ارسالها: 1782
#291
Posted: 8 Nov 2013 14:14
زار میزنم از بچه ای که در رحمت زار میزند از گرگ خسته ی مستتر میان تنم از بوی تند خشم زنی مثل تو تا ناامیدی من از مرد بودنم این جانور که برای تو شعر می شود در خود فرو ریخته شده گیج می زنم این گونه گاه رسول رسالت عبث در چندش مقدس خویش جان می کنم ما را به نیمه ی پر لیوان چکار این باقی سمی ست که پیشتر خورده اند ساقی تمام کن قصه را که رو شده است انان که خراب تو بودند مرده اند از بچه ای که در رحمت زار می زند از گرگ بغض کرده توی پیرهنم از جنگ من برای فراموش کردنت از اشک هایت برای فراموش کردنم بعد از من بشین و به حافظ گریه کن با یاد بوسه ها ولب و بوی گردنم بعد از من و این زخم های در گلو بعد از من و فریاد های مردنم آلوده کن تمام مردان شهر را آلوده به این ویروس بیرحم تا برحجم رنجی که بر ماست بنگرند آنان که دچار تو بودند مرده اند از بچه یتیمی که منم و زار می زنم این عنکبوت کلافه که تار می تنم این جانور گرفتار در دام خویش این آنکه به انتها رسیده این منم
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 1782
#292
Posted: 8 Nov 2013 14:17
ترامادول باز با من اشتباه کن زندگی خود را تباه کن بمک مرا و قی شو شعر در رگی که شکنجه شو در هیبت سگی که گناه شو از عدم هبوط کن به ظلع چندم جهان سقوط کن کراوات این پنگوئن را جر بده کنار این گاو محترم قر بده به هرچه استخوان ست تر بزن موی بور مقعده ملکه را فر بده درخت شو دول سبز تکسیم ترکیه تفنگ گریه شو جگر های سوریه به لختی چشمت به تلخی بادام تجاوز به رویای تو در ویتنام غول رودس عمو سام را هو بکن دفاع از حقوق انسان را وتو بکن شهید کن خودت را با ترامادول دوباره اشتباه کن با ترامادول دوباره تباه شو با ترامادول سیاه شو سیاه شو با ترامادول باز با من اشتباه کن زندگی خود را تباه کن باز با تو اشتباه می کنیم زندگی خود را تباه می کنیم درخت روی دار و شکفته قنداق ها سیاست طویله ی قرمساق ها به انگشت شاهزاده ها را بگند به من به تو به او به ما به ایشان بخند برین به فلسفه ،هنر به هر چه بود و هست و نیست برین به دین برین بدین نگو نپرس چند زنم را حراج کن به نام مام میهن زنت را بده به من تو شاتت را بزن برو کار می نکن بپرس چیست کار بفاک رفته را حرف مفتیست کار بکش عصا از زیر مغز این چلاق ها بخور بکن بخواب در کنار این الاغ ها شهید کن خودت را با ترامادول دوباره اشتباه کن با ترامادول دوباره تباه شو با ترامادول سیاه شو سیاه شو با ترامادول باز با من اشتباه کن زندگی خود را تباه کن باز با تو اشتباه می کنیم زندگی خود را تباه می کنیم
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 1782
#293
Posted: 8 Nov 2013 14:18
پونز حالم این روزا حالِ خوبی نیست، مثل حالِ عقاب، بیپرواز شکلِ حالِ «ژوکوند» بیلبخند، مثل احوالِ تار بی«شهناز» دود میشه کلمبیا هر روز، بینِ نخهای پاکتِ کِنتم سقط میشه ترانهای هر شب توی گیلاسِ سبزِ اَبسنتم زندگیم مثلِ بیخدیواری، تو یه تاریخِ تلخِ و تکراری با هر اسمی دوبار میمیرم: دو «محمد»، دو بار «مختاری» اون شبی که صدای «نسرین» داشت، تو یه سلول سرد میپژمرد بی.بی.سی تیترِ اولش این بود: «ممهی آنجلینا رو لولو بُرد!» من سفر کردم از ترانه شدن، کوچ کردم به سرزمینِ سکوت با گذرنامهای که رو جلدش جای «ایران» نوشته بود «لیلیپوت» کشوری که تو اون ستاره میشن با دوتا فیلمِ بندتنبونی آدماش برگزیده میشن با قاشقِ داغِ روی پیشونی همهی عمرشونو پُز میدن به یه لوحِ گِلیِ گندیده «رستمن»، قاتلای «سهرابی» که به ساز اونا نرقصیده «جَکو» با لوبیای سحرآمیز، کاشتن توی خاکِ ناباور پیچکِ سبزشون به ابرا رسید، تا چه غولی پایین بیاد آخر شعبدهبازی تو لباسِ سفید، دلقکی با کلاهِ شیپوری، یه رابینهودِ سر به راه شده، یا گوریلِ بنفشِ انگوری...
