر امامان پیشین افزودند. امامی که امید و آینده را از جوانان گرفت. شادی و نشاط را برایشان جرمی در حد مجازات مرگ دانست و خنده را از آنان دزدید. با طبیعت جوانی به جنگ برخاست. اندیشیدن را بر آنان حرام دانست. بسیاری از دختران را روانه تن فروشی در خیابانها ساخت و پسران را روانه آوارگی در غربت.

او صدای چنین نسلی است. نسلی که روحانیت شیعه بر او تاخت، زندگی‌اش را ویران کرد، سوزاند، غارتش کرد و بسیاری‌شان را به دار کشید یا گلوله باران کرد.

بسیارند که به «بابک خرمدین»،« مازیار» ودیگرانی که «خلافت عقیده و جهاد» را نپذیرفتند می‌نازند. شاهین نجفی راه هم اینان را رفته است. راهی نه ختم به شهرت که با خطر قتل توسط بیرق داران « عقیده و جهاد».

این شعار نیست اگر گفته شود شاهین نجفی در این راه تنها نیست. دختریا پسر نازنین ایرانی که در عصر « ولایت فقیه» با پذیرفتن خطر، زخمه بر تار می‌زند یا سه تار یا هر ساز دیگری، یا جوان دیگری که رنگ بر بوم می‌نشاند و همه آن جوانانی که روحانیت حاکم شیعه زبانشان را بریده می‌خواهد اما از گفتن به هر طریق بازنمانده و نمی‌مانند، همراه اویند. اینان گلهائی هستند که از درون سنگ روئیده اند.

همینجا نیز این توصیه را برای همکاران رسانه‌ای‌ام اعم از نوشتاری، گفتاری و تصویری دارم، آن گونه که در یکی دو مورد دیده‌ام، در مقام قاضی شرع با این«صدا» که صدای نسل خونین دل ایران است به مصاحبه ننشینند. بل در مقام روزنامه‌نگاری در دنیای آزاد با فراگرفتن این نکته که در هیچکدام از این کشورها هیچ مصاحبه کننده‌ای، خواننده یا هنرمند دیگری را که به مقدسات مسیحیت یا دین دیگری، به تعبیر متولیان آن ادیان، اهانت کرده است، محاکمه نمی‌کند. در مسیحیت، زمانی بسیار دور،کلیسا چنین می‌کرد، اما قرنهاست که دست کشیشان ازمحاکمه و سوزاندن هنرمندان کوتاه شده است. شما در کار خویش بازپرس شرع نباشید.

در این میان من نمی دانم اگر امام نقی در این زمان می‌بود چه واکنشی در برابر آنچه شاهین نجفی در باره‌اش خوانده است نشان می‌داد. اما این را می‌دانم که آیت‌الله صافی که فتوای قتل شاهین نجفی را صادر کرده است و همه آیت الله‌های صافی و غیرصافی دیگر، بنابر اعتقادات خویش امام زمان را زنده می‌دانند. بنابر این در حیرتم، چرا این صافیان و غیر صافیان به جای صدور فتوای قتل شاهین نجفی، قضاوت درباره کار او را به آن حضرت واننهاده‌اند؟

شاهین نجفی پیش از این کار،«رپ »دیگری داشت خطاب به امام مهدی که تا پای دخیل بستن برای جلب نگاه او به وضع موجود ایران رفته بود. خبری اما نشد. دست به دامان امام نقی زدن او در رپ جدیدش شاید از این‌رو بوده است!

کسی چه می‌داند، شاید امام غایب شیعیان نیز در کار روحانیت شیعه در ایران حیران مانده است و شاکی‌تر از شاهین نجفی از آنان. امام نقی که دیگر، با آبروئی که صافیان و غیر صافیان ولایت از او برده‌اند، جای خود دارد.

ختم کلام اینکه پندار،گفتار و کردار شاهین نجفی و میلیونها جوان ایرانی دیگر چون او، نتیجه طبیعی حکومت بیش از سه دهه روحانیت شیعه یا «ولایت فقیه» است.

این صدا، صدای شاهین نجفی و نسل همسرای او در پی گشودن دروازه‌ای نوین به روی ایران است.

هرچه حکومت روحانیت شیعه ( ولایت فقیه) بیشتر بپاید، طنین این صدا رساتر خواهد شد.

خیال باطلی است که می‌توان این صدا را خاموش ساخت.
     
