ارسالها: 8724
#71
Posted: 10 Mar 2012 05:52
نینوش منو به حال خودم بذار این مردو منو تمام پلشتی این دردو که قد تمام کرم های عالم دوستت دارم که قد تمامی دوش ها میبارم که درد میکشم قد پریود های هفت روزت که سردرد میکنم به سردردهای مرموزت که با صدای تو قطع کن .. نه بمان هنوز که دوستم داری کمی بیشتر از دیروز که لای سینه های تو بی هوا گریه شوم که مست توی کوچه های غمت بدوم که لای سینه های تو بی هوا گریه شوم که مست توی کوچه های غمت بدوم ببین این تخت خواب شکسته دائم استرس داره ببین این چراغ خواب سوخته هم هنوز بیدارهببین بنان چطور با صدای من بغض کرده که اشک های سر شب تازه اول کاره به مادرت بگو نفست چقدر غمگین است که حبسیده در خود و رمز جان کندنش این است که رو به روی آب نشسته سراب میبیند فقط شکنجه شکنجه عذاب میبیند که لای سینه های تو بی هوا گریه شود که مست توی کوچه های غمت بدود که لای سینه های تو بی هوا گریه شود که مست توی کوچه های غمت بدودهمیشه به اندازه ی یک یتیم خواب میدیدی تو از نبود و من از بود پدر ترسیدیم میان داشته ها هر دو بی پدر بودیم میان سکته و سرطان هر دو دربدر بودیم به جان تو بانو نخورده مست بیهوشم تو فرض کن درد تکیلاست که مینوشم تو فرض کن این آخرین بیت شعر من باشد که ضجه میزنم و مینویسم و نی،نینوشم که ضجه میزنم و مینویسم . .
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#72
Posted: 10 Mar 2012 05:56
درد شخصی با تمام وجود غمگینم مثله وقتی که زن نمی سازه مثله وقتی که دوست می میره مثله وقتی که تیم می بازه با تمام وجود غمگینم ، مثله اوقات تلخ تنهایی فکر کردن به سکس با رویا شرم احساس زود ارضاییبا تمام وجود غمگینم ، لوله تریاک زیر این تخته دست و پاهامو با طناب نبند ترک اعتیاد واقعا سخته با تمام وجود غمگینم مرگ جزیی از آرزوم شده بهتره شعرمو شروع کنم باز سیگار من تموم شده با تمام وجود غمگینم با تمام وجود غمگینم با تمام وجود غمگینم شادی ام مال سال ها قبله چشم باز ایستاده می خوابم مثله اسبی که توی اصطبلهبا تمام وجود غمگینم کشورم نفت به جهان میده شهرونداش مثله سربازن همه چی بوی پادگان میده با تمام وجود غمگینم ، تشنه ام مثله فیل بی خرطوم رو سرابم دقیق شه چشمام عاج من خرد می شه با باتوم با تمام وجود غمگینم با تمام وجود غمگینمبا تمام وجود غمگینم حق آزادی انتزاعی شد وای،هفتاد میلیون مثله من درد شخصی اجتماعی شد
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#73
Posted: 10 Mar 2012 05:59
ممیز صفر شعر : مهدی موسوی پای یک کامپیوتر گیجم سر ِ من درد می کند به جنون کارگرهای شهرداری را می بَرَد سمت روستا کامیون خواهرم شعر می شود از لب، بغل دوست دخترش هر شب من به خود فکر می کنم اغلب توی حمّام ِ گریه با صابون دست تو: چوب و کُلت و چوبه ی دار البته شورت خانمت به کنار که مساوی تر از منی انگار! پیش چشمان بسته ی قانون خسته از مغز ِ خالی و پُرها مشت می کوبمت آجرهاپیک خالی! بگو به دکترها: زخم ما رشد می کند به درون سور بالا و جشن پایین ها در عزا و عروسی اینها بوق گوساله ها و ماشین ها... سر ِ چی بود؟ چند قطره ی خونبچّه ماهی خیال دریا داشت، گاو هم دوستان خود را داشت آنچه اندازه ی خودم جا داشت پشت من بود خانه ی حلزون دست بردن به متن قرآن ها خبر خودکشی میدان ها پخش ساندیس در خیابان ها بازی ِ موز بود با میمون حذف مو و تن ِ زن ِ «تختی»، کشف یک جور ِ راحت از سختی بحث در معضلات خوشبختی، سریال جدید تلویزیون دیر کردیم و باز هم زود است... عشق، یک کافه غرق در دود است فصل آغاز قصّه این بودست شرح کاندوم خریدن ِ مجنون!! راهسازی برای ویرانه، جنگ یک مشت مست و دیوانه خنده ی گرگ های در خانه، اشک تمساح های در بیروننه دلت می برد مرا نه صدات، خسته ام آه از تمام جهات دلخوشم به کدام راه نجات؟ من ِ زیر ِ کتاب ها مدفون هرچه از «هیچ» رنج می بردم، بغض خود را به زور می خوردم داشتم ذرّه ذرّه می مردم پشت این عکس های گوناگون من ِ زیر ِ کتاب ها مدفون هرچه در شهر اتفاق افتاد، رفت دنیا به باد یا با باد! باز در تو ادامه خواهم داد... از تو ای شعر واقعا ً ممنون واقعا ً ممنون