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 1782
#294
Posted: 8 Nov 2013 14:21
هر شب دارد صدایت میزند بشنو صدایم را بیرون بکش از زندگی و مرگ پایم را هر بوسه ات یک قسمت از کابوس هایم بود از ابتدا معلوم بودم انتهایم را در هر خیابان گریه کردم،گریه من را کرد شاید ببیند شوهر تو اشک هایم را حالا منم !که پاک کرده رد پایم را می کوبم از شب ها به تو سردرد هایم را دارم تلو دارم تلو از نیستی مستم حالا دکارت مسخره ثابت کند هستم روحت دو قسمت شد...میان ما ترک خوردی خوردی به لب هایم...مرا نان و نمک خوردی بوسیدمت ،بوسیدمت ،بوسیدمت از دور بوسیدمت ،بوسیدمت ،بوسیدمت از دور هر شب کتک خوردی ،کتک خوردی،کتک خوردی دست مرا از دورهای دووور می گیری داری تلو داری تلو از درد می میری خاموش گریه می کنی بر سینه ی دیوار با بغض روشن می کنی سیگار با سیگار باید بخوابی توی آغوشی که مجبوری داری تنت را داخل حمام می شوری با گریه با خون با صدای شوهرت در تخت کز می کند کنج خودش این سایه بدخت من باختم اما کسی جز ما نخواهد برد بوی مرا این اب و صابون ها نخواهد برد روحت دو قسمت شد...میان ما ترک خوردی خوردی به لب هایم...مرا نان و نمک خوردی بوسیدمت ،بوسیدمت ،بوسیدمت از دور بوسیدمت ،بوسیدمت ،بوسیدمت از دور هر شب کتک خوردی ،کتک خوردی،کتک خوردی حس کن مرا در دوستت دارم در گوشت حس کن مرا در شیطنت هایم در آغوشت حس کن مرا در آخرین سطر از تشنج هام حس کن مرا حس کن مرا که مثل تو تنهام دارد صدایت می زند .... بشنو صدایم را بیرون بکش از زندگی و مرگ پایم را
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 1782
#295
Posted: 8 Nov 2013 14:22
بد چیزت را به من نگو چیزت را به من نده با پنجره بخواب ای سنگ جان من من روی یاد تو که یله شده بر آسمان خط می کشم با من تراوش روزانه ای ست که در نبود تو تکرار می شود تقصیر خواب نیست تقدیر ما تصادفی ست که به هیچ نمی ارزد اصلا من بعد اصلا من بد گوشت روی گاز مشروب روی میز ما چقدر غریبه شدیم که تو تحریک نمی شوی دیگر سیگار می کشی و تنت زیر زیرپوش سفید توریت شناور است هیچ چیزت را به من نگو هیچ چیزت را به من نده لطفا بگذار گمان گندم نگات در ذهن لهجه دار من با شک به هستی اجین شود اصلا من بعد اصلن ما بد اینجا که شعر هیچ غلطی نمیکند من هم که مست
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 1782
#296
Posted: 8 Nov 2013 14:23
بیا کی زیندگی همش غمه کی زیندگی همش غمه کی زیندگی همش غمه همش غمه همش غمه همش غمه همش غمه بیا مره یاری بدن بیا مره یاری بدن می دیله دیلداری بدن کی زیندگی همش غمه کی زیندگی همش غمه ای دونیا غم می همدمه، ای دونیا غم می همدمه ننی چیجور غم دارمه، ننی چیجور غم دارمه تره می ور کم دارمه می آرزو می دیلخوشی، می آرزو می دیلخوشی انه که تو بایی نیشی، انه که تو بایی نیشی اَ حرف باز بوگوفتمه اَ حرف باز بوگوفتمه فرس مره بوسوختمه،بوسوختمه چرا نایی تو چرا نایی تو بایی دوباره پا گـیرم، بایی دوباره پاگـیرم تی دستانه حنا گیرم، حنا گیرم اگر بایی تو اگر بایی تو بیا مره یاری بدن بیا مره یاری بدن می دیله دیلداری بدن کی زیندگی همش غمه کی زیندگی همش غمه کی زیندگی همش غمه کی زیندگی همش غمه همش غمه همش غمه
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 973
#297
Posted: 22 Nov 2013 18:30