  
مرد

 
ای کسانی که خونتون به جوش امده از آهنگ شاهین نجفی که به دین ما توهین شده خواستم بدانید زمانی که دین رو با سیاست قاطی میکنید یکی هم مثل شاهین نجفی پیدا میشه شرت شما رو پرچم میکنه.پس بجای آه و ناله بهتره برای حفظ دینتون کاری که مردم امریکا انجام دادند رو انجام بدید و سیاست رواز دین برای حفظ ارزش جایگاه دین جدا کنید .چیزی که روحانی سرفراز آیت الله بروجردی گفت و بخاطر این حرف زندانی شد که ما میخواهیم به اسلام زمان شاه بازگردیم که جایگاه دین نزد مردم محترم باشد.

منبع : وبلاگ اندرباب




راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
فراخوان اعتراضی برای دفاع از شاهین نجفی و آزادی بیان وعده ما شنبه ۲۶ ماه مه ۲۰۱۲



راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
ما آغاسی ها زیاد داشتیم ولی فرهاد یه دونه داشتیم فرهاد موند فرهاد یه دیوانه ای مثل منو به وجود آورد

منه دیوانه رو ببین که چند تا دیوانه تر از خودم به وجود میارم اینو بهت قول میدم.
(مصاحبه شاهین با TehranReview)


راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
اقدامی عجیب در لجبازی با شاهین نجفی ...
۴ خرداد، به هر سایتِ ایرانی که بروید، به سایتِ "نقی" هدایت خواهید شد ...!



4 خرداد همزمان با سالروز شهادت امام دهمِ شیعیان، مامی پایگاه های اینترنتی به مدت 10 دقیقه در ایران از دسترس كاربران خارج شده و زیارت جامعه كبیره پخش خواهد شد!
'محمد قهرمانی' معاون فرهنگی هیات رزمندگان اسلام گفت: بر اساس پیش بینی های انجام شده پایگاه اینترنتی طراحی شده كه در شب شهادت دهمین امام شیعیان روی تمامی پایگاه های ایرانی قابل مشاهده است !

محمد قهرمانی، گفته که یک سایت برای این منظور تاسیس شده است که به مدت ۱۰ دقیقه به جای همه سایت‌های ایرانی در ساعت ۱۰ شب نمایش‌ داده خواهد شد و در آن همزمان با «سالروز شهادت این امام بزرگوار، نوای زیارت جامعه کبیره پخش می‌شود.

او علت این را پاسخ به «اهانت خواننده وابسته به رژیم صهیونیستی به ساعت مقدمس امام هادی (ع)» دانسته است.

شاهین نجفی، خواننده رپ به فارسی چندی پیش ترانه‌ای را خطاب به امام دهم شیعیان خوانده بود که منجر به صدور فتواهای سب نبی علیه او گردیده بود.

در حال حاضر بر اساس سیستم یکپاره‌ی فیلترینگ، سایت «پیوندها» نمایش داده می‌شود که به نظر می‌رسد در آن زمان مشخص، در واقع همه سایت‌ها قرار است فیلتر شده و به سوی این صفحه رهنمون شوند.

این اتفاق، در صورت رخ دادن، علاوه بر نوعی اعتراض به ترانه شاهین نجفی، می‌تواند منجر به آزمایش فیلترینگ سراسری به حساب بیاید. چیزی که مدتی وزیر مخابرات از آن به قطع رابطه اینترنت و اینترانت یاد کرده بود و آن را هدف نهایی خود دانسته بود.

همچنین در وب‌سایتی که قرار است مخاطبان سایت‌ها در آن زمان به سوی آن سوق پیدا کنند، این چنین آمده است : «ساعت ۱۰ شب، ۱۰ دقیقه به احترام امام دهم سایت خود را تعطیل کنید.»

http://www.khodnevis.org/index.php?news=18056

http://www.tabnak.ir/fa/news/246660/%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8 %A8-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9
     
  ویرایش شده توسط: abassali   
مرد

 
Shahin Najafi & Shahrokh Moshkin Ghalam -Momayez Sefr

راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
یه تشکر ویژه ای علی عزیز بابت این تاپیک و حمایتش از شاهین نجفی

واقعاً عمق فاجعه اینجاست من یه آدمایی رو دیدم که طرف اصلا شاهین نجفی رو نه میشناسه، نه دیده، نه مدیونه چی خونده. اصلا ندیده و نشنیده میاد قضاوت میکنه و مزخرف میگه.