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#74
Posted: 10 Mar 2012 06:04
بعد از تو خاموش کردم توی لیوانت خدایم را شب ها بغل کردم به تو همجنس هایم را رنگین کمان کوچکی بر روی انگشتم در اولین بوسه خودم با تو را کشتم هی گریه میکردم به آن مردی که زن بودم شب ها دراکولای غمگینی که من بودم و عشق یک بیماری بدخیم روحی بود تنهایی ام محکوم به سکس گروهی بود سیگار با مشروب با طعم هم آغوشی یعنی فراموشی فراموشی فراموشیبعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم با هر که میشد هر چه میشد امتحان کردم تنهایی در جنگ در تنهای تنهایی با گریه و صابون و خون و تو خود ارضایی دل خسته از گنجشک ها و حوض نقاشی رنگ سفیدت رو به روی بوم میپاشی لیوان بعدی قرص های حل شده در سمباور بکن از هیچی دیگر نمیترسم پشت سیاهی های دنیامان سیاهی بود معشوقه ام بودی ، هستی ، نخواهی بود بعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم با هر که میشد هر چه میشد امتحان کردم
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#75
Posted: 1 Apr 2012 13:05
اجرای زنده , جدید و بسیار زیبای شاهین نجفی به نام برای تو که دربندی Shahin Najafi - Baraye To Ke Dar Bandi
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#76
Posted: 29 Apr 2012 00:32
نامه ای از یغما گلرویی به شاهین نجفی / تو شبیه برادرم هستی ... تو شبیه برادرم هستی... به شاهین نجفی تو شبیه برادرم هستی، یه برادر که وارثِ درده یه برادر که مثل من عمری زیر ساطور زندهگی کرده توسری خورده سرسری نشده، خونده از یه جهان بیبرده یه برادر که با صداش شاید ورق روزگار برگرده من همه راهو اشتباه رفتم، کی میگه رؤیا، دنیا میسازه؟ هر درختی یه روز تبر میشه، هر زن آبستن یه سربازه تیغ توقیف رو رگِ واژهس، مهر ممنوع روی پروازه راهِ رفتن همیشه بنبسته، راهِ برگشت تا ابد بازه پس باید رو به شعر برگردم، بسه همدیگه رو نفهمیدن بسه تو چارچوب جون کندن، بسه تو یه مدار چرخیدن همیشه چاه رو نشون دادم به صداهایی که نمیدیدن اونا که با ترانههام آخر روی پیستِ سقوط رقصیدن حس سطل زباله رو دارم لب به لب از سرنگ و تهسیگار حس یه یاکریم که فهمیده لونهشو ساخته روی چوبهی دار من یه جوک توی مجلس ترحیم، من یه پروانهام توی رگبار من یه زندانیام که عمرش رو مشت میکوبیده به تن دیوار تلی از خوابهای مکروهم، تلی از بغضهای تعزیری خسته از بورس بشکن و باسن، خوندنه از سر شکمسیری توی عصری که حتا با عکسِ خودتم توی آینه درگیری چهجوری میشه زندگی رو نوشت، وقتی لحظه به لحظه میمیری وقتی که گاندیای امروزی کفش کلوینکلاین میپوشن وقتی که میمونا دارن نفتِ گربهی آسیا رو میدوشن وقتی که غولای مبارز هم بیقراره بلیطِ گوگوشن خب دیگه عادیه که مطربها خودشونو به پول بفروشن حالا که استخونای شاملو، زیر سنگِ شکسته میپوسه حالا که آخرین چریک داره چکمهی دیکتاتور رو میبوسه حالا که مرکز جهان امروز تختخوابِ یه نشمهی روسه دیگه فرقی نداره دنیامون توی دستِ کدوم دیوثه تو شبیه برادرم هستی، یه برادر که خوب میبینه یه برادر که خوب میدونه، معنی گوله رو توی سینه ما کتک خوردهی یه کابوسیم، تو زمانی که رؤیا ننگینه تو زمانی که وزن این هستی، مثل وزن سکوت سنگینه
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#77
Posted: 8 May 2012 13:13
"سوپرایز جدید و فوق العاده از طرف کمپانی شرر موزیک" آهنگ جدید و فوق العاده زیبا شاهین نجفی با نام نقی که شعر کار با خود شاهین نجفی , تنظیم فوق العاده کار با مجید کاظمی Download Mediafire