حرف درست جواب نداره:................... imag من یه ایرانی افغانی ترک آمریکایی ام ، یه روسم عربم چینیم آفریقایی سال 2010 ، دریای شمال ، بلژیک ، با لباسی که ۱۰ سال پیش رفیقی عرب و صمیمی به من هدیه کرد هرچه هستی با هر لهجه و زبان و از هر قوم و نژادی هستی باش .. فقط کمی آدم باش شاهین نجفی - 2011 ----- اونایی که میان به قوم های دیگه توهین میکنن ، فراموش نکنند ما یه کشور چند قومیتی هستیم فارس ، گیل ، لر ، کرد ، ترک ، عرب ، بلوچ و .... وقتی به یه عرب توهین میکنی ، یادت باشه ما عرب ایرانی هم داریم وقتی به یه ترک توهین میکنی وقتی ... یادت باشه داری به هموطنت هم توهین میکنی داری به خودت توهین میکنی بیشتر از 20 تا کشور عرب داریم ولی وقتی جمع میبندی ، یعنی شامل همه میشه یعنی اون عرب خوزستانی ایرانی هم شامل میشه کسی که 1400 سال پیش به کشورت حمله کرد رو شامل میشه ولی کسی که 30 سال پیش جلو همزبون های خودش وایساد تا از هموطن هاش دفاع کنه هم شامل میشه
Not a internet bully tried not to be fake'o I'm just Simon
ویرایش شده توسط: simonxxx
ارسالها: 973
#298
Posted: 23 Nov 2013 18:11
شاهین نجفی: من هنوز نفس می کشم بارها از من خواسته شده است که از مرام یا جهت گیری فکری ام بگویم با اینکه گمان نمیکنم کسی ترانههایم را بخواند و بشنود و بویی از سمت و سوی افکار من نبرد این بیشتر مرا یاد اعتراف کردن میاندازد و من اهلش نیستم اما بگذار برای یک بار هم که شده خود را در کلمات و اسامی خلاصه کنم از اینکه بگویم که در فلسفه یک هیچ انگارم و در جهت گیری سیاسی یک آنارشیست ، من به نفس وجود دولت بی اعتقادم و در آرزوی جهانی بی مرز میزیم جهانی که در آن رنگ پوست ، زبان ، نژاد ، سرمایه و مذهب تعیین کننده ی مرتبه ی انسانی اشخاص نیست من معتقد به آزادی مطلق انسان هستم ، جهانی که در آن اخلاق ، دست و پای تجربه را نمیبندد و تجربه ی هر انسان تا جایست که حرمت هیچ انسانی شکسته نشود من آنچه را که فکر میکنم میگویم ، چه امروز و چه آن روزها که در ایران بودم و باور دارم این شجاعت نمیخواهد که البته حماقتی شاعرانه را میطلبد من از سرزمینی میآیم که تنها چند درصد کوچکی از میلیون نفر آن کتاب میخواند و روزها و شب ها و ساعات این مردم با سریالها و موسیقی سفارشی و فیلمهای آبکی و روزنامههای ورزشی پر میشود حرف زدن از موضوعات جدی زندگی میشود سیاسی گویی و همسنگر شدن با شبکههای ماهواره یی ، که مجریانش پلاک فروهر به گردن میاندازند و برای رسانههای برون مرزی تبدیل به جانوری میشوی ناشناخته ، که گویی در قحط الرجال این روزها حرفهایت عجیب و بعید است یا باید به خیل کوروش پرستان و در حسرت سوختگان ایران باستان در آیی ، یا باید عکس مارکس را بالای سرت بیاویزی یا باید سیاسی باشی یا باید از دوستت دارمهای دو زاری بخوانی و دل خلق خدا را شاد کنی و با مافیای موسیقی قرار داد ببندی من ترجیح میدهم که دیگر نخوانم و ننویسم و یا همین راه را ادامه میدهم و مستقل از هر جریانی کار میکنم مرور خاطرات شاهین نجفی / من هنوز نفس می کشم
Not a internet bully tried not to be fake'o I'm just Simon
ارسالها: 1782
#299
Posted: 4 Dec 2013 15:15
اشرار گوش هاتون رو واسه شعبان تیز کنید ! به زودی میرسه !
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 8724
#300
Posted: 11 Dec 2013 09:45
Shahin najafi شعبان...تقدیم به رحیم خالقی Lyric & Music: Shahin najafi Arrangement: Majid Kazemi Photo :Amin Khelghat PhotographyShahin Najafi - Shaaban VIDEO
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***