اینا تعصب دینی نیست؛ خریت محضه. (بلانسبت دوستان عزیز؛ به کسی برنخوره )

من نمیدونم این آهنگ چطور به دین ضربه زده؟ اصلا دینی که با یه آهنگ بهش ضربه بخوره رو باید بهش شک کرد.

اما ساده نباشید؛ اینا فقط دیدن میتونن به اسم دین مردمو خر کنن و همه جا پر کردند این آهنگ توهین به دینه و این آدم مرتد!!! به نظر من این آهنگ هیچ توهینی به دین نکرده.

با این کارا و مرتد خواندن یه نفر فقط وجهه ی دین رو همه جا خراب می کنن.
You know what don't be killed? an Original VAMPIRE
Signature
" به وسعتت جهانمو ، «شکنجه زار» میکنم "
     
  
مرد

 
نوشته ای از شاهین نجفی در سال 2011



آنا بیداری؟نیمه شب است و من هنوز بیدارم.یادت می آید از وقتی پانزده سالم بود درباره ی خودم و کارهایی که کرده ام و آنچه در مغزم می گذشت ،برایت می نوشتم .نه کسی بود که بخواند و نه قرار بود که کسی بخواند.چند ماه دیگر سی سالگی ام می شکند و شکسته تر می شوم.چند سال بعد تر، این نوشته نیز چون دیگر نوشته هایم در میان انبوهیِ کلمات، در نِت گم می شود و این خودش امیدوارکننده است.شبیه زمانی که کنار ساحل ،چیز می نوشتیم و موج می زد و نوشته ها می رفت.ما نیز می رویم.حالا با ترس می نویسم. می خواهم بالا بیاورم و چیزی نگویم و داد نزنم که آی ملت به همان تاریخی که بر ما گذشته است سوگند، بدبختی ما نه فقط از اکثریت نادان،که از اقلیتی خائن است.باز هم پرت شدم، می بینی آنا.به یک جایی می رسی که به دیوار هم شک می کنی.می خواهی مدام فرار کنی از چیزی به چیزی و باید بنشینی و با چشم های خیس بخندی.اینگونه تبدیل به یک چهره می شوی.آنقدر چهره که حتی از آینه هم می گریزی. تو هستی برای دیده شدن.برای دیگران.برای آنچه دیگران می خواهند و می پسندند.تو مسخ می شوی.استحاله می شوی و پیش از آنکه فکر کنی باید بر جنازه ات زار بزنی .بعد یاد امیر جوادی فر می افتی.رشتی براری که رفت و چه ساده رفت و اینگونه می بینی که چه ساده است مردن.چه فرق می کند خون ات روی زمین بریزد یا شبیه مهدی موسوی و فاطمه اختصاری و یغما گلرویی حلقوم ات از شعرهایی خونی لبریز شود و صدایت را ببرند وپشت دیواری از ادم هایی که من می دانم چقدر زیادند، دنبال آدم بگردی و دست از پا دراز تر به غار شعرت پناه ببری. من می دانم.چند روز پیش تولد حسین رونقی بود.کجاست؟می دانی؟می شناسی اش؟بیست و چند سال دارد.خوره ی کامپیوتر و نت بود.آن زمانی که "ما مرد نیستیم" را پخش می کردیم.با خودم می گفتم این پسر بیست و چند ساله خواب و خوراک ندارد؟انگار شب تا صبح بیدار بود.تو آن موقع کارهای مرا گوش می کردی و نمی دانستی که غولی بیست و چند ساله با فیلترینگ یک حکومت می جنگد تا آهنگی ،ترانه ای،خبری ....داغی و دردی به دستت برسد.حالا در کجای کدام بند است ؟کدام یک از کلیه هایش از کار افتاده؟قلب اش هنوز منظم می زند؟زیر فحش و کتک های مردان بی قلب جانی برایش مانده است هنوز؟مرا ببخش بابک.این همان بابک خرمیدن است ها.یادت نرود .تو بگو چکار کنم که خفه شوم و حناق بگیرم و چشم روی دردهای سرزمینم ببندم و از یاد ببرم از کجا آمده ام و برای چه آمده ام و چه باید بکنم.مرا ببخش که زنده ام.اینگونه خودم را آرام میکنم.بعد چرت است که بپرسی چرا حالت خوب نیست.اگر جز این بود باید می پرسیدی.اینگونه است که گاهی وقتی خوشحالم ،تعجب می کنم.گاهی شرم می کنم.کسی می آید کنارت-چه فرق می کند که در خیابان یا در مجلسی-با شما عکس بگیرم؟. با این جانور ناقص الخلقه ای که از دهان اش آتش و چرک به هوا تف می شود.