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#78
Posted: 10 May 2012 03:42
شاهین نجفی عزیز؛ آیا می دانی که جامعه ما قهرمان زنده قبول نمی کند؟ چند روزی است که ترانه تازه شاهین نجفی، به نام “آی نقی” در اینترنت پخش و به گوش ایرانیان رسیده است. این ترانه مستقیمن مشکلات و معضلات اجتماعی و سیاسی ایران را هدف گرفته و با بهره گرفتن از نام “نقی” ، امام دهم شیعیان و درخواست از وی برای ظهور به جای “مهدی موعود” و حل مشکلات ایرانیان، تأثیر به سزایی در تقدس زدایی و مضحک جلوه دادن خرافات و اعتقادات برخی از مردم ایران را دارد. هر چند این ترانه پُر بار، با استقبال ایرانیان و به خصوص جوانان روشنفکر و فرهیخته رو به رو شده است، اما نمی توان قشر همیشه ناراضی و امت عصبانی مسلمان را نادیده گرفت. خردباختگان شیعه در طی چند روز گذشته، نه تنها به شاهین نجفی و هوادارانش و تمامی کسانی که این ترانه را تأیید و حمایت می کنند، توهین کرده اند؛ بلکه به صورت علنی شاهین را تهدید به قتل نموده و به خون وی تشنه گشته اند. همه توهین ها، تهمت ها، دشنام های رکیک و تهدید ها را می توان در تاربرگ هواداران شاهین نجفی در فیسبوک خواند و به راستی که باید برای آن قشر مذهبی و بی تربیت و بی اخلاق متأسف بود. شیعیان مرتضی علی که همه روزه باورها و اعتقادات سخیف شان را به زور چماق در حلق ملت فرو می کنند، چند روزی است دوباره دست به دامان مغلطه های همیشگی شان شده اند و ناله سر می دهند که: “چرا به عقاید ما احترام نمی گذارید؟” فرتور شاهین نجفی را در پاریس و در کنار آرامگاه زنده یاد صادق هدایت نشان می دهد؛ شاهین در راهی گام گذاشته که احمد کسروی را در آن تکه و پاره کرده و فریدون فرخزاد را در اروپا و در خانه اش به قتل رسانده اند. شاهین باید که بیش از پیش مواظب خود بوده و به امت حزب الله اجازه نزدیک شدن به خود را ندهد. حال باید از آن شیعیان خردباخته پرسید: آیا زمانی که بنا بر دستورات اسلام، زنان و دختران ایران زمین را به جرم بد حجابی، بی آبرو کرده و با فحش و تهدید و زور آنان را بازداشت و سپس به ایشان تجاوز می کنید، در حال احترام گذاشتن به عقاید زنان در رابطه با چگونگی پوشش شان هستید؟ زمانی که دانش آموزان را مجبور به خواندن مزخرفات دینی می کنید و مهملات را به عنوان حقیقت، به خورد کودکان می دهید، در حال احترام گذاشتن به دانش آموزان می باشید؟ مغلطه “احترام به عقاید” به قدری نخ نما و کلیشه ای است که نگارنده دیگر حوصله نگاشتن در آن رابطه را نداشته و بحث کردن در آن زمینه برای وی، بسیار رنج آور و دردناک است. به قول زنده یاد شاملو: “سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد.” البته اینجا چیزهای دیگری همچون تعصب کورکورانه، بی سوادی، منطق و خرد نداشتن نیز در امر “نفهمیدن” تأثیر گذارند. نگارنده همواره شاهین نجفی را هنرمندی ارزنده، با سواد، روشنفکر و با استعداد دانسته و از او به عنوان یکی از تأثیر گذارترین اهرم های موجود برای به حرکت در آوردن چرخ روشنفکری، خردگرایی و خرافات ستیزی در سراسر ایران، نام برده است. شاهین جوان است و هم درد میلیون ها جوان ایرانی، شاهین رنج و بدبختی ملت ایران را با پوست، گوشت و خونش لمس کرده و بنابراین شنونده با وی احساس غریبگی و بیگانگی ندارد و خیلی ها از جمله نگارنده، بر این باورند که صدای شاهین، فریادِ آه و ناله نسلی است که خفه خوان گرفته و از ترس در حال لرزیدن است. شاهین در آسمان فلاکت ایران اوج گرفته و با هر ترانه اش، یکی از معضلات اجتماعی ایران را نشانه می گیرد و دلِ لاشخورهای ولایت مدار و یا دیگر خردباختگانی که خود را روشنفکر از نوع دینی می خوانند، به درد می آورد؛ اما شاهین با اجرای ترانه “آی نقی” ، خط قرمزی میان خود و هم فکرانش با امت مذهبی و خرافاتی کشیده و شوم بختانه چندی از طرفداران سابقش نیز اکنون با دیگر اسلام پناهان، در یک جبهه و علیه شاهین قرار گرفته اند. از آنجا که شاهین نجفی انسانی باهوش بوده و با وضعیت اجتماعی ایران آشناست، نگارنده اطمینان دارد که وی با آگاهی از عواقب خواندن این ترانه و با میل شخصی خویش، به استقبال گلاویز شدن با دسته ای از دو پایان رفته که پیشتر، میزان پستی و بی شرفی شان را، با کشتن فریدون فرخزاد و احمد کسروی ها ثابت کرده اند. جامعه ایران نه تنها قهرمان زنده قبول نمی کند، بلکه قهرمانان تابو شکنی چون شاهین نجفی را راهی قبرستان کرده و آنگاه بالای سر جنازه آنان ایستاده و برای قهرمانان ملی، اشک می ریزد.! شاهین نجفی خود نیک می داند که قدم در راهی گذاشته که فریدون فرخزاد، آن دلاور میهن دوست، سال ها پیش جانش را در آن راه از دست داده است. شاهین نجفی آگاه است که ایران زمین به جسم بی جان وی نیازی ندارد و مام میهن شاهین را زنده و در حال پرواز می خواهد تا اوج بگیرد و معضلات و مشکلات فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی مان را به رخ مان بکشد. ایران نیازمند وجود شاهین هاست تا بنویسند، بگویند، بخوانند و ملتی را که دهه هاست خود را به خواب زده، سرانجام بیدار کنند. شاهین نجفی گرامی، حال که قدم در این راه پر خطر گذاشته ای، بیش از پیش مواظب خود باش و بدان که امت خردباخته تا انتقام بی احترامی به “اهل بیت” را از تو نگیرند، از پای نخواهند نشست. لاشخورها در کمین تو اَند ای شاهین؛ پس حواست را بیشتر جمع کن و به خاطر بسیار آنچه را که زنده یاد اسماعیل فصیح گفت: “جامعه ما قهرمان زنده قبول نمی کند. باید مُرد تا قهرمان شد…!” VIDEO
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#79
Posted: 10 May 2012 03:54
تحلیل آهنگ نقی : به طفل علیگوی توی رحمگیر ... VIDEO
نقی تو رو به انگشت شیث رضایی ... VIDEO
نقی تو رو به امام مقوایی ... VIDEO
به رحلت جانگوز امام امت... VIDEO
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***
ارسالها: 8724
#80
Posted: 10 May 2012 04:03
متن ترانه نقی نقی تو رو قسم به شوخ طبعیت به این بیرون از گود تو تبعید به آلت بزرگ زندگانی که پشت ما نشسته رو به تهدید نقی تو رو به تو به طول و عرض تحریم دلار رو به رشد و حس تحقیر نقی تو رو به امام مقوایی به طفل علی گوی توی رحم گیر به درس فقه تو اتاق عمل بینی به آقا و تسبیح و جا نماز چینی نقی تو رو به انگشت شیث رضایی به دینی که اوت شده و فوتبال دینی آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی تو ظهور کن که ما اماده تو کفنیم آی نقی نقی تو رو قسم به عشق و ویاگرا تو رو به لنگ های هوا شده و چاکرا تو رو به سنگک و مرغ و گوشت و ماهی سینه ی سیلیکونی و بکارت راه راه نقی تو رو به ممه های گلشیفته به ابروی نداشته که از ما ریخته نقی تو رو به نژاد آریایی به پلاکی که به گردن آویخته نقی جون من تو رو به شوشول فرنود سه هزار میلیارد زیر گنبد کبود خلیج فارس و ارومیه هم قصه بود راستی اسم رهبر جنبش سبز چی بود؟ آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی به رحلت جان گوز امام امت به سیاسیون فسیلی تو غربت به بیوه های باکلاس پلاس دیسکو به بحث های روشن فکری تو چت به غیرت مرد های اون کاره به زنان مدافع حقوق مرد به انقلاب رنگی از تو تلویزیون به سه درصد جمعیت کتاب خون تو رو به شعار های آبکی و توخالی نقی تو رو به این جماعت حالی به حالی صبح زنده باد میگن و شب مرده باد به قهرمونای قصه های خیالی آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی آی نقی واااااااااااااااااااااااااااااااااااااای نقی
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را *ای عشق* ***M***