جانوری که خدای را بندگی نکرد و زمانی را بشارت می دهد که دیگر چیزی برای ازدست دادن ندارد جز نفسی که بیخود و بی جهت در رفت و آمد است."خوب همین حرف ها را می زنی که انگ می زنن که ترویج خودکشی می کنید.شیطان پرستید و..."ترویج خودکشی نمی کنم اما تشویق به زندگی را هم نمی توانی از من بخواهی.این را بی پرده می گویم اگر نمی دانی، و جز آن چیزی نیست جز بهره برداری اقتصادی از انسان. پاپ و مافیایش ،اسلام و دم و دستگاهش و یهودیت و صهیونیسم و کشوری غصب شده ،در نهایت سر و ته یک کرباس اند.حالا تو بگو بوش پسر در کدام معبد جمجمه و استخوان، در رکوع و بلغور کردن اوراد شیطانی ست."شرکت های تولید کننده آنتی ویروس ها مهم ترین عاملان پخش ویروس های رایانه ای هستند". این را به یاد داشته باش.داستان عمیق و کثیف و دامنه دار است.پس سوال نکن که چرا "شر" شدی.تمامی این سیستم، ازفلان رئیس منتصب تا جن گیر های دولتی "خیر " هستند.تمامی کسانی که جهان و انسان را به شکل عروسک هایی در حد باربی های سکسی یا چادری می خواهند خیر هستند.هرآنکه آزادی را بر نمی تابد،از استالین و هیتلر گرفته تا قذافی وخمینی خیر مطلق بودند.مگر سلاح اینها جز اخلاق و کتاب های مقدس و ریسمان های مرئی و نامرئی ایدئولوژی بود. چه فرق می کند که با" ام تی وی" و "ویوا" یا تالک شو و ها وسریال های کمدی احمق شوی یا با "فارسی وان" و"پی ام سی".چه فرق می کند که در کارناول دختران مینی ژوپ پوش ،شکم ات را با "مک دونالد" و"کوکا کولا" از آشغال پر کنی یا با گوشت گوسفندان سربریده در خیابان های عاشورا .جهان اینگونه است عزیز.جهانِ سکس و سلاح و سرقت کودکان و زنان والبته مواد مخدر.پردرآمدترین صنایع اینها هستند.حالا تو بگو توفیرش کجاست که پولت را در حلقه های قمار لاس وگاس بریزی یا در مرقد فلان امام فراری سده های ننگین هجری.بازی چندش آوری ست که نمی توانی تنها نظاره گرش باشی.یا باید بازی کنی یا بازی را بهم بریزی.شرمنده ام من برای بازی کرده- شدن ساخته نشده ام.چه این بازی نامش آداب خانوادگی و فامیلی باشد و چه معیارهای اخلاقی سنت و رهنمود های دینی وچه قوانین دولی که سردمدارانش حداقل درکراهت چهره و رفتار، با یکدیگر در اشتراک اند. از آلمان وایتالیا و فرانسه و اسپانیا گرفته تا کانادا و آمریکا و چین و ایران.تا کجا باید پیش بروم آنا ؟نمی دانم. یقینا باستان شناسان، زمانی مارا به مثابه گونه ای از جانواران سخت پوست بازشناسی خواهند کرد.

2011شاهین نجفی
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
زن

 
شاهین اگه کشته بشه درست مثل احمد شاملو میشه
خود شاهین هم چند سال پیش یه آهنگ خوندی برای احمد شاملو که میگفت:
او خم نشدو تو اوج ایستاده مرد از خورشت درگاه ضحاکی نخورد
یا
نشست اما وقتی که پاشو زدن نشست
یا
پدر تو تکپیر یه درد دوباره ایی پدر تو معنی زندگییه شاعرانه ایی
پدر تو خشم کوچه ایی که تو مشتته پدر تو شاعر نسلی هستی که پشته ته
یا
یه مرد که واژه ی مرد و روسفید کرد یه مرد که مرگ واسه انسان بعید کرد

آبای اگه تو شهید بشی (شهید یعنی این) تو نمی میری .شاهین ها زنده اند
     
  
مرد

SexyBoy
 
بحث شاهین نجفی در تفسیر خبر صدای آمریکا

.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
صفحه  صفحه 13 از 53:  « پیشین  1  ...  12  13  14  ...  52  53  پسین » 
موسیقی ایرانی

Shahin Najafi | شاهین نجفی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA